با ام.اس زندگي ميکنم - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: روانشناسي (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A) +--- انجمن: مشاوره (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87) +--- موضوع: با ام.اس زندگي ميکنم (/Thread-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A-%D9%85%D9%8A%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%85) |
RE: با ام.اس زندگي ميکنم - nasr.z - 2015/08/08 سلام دوست عزیز همه ی ما روز ها و ماه های اول شرایط روحی مشابهی داشتیم اما دوست خوبم اولین گام اینه که ام اس رو بپذیری و شناخت صحیحی از شرایط خودت و بیماریت پیدا کنی بهت توصیه می کنم مطالبی رو مطالعه کنی که از صحتش اطمینان داری مثلا مطالب همین سایت و مطالب سایت انجمن ام اس ایران و مجلات معتبر در این زمینه و کتبی در این زمینه من اولین کتابی که خوندم و خیلی در بهبود روحیه ام موثر بود کتاب " من و سایه ام ام اس "بود که نویسنده اش یه بیمار ام اسی هست و دومین گام اینه که در روند تغذیه، خواب، تفریحاتت و ... تجدید نظر کنی و شاد و بدون استرس زندگی کنی می دونم سخته ولی بعد یه مدت تاثیرش رو میبینی و واقعا دیگه فراموش می کنی ام اس داری باور کن من بعد 4 سال فقط وقتی آمپول میزنم یادم می افته ام اس دارم و تازه ام اس باعث شده خودم و استعداد هام و خواسته هام رو بهتر بشناسم و از زندگی لذت بیشتری ببرم شاید لحظاتی بوده و هست که عوارض بیماری باعث شده ناراحت شدم گریه کردم و... ولی الان از شرایطی که پیش امده ناراضی نیستم سعی کن بپذیری ام اس دوست تو هست و همیشه کنارته و می خواد بهت بگه که خدا خیلی دوست داره و کنارته و.... خداجون شکرت RE: با ام.اس زندگي ميکنم - Ali.r - 2015/10/28 سلام همسر من سال 82 تاری چشم شدید پیدا کرد یک هفته بستری و پالس کورتون و برطرف شد اون موقع در MRI علامت نداشت سال 84 باز تاری چشم و کورتون و بدون علامت درMRI .سال 87 تاری این دفعه دیگه پالس کورتون نگرفت فقط 8 تا دگزا زدیم با اصرار من علاوه بر MRI مغز، گردن هم گرفتیم که پلاک غیر فعال داشت چون اولین MRI گردن بود من نمیدونم از کی اینها بوده تا الان علامت خاصی نداشته چند ماه یکبار تاری چشم در حد 10 دقیقه . تا حالا دارو مصرف نکرده ورزش کرده و من سعی کردم اعصابش راحت باشه و حواسم بهش هست و سیر بیماری رو track می کنم الان دو هفته است که روزی 5 دقیقه چشمش تار میشه و خوب میشه ، اصلا قبول نمی کنه دکتر بره یا MRI حتی من براش نسخه نوشتم برای MRI ولی حاضر نیست بره. من با اینکه خودم در زمینه پزشکی ام ولی کاری ازم بر نمیاد . باید بگم که سال 87 با توجه به سه حمله و MRI تشخیص MS داده شد ولی هیچوقت دارو مصرف نکرده . هیچ علامت دیگه ای نداره فقط یک چشم. من شک به CRION دارم . لطفا منو راهنمایی کنین چطوری قانعش کنم حداقل MRI بده من بتونم بفهمم پلاک جدید داره یا نه ؟ RE: با ام.اس زندگي ميکنم - مژگان68 - 2015/10/29 علی اقا نیازی به راهنمایی خاصی نیست و اگر همسرتون خودش و زندگیشو دوست داشته باشه حتما به دکتر مراجعه میکنه وگرنه حالش که بدتر شد اونموقع پشیمون میشه که چرا زودتر اقدام نکرده و دیگه اونموقع پشیمانی سودی ندارد.من خودم اوایل بیماریم با بی حسی پای چپم شروع شد و سریع به دکتر مراجعه کردیم و خداروشکر الان مشکلی ندارم و مثله یه ادمه سالمم و حتی سالمتر چون زندگیم و اطرافیانم رو دوست دارم اما خیلیا رو دیدم که بیماریشون رو جدی نگرفتن و کارشون به لرزش بدن و تیک عصبی و ویلچر کشیده.امیدوارم خانوم شما هم هر چه زودتر تا دیر نشده اقدام کنه اخه این بیماری درمقابل بیماری های دیگه چیزی نیست و خداروباید شاکر باشیم. RE: با ام.اس زندگي ميکنم - nahid - 2015/10/29 باید دید علت عدم مراجعه ایشون چیه ؟ باید به نتیجه برسن که لازمه و بترسن از عواقب پشت گوش انداختن. کنجکاو شدم ببینم بیماری CRION که گفتین چیه ، سایتی رو دیدم که یه بیمار از دکتر سیفی این سوال رو پرسیده و دکتر این طور جواب دادن: در لیست بیماریهای اعصاب ، بیماری Crion وجود ندارد بیماریهای پرایون بعلت عوامل شبیه ویروسی قابل سرایت با آلودگی منتشر مغز و علائم تشنج و اختلال حافظه مشخص میشوند. برای توصیف بیماری تان بهتر است اسم نوریت اوپتیک عود کننده گذاشت و مثل ام اس درمان پیشگیری انتخاب نمود. امیدوارم همسرتون حتما پیگیری کنن تا دکتر نوع بیماری رو تشخیص بدن و درمان بشن. RE: با ام.اس زندگي ميکنم - Ali.r - 2015/11/06 (2015/10/29, 06:14 PM)nahid نوشته است: باید دید علت عدم مراجعه ایشون چیه ؟ باید به نتیجه برسن که لازمه و بترسن از عواقب پشت گوش انداختن.chronic relapsing inflammatory optic neuropathy بود والا دليل كه نداره ميگه نميرم فقط چشمشه ولي ٧٠ درصد تاري يك چشم بعد ١٠ ١٥ سال ms ميشه ما الان رو ١٣ سال هستيم ١٠ سال پيش چنين بار رفت دكتر ولي وقتي دكتر گفت بايد امپول بزني گفت نميزنم و ديگه دكتر هم نميرم |