+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. (/Thread-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-9-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-89%D8%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA-10-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%B9%D8%AF%D8%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D9%84%D8%A7%D9%84%D9%87)
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - anaram - 2010/04/30
(2010/04/30, 02:41 PM)behbood نوشته است: یعنی بیسسست نفر بودین ؟؟!!
یعنی پرتعداد ترین دیدار بوده ؟؟!!
خوشحالم که بهتون خوش گذشته (غیر از حس حسودی)
کسی سرما نخورد ؟
دیگه مجسمه که ندزدیدین ،نه ؟:35:
راستی کنجکاو شدم mirali که انقد بیتاب بود واسه دیدار پس چرا نیومد،
اونوقت به جاش شوهر عمه ی روناک اومد ؟!
منم دقيقا سوالم همينه
اصن الان كجاس؟
نكنه سر به نيستش كردين؟
يا هنوز داره دنبالتون تويه پاركه لاله ميگرده؟
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - Morteza - 2010/04/30
(2010/04/30, 03:42 PM)anaram نوشته است: منم دقيقا سوالم همينهخیالت جمع mirali هم سالمه هم راحت پیداش کردیم چون جزء اولین افراد بود:35:
اصن الان كجاس؟
نكنه سر به نيستش كردين؟
يا هنوز داره دنبالتون تويه پاركه لاله ميگرده؟
البته علی(voodoo) هم اومده بود
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - nahid - 2010/04/30
پس 21 نفر بودین ؟؟!!!:38::38::38:
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - مـه ســـا - 2010/04/30
(2010/04/30, 10:38 AM)hamed نوشته است: سلام به همه
با اینکه دیروز نتونستیم به موقع به قرار برسیم و خیلی از دوستان رو ندیدیم ، ولی حضور اندک تو جمع بچه های با صفا و دوست داشتنی گروه ، هم برای من و پریا غنیمتی بود تا لحظه های خوب و شیرینی رو برامون رقم بزنه ، حضور دوستان دوست داشتنی مثل حمید ، سینا ، مجید ، آرام ،محمود ، علی (voodoo) ، مهدی ، سعیده مهربون ، شهرزاد ، نازنین ، مرتضی ، سلمان ، حمید باعث شد تا ام اس تنها یه بیماری برای من نباشه و به بهونه ای برای داشتن دوستای خوب تبدیل بشه .
حمید از تو بخاطر حرکت قشنگت و آوردن اون کیک و گرفتن اولین تولد انجمن که نشون دهنده همبستگی و همدلی بچه ها هم بود تشکر می کنم .
سینا از تو بخاطر کارهای خوبت در زمینه درمان بیماری ام اس و از بقیه بچه ها بخاطر حضورشون تو دیدار دیروز تشکر می کنم .
روز خیلی خوبی بود حیف که دیر رسیدم .
منم يه گوشه نشسته بودم، نگاه مي كردم
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - anaram - 2010/04/30
(2010/04/30, 04:48 PM)MORI_AZG نوشته است: خیالت جمع mirali هم سالمه هم راحت پیداش کردیم چون جزء اولین افراد بود:35:خوبه
البته علی(voodoo) هم اومده بود
پس چرا از بعد از قرار تعداده يه عده نميان
من واقعا مشكوكم يه بلايي سره mirali آورده باشين
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - Sina - 2010/04/30
سلام به همگي
به همه دوستاي دوست داشتني و پري روي خودم
تشكر خيلي خيلي مخصوصي ميكنم از حميد كه دو روز كلي بهش زحمت دادم و شبم خونه حميد بودم و تا صبح بيدار بوديم (آره جونه تو)
كلي اينور اونور كشوندمش و
شب با حميد و مجيد رفتيم چالوس بعد من و بردن رستوران جام جم كرج .... چقدر غذاش خوشمزه بود .... به خصوص ماستش ... بعدش حميد من و برد پاي كوه كرج (داغ اتيي) ....
خونه هم كلي بهش زحمت دادم و كلي حال كردم كه چطوري هنرمندانه يه قاشق عجيب ساخته بود ....
خلاصه حميد جون خيلي زحمت داديم از اينجا يه بار ديگه مخلصتيم و تشكر ميكنيم و دوست دارم
.......
بعد جا داره تشكر مخصوصي بكنم از نغمه جان كه واقعا لطف كرده بود و افتخار داده بود و بالاخره اين سعادت نصيب ما شد كه روانشناس سايت رو ببينيم و تا دلمون ميخواد ازش انتقاد كنيم كه چرا كمرنگه ..... البته آخرش ما رو تنها گذاشت و با آقا سعيد كه برنامه نويس بودن رفتن يه جايي
----------
بعدش تبريك ميگم به ندا و امير ... خيلي خوشحال شدم و اميدوارم كه اين زوج جوان خوشبخت .. بيشتر تر خوشبخت تر بشن
---------
آني و ماتيلات و مريم و بقيه كه نيومده بودين .... واقعا با هر تك زنگ و اس ام اس از طرف بچه هايي كه نيومده بودن ... دلم هري ميريخت پايين و خيلي غمگين ميشدم كه چرا نيستين و الانم كه دارم مينويسم بازم در اين مورد غمگينم ... ايشالا اميدوارم حتما تو ديدار هاي بعدي ببينمتون...
