![]() |
ام اس چيست ؟ - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: دانستنی های اماس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3) +--- موضوع: ام اس چيست ؟ (/Thread-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%DA%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA-%D8%9F) |
ام.اس؛ ناشناخته در علت، پيشگيري و درمان قطعي - maya - 2009/11/07 دكتر حسين پاكدامن، رئيس انجمن علوم اعصاب و متخصص مغز و اعصاب درباره بيماري ام .اس به گزارشگر ما، ميگويد: بيماري «مولتيپل اسكلروزيس» يا ام . اس يك بيماري سيستم عصبي مركزي است كه در آن مغز، مخچه، نخاع گردن و نخاع گرفتار ميشود. آنچه كه در اين بيماري مورد تهاجم قرار ميگيرد «ميلين» است و آن چه كه به جا ميماند «پلاگ» است. كه در ام – آر – اي قابل ديدن است. اين بيماري افراد جوان بخصوص خانمها را درگير ميكند و نسبت اين بيماري در كشور سه به يك است.او درباره علت اين بيماري ميافزايد: هنوز براي اين بيماري علت خاصي مشخص نشده است، ولي مانند بيشتر بيماريهايي كه اختلالات ايمني در آن نقش دارد، خانمها بيشتر در معرض ابتلا هستند؛ البته شيوه اين بيماري در كودكان و افراد مسن هم ديده ميشود، ولي بيشتر خانمها و آقايان جوان – بين 20 تا 35 سال – در معرض اين بيماري هستند. از نظر علائم بيماري هم بستگي دارد كدام قسمت از سيستم عصبي مركزي درگير شده باشد. معمولاً در اين بيماري بيشتر عصب چشم درگير ميشود كه به آن «نوريت» يا التهاب باصره گفته ميشود، در اين حالت بيمار به طور ناگهاني احساس درد در يك چشم ميكند كه ممكن است چند روز طول بكشد كه در صورت درمان نشدن، بيماري طولانيتر ميشود و تا چند هفته ادامه پيدا ميكند. اگر بيماري سيستم عصبي مركزي را درگير كرده باشد، سفيد مغز – كه ميلين نام دارد – را دچار اختلالات حركتي ميكند، اگر ساقه مغز گرفتار شود، اختلالات حسي حركتي بينايي و مشكل در بلع و صحبت كردن بوجود ميآيد. اگر مخچه گرفتار شود بيمار ممكن است به حملات سرگيجه و اختلال تعادل مبتلا شود و اگر نخاع درگير شود، اختلال در راه رفتن براي بيمار بوجود ميآيد.به طور كلي فرم شايع بيماري ام.اس بهصورت حملهاي ظاهر ميشود ابتدا تدريجي ولي بعداً پيشرونده است. او درباره درمان اين بيماري ميگويد: متاسفانه درمان قطعي براي اين بيماري وجود ندارد. اين بيماري حدود 40 سال پيش توسط يك متخصص مغز و اعصاب فرانسوي به نام «شاركو» معرفي شد و از آن زمان تاكنون روي اين موضوع تحقيق و بررسي زيادي انجام شده است كه علت اين بيماري مشخص شود، زيرا تا زماني كه علت قطعي بيماري مشخص نشود، درمان ممكنپذير نيست.البته از سال 1991 داروهايي كه سيستم ايمني بدن را تنظيم ميكنند مانند اينترفرونها براي درمان اين بيماري مورد تأييد كشورهاي پيشرفته قرار گرفته است، اگرچه اثر اين داروها به هيچوجه قطعي نيست و اثر درماني آنها محدود است و تنها اثر پيشگيري در حد 30 تا 40 درصد دارد.اين متخصص مغز و اعصاب ميگويد: بيشتر افراد باهوش به اين بيماري مبتلا ميشوند و گرفتار شدن به اين بيماري در سنين جواني منجر به ناتواني جسمي و فعاليت مغزي ميشود به طوري كه زيانهاي زيادي به فرد، خانواده و جامعه وارد ميشود و هزينههاي سرسامآوري را به دنبال دارد. در آمريكا چيزي حدود 600 هزار بيمار مبتلا به ام . اس وجود دارد كه سالانه هزينه بالاي 10 ميليارد دلار صرف درمان و تحقيق اين بيماري ميشود.