وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
سفر مشهد - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: سفر مشهد (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF)



RE: سفر مشهد - earth - 2011/11/05

منم ببرید کیش لطفا.


RE: سفر مشهد - rad007 - 2011/11/05

(2011/11/05, 11:02 PM)Saina نوشته است: چقدر شماها ریز بینین . . . confused

حالا سریه بعد قند و خرما و شیرینی و شکلات باهم icon_biggrin

راستی مشهدیا گفتن رسمشون اینه که سریع دیدارو پس بدن angry2angry2
اگه ریز بین نبودیم که ام اس نمی گرفتیمsmilingN_aggressive (35)N_aggressive (35)N_aggressive (35)



RE: سفر مشهد - آرزو - 2011/11/05

ما هم برای کیش پایه ایم


RE: سفر مشهد - پویش - 2011/11/05

حالا خیلی سخت نگیرید وقتی اومدید دیداررو پس بدید اصلا چای بهتون نمی دیم نه تلخ نه شیرینconfusedconfused


RE: سفر مشهد - TootFarangi - 2011/11/05

آب جوش رو من نزاشتم جوش بیاد که .
بعدش قند رسید حالا دیگه راستش ما موندیم و برنامه واسه دفعه بعدی که دوستان میان سینی چای رو ندیم به آقا رضا ببره smiling

شوخی می کنم. آقا رضا هم خیلی زحمت کشید. چه روزهای قبلش که رفیتم واسه خرید طفلی پایه بود تو همه چیز. چه روز 5شنبه که از ساعت 12 آمد پا به پای منو مامانم کمک می کرد صندلی جابجا می کردیم و بعدش هم بنده خدا کلی کمک کرد همه چیو جمع و جور کردیم.
خداییش خیلی زحمت کشید آقا رضا.
فرشته جان که زحمت تهیه یادگاری کشیده بود (زحمت خریدش) آقای دکتر لطفی و خانم شون با اینکه خانمشون باردار بودن رفتن واسه خرید میوه و ...
بیتا خانم که خیلی خیلی کمک بزرگی کردن من به دوستان هم گفتم ولی حیف نشد کامل تشکر کنم خیلی زود رفت.
آقای گواه بابت خریدشون.
مژگان جان که ایشون هم پایه بود واسه کمک ولی نتونست بنا به یک سری دلایل شخصیش 5شنبه بیاد.
خانم دانشور عزیزم که از طرف انجنم هدیه تهیه کرده بودن کلی ما رو خوشحال کردن منتها نشد بیان تو جمع مون خیلی هم ناراحت شدم که نشد ایشون بیاد. خداییش پرستار مهربونی هستن ما که خیلی دوست شون داریم love28
آقای حسینی عزیز که خیلی زحمت دادیم بهشون.
سارا خانم مهربونم که کلی زحمت کشیدن تو چیدمان پذیرایی ها و ریختن چای و کافی میکس ها .
دکتر لطفی مجرد که ایشون هم کمک بزرگی بودن.
منم همش جیغ جیغ می کردم فقط laughing3 هیچ کاری نکردم خداییش شرمنده همه هستم sad2
دوست خوبمون محبوبه جان بابت شیرینی های خوشمزه اش که من 4 - 5 تا خوردم evilgrin0039.gif
آمنه خانم عزیز بابت کمک خوبشون .
خانم بادخوری ( خانم سرایدار انجمن )
خانم هنرور چون تو پشت صحنه واقعا کمک بودن.
ندا جون ، مریم جون آقای نوابی ، آقای حامد خان ( با اسم کاربری hamma کسی نفهمید چی گفتن :60: )
همه دست شون درد نکنه واقعا زحمت کشیدن.icon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_question


و دوستان خوب مسافر که قدم رنجه کردن تشریف آوردن این همه راه از هتل تا انجمن کلی هم خرج رو دستشون گذاشته شد ما رو هم شرمنده کردن icon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_question


