+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: دیدار 7 تیر ماه 1392 (/Thread-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-7-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%87-1392)
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - hilda - 2013/06/30
(2013/06/30, 10:14 AM)matinfard نوشته است: هیلدا جان اتفاقاً فربود گفت
گل رز پیدا نکرده بود دوستم...
کلی جات خالی بود عزیزم
مرسییییییییییییییی متین جوووووووووووووووووونم
مطمئن بودم تو یادم میکنی بازم تو
پس فربود از عهده ی کاری که بهش سپرده بودم بر اومد
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - babak1025 - 2013/06/30
حمید خان بازم سلام و تشکر از زحمات شما
می خواستم بدونم که امکان داره عکس روز 7 تیر رو برام بفرستید و یا روی سایت بگذارید؟
ممنون میشم
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - fireboud - 2013/06/30
بابک جان به زودی برای همه دوستانی که در دیدار شرکت کرده بودند ارسال میشه
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - hilda - 2013/06/30
نمیشه حالا واسه منم که نبودم ارسال کنید ببینم دلم آب بشه ؟؟؟؟؟؟
قرار بود کیک و نوشابه ی منو بدید حمید بخوره اااااااااااااااا
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - ابراهیم - 2013/06/30
ای واااااااااااااااااااااای
هیلدا جات خالی بود
کاش میومدی
(2013/06/29, 10:04 PM)zenith نوشته است: واااااااااااااااااااای خدارو شکر بالاخره اینترنتم وصل شد
ممنووووووووووووون دوستان برای همه ی تدارکاتتون و اجرای این دیدار
از تک تک مدیرهای سایت و همه ی کسهایی که توی این دیدار کمک کردن ممنونم
خیلی خیلی بایت دیدن دوستای عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم خوشحالم
مرضیه
داداش ابراهیمو خانومشون و بیتای عزیز
وبقیه دوستایی که دیدمو با عرض شرمندگی یادم رفته اسمشونو اینجا بیارم
از دیدن همـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه تون یه دنیا خوشحال شدم و ممنونم که لحظه های خوبی رو با مهربونی هاتون برام ساختید
از همدم عزیـــــــــــــــــــــــــز هم بابت کتابی که به همه دادن خیلی ممنونم
امیدوارم همیشه همه شاد و سلامت باشید دوستان
سمانه جان اون کتاب رو شرکت زهراوی هدیه داد
کتابی رو که همدم عزیز ترجمه کرده رو باید از انتشارات چهر تهیه کنیم
اسم کتاب غلبه بر بیماری ام اس هست
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - حمید - 2013/06/30
فکر کنم من از همه دیرتر رسیدم
منم از همه دوستانی برای این دیدار زحمت کشیدن و از همه کسانی که اومدن تشکر میکنم
امیدوارم که در دیدارهای بعدی دوستان بیشتری رو ببینم و البته خیلی هم دوست دارم بچه های قدیمی سایت رو بیشتر ببینم
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - نارنجی مدرسه موشها - 2013/06/30
منم خیلی خوشحالم که به همه خوش گذشته به امید روزهای بهتر از این برای همتون
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - afsaneh - 2013/06/30
انقدر دیر اومدم که اصلا روم نمیشه حرف بزنم
دوستانی که واسه دیدار زحمت کشیدید واقعا خسته نباشید اگر هزار بار هم بخاطر زحمتاتون تشکر کنم باز هم کمه
خوشحالم که تونستم تو جمعتون باشم و با دوستان از نزدیک شم
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - parastoo joon - 2013/07/02
خب...بالاخره و پس از مدتها منم حرفی برای نوشتن پیدا کردم و اومدم برای تشکر مَشکر و این حرفا...
دستتون درد نکنه،خیلی خوش گذشت و خیلی خندیدیم"مخصوصا من"
عکسا هم خیـــــــــــــلی خوجل موجل بودن و خدا رو شکر که من روی یه صندلی ثابت و درحال سکون عکس ندارم...
که پویا بفهمه من جاشو خالی کردم و گذاشتم یادش به جای من بشینه،خود بینوام هم از اون اول که رفتم سر هر میزی برای چاق سلامتی،یه یک ربعی رو عینهووو درخت وایسادم و به معرفی ِ فینگولی مینگولی پرداختم!!!
ینی اون یک ماهی که برای وصال فینگولید گذروندمو تعریف کردما...در این حد!
ولی هرجوری که بود و بخصوص با نمایش وله ای که تو همایش پخش شد،خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی لذت بردیممم.
RE: دیدار 7 تیر ماه 1392 - earth - 2013/07/02
عکسها رو دانلود کردم. قشنگ شده. دستتون درد نکنه، اما یه عکس هم از من می نداختید ثواب داشت به خدا. اشکال نداره یه بار شهریاری یه خاطره از آتش افروز می گفت که بهش گفته من تو فلان فیلمه نقش دارم بعد بهش می گه فلانی من از اول تا آخر فیلم رو دیدم تو کجای فیلم بودی میگه ساعت هفت صبح سلام صبح بخیر رادیو تو ماشین با صدای منه دیگه پخش می شه
منم حالا این عکسها رو نگاه می کنم می گم ای روزگار!!!! یه دیداری بود منم بودم پشت همین ستون، خودش یادگاریه دیگه. چه کنم دیگه بد عکسم کسی منو دوست نداره. 
ولی نه عکسهاتون قشنگه. خاطره انگیزه. لااقل نازنین اگه البته اشتباه نکنم تو اون عکسی رو که با گوشیت گرفتی برام همون موقع بلوتوث می کردی خب