از نظر تقسيمبندي جغرافيايي هم اين بيماري در سه منطقه جغرافيايي شيوع دارد كه در مقايسه با خط استوا اين مناطق مشخص شدهاند. كه در بعضي از مناطق شيوع كم، بعضي مناطق شيوع متوسط و در بعضي از مناطق هم زياد است. طبق تقسيمبندي جغرافيايي آمار بيماري ام. اس در كشور بايد زير 3 در 100 هزار باشد، يعني حدود 3 هزار نفر ما بيمار مبتلا به ام . اس داشته باشيم كه براساس تحقيقات انجام شده در كشور حدود 30 هزار نفر بيمار مبتلا به ام. اس داريم و اين در حالي است كه خانوادهها اين بيماري را عيب تلقي ميكنند و بسياري بيماريشان را مخفي ميكنند كه اگر آمار اين بيماران را اضافه كنيم تعداد بيماران ما به 40 هزار نفر افزايش مييابد. اين در حالي است كه در كل آسيا حدود 100 هزار نفر بيمار مبتلا به ام ـ اس وجود دارند و آمار كشور ما بسيار بالا است. دكتر پاكدامن درباره علت اين بيماري ميافزايد: در مورد علت اين بيماري مسائل زيادي مطرح ميشود كه ميتوان به تغذيه، واكسيناسيون، ژنتيك، مهاجرت و بيماري آبلهمرغان اشاره كرد كه بسياري از آنها از سوي مجامع علمي رد شده است.حتي در كنگرهايي كه در ايتاليا برگزار شد درباره واكسيناسيون و ام.اس مقالهاي ارائه داديم كه براساس تحقيقات انجام شده مشخص شد كه واكسيناسيون در كشور نميتواند عاملي براي ابتلا به ام . اس باشد و نبايد واكسيناسيون را مقصر دانست.بيماري ام . اس در بعضي از كشورها مانند آفريقا و ژاپن بيماري شناخته شدهاي نيست و متأسفانه در ده سال اخير اين بيماري در كشور ما شيوع زيادي يافته است. به طور كلي اين بيماري به سيستم ايمني بدن حمله ميكند و باعث تخريب سيستم ميلين ميشود. و ما هنوز در حال تحقيق و بررسي هستيم كه چگونه ميتوان از اين بيماري پيشگيري كرد. اگر علت اين بيماري مشخص شود قطعاً ميتوان از بوجود آمدن اين بيماري پيشگيري كرد.تحقيقات دانشمندان نشان داده است كه عامل تغذيه در ابتلاء به بيماري ام . اس بسيار مهم است در مناطقي كه مردم از گوشت ماهي زياد استفاده ميكنند كمتر به اين بيماري مبتلا ميشوند و آمار بيماري در مناطقي كه ماهي كمتر ميخورند و بيشتر گوشت قرمز مصرف ميكنند، بيشتر است. در خوزستان تحقيقي را با دانشگاه توماس جفرسون آمريكا انجام داديم و متوجه شديم كه خوزستان يك منطقه كويري و بدون آفتاب و ويتامين D است و اين در حالي است كه نقش ويتامين D در ايجاد اين بيماري اثبات شده است؛ آفتاب نيز نقش پررنگي در اين بيماري دارد و افرادي كه در كشورهاي كمآفتاب زندگي ميكنند، بيشتر در معرض اين بيماري هستند. در خوزستان، سالانه 19 روز هوا بدون آفتاب است، ولي آمار بيماري بسيار بالا بود و در حد كشورهايي مانند سوئد، ايرلند و اسكاتلند بود كه آفتاب نبود. پس تغذيه بيشتر خود را نشان ميداد. تحقيق ديگري درباره مهاجران انجام و مشخص شد، مهاجران ايراني به نسبت مهاجران عربتبار بيشتر به بيماري ام . اس مبتلا ميشوند كه بعد از بررسي تغذيه اين دو گروه مشخص شد كه مهاجران عربتبار كمتر از گوشت گوسفند و گوساله استفاده ميكنند و بيشتر ماهي استفاده ميكنند و ايرانيها بيشتر از گوشت قرمز استفاده كردهاند.ما متوجه شديم كه از 100 درصد ابتلاء به ام ـ اس 93 درصد را ايرانيان تشكيل ميدهد و فقط 7 درصد از اعراب به اين بيماري مبتلا شدهاند. او ميگويد: شايد در سالهاي آينده در مورد اين بيماري به نتايج مثبتي برسيم، ولي هنوز راه پيشگيري خاصي از اين بيماري وجود ندارد .او ميگويد: حدود 80 درصد از بيماران بعد از 10 سال مجبور به استفاده از صندلي چرخدار ميشوند و اين درحالي است كه افراد جوان 20 تا 35 سالهاي كه از نظر هوش هم در سطح بالايي هستند به خاطر بيماري زمينگير ميشوند و از لحاظ اقتصادي و اجتماعي به جامعه لطمه وارد ميشود و بايد اين معضل بزرگ برطرف شود.در چند سال قبل اگر بيمار ام.اسي براي درمان مراجعه ميكرد با صداقت پزشكي ميگفتم كه اين بيماري درمان ندارد، ولي الان نميتوانم اميدواري را از بيمار بگيرم و به بيمار بگويم استفاده از دارو تا حد زيادي روند بيماري شما را كند ميكند.اگر بيمار قرار است 10 سال ديگر روي صندلي چرخدار بنشيند و توانايي انجام كارهايش را از دست دهد، بهتر است كه اين مدت به 15 سال برسد و اين بسيار ارزشمند است اگر چه راه حل اصلي نيست. ام.اس و تئوري ما دكتر محمدعلي صحراييان، فلو شيب ام.اس و رئيس كميته علمي انجمن ام.اس ايران درباره اين بيماري ميگويد: دو عامل ژنتيك و محيط ميتواند در بروز بيماري ام.