درون گرایی و برون گرایی - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: روانشناسي (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A) +--- انجمن: مطالب جالب روانشناسی (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) +--- موضوع: درون گرایی و برون گرایی (/Thread-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C) |
درون گرایی و برون گرایی - مهندس - 2012/06/30 يك روانشناس گفت: افراد برونگرا در تحمل استرسهاي محيطي مانند ترافيك و آلودگي صوتي موفقتر از افراد درونگرا هستند و ديرتر دچار عصبانيت ميشوند. دكتر غلامحسين مكتبي، استاديار گروه روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز در گفت و گو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)منطقه خوزستان، اظهار داشت: افراد درونگرا و برونگرا از نظر فيزيولوژيكي با هم متفاوت هستند و افراد برونگرا در تحمل استرسهاي محيطي مقاومترند. وي افزود: افراد درونگرا در مواجهه با ترافيك و آلودگي صوتي به سرعت دچار عصبانيت شده و فشار خون و ضربان قلبشان افزايش مييابد. مكتبي تصريح كرد: اين عوامل موجب ميشود افراد درونگرا در مواجهه با ترافيك و آلودگي صوتي، كنترل لازم را بر اعصاب خود نداشته و ممكن است تصميمهاي عجولانه و نادرستي بگيرند. استاديار گروه روانشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز خاطرنشان كرد: افراد برونگرا تحمل بيشتري نسبت به استرسهاي محيطي مانند صداي بوق خودروها، ترافيك و ديگر آلودگيهاي محيطي دارند و با كنترل اعصاب خود ميتوانند رانندگي بهتري داشته باشند. اين روانشناس اظهار داشت: به افراد درونگرا توصيه ميشود در مواجهه با شرايط استرسزا مانند ترافيك، به اعصاب خود مسلط بوده و از تصميمگيري عجولانه در مواقع استرسزا و رانندگي طولاني مدت در مكانهاي شلوغ پرهيز كنند. بیشتر ما با افرادی که سبک فکری آنها با سبک فکری ما همسویی دارد، راحتتر و خودمانیتر هستیم. روانشناسان میگویند نویسندهها، نقاشان و باغبانان معمولاً درونگرا هستند و فروشندهها، خدمه کشتی و هواپیما و پذیرایی هتلها معمولا برونگرا هستند. افراد درونگرا با امور درونی سر و کار دارند. میتوان گفت آنها افرادی هستند که به درون توجه میکنند. درونگرایی، ویژگی افرادی است که تودار هستند و به دروننگری، وظیفهمداری، کنارهگیری از دیگران و گاهی ناآگاهی اجتماعی گرایش دارند. آنها تمایل دارند که به تنهایی کار کنند و برتری آنها ضرورتا استفاده از هوش در مورد اشیا و عقاید، جدای از دیگران است. تیپهای احساسی، درونگرا هستند و تفکر همراه با قضاوتشان نشان میدهد. که آرام و جدی باشند و برای کسب موفقیت، به طور دقیق بر امور مربوطه متمرکز شوند. آنها متقاعد شدهاند که عملگرا، نظمپذیر، واقعگرا و قابل اطمینان باشند و به حقیقت امر توجه کنند و در محیط بیرونی زندگی خود بیشتر با تفکر عمل کنند. اما در محیط زندگی با احساسات عمل کنند افراد برونگرا بیشتر به محیط بیرون گرایش دارند و مردمدار هستند. غالبا دارای حساسیت اجتماعی هستند و از آنچه برای دیگران اتفاق میافتد، آگاهی دارند. آنها تا جایی که ممکن است دوست دارند با دیگران کار کنند. افراد برونگرا چون دوست دارند به صورت گروهی کار کنند احتمالا وقتی با یکدیگر کار میکنند، بهتر یاد میگیرند. افراد برونگرا مایلاند برونگرا و مردممدار باشند. افراد درونگرا و برونگرا به طور متوسط در دو انتهای مخالف یک خط قرار دارند. افراد درونگرا چون ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند، ممکن است در فعالیتهای گروهی دچار اضطراب شوند. البته این به آن معنا نیست که افراد درونگرا به هیچوجه نباید کار گروهی انجام دهند و یا افراد برونگرا نباید به تنهایی فعالیت کنند. آنچه مسلم است، این است که افراد باید یاد بگیرند که در موقعیتهای مختلف انعطافپذیری بیشتری داشته باشند. ازدواج درونگراها و برونگراها شخصیت، مجموعهای از خصوصیات سرشتی و اکتسابی ماست. برای مثال، یک فردی را میبینید که خیلی منزوی و درونگراست. بعد فرد دیگری را میبینید که خیلی شاد و برونگراست. گفته میشود که این دو نفر نمیتوانند با هم ازدواج کنند. چون هر کدام ساز خودش را میزند. یک کسی که از نظر ویژگیهای شخصیتی، حد وسط باشد بسیار مناسب است. آیا درونگرایان میتوانند با هم ازدواج کنند؟ شاید بد نباشد! چون هر دو ساکت یک گوشهای مینشینند و ممکن است خودشان راضی باشند. ولی آدم احساس میکند که چه خانه ساکت و سردی! برونگرایان چهطورند؟ اینقدر حرف دارند که هیچکدام حاضر به ساکت شدن نیستند. ولی مردم متعادل و عادی چهطور؟ آدمهایی که حد وسط این دوتا ویژگی هستند. از ویژگیهای مهم شخصیتی که تاثیر قابل توجه در این زمینه دارند میتوان به درونگرایی و برونگرایی اشاره کرد. افراد درونگرا تمایل زیادی به گذراندن اوقات خود به تنهایی دارند، در حالی که برای افراد برونگرا تحمل چنین شرایطی بسیار سخت و آزاردهنده است. افراد درونگرا سرگرمیهایی چون مطالعه و تفکر دارند، در حالی که افراد برونگرا در شرایط جمعی و سرگرمکننده لذت میبرند؛ مثل بازیهای دسته جمعی. چنین ویژگیهایی به تعداد زیادی وجود دارند که البته گاه همسان بودن ویژگیهای طرفین و گاه ناهمسانی آنها میتواند فاکتوری برای ازدواج موفق باشد. برای مثال، ازدواج فرد درونگرا با فرد درونگرا موفقیتآمیز خواهد بود اگرزندگی آنها زیاد حالت سردی به خود نگیرد و اگر فرد برونگرا با فرد برونگرا ازدواج کند در صورتی که زندگی آنها بیش از حد حالت شلوغی و بینظمی پیدا نکند آنها زندگی خوبی خواهند داشت ولی اگر فرد درونگرا با فرد برونگرا ازدواج کند و آنها به ویژگیهای شخصیتی یکدیگر آشنا باشند، زندگی پر باری خواهند داشت. ازدواج معکوس شاید این پرسش به ذهنتان برسد كه اگر یك دختر درونگرا با یك پسر برونگرا و یا برعكس ازدواج كنند، آیا با هم سازگار خواهند بود؟ دختر و پسری كه قصد تشكیل زندگی مشترك دارند باید خودشان را به دیگری بشناسانند. اما مشكل ازآنجا آغاز میشود كه عدهای از آنان آموزش ندیدهاند و نمیدانند كه چگونه به این شناخت برسند. عدهای دیگر هم فكر میكنند در آینده بهتر یكدیگر را خواهند شناخت، پس لزومی ندارد كه در آغاز زندگی مشترك، برخی مسایل عنوان شود. در صورتی كه زوجهای جوان از همان روزهای اول باید یكدیگر را خوب بشناسند، ضمن اینكه طرف مقابل را نیز به طور كامل با ویژگیها و خصوصیات شخصی خود آشنا كنند. از همین رو بهتر است افراد با تفاوتهای دو شخصیت درونگرا و برونگرا، بهطور نسبی آشنایی داشته باشند. برونگراها اینگونه اند: 1 -علاقه مند به وقایع پیرامون خود. 2 -روراست و معمولا پرحرف. 3 -عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه میكنند. 4 -اهل پیشقدم شدن در كارها. 5 -به سهولت دوستان جدیدی یافته و با یك گروه خود را وفق میدهند. 6 -افكار خود را راحت بیان میكنند. 