تیم دوچرخه سواری ام اس - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7) +--- موضوع: تیم دوچرخه سواری ام اس (/Thread-%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%AF%D9%88%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) صفحه ها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
|
RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - نازلی - 2012/05/19 سلام، آقا سینا چوخ یاغچی ایلدیز ترکی، آنا دیلیمیزینن گزارش وردوز من دَ بِلزچن سلامتچلیق و باشه اوجالیخ آرزو ایلیرم سلام آقا رضا کار خوبی کردی با زبان ترکی ،زبان مادری هم گزارش دادی من هم برایتان آرزوی سلامتی و سر بلندی می کنم RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - N00shin - 2012/05/19 بچه ها دلمون براتون تنگ شده چقدر خوبه که برامون عکس می ذارین سینا آموزش رو ادامه بده، عالی بود، تو علاوه بر ورزشکار قهرمان، می تونی معلم خوبی هم بشی RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - seyyed reza - 2012/05/19 سلام به ورزشگاران عزیز آقا سینا دستتون درد نکنه از اینکه شعر را خیلی خوب ترجمه کردین RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - blue sky - 2012/05/19 ممنون از گزارشاتون هر روز به عشق خوندن سفرنامتون بیدار میشم دوستان خدا قوت تکید پر اراده اید من دَ بِلزچن سلامتچلیق و باشه اوجالیخ آرزو ایلیرم برگرفته از نازلی RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - fireboud - 2012/05/19 روز سوم پنجشنبه 91/2/28 طبق قراری که دیشب گذاشتیم امروز هم نیشابور موندیم تا از مراسم بزرگداشت خیام نهایت استفاده رو بکنیم حدود ساعت 9 بیدار شدیم البته بچه ها یکم ناراحت بودن امروز چرا بیشتر نخوابیدیم! برنامه ای که برای خیام در نظر گرفته بودن در 2 توبت صبح و عصر بود که صبح با تاخیر شروع میشد . بیتا هم خودش رو به گروه رسونده بود با توجه به اینکه قبلا دانشجوی نیشابور بوده شناخت خوبی از این شهر داشت. کم کم بعد صرف صبحانه به آرامگاه رفتیم صدایی شنیده میشد که من رو یاد استاد بنان مینداخت جلوتر رفتم نزدیک جمعیتی که دور مقبره جمع شده بودن علاوه بر صدای مشابه ، چهره این پیرمرد هم مثل بنان بود. شعر خوانی و آواز تموم شد و آماده صحبت با مردم شدیم . اولین نفراتی که آشنا شدیم تعدادی زیادی خانم مسن بودن که خیلی پرشور و نشاط بودن عضو یک انجمن در مشهد بودن (فکر کنم انجمن امید) کلی باهاشون صحبت کردیم و از حرکت ما استقبال کردن و اتفاقا به انجمنشون هم دعوت کردن. بعد از اون اکیپ با افراد دیگه هم صحبت کردیم با اقشار مختلف و کلی بروشور هم دست مردم دادیم . با بچه های رفتیم یک انگشتر فیروزه خریدیم که از تجربه حسین کلی استفاده کردیم وگرنه هیچ کدوم سر رشته نداشتیم . بعد رفتیم روبروی آرامگاه رستوران تا ناهار بخوریم . سقف کمانی شکلی داشت که علیرضا در مورد ساخت این سقف توضیحاتی داد . غذا جوجه سفارش دادیم که هر سیخ اش 10 تیکه جوجه بزرگ داشت بخاطر همین به تعداد نگفتیم . ناهار رو خوردیم مجدد به آرامگاه برگشتیم قرار بود بخش دوم ساعت 5 شروع بشه . مراسم گلریز برای خیام داشتن همه جلوی درب اصلی جمع شدن با صدای شیپور و ناقاره که مینواختن جمعیت با گل هایی که در دست داشتن به سمت