زنان و خصوصیات آنها - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: روانشناسي (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A) +--- انجمن: مطالب جالب روانشناسی (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) +--- موضوع: زنان و خصوصیات آنها (/Thread-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7) |
RE: زنان بیشتر عذرخواهی میکنند - مـه ســـا - 2010/09/29 (2010/09/29, 01:19 AM)mojtaba2iran نوشته است: دروغ ممنوع! RE: زنان بیشتر عذرخواهی میکنند - سحــــــــر - 2010/09/29 منم همیشه عذر کسی رو قبول دارم که دیگه اصلا اون کار رو انجام نده در غیر این صورت اصلا نمیبخشمش. عذر خواهی هم بیشتر از جانب خانوماست چون آقایون پیامبر زادن اصلا هیچ اشتباهی نمیکنن که بخوان عذرخواهی بکنن RE: زنان بیشتر عذرخواهی میکنند - مـه ســـا - 2010/09/29 (2010/09/29, 11:35 AM)sahar نوشته است: عذر خواهی هم بیشتر از جانب خانوماست چون آقایون پیامبر زادن اصلا هیچ اشتباهی نمیکنن که بخوان عذرخواهی بکنن آخ دقیقا.. اگه هم یه روزی اشتباهی ازشون سر بزنه، اون اعتمادبه نفس فوق العاده و غرورشون مگه میزاره که به اشتباهشون اقرار کنن؟ RE: زنان بیشتر عذرخواهی میکنند - سحــــــــر - 2010/09/29 من نمیدونم چرا مرایه ایرانی انقـــــــــــــــــــــــــدر اعتماد به نفس بالایی دارن و خیلی به خودشون امیدوارن در واقع سر خودشون معطلن(درست نوشتم) البته جز بعضیهاشون که انگشت شمارن RE: زنان بیشتر عذرخواهی میکنند - mojtaba2iran - 2010/09/29 آقایون خانوما چون توی این دنیا هیج چیز مطلقی وجود نداره پس نتیجه می گیریم چیزی هم به نام اشتباه صد در صد وجود نداره پس نباید به خاطر چیزی که شاید اتفاق افتاده یا می خواد بیفته معذرت خواست . حالا خانومای عزیز اگه خواستند معذرت خواهی کنن اون دیگه مشکل خودشونه . حس لامسه زنان قوی تر از مردان - yaro - 2010/09/30 به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، پژوهشگران خاطرنشان کردند: زنان به دلیل این که انگشتهای کوچکتری دارند، از حس لامسه حساستر و قویتری برخوردار هستند. این محققان در آزمایشات جدید متوجه شدهاند که انگشتان ریز و کوچک، حس وسیعتر و پیشرفتهتری دارند و این امر باعث میشود که حس لامسه در این انگلشتان قویتر شود. دانیل گلدریچ، پژوهشگر دانشگاه مک مستر در اونتاریو و یکی از محققان این پژوهش خاطرنشان کرد: دانشمندان علوم اعصاب از مدتها پیش میدانستند که برخی افراد دارای حس لامسه قویتر و حساستری نسبت به دیگران هستند اما دلیل این تفاوت تاکنون نامعلوم و ناشناخته بوده است. وی افزود: کشف ما نشان میدهد که یک فاکتور مهم در حس لامسه اندازه انگشت است. این محققان برای کشف علت تفاوت در حساسیت انگشتان زنان و مردان ابتدا شاخص اندازه انگشت را در 100 دانشجو بررسی کردند. محققان دریافتند: این تفاوت بین دو جنسیت ظاهرا به طور کامل به دلیل اندازه انگشتان فرد است یعنی اگر مردی انگشتان کوچکتری از یک زن داشته باشد حس لامسه قویتری خواهد داشت. شرح این تحقیق در مجله نوروساینس منتشر شده است. RE: حس لامسه زنان قوی تر از مردان - tanha - 2010/09/30 آقایون کار میکنند دستاشون پینه می بنده! معلومه که حس لامسشون کمتر از خانمها هست! این که دیگه تحقیق نمیخواست! چرا زنان مذهبیتر از مردان هستند؟ - yaro - 2010/10/01 آمار جمعآوری شده از سنجش نظرات ٣٥ هزار امریکایی توسط موسسهی تحقیقاتی «پی. ایی. دبلیو» بر این حقیقت مستند مهر تأیید زده است که زنها بیشتر از مردان، هم به خدا اعتقاد دارند و هم در زندگی شخصی بیشتر از جنس مخالف به دعا و نیایش توسل میجویند. زنان حتی در ابراز علاقه برای خدای شخصیایی که منطبق با روحیات خودشان است نیز گوی سبقت را از مردان ربودهاند. مرکز تحقیقاتی و آمارگیری معتبر «گالوپ» نیز در آخرین اعلامیههای خود در این زمینه، بر روند همیشه یکدست فوق تأکید کرده است. یکی از مدیران گالوپ صریحاً اظهار کرده است که در انبوه دادههای آماری طی ٧٠ سال گذشته، زنان همیشه نشان دادهاند که مذهبیتر از مردان هستند. به رغم شیوهی برخورد نابرابری که خدایان و مذاهب متنوع بشری با زنان داشتهاند، نتیجهی تحقیقات و آمارگیریهای دههی اخیر، یکی بعد از دیگری، حاکی از آن است که زنان مذهبیتر از مردان هستند. مسئولان تحقیقات مختلف دربارهی این موضوع همواره دلائل و بهانههایی را برای پیامد تحقیقات خویش عنوان میکنند که به پیچیدگی مسئله نیز دامن میزند. در همین زمینه و در جمعبندیهای انجامشده از تحقیقات و آمارهای فوق، دلائل کلی و کمابیش کلیشهای نیز عنوان شده است. در پایان گزارش تحقیقاتی مرکز سنجش «پی. ایی. دبلیو» آمده است که گرایشِ «خطرپذیری» مردان باعث شده است که آنها تمایل کمتری به مذهب داشته باشند. مؤسسهی سنجش عمومی گالوپ بر تفاوت فیزیکی زنان و بهویژه بر روی عاطفیتر بودن زنان انگشت گذاشته است. به نظر مسئولان این سازمان نظرسنجی، تجربهی شخصی و صمیمی و حتی معصومانه از داشتن یک اعتقاد مذهبی، نقش مهمی برای ترغیب و تمایل زنان به مذهب دارد. «رادنی اِستارک»، استاد جامعهشناسی و بررسی تطبیقی مذاهب در دانشگاه واشنگتن، برای پاسخگویی به دلایل تمایل مذهبی زنان، سئوال اصلی را به سمت مردان میکشاند و با چرخاندن موضوع و ایجاد پرسش جدید مبنی بر اینکه چرا مردان کمتر مذهبی هستند؟ به سهم خود تلاش میکند تا نظر جدید و متفاوتی ابراز کند. این استاد جامعهشناس معتقد است: «تحقیقات نشان داده است که فعل و انفعالات شیمیایی و جسمانی مردان، مسئول بیاعتقادی به مذهب و انگیزهبخش کم بها دادن آنها به قانون است. به نظر میرسد مردان نسبت به زنان، برای کنترل رویکردهای احساسی خود توانایی کمتری دارند، بهویژه آن دسته از احساسات که به لذتهای آنی و لحظهای مربوط میشوند». اعتقاد به حضور روح سرگردان مردگان و یا موجودات ماوراء طبیعه، نکتهی چشمگیر دیگری در تحقیقات مربوط به فرهنگ عامه و مذهب است. در این مورد نیز درصد باور زنان به موجوداتی غیر از خدا نظیر روح مردگان، موجودات فضایی و حتی پیشگویان حرفهای بیشتر از مردان است. گزارش تحقیقاتی گردآوریشده از دانشجویان دانشگاههای سراسر امریکا در سال ٢٠٠٦ مؤید آن بود که در مقطع لیسانس ٢٣ درصد دانشجویان به موجودات فضایی و یا ماوراء طبیعی باور داشتند و در مقطع فوق لیسانس آمارفوق به ٣٤ درصد رسیده بود. «کریستوفر بیدِر»، استاد جامعهشناس دانشگاه بیلوَر، بر این نکتهی مهم اشاره میکند که: «هرچند نمیتوان با قاطعیت این مسئله را مطرح کرد ولی به نظر میرسد همواره باور به نیروهای خارقالعاده، از شروع زندگی اجتماعی بشر وجود داشته است و فقط به ناگزیر در طی زمان ماهیت آن تغییر کرده است. برای مثال، اعتقاد به پریها و غولها در قرون پیش جای خود را به بشقابپرنده و زامبیها در اسطورههای شهری داده است». گروهی از محققان علاقهی بیشتر زنان به مذهب را در راستای ضرورتهای تکامل اجتماعی بشر فرض میکنند. آنها معتقدند باور به خدا سهم بهسزایی در اتحاد و همکاری و ماندگاری قبایل اولیه داشته است. زنان و مادران قبایل اولیه نیز به اهمیت و نقش شعائر و سنتهای مذهبی و خداباوری برای ادامهی زندگی، امنیت و معیشت خود و فرزندانشان در درون قبیله پی بردهاند و به طور جدی به پاسداران و معتقدان مذاهب تبدیل شدهاند. در همان دوران، وقتی که مردان در بیرون از قبیله در حال جابجایی مداوم برای یافتن غذا و شکار بودهاند، زنان به باورهای مذهبی که افراد قبیله را به هم پیوند زده بود وابسته و متکی بودهاند و در انتقال اعتقادات قبیله به فرزندان خود نیز جدیت تمام به خرج میدادند. با آنکه ایجاد قبیله و امنیت ناشی از آن، به تولید و ثروت بیشتر انجامید و شرایط تضمین بقا را برای بشر هموارتر کرد، ولی