7 -علاقه مند به افراد جدید. 8 -بزرگترین وحشت آنها آن است كه نكند پس از یك فاجعه هولناك آخرین بازمانده بشر روی زمین باشند! (ترس از قطع ارتباط با دنیای خارج و مردم)؛ یعنی تنهایی برای آنها بسیار آزار دهنده است. 9 -از تعامل و ارتباط برقرار كردن با دیگران انرژی میگیرند. 10-خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند. 11-ریسك پذیرند، سریع تصمیم میگیرند، اجتماعی هستند، درك آنها آسان است، شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران معمولا یكسان است و معاشرتی هستند. 12 -پس از آنكه حرف خود را زدند به گفته خود میاندیشند. علاقهمند به كار گروهی هستند. نقل هر مجلس هستند. موسیقی با صدای بلند و فعالیتهای هیجانانگیز را بیشتر دوست دارند. 13 -رنگهای روشن را بیشتر دوست دارند. بیشتر از اعمال دیگران خشمگین میشوند تا اعمال خودشان. اطلاعات شخصی خود را به سادگی با دیگران قسمت میكنند. رویكرد سریعالوصول را بیشتر ترجیح میدهند. تنها از روی تجارب زندگی خود درس میگیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران. 14- 57 تا 60 درصد از جمعیت زمین را تشكیل میدهند. • البته خصوصیات فوق هیچ ارتباطی با اعتماد به نفس داشتن فرد برونگرا ندارد، یك برونگرا ممكن است اعتمادبه نفس پایینی داشته باشد. درونگراها اینگونه اند: 1 -علاقه مند به احساسات و افكار خودشان، نیازمند به داشتن قلمرو شخصی، كمحرف، ساكت و متفكر. 2-دوستان زیادی ندارند. در ارتباط برقرار كردن با افراد جدید مشكل دارند. علاقهمند به سكوت و تمركز. از دید و بازدیدهای غیرمنتظره و ناگهانی بیزارند. 3 -كارایی آنها در تنهایی بیشتر است و ترس آنها این است که فردیت خود را از دست بدهند. از فعالیتهای انفرادی انرژی میگیرند. 65 درصد نوابغ را درونگرایان تشكیل میدهند. 4- در بین انبوه مردم بودن آنها را خسته میكند. معمولا كمرو هستند. دركشان مشكل است. اهل ایده و عقاید نو هستند. 5 -شخصیتی متمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند. مشتاق و احساساتی هستند. معمولا احساساتشان را بیان نمیكنند. در جمع ناآشنا ساكت اما در جمع دوستان خود راحت هستند. تمركزشان زیاد است. برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند. پیش از حرف زدن میاندیشند. 6- از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران خودداری میكنند. مایل به رویكردی آهسته اما دقیقاند. اهل عبرت گرفتن از دیگراناند و پس از آموختن روش زندگی، دیگرگونه زندگی میكنند. 7 -25 تا 40 درصد از جمعیت جهان را تشكیل میدهند. • این خصوصیات هیچ ارتباطی با كمرویی درونگرایان ندارد. ممكن است آنها خیلی هم با اعتمادبه نفس باشند. آنها از قوانین خشک بیزارند و خواهان آزادی اند. احتمالا ام اسی ها از همین جمعیت هستند.(نظرسنجی ویژگیهای شما را میتونید نگاه کنید و شما هم نظر بدید) RE: درون گرایی و برون گرایی - شهرزاد - 2012/07/29 منم برون گرام برون گرایی و درون گرایی اصلا چی هستند؟ برون گرایی به چه دردی میخورد؟ درون گرایی به چه درد میخورد؟ بیا بیا بیرون بیا! شما جزء کدام گروه هستید؟ از آن برون گراهای دو آتیشه که اصلا و ابدا با تنهایی حال نمیکنند یا از آن درون گراهای خفن که فقط در گوشه عزلت خودشان خوشند؟ یا شاید هم مثل بیشتر مردم جنس شخصیتتان میانه رو بود؟ به هر حال، احتمال اینکه نمره شما دقیقا وسط ماجرا باشد خیلی کم است و به احتمال زیاد، شما به یک طرف قطب درون گرایی یا برون گرایی تمایل دارید. در این شماره میخواهیم یک تعریف دقیق کارشناسی از این دو واژه دهان مالی شده بدهیم، انواع ریزتر برون گرایی و درون گرایی را بگوییم و برویم سراغ کاربردهایی که دانستن جنس شخصیت دارند. تا به حال فکر کرده اید که میشود رشته تحصیلی، شغل، محل زندگی و کلا سبک زندگی خودمان را براساس ویژگیهای شخصیتمان بچینیم؟ این شما و این هم همه آن چیزهایی که میخواستید درباره برون گرایی و درون گرایی بدانید اما یا حال پرس و جو کردن را نداشتید یا کسی دم دستتان نبود که از او بپرسید. برون گرایی و درون گرایی چی هستند؟ درباره واژههایی که زیادی در دهان مردم میافتد، معمولا سوء تفاهم خیلی زیاد است؛ درست مثل آن جمله معلم زبانهای کار درست که میگویند: «درس دادن به کسانی که تلفظ یا گرامر را غلط آموخته اند دو برابر زحمت دارد؛ اول یک بار باید آن تلفظ یا گرامر غلط را از ذهنشان بیرون کنی و بعد دوباره تلفظ و گرامر درست را یادشان بدهی». چون که احتمالا دانستههای شما درباره برون گرایی و درون گرایی هم مثل همان تلفظهای غلط است، اول باید این کلمهها را دوباره در ذهنتان معنی کنید. 1. درون گرایی یعنی چه؟ کسی که اولین بار خیلی مفصل و منظم درباره درون گرایی و برون گرایی فکر کرد، روانشناس مشهوری بود به اسم یونگ. او میگفت درون گراها کسانی هستند که وقتی درمقابل جهان بیرون قرار میگیرند، دودل و منفعل میشوند. درون گراها معمولا آدمهای توداری هستند که خودشان را بروز نمیدهند. آنها از احساسات و هیجانهایشان فقط برای دوستهای معدود خیلی صمیمی حرف میزنند. برای همین اگر یک فرد دروان گرار ببینید، با اینکه حس میکنید دارید آدم مودبی را تماشا میکنید اما اگر او را نشناسید، فکر میکنید، با آدم بی اعتنایی مواجه شده اید. برخلاف آن چیزی که فکر میکنید، برای درون گراها فردیت داشتن خیلی مهم نیست، آنها اتفاقا اگر عضو گروهی شوند کاملا خودشان را با آن گروه یکی و یگانه میدانند. آنها مشابهت را بیشتر از تفاون دوست دارند. برون گراها همیشه درون گراها را به خیالباف بودن، احساساتی بودن، عجیب و فریب بودن و ذهنی گرایی متهم میکنند. 2. برون گرایی یعنی چه؟ برون گراها کلا در دنیای بیرون سیر میکنند. آنها دوست دارند که سرخوش، اجتماعی، رقابت جو، سریع و واقع گرا باشند. برای آنها هر چیزی که شفاف تر و مشخص تر باشد بهتر است. آنها ابهام را تحمل نمیکنند. غیر از این، برخلاف درون گراها، برون گراها عاشق فردیت هستند. آنها دلشان میخواهد که با دیگران فرق داشته باشند و این فرق داشتن را ابراز کنند. برای همین است که برون گراها خیلی رقابت جو، مستقل و حتی پرخاشگر هستند. یک آدم برون گرا گاهی حتی اشتباه قبلی خودش را نمیپذیرد و با لجاجت میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند. درون گراها برون گراها را به پرحرف بودن، سطحی بودن، پرخاشگر بودن و بی توجهی به دیگران متهم میکنند. جالب اینجاست که با وجود همه این اتهامهای متقابل، در 40 سالگی معمولا آدمها به طرف مقابل شخصیتشان میچرخند: برون گراها، درون گرا میشوند و برعکس. فرق بحران 40 سالگی با آن بحران این است که در 30 سالگی آدم بیشتر به انتخابهایش شک میکند؛ انتخابهای مثل انتخاب همسر، انتخاب شغل یا انتخاب رشته تحصیلی. اما در 40 سالگی که به قول یونگ ظهر زندگی است آدم حتی درمورد عمیق ترین ویژگیهای شخصیتی اش هم تردید میکند. برون گرایی؛ انواع و اقسام آدمها در برخورد با جهان از چهار ابزار استفاده میکنند؛ از فکرشان، از حواس پنجگانه شان، از شهودشان و از هیجانهایشان. اگر میخواهید دقیق تر فرق این چهار ابزار را بفهمید، فردی را تصور کنید که کنار یک رودخانه