اس ـ كه يك بيماري خود ايمني است ـ مؤثر باشد.وي با بيان اينكه نقش ژنتيك در بروز اين بيماري بسيار كم است به طوري كه اگر يك فردي مبتلا به ام.اس باشد، كمتر از 5 درصد احتمال ميرود كه فرزند آن فرد نيز مبتلا شود، ميگويد: ژنتيك نقش قابل توجهي در اين بيماري دارد، اما كافي نيست. معمولاً در مورد بيماري ام.اس توصيه ميشود كه دو فرد مبتلا به ام.اس با يكديگر ازدواج نكنند و يا اگر ازدواج كردند، بچهدار نشوند، اما در مورد ازدواج آنان با فرد سالم، از نظر ژنتيكي منعي وجود ندارد. او ميافزايد: ميزان رو به رو شدن فرد با آفتاب و ويتامين D در سنين زير 15 سالگي، استرس و عوامل محيطي از جمله تئوريهاي مطرح شده در مورد ابتلا به بيماري ام.اس است كه هنوز به اثبات نرسيده است. او ميگويد: ام.اس بر حسب اينكه كدام قسمت سيستم عصبي را درگير كند، علائم مختلفي دارد. درگيري عصب اپتيك بيمار و تاري ديد، از شايعترين علايم اين بيماري است. اين علامت براي چند روز يا گاهي چند هفته در يكي از چشمهاي بيمار ايجاد ميشود كه با بررسي بيشتر ام.اس تشخيص داده ميشود. ضعف يك اندام، دو اندام و يا هر چهار اندام، يكي از علائم مهم ابتلا به ام.اس است و اين علائم ممكن است به تدريج و يا به صورت ناگهاني ايجاد شود. علائم حسي نيز از ديگر علامتهاي اين بيماري است كه بيمار دچار «گزگز» يا «مورمور» شدن دست، احساس خواب رفتگي و همزمان بيحسي آن ناحيه ميشود. همچنين ممكن است بيحسي از پاها شروع شود و تا كمر ادامه پيدا كند كه در اصطلاح ميگوييم بيمار سطح حسي پيدا كرده است. او با اشاره به اينكه نداشتن تعادل يا اختلال در راه رفتن، يكي ديگر از علائم اين بيماري است، ميگويد: براساس آمارها، بيماري ام.اس در افراد جوان و بهخصوص زنان، بيشتر ديده ميشود. مشكلات بيماران محمد خسرويار، مدير انجمن ام.اس ايران در گفتوگو با رسانههاي جمعي با بيان اين كه هنوز مطالعه دقيقي درباره چگونگي شيوع اين بيماري در مناطق كشور انجام نشده است،ميگويد: اين امر بايد به صورت طرح ملي دنبال شود. البته تجربه نشان داده كه تهران و اصفهان از شهرهاي داراي بيشترين تعداد بيماران ام.اس هستند و مردم ساكن در تبريز، مشهد و رشت در رتبههاي بعدي ابتلا به اين بيماري قرار دارند كه نبايد از عواملي مانند مهاجرت و پارامترهاي جمعيتي درخصوص تراكم تعداد بيماران هر استان غافل ماند. باتوجه به اينكه تعداد بيماران ام.اس در ايران ـ مانند ديگر نقاط جهان رو به افزايش است ـ يكي از بزرگترين مشكلات اين گروه از بيماران، قيمت بالاي داروهاي موردنياز آنان است. براساس اطلاعات انجمن مذكور، هر فرد مبتلا به بيماري ام.اس به طور متوسط ماهانه 200 تا 250 هزار تومان براي تهيه دارو هزينه ميكند. پرداخت اين هزينه با توجه به روند طولاني بيماري – كه سالها طول ميكشد – و اين مساله كه علم پزشكي درماني قطعي براي آن پيدا نكرده است، روز به روز برمشكلات بيماران ميافزايد. *** متاسفانه داروهاي بيماران خاص با وجود حمايتهاي دولتي به سختي تهيه ميشود وكمبود آنها مشكل هميشگي بيماران است، دارويي كه بعد از مراحل اداري پرپيچ و خم به جاي اينكه به دست بيمار نيازمند برسد، سر از انبار دلالاني در ميآورد كه سلامت مردم و جامعه را معامله ميكنند.كمبود داروهاي بيماران خاص با پوشش سازمانهاي بيمه گر نشات گرفته از مديريت ضعيف سازمانهاي بيمه و افزايش قاچاق اين داروها به ديگر كشورهاست.