----------
از همه پري رويان عزيز ديگه هم كه اومده بودن تشكر ميكنم ... قربون همتون برم الهي... همچنين آنيتا و آريناي خوفشل خوچولوي ناز كه قرار بود فيلم هاي اژدهاي خفته و بازگشت گودزيلا رو بازيكنن كه وقت نشد و آيدا تشخيص داد كه احتمال خطر براي بقيه بچه ها زياده و رفت
....................
بعدش من آخرش خراب كردم اومدم اينجايي كه الان هستم و دعا كنين ولم كنن برم تبريز والا يه ماهي شب و روز نداريم ... با اينكه دوست دارم ولي و بازم برميگرديم به اون دوران قبل از ميلاد مسيح و انواع حملات زنانه مردانه بچه گانه
----------------
قربون همتون ... واسه من يكي كه كلي خوش گذشت
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - hamid - 2010/04/30
(2010/04/30, 12:01 PM)Aram نوشته است: دوستان فکرکنم جای یه تاپیک برای جشن تولد سایت کم هستش، کی دست به کار میشه؟ این آقایان مدیر خیلی ماخوذ به حیا هستن هاااااااااااااا!!!!
لطفا كسي پست واسه تولد نزنه . هنوز تاريخش نرسيده
سلام
جاي همه كساني كه نيومده بودن خالي بود واقعا . انشالله ديدار بعد همگيتون خواهيد بود .
ديروز اول ديدار . سلمان . مهدي . حميد . مرتضي . ميرعلي . محمود . رضا . كيميا . عاطفه . مجيد . سينا و من بوديم
نغمه . سعيد (اگه اشتباه نكنم اسمش سعيد بود .. دوست نغمه )آيدا و ني ني هاش و مامانش . ندا و امير ( همسر ندا ) . علي . نازنين . مهسا . شهرزاد . ارام . سعيده . پريا . حامد هم بعدا اومدن
فكر ميكنم كسي رو از قلم ننداختم
هوا هم بد نبود . آفتاب بود . ابري شد . بارون اومد . سيل شد . ابري شد . آفتاب شد
سورپرايزم همون طور كه دوستان گفتن كيك تولد يكسالگي سايت بود كه البته 12 روز زودتر گرفته شد ( اگه اشتباه نكنم )
خيلي ها هم كيك نخوردن . مثلا ميخواستيم بزاريم در زماني كه بيشترين افراد بودن كيك رو تقسيم كنيم . رضا هم كه گله داره من اصلا نديدم كه رضا خداحافظي كنه . دلم واسه خانومش ميسوزه . رضا با خانومتم اينجوري سلام و خداحافظي ميكني ؟
خلاصه خوش گذشت . جاي همه كساني كه نيومدن بازم خالي
دليل غيبت منو سينا هم اين بود كه سينا تا 1 ساعت پيش ، پيش من بود . ديشب با سينا و مجيد تا 1 بيرون بوديم . بعدشم منو سينا اومديم خونه منتهي انقدر خسته بوديم كه حتي نتونستيم پست بنويسيم .
نمونه اي از خستگيمونم . خوابيدن سينا پاي سيستم بود ( من داشتم باهاش حرف ميزدم
)بعد كه دراز كشيديم به سينا گفتم فلان كارو چي كار كنيم ، گفت واسه چي ؟ بعد جوابشو دادم .. جواب سينا اين بود : خورر پف خوررر پف
مرده بودم از خنده نصفه شب صبحم كه به زور 10 بيدار شديم و تا 1 ساعت پيش با هم بوديم و حرف زديم و ... الانم در خدمت شمام
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - Aram - 2010/04/30
اقا حمید سلام
برنامه دیروز خیلی خوب بود، خوش گذشت، از بابت زحمتهای که شما و سلمان و مجید و سینا می کشید ممنونم ، خوشحالم که شماها رو دیدم، جای خانم حمید خیلیییی خالی بود:55:
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - حمید - 2010/04/30
سلام به همگي
ديدار ديروز خيلي خوش گذشت جاي همه اونايي كه نيومدن خالي بود
واقعا جا داره از حميد و مجيد و سينا بخاطر زحماتي كه كشيدن تشكر كنم انشالله عروسيتون جبران كنيم (ببخشيد كه نفرين كردم)
:35:اميدوارم ديدارهاي بعد همه حضور داشته باشن و مجبور نباشيم كه جاي كسي رو خالي كنيم
آهان يه چيزي داشت يادم ميرفت اميدوارم دفعه بعد اين مدير مارو سر كار نذاره چون اولين كسي كه ديروز رسيد پارك لاله و پرچم ام اس سنتر رو زد من بودم بعد زنگ زدم ديدم جناب مديريت هنوز خونه تشريف دارن
RE: ديدار پنجشنبه 9 اردیبهشت 89، از ساعت 10 به بعد، پارک لاله. - reza - 2010/04/30
(2010/04/30, 06:47 PM)hamid نوشته است: رضا هم كه گله داره من اصلا نديدم كه رضا خداحافظي كنه . دلم واسه خانومش ميسوزه . رضا با خانومتم اينجوري سلام و خداحافظي ميكني ؟والله اینجا 2 مبحث پیش میاد !!!
اول اینکه اگه نمیرفتی دنبال اونی ! هر بار من میرفتم دنبالش فحشم میدادی !!!
الان با آیدا خانوم هم خداحافظی کرده بودی !
دوم اینکه من اگه از تو هم اندازه زنم میترسیدم ! الان وضعیتم این نبود !
یه مطلب دیگه هم اینه که تو زندگی مردم چی کار داری !
مگه خودت زندگی خصوصی نداری ؟؟؟؟