ایستاده است. اگر در او عاطفه و هیجان مسلط باشد محور زیبایی رودخانه میشود. اگر تحت تسلط حواس خود باشد رودخانه را همان طور که هست میبیند بی آنکه احساسی نسبت به آن داشته باشد، درست مثل اینکه دارد عکس یک رودخانه را میبیند. اگر اندیشه به او مسلط باشد، سعی میکند رودخانه را از نظر علمی- مثلا از لحاظ زمین شناسی- بررسی کند و بالاخره اگر شهودگرا باشد، رودخانه را رازی از طبیعت تلقی میکند که معنای عاطفی عمیقی در آن پنهان است. 1. برون گرای متفکر برون گراهای متفکر،منطقی، واقع بین و متعصب هستند. آنها دقیقا مطابق با مقررات جامعه عمل میکنند. آنها احساسات و هیجانهای خودشان را سرکوب میکنند و به همین خاطر ممکن است آدمهای خشک و سردی به نظر برسند. آنها دانشمندان خوبی میشوند زیرا تمرکز آنها بر آگاه شدن از دنیای بیرونی و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن آن است. روان شناسان میگویند بیشتر انگلیسیها و فرانسویها برون گرای متفکرند. ژنرال دوگل فرانسوی نمونه این جور تیپهای شخصیتی است. 3. برون گرای حسی آدمهای برون گرای حسی، هم لذت جو هستند و هم سازش پذیر؛ یعنی هم دوست دارند که از دنیا و مافیها لذت کسب کنند و هم آنقدر به تجربههای جدید اشتیاق دارند که با هر شرایطی میسازند. 2. برون گرای احساساتی برون گراهای احساساتی، همان طور که از اسمشان برمی آید، عاطفی، حساس و معاشرتی هستند. معمولا زنان بیشتر در این تیپ شخصیتی قرار میگیرند تا مردان. برون گراهای احساسی با هیجانهایشان با دنیا ارتباط برقرار میکنند و نه با افکارشان. آنها بیش از حد به باورها و انتظارات دیگران حساسند. درعین حال آنها به راحتی با شما صمیمی میشوند و روی هم رفته آدمهای معاشرتی و سرزنده ای هستند. میگویند مردم مالزی، فیلیپین و ترکیه برون گرای احساساتی هستند. 4. برون گرای شهودی برون گرای شهودی همان طور که از اسمشان برمی آید، آدمهای خلاقی هستند. آنها فرصتها را به خوبی کشف میکنند؛ به همین خاطر در کسب و کار و البته در سیاست آدمهای موفقی هستند. آنها براساس حس ششم تصمیم گیری میکنند؛ به همین خاطر ممکن است تصمیم گیریهایشان خیلی فوری به نظر برسد. میگویند آمریکاییها بیشتر برون گرای شهودی هستند، نمونه اش هم توماس ادیسون. درون گرایی؛ انواع و اقسام درون گراها هم مثل برون گراها براساس همان چهار ابزار مواجهه شان با دنیا تقسیم بندی میشوند؛ یعنی یا حسی هستند یا احساسی یا شهودی یا متفکر. یک آدم درون گرا با مختصاتی که در صفحه قبل گفتیم را تصور کنید. حالا همین آدم را بگذارید کنار رودخانه و همه چیزهایی که در مقدمه بخش «برون گرایی، انواع و اقسام» گفتیم را در ذهنتان کپی پیست کنید. 1. درون گراهای متفکر اسمش رویش است دیگر؛ درون گرای متفکر؛ کسی که دوست دارد یک گوشه بنشیند و نظریه از خودش تولید کند. آنها دوست دارند بیشتر خودشان را بشناسند تا دیگران. ضمنا چون که درون گرا هستند با دیگران خوب کنار نمیآیند و نمیتوانند درست باورهایشان را به دیگران منتقل کنند و این افراد به جای احساسات بر فکر تاکید دارند و از قضاوت عملی ضعیف برخوردار هستند. دیگران میگویند آنها آدمهای یکدنده، عزلت گزین، متکبر و بی ملاحظه ای هستند. روان شناس بین فرهنگی میگویند مردم آلمان، هند، فنلاند و دانمارک جزو نوع شخصیتی درون گرای متفکر هستند. نمونه آدمهای درون گرای متفکر هم سقراط و کانت میباشند. 