قيمت پايين داروهاي بيماران خاص در ايران باعث شده است تا سالانه درصد بالايي از داروهاي اين بيماران به كشورهاي همسايه قاچاق شود و يا بدست دلالان دارو برسد. اين درحالي است كه با مشكل توزيع اين داروها در كشور مواجه هستيم و اگر مسئولان ذيربط، راهكار موثري براي برون رفت از اين وضع نابسامان اتخاذ نكنند، بيماران خاص مجبور ميشوند، علاوهبر تحمل جانفرساي بيماري، هزينه درمان و غم نان را هم به دوش كشند. www.ms-links.org ام اس وقتی سیستم عصبی بیمارمیشود - sargol - 2012/10/30 ام اس وقتي سيستم عصبي بيمار ميشود بيماري اماس به سبب شانس ابتلاي بالاي آن در جوانان، امروزه بسيار مورد توجه محافل علمي و پزشكي است و به خاطر شايع بودن و ناتوانياي كه براي بيماران ايجاد ميكند، كوشش در شناخته شدن درمان و بهبود كيفيت زندگي اين بيماران از اولويتهاي پزشكي قرار گرفته است. نام اصلي اين بيماري مولتيپل اسكلروزيس است كه دستگاه عصبي مركزي را درگير ميكند. در حالت عادي يك بافت محافظ رشتههاي عصبي را دربرميگيرد كه وجود اين بافت سبب ميگردد انتقال پيامهاي عصبي بخوبي انجام شود و حركات هماهنگ بدن صورت گيرد. در بيماري اماس بافت محافظ فيبرهاي عصبي آسيب ميبيند كه اين آسيب ممكن است به مقدار كم يا زياد باشد و عملكرد بافت عصبي دچار اختلال ميشود. اين بيماري در سنين 20 تا 40 سال خود را نشان ميدهد، از اين رو به بيماري جوانان شهرت دارد و در خانمها دو برابر آقايان رخ ميدهد. بيماري كه در هالهاي از ابهام قرار دارد اگرچه بيماري اماس يك بيماري خودايمن است، اما عليرغم مطالعات فراوان هنوز علت اصلي بيماري در هالهاي از ابهام قرار دارد. فرضيههاي بسياري در اين زمينه مطرح شده كه هيچكدام صددرصد توجيهكننده علت بيماري نيستند. از ميان نظرات بهترين فرضيه مطرح ميكند كه به علت عفونتهاي ويروسي سيستم دفاعي بدن عليه بافت محافظ رشتههاي عصبي وارد عمل شده و موجب تخريب اين بافت ميشود و علائم اماس بروز ميكند. اما در عين حال به نظر ميرسد عوامل متعددي در علت اين بيماري دخيل هستند، چرا كه افراد از گونهها و جمعيتهاي خاص استعداد بيشتري در ابتلا به اماس دارند. از طرفي بروز بيشتر اين بيماري در خانمها اثر تفاوتهاي هورموني را در اين بيماري مطرح ميكند. جالب است كه اين بيماري در طبقه اجتماعي اقتصادي بالا بيشتر ديده ميشود. روشهاي تشخيص براي مبتلايان به سبب درگيري قسمتهاي مختلف دستگاه عصبي اين بيماري خود را در فرمهاي متفاوت نشان ميدهد. برخي بيماران تنها چندين حمله اماس را در طول زندگي خود تجربه و باقي عمر با سير آهسته بيماري دست و پنجه نرم ميكنند، اما عدهاي نيز با سير پيشرفته بيماري همراه هستند. برخي علائم اين بيماري به صورت انقباضات عضلاني، گزگز، دوبيني، تاري ديد در يك چشم، اختلال تعادل، مشكلات مثانه و مشكلات حافظه و تمركز است. در اين بيماري بسته به شدت آسيب در بافت محافظ دورههاي بهبودي موقت يا كامل رخ ميدهد. اينكه واقعا چه اتفاقاتي در انتظار بيمار اماس است، تقريبا ممكن نيست. مبتلايان به اين بيماري مانند افراد طبيعي به ساير بيماريها مبتلا ميشوند و اين بيماران به سبب درگير بودن سيستم عصبي مركزي مشكلات روحي را نيز تجربه ميكنند. از آنجا كه علائم اين بيماري به صورت دورهاي است، قرار گرفتن اين بيماران در برخي شرايط علائم بيماري را شدت ميبخشد كه بايد از اين شرايط مانند استرس، خستگي و تب اجتناب كنند. يكي ديگر از شرايط بدتر شدن بيماري، قرار گرفتن در معرض گرما براي اين بيماران است. لذا بايد از قرار گرفتن در گرما يا سونا بپرهيزند. روش تشخيص قطعي براي اماس وجود ندارد و تنها بعد از بروز علائم عصبي ميتوان به اين بيماري شك كرد. گاهي تشخيص اين بيماري ماهها و شايد سالها به طول ميانجامد كه علت آن علائم متفاوتي است كه ايجاد ميكند. معمولا پس از يك معاينه عصبي كامل، از روشهاي تكميلي براي تشخيص استفاده ميشود. پتانسيلهاي القايي كه براي اندازهگيري ميزان انتقال پيامهاي عصبي در سيستم عصبي صورت ميگيرد، يكي از روشهاي تشخيصي است. از طرفي امآرآي و سيتياسكن ميتواند در تشخيص كمككننده باشد. كشيدن مايع مغزي نخاعي نيز در تشخيص استفاده ميشود. اماس و زندگي بيماران بسختي ابتلا به اماس را ميپذيرند و سير آهسته اين بيماري و علائم دورهاي آن بيمار را ناتوان خواهد ساخت. اين بيماران نياز به حمايت همهجانبه خانواده خواهند داشت تا بتوانند