(2014/07/08, 12:20 PM)lilipoot نوشته است: بچه ها جون سلام من واقعا حالم خیلی نزاره فوبیا ام اس گرفتم و نمدونم چه مرگمه ماجرا از چند ماه پیش شروع شد که زانو درد و سوزنهای ریز ریز اطرافش شروع شد بعد انگشت یه دست هی کم حس میشد منم که خیلی حساس شده بودم رو خودم هی اومدم اینترنت و سرچینگ و اینا و خودم واقعا الان لعنت میکنم ولی چه فایده انقدر اضطرابم زد بالا که شبا خوابم نمیبرد رفتم پیش مشاوره و قرص ضد اضطراب داد ولی فکر ام اس مث خوره روح منو میجویید واسه همین رفتم دکتر مغز و اعصاب و به درخواست خودم ام آر آی دادم یعنی اردیبهشت ماه امسال خیلیم استرسی شده بودم موقع گرفتن جواب تا اینکه بردم به دکتر نشون دادم و خدا رو شکر گفت چیزی نیست ولی بازم این افکار وسواسی دست از سرم بر نداشت و همش اضطراب داشتم تو این انجمن هم اومدم خوندم که استرس میتونه عامل ایجادش باشه که دیگه بدتر و جدیدا هم یه جور حالت منگی و خواب آلودگی پیدا کردم که هر چیم میخوابم حس میکنم خوابم میاد باز نمدونم همش همه چی رو به ام اس ربط میدم و بعد میترسمو باز تپش قلب میگیرم و پاهام سست میشه حتی پای راستم گاهی سوزن های پراکنده میزنه خونوادم هم دیگه میخندن بهم مسخرم میکنن فکر میکنن الکی میگم بچه ها سه ماه دیگه عروسیمه و دارم با این فکرای هولناک از پا در میام نمدونم همش میترسم فلج شم یا نتونم کارامو خودم بکنم انقدر میترسم که گریم میگیره و حالا جدیدا به فکر افتادم یه ام آر آی دیگم بدم نظر شما چیه ممکنه از اردیبهشت تا الان بخاطر اینهمه اضطراب پلاک تو سرم ایجاد شده باشه؟؟به دکترم گفتم میگه اینجوری باید هر ماه یه ام آر آی بدی که!!!! یه دکتر دیگه هم گفت بده ولی سه ماه دیگه اونم چون خودت میخوای ولی یکی از دوستام که پزشکه میگه اصلا اینمهمه ام آر آی خودش خوب نیست واسه همین میترسم بچه ها دارم خل میشم بخداااااااافقط وقتی جواب ام آر ای رو میگیرم آروم میشم میشه بهم کمک کنین که چی کار کنم؟؟؟

(2014/07/08, 01:01 PM)lilipoot نوشته است: نه نبود ولی من واقعا یه سری علایم دارم همه میگم تو حساس شدی رو خودت من فقط یه سوال علمی دارم پلاکها اول تشکیل میشن بعد یه مدت علایم شروع میشه یا همینکه پلاک داشته باشی علایم هم میاد

(2014/07/08, 01:51 PM)lilipoot نوشته است: من همش به خودم میگفتم این گز گز رو قبلا هم داشتی ام اس نداشتی تو ام آر آی نبوده ولی سه روزه دقیقا پشت گردن تا سرم یه گرفتگی بد و سر دردی دارم که منگم کرده موقع راه رفتن هم حس میکنم یکم کج معوج میشم نه شدید البته ولی دیگه روم هم نمشه برم دکتر اصلا میترسم بگه اره داری ! من همش فکر میکنم الان گرفتم اصلا این ترس از ابتلا شدنش همش با منه عزیزم شما چرا نمترسین چرا من از این بیماری که هنوزم معلوم نیست دارم انقدر میترسم بعد تازه روانپزشک هم به من گفت انقدر میترسی سرت میادا یعنی فکر کن من چه حالی داشتم

(2014/07/16, 10:29 AM)lilipoot نوشته است: یه سوالی لرزش لب به طورمنقطع و احساس چسبندگی رو صورتم میتونه از علایم ام اس باشه؟هر روز داره یه چیزی به من اضافه میشه دیگه خسته شدم احساس نبض تو عضلات دست و پام بخصوص رو رانم حالام همون حس کمتر رو چونم و اطراف لبم و یا نیش های ریز ریز اطراف ران و زانوم کمر درد و اینداستان ادامه دارد ......... من دیگه نمدونم کدوم دردم واقعیه کدوم تنشیه میدونمم برم دکتر میگه عصبیه استرسیه اخه من اینهمه قبلا استرسی میشدم هیچکدوم این حالتها رو نداشتم واقعا که مزخرفه حسی که نتونی واسه کسی شرح بدی و بعد بگیم بهت بخندن و مسخرت کنن