4. درون گرای شهودی درون گراهای شهودی هم تماس کمی با واقعیت دارند. این افراد، ژرف اندیش، خیال پرداز، کناره گیر و بی اعتنا به مسائل عملی هستند. معلوم است که با این توصیفها دیگران آنها را خوب درک نمیکنند. آنها عجیب و غریب و نامتعارف به نظر میرسند و در کنار آمدن با زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده مشکل دارند. میگویند در روسیه درون گرای شهودی زیاد پیدا میشود. 2. درون گرای احساسی درون گراهای احساسی تفکر منطقی ر سرکوب میکنند. این افراد هیجان عمیقی دارند ولی از ابراز علنی آن خودداری میکنند. آنها مرموز و دست نیافتنی به نظر میرسند و به ساکت بودن، متواضع بودن و بچگانه بودن گرایش دارند. آنها به احساسات و افکار دیگران اهمیت زیادی نمیدهند و منزوی، سرد و از خود مطمئن به نظر میرسند. مردم به این آدمها میگویند «تودار». میگویند اعراب درون گرای احساسی هستند. 3. درون گرای حسی درون گرای حسی، منفعل، آرام و جدا از دنیای روزمره به نظر میرسند؛ انگار ساکن جزیره ای هستند که دنیای روزمره هیچ ربطی به آنها ندارد. جالب اینجاست که این آدمها خیلی خوشبین هستند و فکر میکنند آدمهای دور و برشان همه کارهایشان خیرخواهانه است. جالب تر اینجاست که آنها از لحاظ زیبایی شناختی حساسند و خودشان را در قالب یک اثر هنری ابراز میکنند. میگویند ژاپنیها و اتریشیها، سوئدیها، نروژیها و سوئیسیها درون گرای حسی هستند. موتزارت نمونه یک درون گرای حسی است. دانستن درباره نوع شخصیت به چه درد میخورد؟ هرکسی را بهر کاری ساختند شاید سوال کنید که «خب، گیرم که ما دانستیم که شخصیتمان از کدام نوع است، خب، که چی؟». در این صورت باید خدمتتان عرض شود که دانستن درباره برون گرایی و درون گرایی در چند زمینه خیلی مهم زندگی کابرد دارد. این چند مورد به تفکیک خدمتتان عرض میشود: 1- انتخاب رشته تحصیلی: شما که از حالا شروع کرده اید به خواندن کنکور سال بعد، خوب است یکی از عوامل انتخابتان را بگذارید همین نوع شخصیت. آدمهای درون گرا با رشتههایی مثل ادبیات، بعضی از رشتههای هنر و بعضی از رشتههای آزمایشگاهی حال میکنند. یک آدم درون گرا هیچ وقت نمیتواند با درسهای روزنامه نگاری یا علوم اجتماعی حال کند. برعکس، آدمهای برون گرا با رشتههای اکتیو بیشتر حال میکنند. مهندسیهای پردردسر، روان شناسی، علوم اجتماعی، انواع رشتههای پزشکی، مددکار اجتماعی و روزنامه نگار رشتههایی هستند که برون گراها خیلی با آنها حال میکنند. 2- انتخاب شغل: در مملکت ما که معمولا براساس رشته تحصیلی آدمها سرکارشان نمیروند، برای همین انتخاب شغل را جدا گذاشتیم. شما ممکن است آدم درون گرایی باشید و بر سر یک کار برون گرایانه هم گذاشته شوید. اما چیزی که معلوم میکند که در شغلتان پیشرفت میکنید یا نه، جوربودن شغل با جنس شخصیتتان است. آدمهای برون گرا با شغلهایی که بیشتر با مردم سر و کار دارد، حال میکنند. فروشندگی، کار در بازار، کار در مطبوعات، کارهای درمانی، کارهای فرهنگی و خلاصه هرچی شغل شلوغ وجود دارد، راست کار برون گراهاست. برعکس، درون گراها حتی اگر در رشته ای برون گرایانه هم تحصیل کرده باشند، سراغ شقهای درون گرایانه اش میروند؛ مثلا کسی که معماری خوانده، بیشتر دوست دارد که کشیدن نقشه در خلوت را تجربه کند تا اداره یک شرکت شلوغ معماری را. 3- ازدواج: برون گراها با درون گراها نمیسازند و برعکس. لطفا چرت و پرتهایی مثل اینکه «همسر آینده من باید مکمل من باشد» را کنار بگذارید و دنبال مشابه خودتان بگردید. توی جلسه خواستگاری هم تست شماره قبل را ببرید بزنید، ببینید به هم میآیید یا نه! درونگرا هستید یا برونگرا؟ - naazanin - 2012/09/26 درونگرا هستید یا برونگرا؟ چهارشنبه ۵ مهر1391 مدت هاست روان شناسان افراد را به ۲تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا تقسیم کرده اند. پس از طرح این موضوع در حیطه علم روان شناسی، تعداد بی شماری از محققان و کارشناسان درباره این موضوع تحقیق و تفحص کردند و آزمون های ارزیابی فراوانی برای تشخیص تیپ شخصیتی افراد تهیه و ارائه شد؛ آزمون هایی برای دسته بندی افکار، احساسات، قضاوت و درک فرد به منظور بررسی کلینیکی تیپ شخصیتی وی. به گفته روان شناسان یکی از بهترین، سریع ترین و دقیق ترین آزمون ها برای شناسایی شخصیت فرد، پاسخ به این سوال است: «وقتی تحت فشار هستید، خسته اید، ناراحتید، عصبانی هستید و استرس زیادی دارید، چه چیزی حالتان را بهتر می کند؟» به این سوالات به ۲شیوه مشخص می توان پاسخ داد که در ادامه مطلب به آن اشاره می کنیم. درونگرایی و برونگرایی.روان شناسان تمام افراد را به ۲دسته درونگرا و برونگرا تقسیم می کنند، اما بیشتر مردم درونگرایی را با خجالتی بودن مترادف می دانند. به نوشته مجله روان شناسی بهتر است این نکته را در همین ابتدای بحث روشن کنیم تا مشخص شود که این دو مفهوم با هم، نقاط افتراق زیادی دارد. درونگرایی گرایش به دنیای درونی انسان یعنی افکار، احساسات، تجربیات و نظریات فرد و جمع است. فرد درونگرا رضایت و مفهوم زندگی را نه از افراد، اشیا و جهان خارج بلکه از درون زندگی می گیرد. در مقابل فرد برونگرا به طور اخص دستاوردهایش را چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی، از طریق برقراری ارتباط با جهان خارج می یابد. البته هیچ کس درونگرا یا برونگرای مطلق نیست بلکه این دو مفهوم در ۲قطب این محور قرار دارد و بیشتر افراد بین این دو قطب و در نزدیکی یکی از آن ها قرار می گیرند. افراد درونگرا به معنای واقعی آن در بیشتر جوامع به ویژه جوامع غربی در اقلیت هستند و حتی غیرطبیعی توصیف می شوند. درونگرایی صرف اغلب با ترس از اجتماع، اختلال اسکیزوئید، اوتیسم و حتی سایکوز همراه است؛ وقتی که فرد به کلی با واقعیت بیرون قطع ارتباط کرده است. از طرف دیگر برونگرایی صرف نیز با فعالیت اجباری، اعتیاد به کار، مانیا(جنون) و رفتارهای اعتیادگونه همراه است؛ طبیعی است که سلامت روان در گرو ایجاد تعادل بین این ۲قطب است.این دو ویژگی بدون شک تحت تاثیر تربیت و محیط به فعلیت درمی آید. به عنوان مثال در جوامع غربی برونگرایی از دوران کودکی آموزش داده می شود و در جامعه به عنوان یک فرم اجتماعی پذیرفته شده است. در نتیجه بسیاری از افراد درونگرا که به سوی رفتارهای برونگرایانه متمایل شوند، در نهان احساس اضطراب دایمی، افسردگی و خستگی مفرط می کنند. گاهی جامعه و فرهنگ اجتماعی گرایش به یک تیپ شخصیتی را تشویق می کند.به طور کلی اغلب افراد درونگرا برای برقراری ارتباط با جهان خارج دچارمشکل هستند و افراد برونگرا نیز به همین اندازه و با تنهایی و در خود ماندن مشکل دارند. اصرار هر یک بر رفتارهای درونگرایانه یا برونگرایانه اغلب باعث شکل گیری الگوی رفتاری اجتنابی می شود. روان شناسی معاصر بر این نکته مهم تاکید می کند که پذیرش و محترم شمردن هر یک از این ویژگی ها در جای خود ارزش بسیاری دارد. یونگ روان شناس معروف تاکید می کند: «نکته اساسی در شناخت تیپ شخصیتی این است که این دو ویژگی در واقع همانند لنزی است که ما جهان را از آن نگاه می کنیم و تصمیم می گیریم چگونه زندگی کنیم و یا واقعیت ها را تفسیر کنیم.»