مقبره راه افتادن کنار مقبره فرماندار صحبت میکرد و مردم جمع شده بودن اطرافش و گوش میدادن. یک گروه دوچرخه سواری از ایرانخودرو هم با دسته گل اومدن بعد از گلریزان جمعیت پراکنده شد . پخش شدیم با مردم صحبت کنیم علیرضا و حسین رفتند با 2 روحانی صحبت کنن من هم رفتم دنبال گروه دوچرخه سوار که فته بودن خارج از آرامگاه بهشون توضیح دادم و خواهش کردم صبر کنند تا بچه ها هم بیان برگشتم پیش علیرضا و حسین که آخره صحبتاشون بود و کمی در بحث شرکت کردم و به بچه ها گفتم بریم بیرون با گروه دوچرخه سواران صحبت کنیم به سرعت رفتیم جو خوبی بود کلی استقبال کردن و با ما عکس گرفتن . مجدد برگشتیم داخل مجموعه کلی صندلی چینده بودن.سینا به ما اطلاع داد الان صندلی ها پر میشه من و علیرضا زودتر جای خوبی رو برای تیم 4 نفره گرفتیم . احمد(فیلم بردار) صدام کرد به گوشه ای از باغ رفتیم و در مورد برنامه امروز و فردامون توضیحاتی دادم برگشتم پیش بچه ها برنامه با تاخیر حدود 6 شروع شد . بیاناتی در مورد شخصیت خیام و گزیده ای از رباعیات خیام خوانده شد از آرامگاه خیام رفتیم مقبره عطار خیلی خلوت تره از خیام بود صحبت های خوبی شد که یکی از اون افراد خانمی بود که خودش هم ام اس داشت و دیدیش کاملا عوض شد . به شهر رفتیم خرید هایی که لازم بود انجام دادیم من خیلی حالم خوب نبود به نظر مسمومیت غذایی بود من به همراه گروه تصویر برداری که همبرگر دیروز ظهر رو خوردیم حال مناسبی نداشتیم و شب رو در نهایت بدون خوردن شام و با دل پیچه فراوان خوابیدم تا فردا مسافت 110 کیلومتری و حاشیه 20 کیلومتری رو طی کنیم . ممنون از همه برای این همه انرژی زیاد RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - fafa - 2012/05/19 (2012/05/19, 03:07 PM)نازلی نوشته است: سلام، آقا سینا چوخ یاغچی ایلدیز ترکی، آنا دیلیمیزینن گزارش وردوز من دَ بِلزچن سلامتچلیق و باشه اوجالیخ آرزو ایلیرمنازلی جون... یعنی رضا به ترکی می شه سینا؟ یا سینا به فارسی می شه رضا؟ RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - atefe - 2012/05/19 (2012/05/19, 06:28 PM)fafa نوشته است: نازلی جون... یعنی رضا به ترکی می شه سینا؟ یا سینا به فارسی می شه رضا؟ نه بابا فیلممون کردن RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - anaram - 2012/05/19 نمیدونید چقدر لذت بخشه وقتی بعد از یه روز پرکار و مزخرف میام سفرنامه اتونو میخونم و کلی میخندم و فک میکنم چقدر خوبه که شما خوبید و همون بچه های پر شر و شور و پرانرژی دوست داشتنی هستید و پر توان تر از قبل دارید برای رسیدن به هدفتون رکاب میزنید (2012/05/19, 01:13 PM)Sina نوشته است: و اما چون قرار بود ترکی یاد بدم ... اولین جلسه رو میگم عاشقتم سینا فربد 4 نفر آدم گنده رفتید 1 انگشتر فیروزه خریدید؟ RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - fireboud - 2012/05/19 (2012/05/19, 07:54 PM)anaram نوشته است: فربد 4 نفر آدم گنده رفتید 1 انگشتر فیروزه خریدید؟داستانش طولانیه بعدا توضیح میدم RE: تیم دوچرخه سواری ام اس - anaram - 2012/05/19 (2012/05/19, 08:52 PM)fireboud نوشته است: داستانش طولانیه بعدا توضیح میدم هیجان انگیز شد من حالا تا وقتی توضیح نداده ای شبا از فکر اون یه دونه انگشتر خوابم نمیبره |