ضرورت انتقال ثروت و داراییهای خانواده را نیز با خود آورد. امر فوق مردان را بر آن داشت تا به کنترل جنسی زنان بپردازند تا با یقین کامل قادر باشند فرزندان خود را وارث داراییهای پساندازشدهی خویش کنند. از آن پس، مردان از طریق همان شعائر و باورهای مذهبی درون قبائل و با ایجاد قوانین سختگیرانه نظیر کشتن، آتش زدن و سنگسار، زنانی را که بیرون از قرارداد ازدواج فعالیت جنسی داشتند مجبور به اطاعت کردند. از آن پس، زنان ملزم شدند تا در حد یک کالای تولیدی، به وسیلهای برای زایشِ وارثان مردان بدل شوند. با محدود شدن مانور جنسی زنان، از قدرت اجتماعی آنها نیز کاسته شد و از نظر جنسی و اقتصادی وابستگیشان به مردان بیشتر شد و طبیعتاً فراگیرتر از همیشه به اعتقادات مذهبی پناه بردند که تأمینکنندهی حداقل حقوق آنها بود. در مقابل فرضیهای که معتقد است ضرورتهای معیشتی و حیاتی قبایل اولیه به تدوین و تمکین اولین مذاهب بشری منجر شده است، نظریهی روانشناسانهای نیز وجود دارد که سعی میکند تمایل زنان به مذهب را توجیح کند. خانم الیزابت کورنوال، روانشناس دانشگاه کولورادو، از زاویهی دید روانشناسی تکاملی به توجه و تمایل گستردهتر زنان به مذهب مینگرد. او معتقد است بیاعتقادی به مذهب یعنی بر هم زدن نظم موجود و زنان و دختران چارهای جز فرمانبری و تعهد مذهبی نداشتند. به اعتقاد خانم کورنوال، لقب بیاعتقادی دادن به نیمی از جمعیت جامعه که به شکل سنتی از استقلال اقتصادی برخوردار نبودند و ضرورتاً تابع نظم موجود، در حکم یک خودکشی بود. زنان بر اساس تجربهی بقا که در ضمیر ناخودآگاهشان تطبیق یافته است به این واکنش روحی و روانی رسیدهاند که نسبت به مذهب احساس منفی نداشته باشند. بیتردید دلایل علاقهی زنان به مذهب پیچیدهتر از آن است که بتوان از طریق ارائهی بخش محدودی از فرضیههای مطرحشده به جوابی مشخص در این زمینه دست یافت. شاید بهتر باشد به جوابی که ترکیبی است از همهی فرضیهها و تحقیقات انجامشده بسنده کرد و به هر اجتماع و فرهنگ متفاوت از دیگری اجازه داد تا بر اساس شرایط ویژهی خویش، بخشی از مباحث و دستاوردهای تحقیقی را مناسب موقعیت خود تشخیص دهد. زنان حداکثر ۳۴ ساعت راز دارند!! - yaro - 2010/10/14 نتایج یک نظرسنجی انگلیسی نشان می دهد که زنان حداکثر تا ۳۴ ساعت قادرند یک راز را نزد خود نگه دارند و پس از این مدت زمان آن را به فرد دیگری می گویند. به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس این تحقیق آقایانی که در تلاش برای اثبات این مسئله اند که زنان رازدار نیستند خوشحال باشند. نتایج نظرسنجی یک تیم تحقیقاتی از کافی شاپهای زنجیره ای انگلیس بر روی چهار هزار زن نشان می دهد که زنان واقعا رازدار نیستند. در شرایطی که یک زن بخواهد نهایت رازداری خود را نشان دهد حداکثر پس از ۳۴ ساعت راز را به فرد دیگر می گوید. اما در یک دهم موارد، زنان موفق نمی شوند دهان خود را بیشتر از ۴۵ دقیقه بسته نگه دارند. این نظرسنجی نشان می دهد حتی زنانی که قسم می خورند که راز شما را به هر قیمتی نگه دارند پس از چند ساعت قول خود را فراموش می کنند. نتایج این بررسیها حاکی از آن است که زنان به طور متوسط هر ۴۱ دقیقه یکبار یک شایعه را منتشر می کنند. بیشتر مسائل مورد گفتگو درباره کار (در ۵۷ درصد از موارد)، غصه های دوستان (۵۵ درصد)، زندگی خصوصی دوستان (۵۴ درصد) و همکاران (۵۰ درصد) است. براساس گزارش دیلی اکسپرس، نتایج تحقیق دیگری که در سال ۲۰۰۹ بر روی ۳ هزار زن بین ۱۸ تا ۶۵ سال انگلیسی انجام شد نشان داد که حداکثر مقاومت زنان در حفظ یک راز ۴۷ ساعت است. این نشان می دهد که رازداری زنان در طول یکسال گذشته به میزان ۱۳ ساعت کاهش یافته است. . شرمنده فكر كنم جاي تاپيك مي بايست توي مطالب جالب روانشناسي مي بود منتقل بفرماييد RE: زنان حداکثر ۳۴ ساعت راز دارند!! - mehdi.abdn - 2010/10/14 عالی بود |