اگر در پاسخ به پرسشی که در مقدمه به آن اشاره شد ترجیح می دهید در منزل بمانید، کتاب بخوانید، دوش بگیرید، موسیقی گوش کنید یا کاری را به تنهایی انجام دهید به احتمال زیاد درونگرا هستید. در مقابل اگر ترجیح می دهید به مهمانی بروید، به ملاقات دوستتان بروید و یا کار هیجان انگیزی انجام دهید احتمالاً برونگرا هستید. حال چه اتفاقی می افتد اگر فردی نداند درونگراست یا برونگرا؟ اگر کسی نتواند به این سوالات پاسخ قاطع دهد، چطور؟ اگر افراد درونگرا سعی کنند مانند افراد برونگرا زندگی کنند، با مشکلاتی روبه رو می شوند، زیرا ارتباط با خود درونی شان قطع می شود؛ همین اتفاق هم برای برونگرایان می افتد اگر ویژگی های ذاتی خود را در نظر نگیرند، به عقیده دکتر یونگ «فردیت» در افراد درونگرا با پرورش و ترکیب ویژگی های ثانویه فردی (برونگرایی) و در افراد برونگرا با پرورش ویژگی های ثانویه فردی (درونگرایی) شکل می گیرد. برای هر دو گروه، این کار بسیار دشوار است زیرا آن چه برای یک درونگرا ساده است برای فرد برونگرا بسیار دشوار می نماید. اما نکته این جاست که این تلاش نباید با حذف ویژگی های اولیه یا اصلی فرد همراه باشد زیرا در این صورت، فرد به فردیت مورد نظر دست پیدا نمی کند.فرد درونگرا با حفظ خصوصیات فردی باید برونگرایی را یاد بگیرد و فرد برونگرا با حفظ ویژگی های فردی باید درونگرایی را فرا بگیرد اما برونگرا بماند. تعادل، کلید اصلی است و همچنان که در روان کاوی آمده است، پذیرش و مراقبت از ویژگی های فردی ضروری است زیرا رد کردن ویژگی های ذاتی افراد در نهایت تاثیر مخرب بر شخصیت فرد می گذارد. در همین ارتباط با دکتر رضا مهدوی روان پزشک گفت وگویی انجام دادیم.دکتر مهدوی با اشاره به این که شخصیت انسان متشکل از ۳جزء اصلی شامل خلق و خو، کاراکتر و روان است، به خراسان می گوید: خلق و خو همان چیزی است که ما به مزاج و طبع هم تعبیر می کنیم و فردی را آرام و خونسرد و دیگری را پرحرارت و عصبی توصیف می کنیم. اولین چیزی که در شخصیت انسان در بدو تولد آشکار می شود همین خلق و خوست بر این اساس بعضی نوزادان آرام و برخی دیگر دشوار هستند. کاراکتر شامل مکانیسم های دفاعی خاصی است که هرفردی در شخصیت خود دارد. «روان» انسان مربوط به درک فرد از خود و زمان حال می شود. به این ترتیب بسته به این که افراد چه خلق و خویی با چه نوع کاراکتری را داشته باشند، با انواع شخصیت ها روبه رو می شویم. زیرا خلق و خو و کاراکتر هر یک تقسیم بندی های جزئی تری دارد.دکتر مهدوی با بیان این که چه درونگرایی چه برونگرایی در حد افراطی مشکلاتی را در روابط فردی و اجتماعی به وجود می آورد، تاکید می کند: حد وسط آن شخصیت سالم و طبیعی است که به موقع و تحت شرایط درون گرا و در هنگام ضرورت برون گراست. به عبارتی باید تعادل را به افراد آموخت و تلاش کرد که خودآگاهی افراد را بالا ببریم. هر قدر اطلاعات فرد از ویژگی های شخصیتی اش بیشتر باشد، قطعاً بهتر می تواند کنترل رفتارها و هیجانات خود را به دست بگیرد. آموزش و دادن اطلاعات در این مورد در سنین نوجوانی به فرد کمک می کند ریشه مشکلات خود را شناسایی کند و سطح خودآگاهی اش افزایش یابد.از طرف دیگر والدین هم می توانند با شناسایی این ویژگی ها در فرزند خود، زمینه را برای موفقیت رشد تحصیلی و افزایش تعاملات اجتماعی فراهم کنند. منبع:خراسان RE: درون گرایی و برون گرایی - Hasty - 2012/09/26 من فکر می کنم همه چیز به شرایط بستگی داره |