وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: بحث ها وگفت و گوهای عمومی اعضاء (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7-%D9%88%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%D8%A1)
+--- انجمن: مراسم و ملاقات هاي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان (/Thread-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D9%86%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%86)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - م.ه - 2014/05/24

من عذر خواهی میکنم دیشب توان نوشتن نداشتم الان هم از وقتی اومدم سرکار با کسی حرف نزدم هنوز خوابمlaughing3
خیلی عالی بود واقعا از همگی ممنونم که همچین سفر و روزای خوبی رو برام رقم زدن.اسم از کسی نمیبرم چون آلزایمر دارم ممکنه کسی از قلم بیوفته بنابراین از همه ممنون
ولی تشکر ویژه از آقای مدیر سایت(حمید)


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - matin - 2014/05/24

من دیشب دیگه هیچی نمی دیدم Smile (16) صبحم هی گفتم متین پاشو برو دانشگاه پایان نامه برو برو تو می تونی اما متین تنبل گفت بخواب بخواب، منم خوابیدم خلاصه Dodgy خلاصه الان رسیدم دانشگاه fighting0030.gif
بچه ها از تک تکتون ممنونم خیلی خیلی سفر خوبی بود خیلیییییییییییییییییییییییییی خوش گذشت، آشنایی با دوستان گلی مثل شما و هم چنین همسفر شدن باهاتون مایه افتخارمنه...
یه سری عکس دارم اینجوریه woman پول می گیرم رو نمی کنم evilgrin0039.gif وگرنه دیگه عواقبش با خودتونه Sleepy
تازشم من با زیر میزی دادن به مه سا شدم نفر هشتمِ گروه هَهَهَهَهَفت نفرشون Sleepy، البته بعدا با هم کنار اومدیم حتی زیرمیزیم نگرفت SleepySmile (16)
همتون و خیلی دوست دارم باززززززم مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی icon_biggrinicon_biggrinicon_biggrin


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - hilda - 2014/05/24

سلام سلام صد تا سلام
دیشب که بیهوش بودم الانم زیاد به هوش نیستم خوش باحال اونایی که امروز صبح خوابیدن sad2
مثل همیشه خیلی خیلی خوش گذشت جای بسیار زیبایی بود و همه چی خیلی عالی بود
دوستان خیلی خیلی زحمت کشیدن مخصوصاً مریم، شهرزاد، مهسا، میهن و خواهرهای گلش ،فربد بهمنی ، حمید 147، حمید مدیر، ، سجاد، دامون و غیره اگه کسی جا موند شرمنده از همشون ممنونم
شب اول پانتومیم عالی بود مخصوصاً اجرای کلمه لقاء الله توسط حمید laughing3laughing3laughing3laughing3
روز دوم یه جوجه کباب خیلی خوشمزه و پر از زعفرون دست پخت ام اس سنتری evilgrin0039.gifevilgrin0039.gif
ماهیگیری کاوه و حمید 147 smiling
جایزه ی خیلی خیلی قشنگ آقای مهربون گروه (آقای دنیانورد) که باعث شرمندگی همه ی ما شد و مارو به فکر جبران انداخت
غذا کشیدن مریم و مهسا و دیزاین بشقابها برای ناهار
سورپرایز 5 سالگی ام اس سنتر با یه کیک خیلی زیبا که برای تهیه ش کلی زحمت کشیده شده بود و خیلی خوشمزه بود راستی همشو نخورده بودیم بازم مونده بود نکنه جا موند؟؟؟؟؟ من کیکمو میخوام sad2
یه هدیه ی خیلی زیبا و با ارزش که از یه دوست خیلی عزیز بهم رسید
کیک تخم مرغی تهیه شده برای صبحانه confused
بزن و بکوب و هم خوانی توی میدل باس party0048.gifparty0048.gifparty0048.gifparty0048.gif
بخاطر همه ی این خاطرات مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی love28love28love28