زندگي عادي خود را از سر گيرند. از آنجا كه استرس و خستگي موجب تشديد علائم بيماري ميشود، بايد شرايط شغلي و تحصيلي اين بيماران به دور از هيجان و اضطراب باشد. براي اين بيماران، حركات ورزشي منظم و سبك روزانه و ورزشهاي توانبخشي توصيه ميشود. شنا يكي از ورزشهايي است كه در اين بيماري توصيه ميشود، اما بايد از ورزشهاي سنگين پرهيز نمايند. از آنجا كه اين بيماران به يبوست مبتلا ميشوند، بايد ميزان فيبر و مايعات روزانه را در رژيم غذايي خود افزايش دهند و از رژيم غذايي كمچربي و استفاده از چربيهاي گياهي استفاده كنند. حساسيتهاي غذايي بيماري را تشديد ميبخشد، بنابراين بايد از ادويهها و شكلات كمتر استفاده كنند. سن درگيري بيماران بخصوص خانمها به گونهاي است كه سن باروري را در بر ميگيرد. مطالعات نشان دادهاند بارداري بر روند بيماري اماس تاثيري ندارد، اما امكان افزايش عود بيماري در 3 ماهه اول پس از زايمان گزارش شده است. مادراني كه از درمان اينترفرون استفاده ميكنند، قادر نخواهند بود به فرزند خود شير دهند. درمانهاي نوين براي يك بيماري ناشناخته متاسفانه هنوز درمان قطعي براي اماس شناخته نشده است. برخي از داروهاي مصرفي در اين بيماران مربوط به درمان علامتي علائم اين بيماري است. مثلا براي رفع انقباضات عضلاني، داروهاي مسكن استفاده ميشود. درمان ديگر استفاده از كورتونهاست كه شدت علائم بيماري را در مراحل اوليه كاهش ميدهد و به سبب داشتن عوارض جانبي، اين داروها بايد با احتياط مصرف شوند. پژوهشها تزريق ايمونوگلوبولين را در اين بيماران مفيد مطرح كردهاند، زيرا روند و عوارض بيماري را كاهش ميدهد. اما دسته مهم دارويي در اين بيماران، داروهاي اينترفرون هستند كه پروتئينهاي ساخته شده از روش بيوتكنولوژي بوده و موجب تقويت سيستم ايمني بدن ميشوند. اين دسته دارويي از عود بيماري جلوگيري ميكنند و به صورت عضلاني تزريق ميشوند و كساني از آن استفاده ميكنند كه بيش از يك حمله در سال دارند. اين دسته دارويي تنها از عوارض بعدي بيماري جلوگيري ميكنند، اما در بهبود ناتوانيهاي ايجاد شده قبلي تاثيري ندارند. 3 نوع اينترفرون براي درمان بيماري اماس ساخته شده كه خوشبختانه با تلاش پژوهشگران ايراني مشابه اين اينترفرونها در كشور در حال ساخت است و با اين خودكفايي علاوه بر كاهش هزينههاي اين بيماران، دسترسي آنها به دارو آسان ميشود. نوع ديگري از داروها به نام گلاتيامر استات نيز به عنوان جايگزين اينترفرونها استفاده ميشوند كه تزريق آنها زيرپوستي است و از عود بيماري جلوگيري ميكنند. پژوهشهاي جديد، استفاده از داروهاي ضدسرطاني چون سيكلوفسفامايد را در انواع اماسهاي پيشرونده مطرح كردهاند كه تحقيقات بر اثر اين داروها همچنان ادامه دارد. تعويض پلاسماي خون نيز در بيماراني كه به درمانهاي ديگر پاسخ نميدهند، در جلوگيري از عود اين بيماري استفاده ميشود نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم خرداد 1390 توسط دکتر علی بهشتی RE: ام اس چيست ؟ - sargol - 2012/11/10 [6] مولتيپل اسکلروز (MS) با التهاب مزمن و تخريب انتخابى ميلين CNS مشخص مىگردد. دستگاه عصبى محيطى مبتلا نمىشود. از نظر پاتولوژيکى به اين ضايعات چندکانونى همراه با اسکار پلاک مىگويند. گمان مىرودکه اتيولوژى آن خودايمنى باشد و عوامل ژنتيکى و محيطى استعداد ابتلاء به آن را معين مىکنند. ۳۵۰،۰۰۰ آمريکائى MS دارند. شروع بيمارى غالباً در اوايل يا اواسط بزرگسالى است و زنان حدوداً دو برابر مردان دچار اين بيمارى مىشوند. [7] تظاهرات بالينى شروع بيمارى مىتواند پر سر و صدا يا تدريجى باشد. بيشترين شکل بيمارى وقوع حملات راجعه اختلال عملکرد نورولوژيک بهصورت موضعى است که بهطور تيپيک هفتهها يا ماهها طول مىکشد و بهدنبال آن بهبودى بهدرجات مختلفى حاصل مىشود. تعدادى از بيماران از تبدا اختلال نورولوژيک تدريجاً پيشرونده دارند. خستگي، استرس، ورزش يا گرما غالباً بهطور