بیماری ms وراههای مقابله با آن - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: دانستنی های اماس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3) +---- انجمن: درمان های علائم و عوارض MS (https://mscenter.ir/Forum-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85-%D9%88-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B6-MS) +---- موضوع: بیماری ms وراههای مقابله با آن (/Thread-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-ms-%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%86) |
بیماری ms وراههای مقابله با آن - Hasty - 2011/09/30 مقدمه به یک شهر بزرگ فکر کنید: در این شهر خیالی ما ، آدمهای زیادی زندگی میکنند که هر کدام وظیفهای را انجام میدهد. یکی لباس مردم را تأمین میکند، دیگری عرضه کننده مواد غذایی است و سومین نفر هم جزء نیروهای انتظامی است و امنیت مردم شهر ما را برقرار میسازد. هیچ فکر کردهاید بدن هر یک از ما چقدر به همین شهر شباهت دارد؟ هر یک از سلولهایی که بدن ما را میسازند به مثابه یکی از شهروندان شهر خیالی ماست که وظیفه مشخصی دارد. نیروگاه برق و سیم کشی برق این شهر چیزی نیست جز سیستم اعصاب مرکزی که شامل مغز و نخاع میباشد به کمک رشتههای ظریف اعصاب که تمام اجزای بدن را به مغز و نخاع ارتباط میدهند، در واقع سیم کشی ارتباطی بدن ماست. درون این سیم کشی ها هم جریان برق جاری است، البته با شدتی بسیار ضعیفتر از آنکه ما را دچار برق گرفتگی کند!! رشته عصبی درست مانند یک سیم برق بوسیله یک ماده پوششی محافظت میشود. این ماده پوششی سوسیس مانند که میلین نام دارد فقط یک عایق یا حفاظ برای خود رشته نیست بلکه کمک میکند پیام الکتریکی با سرعتی چندین برابر منتقل شود به زودی میبینیم که همین میلین یکی از بازیگران اصلی قصه ماست. در بدن ما وقتی که به دلایلی گلوبولهای سفید اشتباها به میلین به جای یک عامل بیگانه حمله کردند، بیماری ام اس آغاز شد. و هر بار که این گلوبولها به رشتههای اعصاب مربوط به یکی از اندامهای بدنمان حمله میکنند، آن اندام دچار مشکل خواهد شد. مثلا زمانی ممکن است در راه رفتن ، دیدن یا حفظ تعادل دچار مشکل شویم. مولتیپل اسکلروزیس چیست؟ MS یکی از بیماریهای شایع سیستم عصبی مرکزی است که جوانان را گرفتار میکند. حدود پنجاه هزار نفر ازمردان و زنان در کانادا به این بیماری مبتلا هستند. دراین بیماری میلین که در انتقال پیام های عصبی در طول فیبرهای عصبی نقش دارد آسیب میبیند اگر آسیب میلین جزئی باشد پیامهای عصبی با اختلالات کمتری منتقل میشوند اگر آسیب میلین زیاد باشد بافت اسکار مانند (زخمی شکل) جایگزین میلین میشود و از اینرو انتقال پیامهای عصبی ممکن است بطور کامل قطع شوند. نام این بیماری به این علت مولتیپل اسکلروزیس انتخاب شده است که در مناطق زیادی از سیستم عصبی ضایعه ایجاد شود (مولتیپل) و اسکار که به معنی بافت سخت میباشد جانشین میلین آسیب دیده می شود. علائم MS ، شدت بروز آنها و همینطور سیر بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در بعضی افراد سیر بیماری همراه با حملات بیماری و تشدید ناگهانی علائم آن میباشد و یا همراه با دورههای کامل و یا نسبی بهبودی در تمام طول زندگی است . بعضی از افراد فقط یک یا دو حمله داشته و مابقی عمرشان بدون علامت هستند. دیگران ممکن است بیماری سیر پیشرونده آرامی داشته و تسکین موقتی نداشته باشد. رابطه سن با بیماری ام اس مولتیپل اسکلروزیس بیماری سنین جوانان میباشد و بیشتر در سنین بین 20 تا 40 سالگی تشخیص داده میشود اگر چه ممکن است در افراد جوانتر و یا مسنتر از این محدوده سنی ، هم پیدا شود. سن متوسط تشخیص این بیماری 30 سالگی است در مقابل 2 نفر مرد ، 3 نفر زن به این بیماری مبتلا میشوند. رابطه بیولوژیک بین فلزات و بیماری ام.