وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: پرسش و پاسخ (https://mscenter.ir/Forum-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE)
+--- موضوع: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده (/Thread-%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%AA-%D8%A8%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D9%8A-%D9%8A%D9%83-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - کامران - 2011/02/28

سلام من کامران هستم 34 ساله به نظر من بیماری ام اس بیشتر بر پایه استرس و اضطراب و نگرانی هستش و نه ژنتیک از صحبتهای شما نگرانی و ترس از آینده موج میزنه بعد از پشت سر گذاشتن بدترین حملات تونستم با غلبه بر استرس و نگرانیم تا حد زیادی جلو پیشرفت بیماریم را بگیرم متاسفانه داخل ایران به خاطر خیلی محدودیتهایی که وجود داره و نتونستن در بروز احساسات و در بیان ساده تر غصه خوردن عامل اصلی و پیشرفت این بیماری هست من بازرگان هستم و صادرات و واردات انجام میدم پس شغل استرس زایی دارم اما تمام این استرسها و نگرانیها هیچی نیست و تنها چیزی که آزارم میده نگران برخورد دیگران هستم با اونکه در ظاهرم هیچی معلوم نمیشه ولی در باطن از اظهار کردن یه احساس عاشقانه و یا دوستی واهمه دارم و از واکنش دیگران نگرانم پس این هم میشه عامل بزرگی در پیشرفت بیماریم بزرگترین و نگران کننده ترین موضوع زندگی من تنهاییم هست وترس از ارتباط گرفتن با دیگران و فقط خودمو به شغلم سرگرم کردم
خدانگهدار
kamran_trade@hotmail.com


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - مریم شیمیست - 2011/02/28

سلام ،دوست عزیز.این شعرو خیلی دوست دارم تقدیم به شما
ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت هستم اگر می روم گر نروم نیستم


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - parisa2011 - 2011/11/09

من الان که پروفایل فرزانه جونو می خوندم متوجه این تاپیک شدم که فکر می کنم قبل از اینکه من تو سایت ثبت نام کنم ، نوشته شده ولی به هر حال
من هم تنها فرد در فامیل( چه مادری و چه پدری ) هستم که ام اس دارم و اصلاًقبل ازام اس هیچ اضطراب و فشار روحی هم نداشتم


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - somaye_602000 - 2011/11/09

وای من دوتا دختر کوچولو دارم بزرگه که فقط 4 سالشه خیلی حساس و زودرنجه خیلی خیلی خیلی نگران شدم با دیدن این تاپیگsad2sad2sad2sad2sad2sad2sad2sad2sad2sad2sad2sad2


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - مهدی نصیری - 2012/02/10

منم هم خودم و هم مادرم ام اس داریم من خیلی خوبم باشگا میرم و هر شب بیشتر از5 کیلومتر رو ترد میل میدوم ولی مادررررررم


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - Ferfer - 2012/02/11

(2012/02/10, 02:01 PM)doght123 نوشته است: منم هم خودم و هم مادرم ام اس داریم من خیلی خوبم باشگا میرم و هر شب بیشتر از5 کیلومتر رو ترد میل میدوم ولی مادررررررم

مي دونم خيلي سخته شايد تحمل مريضي خود آدم اسونتر باشه.اميدوارم هم شما هم مادرتون خوب باشيد.
ميتونم بپرسم مادرتون در چه سني هستن و الان بيماريشون در چه حدي هست و يه مختصر توضيحي از تاريخ شروع و سير پيشرفت بيماريشون بگين؟



RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - مهدی نصیری - 2012/02/11

مادرم 49سالشه از 4سال پیش متوجه شد بعد از فوت پدر بزگم بتافرون میزنه مشکل اصلیش گرفتگی و مشکل رودشه که این گConfusedleepyرفتگی باعث شده تعادلش اصلا خوب نباشه در واقع اصلا تعادل نداره همین دیگه قرصم گاباپنتینو از این چیزا میخوره
ضمنا بیماریش به گفته دکترش کاملا خاموشه و پیشرفتی نداره


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - ساحل - 2012/02/11

سلام به همگی. دوتا از دختر خاله های پدرم هم ام اس دارن ودوتاشونم به بدترین حالتها رسیدن ولی من مطمئنم که هیچوقت به اون حالت نمیرسمwink2 هممون روز به روز بهتر میشیمconfused


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - yummy - 2012/02/11

سلام
منم که Tongue دختر و پسر عموی بابام ام اس داشتن و بد طور داغونشون کرد تا فوت شدن البته اون موقع ها دارو نبود.چند ده سال پیشTongue شوهر عمه م هم الان ام اس داره که بازم فامیل پدریم میشهicon_cry چرخید و چرخید تا به منه مظلوم اصابت کردicon_cry


RE: شباهت بيماري ام اس در اعضاي يك خانواده - arezooo82 - 2012/02/11

(2011/01/09, 08:07 PM)Ferfer نوشته است: سلام دوستاي خوبم
اميدوارم كه همتون خوب باشيد.اسم من فرزانه است.فكر كنم عجيب ترين زندكي بين شما رو من داشته باشم.خلاصه شرح حالم توضيح ميدم:
٢٧ سالم بزشكم يه خواهر دارم كه اونم بزشك.سال ٨٦ فهميديم كه مادرم ام اس داره البته خودش هنوز نميدونه و اين بهترين روش بيشكيري ام اس به نظر من.يك ماه بعد از بيماري مادرم خواهرم ام اس كرفت و ٢ هفته بعد اون من خيلي عجيب نه !!!!!!!! همش به علت استرس متاسفانه من و خواهرم به علت شغلمون بيماري ها رو خوب مي شناسيم و اين باعث استرس مضاعف منو خواهرم شد.البته تو خونه كسي هنوز بيماري من رو نمدونه و نخواهد دونست اخه نمي خوام مسبب عود بيماري خواهرم و مادرم بشم.خلاصه اينكه كلي تو كارمون بنهون كاري هست.
سوالم اينه كه اكه هر كدوم از شما تو فاميلتون ام اسي دارين سير بيشرفت بيماري ، زمان شروع، تعداد ونوع حمله هاي اونو با خودتون مقايسه كنين و لطفا برام بنويسن شايد اينجوري بتونيم تا حدودي نقش زنتيك رو بدونيم.راستي مقاله زياد به درد بخوري نتونستم بيدا كنم واسه همين اميدوارم كه شما كمكم كنين...
مرسيييييييييييييييي 

فكر كنم جاي درستي مطرح نكردم سوالم ميبرمش تو قسمت برسش و باسخ اونجا جواب بدين لطفا


این خیلی خیلی عجیبه ولی مطمئنا تصادفی هم نیست..من که فکر میکنم قانون جذب تو مورد شما دخیل بوده.حتما بعد از بیماری مادرتون به ام اس خیلی فکر کردید.
واسه من که تو فامیل من تنها کسی هستم که ام اس دارم.