گذرا موجب بدتر شدن علائم مىشوند. MS تظاهرات مختلفى دارد (جدول - علائم اوليه MS -) ولى عموماً بهصورت ضعف و يا کاهش حس در يک اندام، اختلالات بينائي، اختلالات راه رفتن و هماهنگي، فوريت يا تکرر ادرار و خستگى غير طبيعى است. اختلال حرکتى مىتواند بهصورت اندام سنگين، سفت، ضعيف يا تنبل خود را نشان دهد. گزگز شدن لوکاليزه، سوزنسوزن شدن و احساس ”بىجان بودن“ از علائم حس شايع هستند. نوريت اپتيک موجب تارى ديد، خصوصاً در مرکز ميدان بينائى - مىشود که غالباً با درد پشت چشم همراه است و اين درد با حرکت چشم تشديد مىشود. درگيرى ساقه مغز مىتواند دوبيني، نيستاگموس، سرگيجه يا درد صورت، کرختي، ضعف، همىاسپاسم يا ميوکيمى (انقباضات موجدار عضلاني) ايجاد کند. آتاکسي، لرزش، و ديزآرترى ممکن است از نشانههاى بيمارى مسيرهاى مخچهاى باشند. علامت لرمتى (Lhermitte Symptom) - نوعى احساس شبيه به شوک الکتريکى لحظهاى که با فلکسيون گردن پديد مىآيد - بيمارى طناب نخاعى را نشان مىدهد. معيارهاى تشخيصى در جدول (- معيارهاى تشخيصى MS -) فهرست شدهاند. [8] جدول علائم اوليه MS علامت درصد موارد کاهش حس ۳۷ نوريت اپتيک ۳۶ ضعف ۳۵ پارستزى ۲۴ دوبينى ۱۵ آتاکسى ۱۱ سرگيجه ۶ حملات پاروکسيسمال ۴ مثانه ۴ لرميت ۳ درد ۳ دمانس ۲ کاهش بينائى ۲ فلج صورت ۱ ناتوانى جنسى ۱ ميوکيمى ۱ صرع ۱ افتادن از حالت ايستاده ۱ [8] جدول معيارهاى تشخيصى MS ۱. در معاينه بايد اختلالات عينى CNS آشکار شود. ۲. درگيرى بايد حاکى از گرفتارى مسيرهاى بلند ماده سفيد باشد که معمولاً شامل اين موارد است: ۱. مسيرهاى هرمى ۲. مسيرهاى مخچهاى ۳. فاسيکل طولى ميدال ۴. عصب اپتيک و ۵. ستون خلفي ۳. معاينه يا شرح حال بايد نشاندهنده درگيرى ۲ ناحيه از CNS باشد: - وقتى در معاينه فقط يک ضايعه مشاهده شود مىتوان با استفاده از MRI ضايعه دوم را پيدا کرد. MRI تأئيدى بايد چهار يا سه ضايعه در ماده سفيد داشته باشد که مورد اخير در صورتى است که يکى از آنها در ناحيه دور بطنى باشد. ضايعاتى قابل قبول هستند که بيش از ۳mm قطر داشته باشند. در بيماران بالاى ۵۰ سال بايد دو عدد از معيارهاى زير هم وجود داشته باشند: الف. اندازه ضايعه >۵mm ب. ضايعاتى که در مجاور تنه بطنهاى جانبى باشند يا ج. ضايعه يا ضايعاتى که د حفره خلفى باشند. - ممکن است از تست پاسخ برانگيخته براى يافتن ضايعه دومى استفاده شود که در معاينه بالينى کشف نشده بود. ۴. الگوى بالينى بايد شامل موارد زير باشد: ۱. دو يا چند اپيزود بدتر شدن درگيرى نواحى مختلف CNS که هر يک حداقل ۲۴ ساعت طول بکشد و لااقل يک ماه از هم فاصله داشته باشند يا ۲. پيشرفت تدريجى يا مرحلهاى در طى حداقل ۵ ماه در صورتى که با افزايش ساخت IgG در CSF يا دو يا چند باند اليگوکلونال همراه باشد. ۵. سن شروع بين ۱۵ و ۶۰ سالگى ۶. وضعيت نورولوژيک بيمار را نتوان به بيمارى ديگرى نسبت داد. تستهاى آزمايشگاهى که ممکن است در موارد خاصى مفيد باشند غبارتند از: آناليز MRI ، CSF سر يا نخاع، سطح B12 سرم، تيتر ويروس لنفوتروپيک سلول T تيپ HTLV-1) ESR)، فاکتور روماتوئيد ANA آنتىبادى ضدٌ VDRL ،(SLE) DAN سرم، آنزيم مبدل آنژيوتانسين (سارکوئيدوز)، سرولوژى بوريل (بيمارى لايم)، اسيدهاى چرب با زنجيرههاى خيلى بلند (آدرنولکوديستروفي) و لاکتات سرم يا CSF، نمونهبردارى عضله يا آناليز DNA ميتوکندرى (اختلالات ميتوکندريال) دستههاى تشخيصى ۱. MS قطعي: تمام شش معيار صدق مىکند. ۲. MS احتمالى: تمام شش معيار صدق مىکند بهجز اينکه: ۱. علىرغم دو اپيزود علامتدار فقط يک اختلال عينى وجود دارد و يا ۲. علىرغم دو يا چند اختلال عينى يک اپيزود علامتدار وجود دارد. ۳. در معرض خطر MS: تمام شش معيار صدق مىکند جز اينکه فقط يک اپيزود علامتدار و يک اختلال عينى يافت شود. [7] معاينه بالينى نشانههاى غير طبيعى معمولاً گستردهتر از آن چيزى هستند که از شرح حال بيمار انتظار مىرود. اختلالات