اس نتایج یک تحقیق جدید حاکی از آن است که احتمالا رابطهای بین وجود فلزاتی نظیر آلومینیوم و آهن در خون و بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) وجود دارد. به گزارش ایسنا به نقل از جامعه MS آمریکا ، دانشمندان دانشگاه Keele واقع در Staffordshire ، پس از بررسی نمونههای ادرار چند بیمار مبتلا به MS و مقایسه آن با نمونههای افراد سالم ، دریافتند مقادیر فلزات آلومینیوم و آهن در ادرار بیماران بطور واضحی بیش از افراد سالم بود. متخصصان مغز و اعصاب ضمن قابل توجه ارزیابی کردن نتیجه تحقیقات خود، معتقدند با این کشف میتوان تا حدی پرده از راز بیماری هزار چهره و پیچیده MS برداشت. زیرا بررسیها نشان میداد مقادیر فلزات در بدن بیماران مبتلا به مراحل پیشرفته این بیماری تخریب کننده و پیشرونده سیستم اعصاب بالاتر است. پس میتوان نتیجه گرفت بین پیشرفت بیماری و درصد فلز موجود در بدن رابطه مستقیمی برقرار است. خستگی در بیماری ام اس بیماران مبتلا به ام اس از خستگی یا بیرمقی به عنوان یک از شایعترین و ناتوان کنندترین علایم بیماریشان یاد میکنند مطالعات نشان میدهند حدود 95 درصد بیماران با این نوع خستگی درگیر هستند. خستگی در ام اس همچنین به سست بودن نیز مشهور است و اینگونه تعریف میشود : فقدان انرژی فیزیکی یا ذهنی فرد که منجر به توقف فعالیتهای بیمار میشود. این خستگی ناشی از نوع ام اس ، شدت بیماری یا دوره بیماری نیست و مکانیسم آن هنوز کاملا روشن نشده است. داروهای ام اس آمانتادین Amantadine آمانتادین یک داروی ضد ویروسی است و از سال 1980 میلادی برای درمان خستگی در بیماران ام اس مورد استفاده قرار گرفته است. نحوه عمل این دارو در کاهش خستگی ناشناخته است. این دارو به عنوان اولین رویکرد برخورد با خستگی مطرح بوده و برای خستگی خفیف توصیه میشود. در مطالعات آمانتادین نشان داده است که حدودا برای یک سوم بیماران ام اس توانسته مفید باشد. اثر بخشی این دارو اغلب بعد از یک هفته استفاده از آن دیده میشود. آمانتادین نسبتا کم ضرر بوده و بوسیله بیماران خوب تحمل میشود ضمن اینکه ارزان نیز هست. آثار جانبی آن نیز اغلب خفیف بوده و شامل رویا دیدن – توهم – فعالیت زیاده از حد و تهوع میباشد. مودافیلن Modafinal مودافیلن ارتقا دهنده هوشیاری است که در درمان خواب آلودگی مفرط روزانه بکار رفته است. مطالعات اخیر سودمندی این دارو را در کاهش خستگی ام اس در دو سوم بیماران طی دو هفته نشان داده است. استفاده از این دارو برای آنهایی که با خستگی شدید و نسبتا شدید و ملایم ام اس مواجهند و همچنین آنهائیکه از آمانتادین نتیجه نگرفتهاند توصیه میشود. مودافیلن کم ضرر بوده و خوب تحمل میشود آثار جانبی آن نیز میتواند سر درد – تهوع و ضعف در دوزهای بالا باشد. پمولین Pemoline پمولین یک داروی تحریک کننده سیستم اعصاب مرکزی است و برای درمان خستگی ام اس بکار گرفته شده است اما مطالعات سودمندی مشخصی را در مقیاسهای ارزیابی خستگی نشان ندادهاند. پمولین به سختی بوسیله 25 درصد بیماران تحمل شد و دوز بالای آن منجر به ایجاد آسیب به کبد میشود. در صورت استفاده از این دارو ضمن اینکه مداوما باید تحت نظر باشید آزمایش خون مداوم نیز لازم است. این دارو به عنوان اولین رویکرد درمان دارویی خستگی ام اس توصیه نمیشود. سایر داروها آمینوپرایدینها ( aminopyridine-4 و aminopyridine-3,4 ) داروهایی هستند که محققان روی آنها در حال مطالعهاند. چرا من به آن دچار شدم چرا من؟ عوامل بسیار زیادی وجود دارند که باعث میشوند اشخاص معینی نسبت به مولتیپل اسکلروزیس حساستر از بقیه باشند اگر چه آنها در ایجاد و گسترش بیماری نقشی ندارند. افراد با گونههای خاص آنتی ژنهای ناسازگار (آنتی ژنهای H L A ) به M S بیشتر حساس هستند. آنتی ژنهای H L A میتوانند در آزمایش مشابه به آزمایش طبقه بندی خون مشخص شوند. آنتی ژنهای H L A میتوانند در آزمایشی مشابه به آزمایش طبقه بندی خون مشخص شوند. آنتی ژنهای H L A در جمعیتهای خاص براساس توزیع جغرافیایی M S پیدا شدهاند. به عنوان مثال ، آنتی ژنهای H L A که اغلب با MS در ارتباطند شامل DW2-B7-A3 هستند. این آنتی ژنها دربین مردمان اروپای شرقی شایع بوده و در بین مردمان اروپای جنوبی کمتر شایع هستند و در ناحیه استوایی نادر میباشند. افرادی که به M S مبتلا هستند بیشتر از دیگران آنتی ژنهای H L A دارند اما در بسیاری از افراد که دارای این آنتی ژنها هستند M S در آنهاپیشرفت نمیکند. سن نیز در شروع علایم و پیشرفت M S نقش دارد. در حدود 3/2 بیماران مبتلا به M S اولین علایم را بین سنین 40-20 سالگی از خود نشان میدهند اگر چه گاهی اوقات تا زمانی که شخص به سن 45 تا 50 نرسیده تشخیص به آسانی امکان پذیر نمیباشد و یک تاریخچه پزشکی نشان میدهد که علایم در گذشته بروز کرده است با این حال علایم در نظر شخص آنقدر شدید یا طولانی مدت نیست که فرد در جستجوی توجهات پزشک برآید. در 3/1 باقیمانده علایم اولیه قبل از 20 سالگی یا بعد از 40 سالگی بروز و تشخیص داده میشوند. تشخیصهای افتراقی و یا بیماریهای تقلیدکننده M.S بیماری M.S به دلیل داشتن علائم متعدد و سیر متنوع با چندین بیماری دیگری ممکن است اشتباه شود. در تشخیص افتراقی M.S بایستی بیماریهایی که ضایعات متعدد در سیستم عصبی مرکزی دارند و یا بیماریهای سیستم عصبی مرکزی با سیر تشدید یابنده بهبود پذیر ، مدنظر باشد. از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه میشوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک ، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی ، بیماری بهجت ، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ میدهد) ، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) ، بیماریهای نخاعی%u2013 مخچه ای استحالهای ارثی ، کمبود ویتامین B12 ، آرتروز مهرههای گردن ، و تومورهای گودال خلفی جمجمه. چه کسانی بیشتر در معرض ام اس هستند؟ شیوع این بیماری در مناطق مختلف دنیا باهم متفاوت است. به عنوان مثال در کشورهای شمال اروپا و آمریکا و افرادی نیز که پوست ، مو و چشم روشن دارند شیوع آن بیشتر دیده میشود ولی در سیاهپوستان و ژاپنیها کمیاب است. همچنین ام اس در خانمها بیشتر از آقایان دیده میشود و شروع آن معمولا در سنین 20 تا 40 سالگی است. در مورد اثر مهاجرت به ابتلاء به ام اس دیده شده در افرادی که قبل از 15 سالگی به سرزمین دیگری مهاجرت کردهاند میزان شیوع بیماری مانند میزان شیوع آن در مردم سرزمین جدید است. این بیماری بیشتر در کسانی بروز میکند که شخصیت خاصی دارند چنین افرادی معمولا مسئولیت پذیر ولی حساس هستندکه هنگام بروز ناملایمات خیلی خودخوری میکنند. RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - فرناز - 2011/10/11 پس چراتعداد کسانی که زیر 20سال هم هستند زیاده؟ RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - Hasty - 2011/10/11 حق با شماست عزیزم ایندفعه که رفته بودم دیدن دکترم یک دختر 9 ساله رو آورده بودند من با تعجب به اون نگاه می کردم و اون فقط حواسش به اطرافش بود RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - Zmohamadnezhad - 2011/11/13 شاید با پیشرفت علم زودتر تشخیص میدن RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - غزل - 2011/12/11 سلام دوستان. مثل همیشه بی خوابی به سرم زده! اسم بیماری که اون ذختر بچه داشته سندروم آدن هستش. در افراد زیر 15 سال احتمال تشخیص ام اس کمه ولی به خوبی به درمان نگه دارنده با اینترفرونها جواب میده. معمولا اطباء بعد از 6 ماه از شروع درمان با اینترفرون در زیر 15 ساله ها یه ام ار ای کنترل میگیرن. در مورد اینم که میزان ابتلا و تشخیص بیشتر شده اگه مربوط به ابزارهای تشخیصی پیشرفته تر بود پس باید اکثر بیماران افراد سالخورده و بزرگسال باشن! در حالی که اینطور نیست. شرایط فیزیکی و یا استیل زندگی بیشترین نقش رو بازی میکنه. همه ما با انواع استرسهای کشنده در زندگی به شدت برخورد داشتیم بعد از عمری تحمل بالاخره کم میاریم و نتیجه اون میشه بیماری. در مورد همه بیماریهای خودایمن به نظر من همینه. RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - ساغر - 2011/12/12 ای بابا!ما فعلا باید یه فکری واسه بعضی دکترای بی سوادمون بکنیم که بعد از 6ماه به زور یماری رو تشخیص میدن RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - hamid.m - 2012/01/12 سلان ساغر خانم با اين حرفت كاملا موافقم كه بايد يه فكري بحال دكترا كنيم كه:بعد شش ماه تازه تشخيص ميدن.من ميگم تازه بعد شش ماه تازه با شك ميكن RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - warrior - 2012/01/12 دوست عزيز من 6 سال بعد از اولين حمله تشخيص دادن. RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - niloofary - 2015/07/28 احساس نا توانی و راهکارهای مقابله با آن در افراد مبتلا به ام اس پیام ام اس:رویدادهای نامطلوب که آرامش جسمی و روانی شخص را برهم می¬زنند و باعث می¬شوند که فرد برای رهایی از این حالت، روش¬ها و راه حل¬هایی به کار گیرد، رویدادهای تنیدگی¬زا نامیده می¬شوند. رویدادهای تنیدگی¬زا در هر زمانی به گونه¬ای خاص جلوه می¬کنند و منجر به بروز پاسخ¬های دفاعی در انسان می¬شوند. این پاسخ¬ها یک یا چند واکنش شناختی، عاطفی، رفتاری، جسمانی را در پی دارند که بی درنگ یا با تاًخیر بروز می¬کنند. بعضی از این پاسخ¬ها که در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شایع است عبارتند از: فشارخون بالا، اختلال خواب ، افسردگی، اضطراب، تغیرات خلقی، اختلال در کارکرد حواس پنج گانه، مشکلات گوارشی، احساس درد و اسپاسم در عضلات، سردرد، سرگیجه، اختلال در تمرکز فکر، خستگی زودرس، بی حسی و ضعف، عدم تمایل جنسی و … بنابراین به طور خلاصه باید گفت که از سویی اکثر بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس از مشکلات جسمی شکایت دارند و از سویی دیگر برخی از این بیماران نیز مشکلات روحی و روانی خفیف تا متوسط و شدید را تجربه می¬کنند. پزشکان در حال حاضر برای درمان بیماری مالتیپل اسکلروزیس معمولأ از یک یا چند دارو همزمان استفاده