وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
ناتوانی در نوشتن - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: پرسش و پاسخ (https://mscenter.ir/Forum-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE)
+--- موضوع: ناتوانی در نوشتن (/Thread-%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9


RE: ناتوانی در نوشتن - shokolat - 2011/10/10

مرسییییییییییییییییییییی
خیلی خوشحالم امروز یه صفحه نوشتم تقریبا داره به دست خط اولیه ام نزدیک میشم
خیلی خوشحالم با حرفها و راهنماییهای شما این نتیجه رو گرفتم دم همتون گرمhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gif


RE: ناتوانی در نوشتن - شفا یافته - 2011/10/11

دوستان به تغییراتی که در بدنتون بابت این بیماری بوجود میاد خیلی نکته بین نباشید. صدالبته به فکر چاره باید بود اما نگرانی مشکلی را حل نمیکنه.
مشکل من تنها نوشتن نبود. هرچند قدرت کف دستم خوب بود اما در عمل کار زیادی با دستانم نمیتونستم انجام بدم. حتی برای لباس پوشیدن و درآوردن، غذاخوردن، هم زدن نوشیدنی با قاشق...
ولی بابت هیچکدوم نگران نبودم و غصه نخوردم. یادمه که حتی قدرت بیرون آوردن یک قرص از ورقش را نداشتم و وقتی کسی برام اینکار را انجام میداد تودلم میگفتم عجب زوری دارهlaughing3
قدرت فشار دادن کلید اسپری دئودرانت را هم نداشتم و پیش خودم میگفتم چقدر کیفیت اجناس اومده پایین! از پلاستیک خشکی استفاده کردند برای ساختش!smiling
بجای نوشتن هم بیشتر تایپ میکردم.

یادآوری خاطرات تلخ، شیرین هست. شاید الان درکم نکنید اما به امید خدا روزی که مشکلاتتون حل شد و قدرت کافی را بدست آوردید به زمان الانتون خواهید خندید.agreement2

هیچ مشکلی نیست که آسان نشود.fighting0030.gif


RE: ناتوانی در نوشتن - shokolat - 2011/10/11

وای عزیزم تمام اتفاقاتی که گفتی برای منم افتاد حتی با دستام نمیتونستم شلوارمو بالا بکشمconfusedconfusedconfused
خدا خیلی بزرگه به این نتیجه رسیدم که واقعا داریم امتحان میدیم پیش خدا
ای خدا شکرتhappy0065.gifhappy0065.gifhappy0065.gif


RE: ناتوانی در نوشتن - Hasty - 2011/10/11

حقیقتش منم دستم درگیر شده بود که رفتم فیزیو تراپی خیلیییی موثر بود happy0065.gificon_biggrinicon_biggrinicon_biggrinagreement2icon_question


RE: ناتوانی در نوشتن - آرزو - 2011/10/11

منم بعد از حمله دستم کاملا ناتوان شد
اما با ورزش و نوشتن خوب شد
منظورم از نوشتن اینه که خودکار بگیرید دستتون و الکی خط خطی کنید یا سعی کنید با دستتون بیشتر کار کنیدSmile (16)
موفق باشیدicon_question


RE: ناتوانی در نوشتن - نازلی - 2011/10/11

من خیلی علاقه به گل سازی دارم تقریبا چند سال پیش که تازه ام اس گرفته بودم ، داشتم خمیر گل چینی درست می کردم، باید بعد از پخت خمیر را خوب ورز میدادم تا فرم می گرفت هر کاری کردم با دستهام خمیر را ورز بدهم نشد همسرم هم خانه نبود خلاصه ان روز خمیرم خراب شد و از ان روز یکسال با گل و گلسازی قهر کردم در نوشتن هم مشکل داشتم ولی بعد از یکسال به دلیل علاقه ی زیاد به کار هنری دوباره خمیر پختم و تصمیم گرفتم خودم ان را ورز دهم و هر جوری بود با مشقت فراوان توانستم خمیرم را آماده کنم از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم من شعار من می توانم را برای انجام هر کاری با خودم تکرار می کنم (من می توانم **** شما هم می توانید )


RE: ناتوانی در نوشتن - najva - 2011/10/11





دستخط من بد نشده ولی برای دکمه بستن یه کم مشکل دارم و وقتی عجله دارم به دخترم میگم برام ببندهlaughing3


RE: ناتوانی در نوشتن - Aynaz - 2011/10/11

منم 5سال پیش یه حمله داشتم که اول دستمو درگیر کرد و بعدشم پام.. کلا قسمت راست بدنمو داشت درگیر میکرد که کورتون گرفتمو خوب شدم ولی تا حدودا 2ماه دست خطم افتضاح بود....خیلی بد بود با بدبختی امتحانات دبیرستانو دادم و به زمان بیشتری نیاز داشتم ....


RE: ناتوانی در نوشتن - شهرزاد - 2011/10/12

شکلات جان من هم که الان حمله دارم خیلی نوشتنم کند شده
هم به قول معروف تنظیمات دست تو برداشتن و ....confused2
ولی موقتیه نگران نباش icon_question


RE: ناتوانی در نوشتن - بهرنگ - 2011/10/12

(2011/10/11, 08:03 PM)آرزو نوشته است: منم بعد از حمله دستم کاملا ناتوان شد
اما با ورزش و نوشتن خوب شد
منظورم از نوشتن اینه که خودکار بگیرید دستتون و الکی خط خطی کنید یا سعی کنید با دستتون بیشتر کار کنیدSmile (16)
موفق باشیدicon_question

آرزو درست می گه.مشق بنویسسد.حالا می گید ما بچه کوچیکیم که مشق بنویسسیم؟ولی لازم هست.من اگه یه مدت طولانی بنویسم. دستم دیگه به فرمانم نیست و برا خودش می پره.تو موقع امتحانها خیلی بد می شد.