ميدان بينائي، کاهش حدت بينائي، اختلال در درک رنگ، رنگپريدگى اپتيک و پاپيليت، اختلال رفلکسهاى مردمک، نيستاگموس، افتالموپلژى بينهستهاى (کاهش يا فقدان اداکشن يک چشم يا نيستاگموس چشمى که در نگاه به لترال در حالت ابداکت ايجاد مىشود)، کرختى صورت يا ضعف، ديزآرتري، عدم هماهنگي، آتاکسي، ضعف و اسپاستيستي، هيپررفلکسي، فقدان رفلکسهاى شکم، کلونوس مچ پا، بالا رفتن انگشتان و اختلالات حسى بيمار را بايد مورد بررسى قرار گيرند. [6] مولتيپل اسکلروز (MS)(۲) [7] يافتههاى آزمايشگاهى در MRI بيش از ۹۰ درصد بيماران نواحى چندکانونى روشنى در توالىهاى با گرانش T2 ديده مىشود. با تجويز گادولينيوم DPTA بهدليل گسستگى سد خونى مغزى کنتارست ضايعات فعال تشديد مىشود. MRI همچنين در رد اختلالات مشابه MS مفيد است. در CSF پلئوسيتوز لنفوسيتيک خفيف (۷۵-۲ سلول در ۲۵% موارد)، باندهاى اليگوکلونال (۹۰-۷۵% موارد)، IgG بالا (۸۰% موارد) و پروتئين توتال طبيعى مشاهده مىگردد. پاسخ برانگيخته (Evoked Response) بينائي، شنوائى و سوماتوسنسورى مىتواند ضايعاتى را که از لحاظ بالينى خاموش هستند شناسائى کند. بيش از ۸۰ درصد بيماران يک يا چند پاسخ برانگيخته غير طبيعى دارند. مطالعات اوروديناميک در تشخيص و درمان علائم مربوط به مثانه کمککننده هستند. [7] درمان [8] پروفيلاکسى بر عليه عود بيمارى پروفيلاکسى بر عليه عود بيمارى هماکنون سه روش درمانى در دسترس است: اينترفرون (IFN) β1b (بتاسرون)، IFN-β 1a (آوونکس) و کوپوليمر ۱ (کوپاکسون). هر يک از اين درمانها ميزان شعلهور شدن سالانه بيمار را تا حدود يک سوم تقليل مىدهند. INF-β 1a در به تأخير انداختن زمان شروع پيشرفت مداوم بيمارى از بقيه داروها قانعکنندهتر است. واکنش محل تزريق در مصرفکنندگان IFN-β1a و کوپوليمر ۱ شايع است. حدود ۱۵% مصرفکنندگان کوپوليمر ۱ فلاشينگ، گرفتگى سينه، تنگىنفس و طپش قلبگذرائى را تجربه مىکنند. حدود ۴۰% مصرفکنندگان IFN-β1b و ۲۵-۵% مصرفکنندگان IFN-β1a در طى ۱۲ ماه از شروع درمان داراى آنتىبادىهاى خنثىکننده مىشوند و بهنظر مىرسد ديگر فايدهاى از درمان نمىبرند. [8] درمان تعدیل کننده بیماری دراشکال عودکننده MS پروفيلاکسى بر عليه عود بيمارى الف ـ EFN- ß1b (پتاسرون): ۸ ميليون واحد بينالمللى (MIU) زير جلدى يک روز در ميان ب ـ IFN -ß1a(آوونکس): ۶MIN هفتهاى يک بار عضلانى ج ـ کوپوليمر ۱ (کوپاکسون): ۲۰mg روزى يک بار زيرجلدى ۲. عود حاد: متيل پردنيزولون - پردنيزون الف ـ در بيمار بسترى: متين پردنيزولون ۲۵۰mg مخلوط در ۲۵۰mL دکستروز ۵% در عرض ۲-۱ ساعت هر ۶ ساعت به مدت ۳ روز تجويز مىگردد. پس از آن پردنيزون خوراکى (۱mg/kg دوز منفرد صبحگاهي) در روزهاى ۱۷-۴، ۲۰mg در روز ۱۸ و ۱۰mg در روزهاى ۲۱ - ۱۹ داده مىشود. ب ـ در بيمار سرپائى: متين پردنيزولون ۱۰۰۰mg/d تزريق وريدى آهسته براى ۳ روز به دنبال آن پردنيزون خوراکى (۱mg/kg دوز منفرد صبحگاهي) در روزهاى ۱۷-۴، ۲۰mg در روز ۱۸ و ۱۰mg در روزهاى ۲۱-۱۹ تجويز مىگردد. [8] عود حاد مىتوان عود حادى که باعث اختلال عملکردى شده باشد را با دور کوتاهمدت متيلپردنيزولون MePDN) IV) و بهدنبال آن پردنيزون خوراکى (PDN) درمان کرد. اين رژيم سرعت بهبودى را افزايش مىدهد و ممکن است درجه بهبودى را اندکى بهتر کند. حملات اوليه بيمارى دميلينيزان - مثل نوريت اپتيک يا ميليت - را با روش مشابهى درمان مىکنند. در يک کارآزمائى کنترل شده کوچک، در تعدادى از بيماران مبتلا به حملات فولمينانت غير معمولى که به گلوکوکورتيکوئيدها پاسخ نمىدادند تعويض پلاسما مؤثر واقع شد. [8] پيشرفت مزمن پيشرفت مزمن در بيماران مبتلا به MS پيشرونده ثانويه که عود بيمارى آنها ادامه مىيابد درمان معقولانه تجويز يکى از اينترفرونها است. اخيراً داروى ايمونوساپرسور / ايمونومدولاتورى بهنام ميتوکسانترون (mg/m2 ۱۲ انفوزيون وريدى هر ۳ ماه) در ايالات متحده براى درمان MS پيشرونده