+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس (/Thread-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%D9%8A-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - lady.dqn - 2016/11/22
من از اولشم خیلی زودرنج و احساساتی بودم
الانم که دیگه بدتر شده
البته اینم بگم که همیشه احساس میکردم هیچکس منو دوست نداره!!!!
خنگ بودم خب!
ولی به خصوص در دوران بلوغ از لحاظ روحی خیلی تحت فشار بودم
شاید این دلیلش باشه
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - m.a.solhjoo - 2016/12/24
سلام از نظر من فشار های روحی بیشترین تاثیر رو داره ، من همیشه خودم رو سرزنش میکردم حتی واسه اتفاقاتی که به من انچنان مربوط نبود به علاوه هزاران مشکلی که ناراحتی روحی درست می کردن.این بیماری برای من مثل یه تلنگر بزرگ بود الان خیلی چیزها برام فرق کرده و دیگه یه سری چیزها برام هیچ فرقی نداره البته خیلی بیشتر از قبل احساس تنهایی میکنم و سیگار رو این چند روزه زیاد کشیدم.
وحشی میگه
بشنو پند و مکن قصد دل ازرده ی خویش
ورنه بسیار پشیمان شوی از کرده ی خویش
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - مُنا_منتظر المهدی - 2017/05/22
وقتی استرسی باشی
حرص و جوش بخوری
زودرنج و حساس باشی
بیشتر به فکر دیگران باشی تاخودت
ام اسو هم نگیری ام اس میاد تورو میگیره:|
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - sedaye.baroon - 2017/05/22
من قبل شروع بیماریم اصلا ب سلامتیم فکر نمیکردم درست حسابی غذا نمیخوردم عاشق گوجه سبز و دوغ و خیار و بستنی کلا غذاهایی با طبع سرد بودم خیلی ام زود رنج بودم همش میزدم زیر گریه بعد از اینکه مچ پام درد گرفت رفتم دکتر گفت کمبود ویتامین دی داری و بهم قرص داد منم نمیخوردم الان یادم میفته از خودم بدم میاد
همین چند تا فاکتور باهم باعث شدن منم خاص شدم 
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - ساناز66 - 2017/05/23
فقط استرس فقط
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - yas8866 - 2017/07/15
من کلا فرد حساس و زود رنجی بودم و هستم .
برای همه چیز غصه میخورم و تحمل ناراحتی هیچ کس را ندارم
و از اینکه برای حل این مشکلات کاری ازم بر نمیامد اذیتتم میکرد و همه این مسائل را در خودم میریختم و خودمو قوی نشان میدادم .
استرس زیاد دارم
ومهم تر از همه زمانی تلاشمورها کردم و افسوس سالها بعد که چرا تلاش نکردم تا مو قعیت بهتری داشته باشم
و در اخر لطمه از کسی که انتظارشو نداشتم
همه اینا شد ام اس
به همین سادگی
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - earth - 2017/07/24
به امید روزی که اینجا ققط تجاربی که منجر به بهبودی بچه هاست گذاشته بشه. نمی دونم چند شب پیش برنامه خندوانه و مهمانش رو دیدید دکتری که تو حوزه طب سنتی کار می کنه. راستش عمل کردن به این توصیه ها خیلی خیلی سخته. یعنی سالیان درازی باید طی بشه تا کسی بتونه تمام و کمال به این روش بتونه زندگی کنه. از همه اینها بگذریم یه چیزی رو گفت که آدمی تو همه مقاطع زندگی دارای یه جور طبع نیست و بنابه گذشت زمان طبعش برمی گرده. بنظرم درست می گفت.
دکترم؛ سری زبونم رو حساسیت فصل عنوان کرد، اما برای اطمینان بیشتر یه ام آر آی و چکاب هم داده که امیدوارم غیر از این نباشه.
چندی پیش از نان سحر یه شیرمال زنجبیلی خریدم. روز اول برای صبحانه که خواستم بخورم یه تیکه کوچولو گذاشتم دهنم که یهو دیدم انقده تند و تیزه که نگو. اما با پر رویی با عسل صبحانه اون روز رو با اون نون خوردم. دیدم خیلی زود سیر شدم و خیلی هم طولانی جلوی اشتهام گرفته شد. این شد که چند روز پیاپی با عسل خوردم. بعد از اون چند روز زبونم اینطوری شد. البته برای ما گفته شده که گرمی خوبه. اما بنظرم می بایست در خوردن همه چیزی محتاط بود.
و در آخر اینکه مواظب روح و روان خودتون باشید بیشتر از هر خوراک و دارویی روحیه افسرده و بدحالی (که من این چندماه بعد از فوت مادرم بدجور باهاش درگیرم) خیلی دامن می زنه به وضعیت ما. مواظب خودتون باشید.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - famoon - 2017/07/24
کنکور داشتم.مادر بزرگم از دنیا رفت. و کلا ادم ریز بین و ناراحتی بودم
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - earth - 2017/07/24
(2017/07/24, 10:03 PM)famoon نوشته است: کنکور داشتم.مادر بزرگم از دنیا رفت. و کلا ادم ریز بین و ناراحتی بودمنباش عزیزم! ریز بین نباش حالا که نیتجه خوبی نداره پس بیایید نباشیم.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس - saeid35 - 2018/01/21
(2017/07/24, 09:36 PM)earth نوشته است: به امید روزی که اینجا ققط تجاربی که منجر به بهبودی بچه هاست گذاشته بشه. نمی دونم چند شب پیش برنامه خندوانه و مهمانش رو دیدید دکتری که تو حوزه طب سنتی کار می کنه. راستش عمل کردن به این توصیه ها خیلی خیلی سخته. یعنی سالیان درازی باید طی بشه تا کسی بتونه تمام و کمال به این روش بتونه زندگی کنه. از همه اینها بگذریم یه چیزی رو گفت که آدمی تو همه مقاطع زندگی دارای یه جور طبع نیست و بنابه گذشت زمان طبعش برمی گرده. بنظرم درست می گفت.
دکترم؛ سری زبونم رو حساسیت فصل عنوان کرد، اما برای اطمینان بیشتر یه ام آر آی و چکاب هم داده که امیدوارم غیر از این نباشه.
چندی پیش از نان سحر یه شیرمال زنجبیلی خریدم. روز اول برای صبحانه که خواستم بخورم یه تیکه کوچولو گذاشتم دهنم که یهو دیدم انقده تند و تیزه که نگو. اما با پر رویی با عسل صبحانه اون روز رو با اون نون خوردم. دیدم خیلی زود سیر شدم و خیلی هم طولانی جلوی اشتهام گرفته شد. این شد که چند روز پیاپی با عسل خوردم. بعد از اون چند روز زبونم اینطوری شد. البته برای ما گفته شده که گرمی خوبه. اما بنظرم می بایست در خوردن همه چیزی محتاط بود.
و در آخر اینکه مواظب روح و روان خودتون باشید بیشتر از هر خوراک و دارویی روحیه افسرده و بدحالی (که من این چندماه بعد از فوت مادرم بدجور باهاش درگیرم) خیلی دامن می زنه به وضعیت ما. مواظب خودتون باشید. :52::52::52::52::52::52:
خداوند رحمتش کنه و خودت همیشه سلامت باشی