می¬کنند. داروهایی مانند: داروهای استروئیدی (کورتون دار) برای کم کردن شدت حملات ناگهانی و کنترل درد، کند کننده¬های سیربیماری، و نیز داروهای دیگر برای کاهش علایم و مشکلاتی که بر اثر از بین رفتن میلین ایجاد شده است. گاهی اوقات فیزیوتراپی و کاردرمانی برای بهبود کارکردهای عضلانی و در برخی موارد نیز پلاسمافرز ( تعویض پلاسما) جهت این بیماری انجام می¬شود. اما با تمام تمهیدات به کار گرفته شده، بازهم شاهد این هستیم که برخی از این افراد قابلیت تحمل فشارهای ناشی از بیماری و ناتوانی¬های ایجاد شده توسط آن را ندارند. آن¬ها احساس می¬کنند که قادر به کنترل زندگی خود و شرایط ایجاد شده نیستند. بنابراین سیستم دفاعی آن¬ها به صورت نا کارآمد وارد عمل می¬شود. به عنوان مثال زود عصبانی می¬شوند، اضطراب دارند، روابط خود را با اطرافیان کم و محدود می¬سازند، ناامید و افسرده می¬شوند و… درست است که شما دچار برخی محدودیت¬ها مانند اختلالات بینایی، حرکتی و کارکردی شده¬اید و نیاز به استفاده از عصای سفید، صندلی چرخ دار، یا استفاده از فیزیوتراپی و مواردی از این قبیل را دارید، اما آیا این محدودیت¬ها حق زنده بودن و زندگی کردن را از شما می¬گیرد ؟! آیا به فکر برقراری ارتباطات مؤثر و مفید با دیگران و به دست گرفتن کنترل زندگی خود افتاده¬اید؟ شرایط زندگی شما تغییر کرده است و شما باید انتخاب کنید که چگونه با آن کنار بیایید. درواقع مسئله¬ای پیش رو دارید که باید آن را حل کنید. راه حل مسئله در دست شما است. این راه حل می تواند ناپخته و همان¬طور که قبلاً ذکر شد ناکارآمد باشد؛ مانند انتخاب افسرده کردن خود، عدم برقراری ارتباط با دیگران، انتخاب عصبانی کردن خود و یا حتی انتخاب غلبه بیماری و نشانه¬های آن برخود. اما راه حل دیگر این است که شما شرایط را پذیرفته و به صورت عقلانی و کارآمد با ناتوانی خود مواجه شوید. بیماری مالتیپل اسکلروزیس یک واقعیت انکارناپذیر می¬باشد که بر زندگی شما اثر گذار است. اما این که تا چه حد زندگی شما را تغییر خواهد داد تا حدود زیادی بستگی به روشی دارد که به طور روزانه برای خود انتخاب خواهید کرد. حفظ سلامتی عمومی و درمان علامتی در درمان جامع مالتیپل اسکلروزیس نباید نادیده گرفته شود، اما راهکارهایی نیز با انتخاب خود بیمار باید صورت بگیرد. حتماً می¬دانید که ورزش¬های هوازی منظم و روزانه می¬تواند در بهبود قدرت بدنی، توان عضلانی، ایجاد تعادل در هماهنگی عضلات نقش داشته باشند و به درمان افسردگی و تنهایی کمک نماید. ورزش کردن و تحرک باعث آزاد شدن آندروفین در بدن شده، شادی و نشاط را به ارمغان می¬آورد. خواب مناسب، منظم و در حد معمول نیز برای جلوگیری از عصبانیت، خستگی شدید و زود هنگام، کنترل فکر و تمرکز لازم است. بودن در هوای معتدل و استفاده از رژیم غذایی مناسب نیز مهم هستند. این توصیه¬ها و مواردی از این دست را بسیار شنیده¬اید، این توصیه¬ها وقتی کارآمد هستند که شما آن¬ها را انتخاب و اجرا کنید. بنابراین می¬بینید که همه چیز به خود شما بستگی دارد. این شما هستید که باید روش زندگی خود را انتخاب کنید. انسان¬ها بخش بزرگی از واقعیت را آن گونه که خود می¬خواهند ادراک می¬کنند. خوشبختی و بدبختی حاصل نگاه متفاوت ما به دنیا است، چرا که همه ما در یک دنیا زندگی می¬کنیم. همه می¬خواهند احساس خوبی داشته باشند، همه در مورد احساسات خود می¬دانند، ولی به نیازهایشان بی¬توجه هستند. اگر نیازهایمان را بشناسیم و آن¬ها را بر آورده کنیم آنگاه حتماً احساس خوبی