گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7) +--- موضوع: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی (/Thread-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C) |
RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/25 (2012/10/25, 10:58 AM)آیدا نوشته است: آخی عزیزم کی باورش می شه که شما ام اس دارید.خداااااااااا من که واسم مهم نیست هر چقدر اخی و ... بگید !! ولی این جمله دقیقا همون جمله ایه که 90% ام اسی ها ازش بیزارن !! منم کلی خودمو کشتم که بچه ها اوکی دادن واسه گذاشتن عکس و احتمالا الان بگن دیدی گفتیممممم ؟؟؟ ( البته در کمال ناباوری اولین باری بود که به بچه ها گفتم عکس ها رو میزارم و همه اوکی دادن ، جمله بالا با اقرار تمام بود ) لااقل این کلمه آخی رو یه ام اسی به یه ام اسی دیگه نگه !! شما بگید چجوری از جامعه انتظار داشته باشیم نگن ؟؟؟ هر چقدر خواستید به من تو پیغام خصوصی آخی و از این جور جملات ترحم آمیز بگید چون هیچ تاثیری روم نداره ولی به کس دیگه ای نگید ام اس هم چیزی نیست که حالا ام اس داشته باشیم حتما باید مشکل خاصی داشته باشیم . وضعیت تغییر کرده و الان بیش از 80% مبتلایان به ام اس دقیقا مثل این جمع هستند RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - آیدا - 2012/10/25 من اگر جسارتی کردم به کسی، عذرخواهی می کنم اما خودم هم شامل همین هستم من هروقت فیلمی عکسی از خودم می بینم هزار بار به خودم میگم آخی آیدا کی فکرش میکرد ام اس بگیری کی باورش میشه ام اس داری و این جمله هم که نوشتم واقعا از روی دوست داشتن بود. واقعا دلم به حال خودم و افراد مثل خودم می سوزه خب . همه جوون همه تحصیل کرده همه با فرهنگ و با شخصیت و این واقعیت رو هم بگم روزی که بهم کارت ام اس دادن وقتی عکسم رو پای اون کارت دیدم خیلی گریه کردم دلم می سوزه واسه همه واسه خودم خودمم اگر یکی ببینتم باور نمی کنه که ام اس دارم و این جمله رو هم شاید بهم بگن RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - afsaneh - 2012/10/25 عالييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي شماها بهترينيد RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/25 ام اس دیگه واقعا چیزی نیست که بخوای واسش گریه کنی بهتره به جای گریه کردن کمک کنیم به اونی که واقعا مشکل داره به اینکه طرز فکر جامعه درست بشه به اینکه یه ام اسی به خاطر ام اس کارهایی رو که پیدا میکنه از دست نده به اینکه یه دختر یا پسر به خاطر ام اس از ازدواج صرف نظر نکنه تو ذهن من ام اس مثل سرماخوردگی میمونه . شک نکنید که اگر سرما خوردگی رو هم سخت بگیرید و منتظر بدتر شدن باشید لحظات سختی رو تجربه میکنید به جمله پارسال ام اس سنتر خیلی اعتقاد دارم که ام اس تلنگریه برای بهتر زیستن تا زندگی رو سخت میگیری با یه حمله بهت تلنگر میزنه که فلانی زندگی این نیستا ! داری راه رو اشتباه میری زود بفهم و برگرد اگه هم سریع متوجه بشی و زندگیت رو راحت تر دنبال کنی اون تلنگره زود از بین میره ولی اگه همچنان سخت گیر باشی و پافشاری کنی با یه تلنگر شدید تر بهت میفهمونه . وای به روزی که با هیچ کدوم از این تلنگر ها نفهمیم زندگی خیلی ساده تر از این حرفاست RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - آیدا - 2012/10/25 الهی آمین RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - paeazan - 2012/10/25 (2012/10/25, 11:50 AM)hamid نوشته است: ام اس دیگه واقعا چیزی نیست که بخوای واسش گریه کنیچون حالت بد نشده که بهش میگی سرما خوردگی آقا حمید اگه ام اس حالتو بد میکرد،اگه نمیتونستی راه بری،اگه بعد از تزریق حالت خیلی بد میشد و مثل دیشب من فلج میشدی و خونوادت به سختی میبردنت توالت و توی توالت میوفتادی ، اگه به جای اینکه بشی عصای دست پدر مادر پیرت میشدی وبال گردنشون،اگه دکتر بهت بگه باید یه درمان قوی تری رو دنیال کنی و پول اون درمان رو نداشتی،اگه شاگرد اول کلاس بودی و هم ردیفات الان ارشد گرفته و استاد بودن اما تو همچنان در کاردانی مونده بودی و هزار چیز دیگه الان نمیگفتی ام اس یه سرماخوردگیه هی میگین طرز فکر جامعه من اصلا به طرز فکر جامعه فکر نمیکنم،برام مهم نیست اصلا به هرکی هم گفتم ام اس دارم گفتم یکی ازدوستام سه سال زودتر از من بیمار شذه و اگه الان ببینیش نمیفهمی بیماره انقدر که سرپاست RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - parisa2011 - 2012/10/25 آقا حمید ممنون ازگزارش و عکس های قشنگتون با حرفهای پاییزان موافقم . شما که احساس میکنین ام اس مثل سرماخوردگیه ، تازه به ام اس مبتلا شدید اونهم خوشبختانه از نوع خفیفش . اگه مثل من 23 سال باشه که ام اس داری و موقعی که مبتلا شدی هیچ کس حتی دکترها هم آشنایی با ام اس نداشتن و اولین بار بود که اسم ام اس را میشنیدی و سختی های زیادی کشیده بودی و حالا روی ویلچر بودی و اکثر ام اسی ها هم از شنیدن کلمه ویلچر بیزار ؛ اون موقع نمی گفتی مثل سرماخوردگیه. RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - paeazan - 2012/10/25 منم ازتون تشکر ویژه دارم که رفتین بازدید و گزارش بازدید رو اینحا برای ما گذاشتین فقط 1 سوال فنی دارم میشه بگین این قرعه چه جوری و از بین کیا انجام شد؟؟؟؟؟؟؟ ببخشید من حورا و مژده رو نمیشناسم چرا مثلا سینا رو که خودش اهل تبریزه نبردین؟؟؟؟؟؟؟؟ طفلی گناه داشت میبردینش مامانش رو میدید دیگه RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/25 قرعه کشی در اخرین دیدار ام اس سنتر از بین شرکت کننده ها و در حضور همه دوستان انجام شد . RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - zenith - 2012/10/25 دوستای عزیز بابت گزارشتون یه دنیا ممنون خیلی خوب بود ایشالله همیشه موفق باشید |