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - damoun - 2014/05/24

سلام دوستان گلم
جای همه ی همسفرهای گذشته و دوستانی که دوست داشتن بیان و نتونستن، حقیقتا خالی بود
در آغاز سفر جایگاه VIP رو ما پسران غیور تحت کنترل گرفتیم
البته بعدش چون یه فارن گست ( میهمان خارجی ) داشتیم، ایشون رو هم به همراه همراهشون به قسمت وی آی پی منتقل کردیم
البته در برگشت طی یک عملیات چریکی و نامردی دخترا صندلی های وی آی پی رو غصب کردن
رخدادهای جاری در طول سفر چون پرده های میدل باس کشیده شده بود، در دسته ی رخدادهای پشت پرده قرار میگیره و بنده از بازگو کردنشون معذورم
وقتی نزدیک طالقان بودیم و قبل از ناهار یه محدوده ی پرآلاچیق ایستادیم تا استراحت کنیم، تفریح و بازی پیشنهاد شده از طرف کاندیدای مدیراتوری ( سجاد ) سنگسار مدیر کج سبز بود، که با واکنش غیر مسیولانه ی مدیر کج سبز به انجام نرسید
پس از اون رفتیم ناهار خوردیم و رفتیم به محل اقامت، که چشمتون روز بد نبینه تاکنون چنین منظره و طبیعت رویایی رو ندیده بودیم و عین ندید بدیدا ایستاده بودیم تو محوطه و بربر نگاه میکردیم
پس از استقرار، سجاد زحمت شستن جوجه هارو کشید و بعدش با فربود بهمنی و حمید سبز رفتن خرید و بقیه ی بچه ها مشغول بازی و لذت بردن از مناظر شدن تا عصر که یه پیاده روی در دل طبیعت رفتیم و فقط میتونم بگم فوق العاده بود، تازه یه رفیقم پیدا کردیم اونجا که خیلی نسبت به خانوم ها مخصوصا نارنجیتراشون ارادت خاصی داشت، تازه گوشاشم بریده بودن طفلک رو، و همه ی مسیر مارو همراهی کرد تا ورودی هتل و تا فرداش باهامون خداحافظی کرد
با یه موجود سیاه نازنین شبیه سوسک هم آشنا شدیم که خانوما خیلی زیباییهاش رو درک نمیکردن
بعدش همه رفتن تو اتاق هاشون تا شام برسه، و بعد حمید سبز و فربد و سجاد تو حیاط پشتی جمعشون کردن و یه سورپریز عالی همراه با کیک 5 سالگی ام اس سنتر خستگی رو از یاد همه برد
حالا نوبت شام شد و بعدش خوردن کیک و چای و بعضیا رفتن خوابیدن
بعضیا هم که نزدیک 20 نفر میشدیم پانتومیم بازی کردیم و کلی خندیدیم
بعدش همه خوابیدن جز 4 تا از ما پسرای طبقه ی آخر که خیلی آقا بودیم و هیچکس رو بیدار نکردیم، فقط فربد و سبز و سجاد یه کشتی 3 نفره گرفتن که سبز شکست خورد، منم تشویق میکردم
خلاصه 5 خوابیدیم و 7 بیدار شدیم ( بازم یزدان را سپاس که خفتیدیم )
صبح تو محوطه صبحانه ی دلچسبی خوردیم به همراه هوای ناب و دید یه زیبایی غیر قابل وصف
بعد یه گروه رفتیم برای انتخاب محلی واسه نشستن و روشن کردن آتیش و بقیه هم به جمع و جور کردن مشغول شدن و بعدش به ما پیوستن
خلاصه فربد و سجاد دیدن سیخ های جوجه به هنگام کباب شدن خیلی بد به سیخ کشیده شدن و کلی غر زدن، بعد دیدن این خودزنیه، گفتن بد خورد شده smiling
یه گروه از بچه ها رفتن لب آب و قرار بود ماهی هم واسه کباب به ما برسونن که ظاهرا دلشون نیومده بود و ماهی هارو دوباره انداخته بودن تو آب
جوجه کباب خاااااایییلییی خوشمزه ای خوردیم و اون رفیق دیروزیمونم اومد ناهار مهمون ما بودsmiling، و متاسفانه وقت واسه تنوری کردن سیب زمینی ها کم آوردیم
برگشتیم هتل، یه کوچولو جمع و جور کردیم و رفتیم سوار میدل باس شدیم و باز هم مسایل پشت پرده smiling
در پایان در تهران با آرزوی دیدار دوباره و زودهنگام همدیگه خداخافظی کردیم
همه زحمت کشیدن ولی من میخوام از طرف خودم از یسری بچه ها به اسم تشکر کنم :
حمید سبز کج که هماهنگی هارو و انتخاب هتل رو عالی انجام داده بود
سجاد که شستن و به سیخ کشیدن جوجه هامون رو به نحو احسن انجام داد
فربد بهمنی که واسه درست کردن آتیش و ناهار سنگ تموم گذاشت
مریم همدانی و شهرزاد و هیلدا و خواهران دوقولو + یک که صبحانه رو تدارک دیدن و تمیزی و پاکیزگی بعد از صبحانه رو
از علی آقای دنیانورد که بازم با هدیه و سلیقش خوشحالمون کرد
و از تک تک همسفرام که چنین لحظه های بی نظیری رو برام رغم زدن بینهایت سپاسگذارم
به امید سفرهای هرچه بهتر در آینده ی نزدیک به همراه شما دوستان