در زندگی خواهیم داشت. گلاسر پنج نیاز اساسی بقا، عشق، قدرت، آزادی و تفریح را برای انسان در نظر گرفته است. بقا شامل نیاز جسمانی انسان، زنده ماندن و تولید مثل کردن است. عشق شامل صمیمیت فردی، توجه به سلامتی دیگران، در صدد آشنایی با دیگران برآمدن، روابط نزدیک با دوستان، احساس راحتی در کنار خانواده و روابط مناسب و رضایت بخش با خود و دیگران برقرار کردن است. قدرت، منزلت، احترام، بازشناخته شدن از طرف دیگران، به حساب آمدن، برش داشتن، لذت از رقابت، ترس از آسیب پذیری، تلاش کردن و مطرح بودن بخاطر تلاش و موفقیت را شامل می¬گردد. آزادی به کنترل راه و روش زندگی، انتخاب گزینه¬های دلخواه، آزادی بیان، همکاری با فرد دلخواه، ادامه به شغل یا فعالیت دلخواه و آزاد و رها بودن از ناراحتی-های جسمانی یا روانی شامل ترس، استرس، بی¬حرمتی و یکنواختی اشاره دارد و بالاخره نیاز به تفریح که نیاز به لذت بردن، شادی کردن، خندیدن، بازی کردن و داشتن اوقات فراغت را در بر می¬گیرد. می¬بینید که همه¬ی این نیازها جزء نیازهای زندگی اجتماعی است. بنابراین اگر شما یکی از این نیازها را به دلایل مختلف مثلاً، ناتوانایی¬های ایجاد شده به دلیل بیماری، از زندگی روزانه خود حذف کنید، جای آن خالی می¬ماند. این خلأ به تدریج زیاد شده و اثرات نامطلوب بر زندگی شما می¬گذارد. این را در نظر بگیرید که دیگران نیز به همان اندازه که شما به آن¬ها نیاز دارید به شما نیازمندند، آنگاه می¬توانید شرایطی برای بهبود اوضاع فراهم کنید. شما می¬توانید به جای رفتارهای مخرب، رفتارهایی مانند تلاش، مذاکره، دوست داشتن و عشق ورزیدن ، پذیرش، استقبال و احترام گذاشتن را انتخاب کنید و با خود و دیگران به مصالحه برسید. انسان علاوه بر این که در دنیایی به نام دنیای واقعی و واقعیت زندگی می¬کند، دنیایی دیگر در حافظه خود خلق می¬نماید که ” دنیای کیفی” نام دارد. این دنیای کیفی با انتخاب¬های خود ما در ذهنمان ساخته می¬شود. اجزاء و عناصر دنیای کیفی خود را به گونه¬ای انتخاب کنید که به شما احساس خوبی بدهد. ترس¬ها و ناامیدی¬ها، احساس غم و اندوه، افسردگی و اضطراب را از دنیای کیفی خود کنار بگذارید و به جای آن امیدواری، شادی، تفریح، افراد دوست داشتنی، شغل مناسب، روابط سازنده را در آن جای دهید. خانواده، دوستان و افراد تیم درمانی شما را تنها نخواهند گذاشت اما بهتر است به این نکته بیندیشید که “من برای خودم چه کاری انجام داده¬ام و در آینده چه کاری می¬توانم انجام دهم؛ نه این که دیگران برای من چه کرده¬اند” و همیشه دست به انتخاب¬های درست برای بهبود کیفیت زندگی خود بزنید. انتخاب شما مهم است. در واقع انسان با هر محدودیتی که داشته باشد، در محیط زندگی و شغلی خود نیازمند تعامل با دیگران است و از طرف دیگر تحت فشارهای روانی و جسمی مختلف قرار دارد و در صورتی که بتواند با توانایی¬های شخصی ( سرمایه روان – شناختی ) خود مسائل را مدیریت و حل کند، علاوه بر برقراری رابطه خوب و مؤثر با دیگران می¬تواند به رضایت از زندگی و حتی شغل دست یابد. http://payamems.com/web/%D8%A7%D8%AD%D8%...%A2%D9%86/ ۰۵ مرداد ۱۳۹۴ RE: بیماری ms وراههای مقابله با آن - majid1 - 2015/07/28 سلام. دوستان من سوالی دارم . من از آخرین m r i که دادم دوساله که میگذره.به نظرتون احتمال داره که تو این مدت حمله ای داشتم و خودم احساس نکرده باشم. من چون زیاد پیگیر بیماریم نیستم نمیدونم حمله ام اس چطوری هست،آیا آدم خودش احساس میکنه که حمله بهش دست داده؟ |