+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خاص (/Thread-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D9%8A%D9%87-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D9%86%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B5)
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - paeazan - 2013/12/31
احیااااااا کار را که کرد آنکه تمام کرد
بگو کیه دیگه 
خب یعنی فربوده
.gif "Smile (16)")
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - SSA - 2013/12/31
راستیه که کجه.
چپیه هم خودش فکر میکنه راسته!
البته من عکس رو نصفه دیدم!
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - mahdiye1989 - 2013/12/31
امروز که از سمنان برمیگشتم ,تمام مدت تا برسم تهران داشتم عکسای شمالو میدیدم و آهنگای امین رستمی رو گوش میکردم,واااااای به آهنگ بارونش که رسیدم همچین دلم هوایی شد که نگو
یاد جاده گیسوم افتادمو ,بارونی که میخورد به شیشه و آهنگ امین...چقدر دلم براتون تنگ شده
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - ahya - 2013/12/31
(2013/12/31, 01:01 AM)paeazan نوشته است: احیااااااا کار را که کرد آنکه تمام کرد
خب یعنی فربوده
خود چیپ چیپ زهرا
باورت میشه؟
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - paeazan - 2013/12/31
مرسی احیا جون از شفاف سازیت
![[تصویر: 526413_rh33ts.gif]](http://www.freesmile.ir/smiles/526413_rh33ts.gif)
![[تصویر: 728313_2j47l00.gif]](http://www.freesmile.ir/smiles/728313_2j47l00.gif)
پس این دوتا همدستی کردن بر علیه ندا
![[تصویر: 631821_Laie_82.gif]](http://www.freesmile.ir/smiles/631821_Laie_82.gif)
ندا بیا بغل خودم از دست این ملت آزار ها 
اماااااا ندا من مطمئنم تو مثل یه شیر زن از پس این نداآزارها براومدی ![[تصویر: 39313_anj_muscle.gif]](http://www.freesmile.ir/smiles/39313_anj_muscle.gif)
حالا کی از صحنه ارتکاب جرم عکس به این خوبی گرفته؟
هاااااا یه چیز دیگه، این بشردوپا همچنان درحال خوردنه؟ این زردها چیپسه تو دستشه؟
هر چی بگی از این بشر دو پا با نام باقلوای تلخ
برمیاد اماااا حمید تو دیگه چرا؟ آخه ندا از دوستان قدیمیه چطور دلت اومد با اون هم اتاقیت دست بیکی کنی برعلیهش؟
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - ahya - 2013/12/31
زهرا جان تعداد قربانی ها زیاد بود.
این عکس رو از تو فیلم درش آوردم.
اون سیب زمینی هم که دست سجاده سیب زمینی پختس که لب ساحل بچه ها با زغال درست کردن.
وای چه شبی بود
جات خالی بود زهرا
مثل اینکه تاپیک قصد پایین اومدن نداره
اصلا قصد کردم تا سفر بعدی همینجوری هر از گاهی بیارمش بالا.
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - paeazan - 2013/12/31
احیااااااااا دلمو کباب کرده
من سیب زمینی آتیشی خیلی خیلی خیــــــــــــــلی ذوس دارم
یکی از چیزهایی که واقعا ناراحتم کرد از نیومدنم همین سیب زمینیه بود.دوباره گفتی سب زمینی جیگرم آتیش گرفت
منم سیب زمینی میخوام
ای باقلوای تلخ
کوفتت شه، اینقدر زیاده که نصف شب در حال خلاف هم گرفته دستش داره میخوره
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - م.ه - 2013/12/31
وای احیا جونم خواهرزاده گلم مرسی از عکست این دقیقا دمه در اتاق من و ندا بی چاره هست ولی چه شبی بود انقدر مودبانه در زدن که اصلا باورمون نشد قصد آزار و اذیت دارن این دو موجود وحشتناک
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - naze - 2013/12/31
Bبابا يه سفر شمال رفتيدا
حالا بازم اكه اومده بوديدشيراز جاي تعجب نداشت كه انقدر بهتون خوش كذشته
خوبه سفر شيراز نبوده
شما شيراز بيايد جيكار ميكنيد
RE: اطلاعيه:سفر ام اس سنتر به شمال با همکاری بنیاد امور بیماری های خ - hamid_147 - 2014/01/01
شيراز بيايم جاي سيب زميني خيلي شيك و فانتزي ميريم در اتاقشون ساعت 3 صبح ميزنيم و غزليات حافظ براشون ميخونيم