RE: سفر مشهد - rad007 - 2011/11/05

(2011/11/05, 11:16 PM)آرزو نوشته است: ما هم برای کیش پایه ایم

تو اگه پایه بودی خواهر من با بچه های تهران میومدی مشهد زیارت
نه که بگی با بچه های مشهد میخوای بری کیش واسه سیاحتsmiling


RE: سفر مشهد - بی تـــا - 2011/11/05

کاری نکردم میلو جونم قربونت بشمlove51


RE: سفر مشهد - Saina - 2011/11/05

(2011/11/05, 11:15 PM)rad007 نوشته است: اگه ریز بین نبودیم که ام اس نمی گرفتیمsmilingN_aggressive (35)N_aggressive (35)N_aggressive (35)

منم ریز بینم angry2

مگه ندیدین چقدر با جزییات نوشتم ؟؟ N_aggressive (35)N_aggressive (35)

http://mscenter.ir/showthread.php?tid=4586&page=89


RE: سفر مشهد - آرزو - 2011/11/05

آقا رضا ببینم تو توی بستنی دادن شهره ای حالا چرا سینی چایی رو دادند دست تو من نمیدونم؟


RE: سفر مشهد - rad007 - 2011/11/05

(2011/11/05, 11:17 PM)Milo نوشته است: آب جوش رو من نزاشتم جوش بیاد که .
بعدش قند رسید حالا دیگه راستش ما موندیم و برنامه واسه دفعه بعدی که دوستان میان سینی چای رو ندیم به آقا رضا ببره smiling

شوخی می کنم. آقا رضا هم خیلی زحمت کشید. چه روزهای قبلش که رفیتم واسه خرید طفلی پایه بود تو همه چیز. چه روز 5شنبه که از ساعت 12 آمد پا به پای منو مامانم کمک می کرد صندلی جابجا می کردیم و بعدش هم بنده خدا کلی کمک کرد همه چیو جمع و جور کردیم.
خداییش خیلی زحمت کشید آقا رضا.
فرشته جان که زحمت تهیه یادگاری کشیده بود (زحمت خریدش) آقای دکتر لطفی و خانم شون با اینکه خانمشون باردار بودن رفتن واسه خرید میوه و ...
بیتا خانم که خیلی خیلی کمک بزرگی کردن من به دوستان هم گفتم ولی حیف نشد کامل تشکر کنم خیلی زود رفت.
آقای گواه بابت خریدشون.
مژگان جان که ایشون هم پایه بود واسه کمک ولی نتونست بنا به یک سری دلایل شخصیش 5شنبه بیاد.
خانم دانشور عزیزم که از طرف انجنم هدیه تهیه کرده بودن کلی ما رو خوشحال کردن منتها نشد بیان تو جمع مون خیلی هم ناراحت شدم که نشد ایشون بیاد. خداییش پرستار مهربونی هستن ما که خیلی دوست شون داریم love28
آقای حسینی عزیز که خیلی زحمت دادیم بهشون.
سارا خانم مهربونم که کلی زحمت کشیدن تو چیدمان پذیرایی ها و ریختن چای و کافی میکس ها .
دکتر لطفی مجرد که ایشون هم کمک بزرگی بودن.
منم همش جیغ جیغ می کردم فقط laughing3 هیچ کاری نکردم خداییش شرمنده همه هستم sad2
دوست خوبمون محبوبه جان بابت شیرینی های خوشمزه اش که من 4 - 5 تا خوردم evilgrin0039.gif
آمنه خانم عزیز بابت کمک خوبشون .
خانم بادخوری ( خانم سرایدار انجمن )
خانم هنرور چون تو پشت صحنه واقعا کمک بودن.
ندا جون ، مریم جون آقای نوابی ، آقای حامد خان ( با اسم کاربری hamma کسی نفهمید چی گفتن :60: )
همه دست شون درد نکنه واقعا زحمت کشیدن.icon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_question

دمت گرم همه اطلاعاتت خوب بود اما یه غلط داشتی
نام کاربری حامدخان(hammae) صحیح میباشد