وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: پرسش و پاسخ (https://mscenter.ir/Forum-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE)
+--- موضوع: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! (/Thread-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D9%85%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%DA%A9%D9%86%D9%85%D8%9F)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - siamak.m.h - 2017/06/14

(2017/06/13, 11:32 PM)Karen نوشته است:
(2017/06/12, 10:24 PM)siamak.m.h نوشته است: یعنی بین بیشتر از ۱۰/۰۰۰ نفر عضو ام اس سنتر چندنفر پیدا نمیشن شرایط الان ما رو تجربه کرده باشن بتونیم ازشون راهنمایی بگیریم؟!؟!؟!

سلام سیامک جان.
منم متاهلم. بعد از ام اس هم متاهل شدم.
ببخشید زیاد وقت نمیکنم سر بزنم توی تاپیک های سایت.
اگه بخوام فقط یه جمله بگم اینه که کسی که ام اس داره خییییسلی بهتره که با یه نفر که ام اس داره ازدواج کنه.
ولی اگه دلت پیش یه ادم غیر ام اسی گیره، به نظره من هییییچ لزومی نداره که خانوادش بدونن. ولی خود دختر باااید بدونه بخاطره اصل صداقت.
ضمنا اگز هم خانوادش بدونن هم ؛ اگر واقعا بخوادت فقط مال خودته و زمین هم که به اسمون بزسه پات میمونه و بالخره خانوادش هم مجبور
میشن که قبول کنن.
بازم اگه کمکی از دستم بربیاد یا همفکزی خواستید توی خصوصی در خدمتم.
سلام
سپاس



RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - siamak.m.h - 2017/07/08

سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانواده‌ها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانواده‌ها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - alireza1111 - 2017/07/08

(2017/07/08, 12:10 AM)siamak.m.h نوشته است: سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانواده‌ها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانواده‌ها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره

سلام سیامک عزیز.
کاشکی میشد خودت هم باشی توی جلسه و از زبان خودت میشنیدند قضیه رو. اما الانم اشکال نداره. امید به خدا Smile ما شیرینی میخواااااایم! Tongue


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - سها - 2017/07/09

ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - siamak.m.h - 2017/07/09

(2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)



RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - n70 - 2017/07/09

(2017/07/09, 04:29 PM)siamak.m.h نوشته است:
(2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان :خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)
سلام
سیامک تو دیگه چرااااDash2
اولا قرار نیس ناتوان شی!پس براچی تحت نظردکتری الان؟
اگه م بگی نه خب گفتم ممکنه،خب تمام این احتمالات برای هرکسی ممکنه.ولی متاسفانه اینو مایی ک یهویی ام اس گرفتیم درک میکنیم
شما نباید کلا حق بدی بهشون چون الان مشکلی نداری،خوش بین باش ایشالا ک موافقت میکنن


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - سمیرا67 - 2017/07/09

(2017/06/12, 10:24 PM)siamak.m.h نوشته است: یعنی بین بیشتر از ۱۰/۰۰۰ نفر عضو ام اس سنتر چندنفر پیدا نمیشن شرایط الان ما رو تجربه کرده باشن بتونیم ازشون راهنمایی بگیریم؟!؟!؟!

سلام. من میخواستم نگم گفتم ناامید نشین confused2confused2
منم با اینکه شهاب خودش نمیخواست بگیم بابام راضی نشد که نگیم (بابای منم از دوستی منو شهاب خبر ندارهSmile (16)Smile (16) )فقط قبول کرد اولش نگه. بعد چند مرحله رفت و آمد خانوادشون و.. وقتی همه چیز درست بود بابام گفت دخترم ام اس داره و شد آنچه شد که همه چی خراب شدicon_cryicon_cry البته شهاب داره تلاششو میکنه ولی خب آیا میشه نطر یه پیرمرد هفتاد ساله رو در مورد بیماری اونم بیماری خاص تغییر داد؟icon_cryicon_cry
امیدوارم خدا خودش فرجی برسونه icon_questionicon_question


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - سها - 2017/07/09

(2017/07/09, 04:29 PM)siamak.m.h نوشته است:
(2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)
مهم نیست که می دونستن یا نه یا هر دیدی که نسبت به ام اس دارن
شما با هم دوست بودید و هستید...
خانم وقتی با بیماری کنار اومده آگاهی داره و براش مهم نیست
پس دیگه صحبتی نمی مونه ممکنه مخالفت کنن ولی وقتی دختر بخواد دیگه ...


RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - siamak.m.h - 2017/07/10

(2017/07/08, 06:33 PM)alireza1111 نوشته است:
(2017/07/08, 12:10 AM)siamak.m.h نوشته است: سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانواده‌ها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانواده‌ها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره

سلام سیامک عزیز.
کاشکی میشد خودت هم باشی توی جلسه و از زبان خودت میشنیدند قضیه رو. اما الانم اشکال نداره. امید به خدا Smile ما شیرینی میخواااااایم! Tongue
سلام. مرسی علیرضا جان.
با برادر راحله جان خودم صحبت کردم. اگر خوب پیش نره با پدر و مادرش هم صحبت میکنم!
چشم اوکی بشیم اولین دیدار شیرینی میدم

(2017/07/09, 06:06 PM)n70 نوشته است:
(2017/07/09, 04:29 PM)siamak.m.h نوشته است:
(2017/07/09, 08:14 AM)سها نوشته است: ترس برا چی؟
ترس برای زمانیه که آشنایی به شکل سنتیه
وقتی دو طرف دوست بودن و همدیگرو می خوان اینا دیگه تشریفاته فقط...
سلام.
خب سها جان :خانواده راحله نمیدونن ما دوست بودیم، ترس برای اینکه خانوادش الان مخالف هستن دخترشون با کسی باشه که ممکنه ۲۰سال بعد ناتوان بشه ازدواج کنه (هرچند الان مشکلی نداشته باشه، اسم ام اس براشون بزرگه)
سلام
سیامک تو دیگه چرااااDash2
اولا قرار نیس ناتوان شی!پس براچی تحت نظردکتری الان؟
اگه م بگی نه خب گفتم ممکنه،خب تمام این احتمالات برای هرکسی ممکنه.ولی متاسفانه اینو مایی ک یهویی ام اس گرفتیم درک میکنیم
شما نباید کلا حق بدی بهشون چون الان مشکلی نداری،خوش بین باش ایشالا ک موافقت میکنن
سلام.
من میدونم قرار نیست ناتوان بشم ولی کسانی که ام اس رو نمیشناسن همچین فکری میکنن، متاسفانه خود من تا پارسال (قبل از تشخیص ام اس) کلا فرد ام اسی رو یه آدم ویلچری و ناتوان میشناختم و هیچ اطلاعاتی از بیماری نداشتم!
راجعبه آینده و احتمالات که برای هرکسی ممکنه اتفاقی بیوفته با برادرش صحبت کردم!
ممنونم

(2017/07/09, 06:30 PM)سمیرا67 نوشته است:
(2017/06/12, 10:24 PM)siamak.m.h نوشته است: یعنی بین بیشتر از ۱۰/۰۰۰ نفر عضو ام اس سنتر چندنفر پیدا نمیشن شرایط الان ما رو تجربه کرده باشن بتونیم ازشون راهنمایی بگیریم؟!؟!؟!

سلام. من میخواستم نگم گفتم ناامید نشین confused2confused2
منم با اینکه شهاب خودش نمیخواست بگیم بابام راضی نشد که نگیم (بابای منم از دوستی منو شهاب خبر ندارهSmile (16)Smile (16) )فقط قبول کرد اولش نگه. بعد چند مرحله رفت و آمد خانوادشون و.. وقتی همه چیز درست بود بابام گفت دخترم ام اس داره و شد آنچه شد که همه چی خراب شدicon_cryicon_cry البته شهاب داره تلاششو میکنه ولی خب آیا میشه نطر یه پیرمرد هفتاد ساله رو در مورد بیماری اونم بیماری خاص تغییر داد؟icon_cryicon_cry
امیدوارم خدا خودش فرجی برسونه icon_questionicon_question
سلام.
چی بگم، ایشالا خدا گره از کارمون باز کنه، گره از کار همه باز کنه



RE: ام اس را برای خانواده همسر آینده کی و چطور مطرح کنم؟! - الی کوچولو - 2017/07/11

قبول نمیکنن! این یه واقعیته. دیروز دکترم داشت با من حرف میزد که راضی بشم ازدواج کنم. من بهش گفتم شما اگه خودت برای پسرت بری خواستگاری و بفهمی دختره ام اس داره حاضری عروست بشه؟ اونم گفت پاسخ منطقی منفیه ولی تو خودت باید با پسری که عاشقت باشه و به خانوادش چیزی نگه ازدواج کنی. ولی من اصلا اهل این کارا نیستم