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - مریم امیدوار - 2014/05/24

خوش حالیم که به شما دوستان خوش گذشته
انگار به ما خوش گذشته همیشه خوب و خوش باشید قدر حمید خانم رو. بدونید که براتون سنگ تمام گذاشتن
من از ایشون ممنونم و سپاسگزار


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - paeazan - 2014/05/24

خوشحالم که به همه اینقددددددددددددددر خوش گذشته love28
جای مایی که نیومدیم خالی بوده
امید دارم من هم بتونم در سفرهای ام اس سنتری شرکت کنم Rolleyes

1 سوال کاااملا فنی:
چند نفرتون با این جوجه ها و نجوه ی شستنش badtaste راهی بیمارستان شدین؟ sad2

ام اس سنتر عزیز باز هم تولد 5 سالگیتو تبریک میگم


تشکر ویژه از اونایی که برای دیدار زحمت کشیدن


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - مریم امیدوار - 2014/05/24

ببخشید اشتباه نوشتاری بود اصلاحش میکنم قدر حمید خااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان رو بدونید یه میم اضافه چه کارها که نمیکنه


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - م.ه - 2014/05/24

(2014/05/24, 11:42 AM)paeazan نوشته است: خوشحالم که به همه اینقددددددددددددددر خوش گذشته love28
جای مایی که نیومدیم خالی بوده
امید دارم من هم بتونم در سفرهای ام اس سنتری شرکت کنم Rolleyes

1 سوال کاااملا فنی:
چند نفرتون با این جوجه ها و نجوه ی شستنش badtaste راهی بیمارستان شدین؟ sad2

ام اس سنتر عزیز باز هم تولد 5 سالگیتو تبریک میگم


تشکر ویژه از اونایی که برای دیدار زحمت کشیدن

پاییزان جون بنده حقیر مثل شیر بالای سر بچه ها بودم و مسئول بهداشت بودم دوستان به هیچ وجه نگران نباشن به صورت کاملا بهداشتی تهیه شده بود


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - hamid_147 - 2014/05/24

[/quote]

پاییزان جون بنده حقیر مثل شیر بالای سر بچه ها بودم و مسئول بهداشت بودم دوستان به هیچ وجه نگران نباشن به صورت کاملا بهداشتی تهیه شده بود
[/quote]

فقط یکمی خون با یه جوجه کوچولو که افتاد زمیین از دستش در رفت
که اونم من دلم نیومد خونرو در اوردم و تحویل ناظر دادم گوشته فقط معلوم نشد چی شد قاطی جمع شد:60:


RE: سفر ام اس سنتر به شهر طالقان - aalieh - 2014/05/24

مثل همیشه همه چی واقعا عاااالی بود. هر لحظه ش یه خاطره فوق العاده بود.
مخصوصا عدد ۷ برای من wink2
همه اینام فقط به خاطر حضور تک تک دوستا بود که مطمئنم با ام اس سنتر و ام اس سنتری ها هرجا و باهر شرایطی بریم بهترین خاطره هارو برامون میسازنlove28
ولی واقعا این حرفا و تشکرا برا همه اونایی که اینهمه زحمت میکشن خیلی کمه. همه اونایی که وقعا خستگیو تو چهرشون به وضوح میشد دید اما بازم حواسشون به همه چی بود و تمام تلاششون رو میکردن که به همه خوش بگذره
واقعا همه اینا کار یه نفر نیست و نمیشه تک تک اسم برد.
فقط یه تشکر ویژه از hamid که اگه تواین۵ سال این سایت و همه این اتفاقا و اوقات خوب هستن به خاطر مدیر و موسس سایتمونه