RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - ابراهیم - 2013/07/12
سلام عزیز
مشکلی که گفتی بیشتر به علائم یبوست میخوره
برای من تا حالا پیش نیومده
اگه هم بوده یادم نمیاد
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - yummy - 2013/07/12
منم هیچ وقت برام پیش نیومده....
اصن نشنیده بودم این حالتو . دکتر گفت واسه ام استه؟
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - earth - 2013/07/12
دوست خوب منم تا حالا این حالت که حس چشایی کسی درگیر شده باشه رو ندیدم. اما به درستی یادم نیست وقتی دکتر داشت برام می گفت که چه حواسی رو درگیر می کنه به نظرم حس چشایی رو هم نام برد یا جایی خوندم یا برام پرسیده شده. نمی تونم یادم بیاد که از کسی شنیدم یا خوندم یا برام گفته شده که حواسی نظیر چشایی، شنوایی، بینایی، حرکتی و لامسه رو درگیر می کنه. دوست عزیز من با محکمی این رو نمی گم دقت کنید به نوشتم یادم نمیاد کجا و کی من اینو شنیدم. ولی شک ندارم که شنیدم. درستیش رو نمی دونم.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - hamid21 - 2013/07/12
زود رنجی+استرس+بدشانسی=MS
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - nahid - 2013/07/12
سعیده درست میگه ، منم همچین چیزی شنیدم که ممکنه بعضی حواس از جمله چشایی درگیر بشن !
خوب اگه عود بیماری میتونه مانع رساندن درستِ پیام از مغز بشه ، پس هرکدوم از حواس رو میتونه درگیر کنه یکیش هم چشایی هست.
امیدوارم درست گفته باشم.
خدا رو شکر که زود رفع شده و درد بدون علاج نیست.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - رامنا - 2013/07/12
(2013/07/12, 05:24 PM)zabih نوشته است: سلام خدمت دوستان عزیز:
یه مدت پیش(2ماه قبل) هرچی غذا میخوردم برام بیمزه بود، تا جایی که اصلا میلی به غذا نداشتم. یه روز که داشتم چایی با قند میخوردم با خودم میگفتم چرا قنداش شیرین نیست،حتما اینم تقلبیه. حدود یه هفته که گذشت کارم به جایی رسید که طعم شکر و نمک یا مربا و ترشیو از هم تشخیص نمیدادم، فقط از روی بو میفهمیدم. 
اونجا بود که فهمیدم یه حمله جدید، یه ام ار ای و یه پالس کورتون دیگه نیاز دارم.
خدارا شکر بعد از 5 روز حالم به حالت اول برگشت.
حالا از دوستان عزیز میخواستم بپرسم کسی تا حالا با مشکل عدم دریافت حس چشایی برخورد کرده یا نه؟؟؟؟؟
دکتر که میگفت اولین باره که یه بیمار ام اسی از این مشکل شکایت میکنه....
منتظر نظرات دوستان گلم هستم
مشکل تو ساقه مغز, یا تالاموس و یا قشر مغز میتونه در حس چشایی مشکل ایجاد کنه. البته بعضی داروها هم میتونن اینکارو بکنن. مثلا داروهای پارکینسون, دیابت و یا فشار خون... . داروهای ام اس رو نمیدونم. کلا از ام اس لعنتی هر هنری بر میاد مهم نیست. بلاخره خوب میشد. شکر که خیلی زود رفع شده.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - zabih - 2013/07/13
(2013/07/12, 05:55 PM)yummy نوشته است: منم هیچ وقت برام پیش نیومده....
اصن نشنیده بودم این حالتو . دکتر گفت واسه ام استه؟ اره.. بعد از ام ار ای معلوم شد که واسه ام اسه، یا به قول دوستمون مشکل مربوط به ساقه مغز میشد. البته خیلی سریع و زود حس چشاییم به حالت اولش برگشت.
به هر حال از تمام نظرات دوستان عزیزم تشکر میکنم.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - Eliabedi - 2013/08/14
من چهار ساله ديگه دارو مصرف نميكنم. تجربه ي من ميگه فقط وفقط خوددرگيري و حساسيت زياد باعث و باني اين موضوع بود چون براي همسرم زياد از حد ارزش قائل بودم وخودم رو براي رفتار ها و حرفهاي بيجاش خيلي اذيت ميكردم. طوريكه از خدا مرگ ميخواستم. اما الان اينقد براي خودم و سلامتيم ارزش قائلم كه عالم وآدم نميتونن روي من تاثير بذارن. ديگه خودم رو دوست دارم و با خودم درگير نميشم. براي خودم بهترين غذاها رو درست ميكنم. بهترين لباس ها رو ميخرم و حسابي ميوه و سبزيجات ميخورم سالم بمونم و دنبال بزرگترين آرزوي دوران كودكيم يعني پرواز با پاراگلايدر يا همون چتر رفتم و الان نه تنها بيماريم عود نكرد بلكه از يه آدم معمولي هم فراتر رفتم و پرواز ميكنم.
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - atiye - 2013/08/15
سلام به دوستای خودم
تنها توجیهی که میتونم برای خودم در رابطه با این بیماری بیارم که البته فک کنم تغریبا" منطقی ام هستش استرسه که ایام امتحاناتم سراغم میادو باعث میشه بیماریم پیشرفت کنه-لازم میدونم بگم اوج استرس من ایام کنکور بود که منجر شد به گرفتن بیماری ام اس
نمیدونم چرا اطبای محترم تا الان نفهمیدن عامل این بیماری چیزی نیست جز استرس   
من به اساتید دانشگامون پیشنهاد میکنم به افرادی که بیماری ام اس دارن نمره کیلویی بدن تا مبادا نگران پاس شدن درس بشن
RE: تجربه شخصي - چرایی ابتلا به بیماری - Destiny - 2013/08/15
(2013/08/15, 11:29 AM)atiye نوشته است: سلام به دوستای خودم
تنها توجیهی که میتونم برای خودم در رابطه با این بیماری بیارم که البته فک کنم تغریبا" منطقی ام هستش استرسه که ایام امتحاناتم سراغم میادو باعث میشه بیماریم پیشرفت کنه-لازم میدونم بگم اوج استرس من ایام کنکور بود که منجر شد به گرفتن بیماری ام اس
نمیدونم چرا اطبای محترم تا الان نفهمیدن عامل این بیماری چیزی نیست جز استرس   
من به اساتید دانشگامون پیشنهاد میکنم به افرادی که بیماری ام اس دارن نمره کیلویی بدن تا مبادا نگران پاس شدن درس بشن
خخخخ با تک تک کلمات این دوستمون شدیدا موافقم از بین تموم دلایل احتمالی که واسه ام اس مطرح کردن من هیچ کدوم رو ندارم بجز استرس.....
|