ثانويه به تصويب رسيده است. سميت قلبى وابسته به دوز از عوارض مهم آن است. گاهى اوقات متوترکسات (۲۰-۵/۷ mg هفتهاى يکبار خوراکي) يا آزاتيوپرين (۳-۲ mg/kg/d خوراکي) تجويز مىشود که تأثير آن کم است. در بعضى مراکز براى جوانان مبتلا به اشکال شديد MS از پالستراپى با سيکلوفسفاميد استفاده مىشود. در بيمارانى با MS پيشرونده اوليه فقط درمان علامتى توصيه مىشود. [8] درمان علامتى درمان علامتى اسپاستيستى به باکلوفن (۸۰-۱۵ mg/d در دوزهاى منقسم)، ديازپام (۲mg روزى ۳-۲ بار) يا تيزانيدين (۸-۲ mg روزى ۳ بار) پاسخ مىدهد. ديساستزى ممکن است با کاربامازپين (۱۲۰-۱۰۰ mg/d در دوزهاى منقسم)، فنىتوئين (۳۰۰mg/d) يا آمىتريپتيلين (۲۲۰۰-۵۰ mg/d) بهبود يابد. درمان علائم مربوط به مثانه براساس پاتوفيزيولوژى زمينهاى است. هيپررفلکسى را با آنتىکولينرژيکهائى نظير اکسىبوتينين (۵mg روزى ۳-۲ بار)، هيپورفلکسى را با داروى کولينرژيک بتانکول ۳-۲ بار)، هيپورفلکسى را با داروى کولينرژيک بتانکول (۵۰-۱۰ mg روزى ۴-۳ بار) و ديسسينرژى را با آنتىکولينرژيکها و کاتتريزاسيون متناوب درمان مىکنند. استراتژی درمانی MS [7] سير بيمارى ۴ دسته کلى دارد: - MS راجعه - بهبويابنده: با وقوع حملات راجعه اختلالات عملکرد نورولوژيک مشخص مىشود که مىتواند بايا بدون بهبودى باشد. در بين حملات پيشرفتى در اختلالات نورولوژيک مشاهده نمىگردد. - MS پيشرونده ثانويه: در ابتدا با الگوى راجعه - بهبوديابنده عرضه مىگردد ولى بهتدريج پيشرونده مىشود. - MS پيشرونده اوليه: با پيشرفت تدريجى ناتوانى از شروع بيمارى مشخص مىشود. - MS پيشرونده - عودکننده: شکل نادرى از بيمارى که با سير پيشرونده اوليهاى شروع مىشود اما عودهائى از بيمارى روى آن سوار مىگردد. MS بيمارى مزمنى است. ۱۵ سال پس از تشخيص ۲۰% بيماران هيچ محدوديت عملکردى ندارند، ۷۰% آنها در انجام فعاليتهاى اصلى روزمره محدوديت يا ناتوانى دارند و ۷۵% آنها بيکار هستند. ۲ ۱ قبلى صفحه اول اپیدمیولوژی ام اس - sargol - 2012/11/11 اپیدمیولوژی ام اس تاريخ : سه شنبه پنجم مهر 1390 ام اس از لحاظ بالینی با نشانه ها علائم و وضعیت پیشرفت بیماری مشخص می شود. میزان بروز سالیانه ام اس در میان جمعیت های متفاوت از 1.5 تا 11 مورد در هر 100000 نفر متغیر می باشد و بیشتر بروز آن در بزرگسالان جوان است. بیماری از نظر بالینی با گرفتاری بخش های مختلف سیستم عصبی مرکزی در زمانهای متفاوت تعریف می شود به شرطی که سایر بیماریهای چند کانونی سیستم اعصاب مرکزی رد شوند. اولین نشانه ها معمولا قبل از سن 55 سالگی ظاهر می شوند و اوج بروز آن در سنین 20 تا 40 سالگی است.زنان دو برابر بیشتر از مردان مبتلا می شوند.مطالعات اپیدمیولوژیک نشان می دهند که با دور شدن از خط استوا شیوع بیماری بیشتر می شود و هیچ جمعیت پر خطری از نظر ابتلا به بیماری در بین مدار 40 درجه شمالی و 40 درجه جنوبی وجود ندارد. با مطالعه دو قلوها بروز خانوادگی گاهگاهی و ارتباط قوی بیماری با آنتی ژن های خاص HLA ( به ویژه HLA DR2)استعداد ژنتیک ابتلا به بیماری مطرح شده است. شواهد از این باور که بیماری منشا خود ایمن دارد پشتیبانی می کند. حملات مجزای میلین زدایی التهابی در این بیماری ممکن است با نشانه های بالینی همراه باشند که عود نامیده می شود.این حملات در اکثر موارد با درجاتی از بهبود دنبال می گردند که در اوایل بیماری بصورت یک روند تیپیک عود-فروکش دیده می شود.تشخیص بیماری بر نشانه های متناوب یا پیشرونده CNS همراه با شواهدی از وجود دو یا چند ضایعه در ماده سفید در یک بیمار با سن مناسب که فاقد توجیه دیگری مانند سکته های مکرر یا سیستمیک لوپوس اریتماتوس باشد استوار است. برگرفته از کتاب فیزیوتراپی در ام اس دکتر حسن شاکری-فاطمه کبیریان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ام اس وقتی سیستم عصبی بیمارمیشود - sargol - 2012/11/15 ام اس وقتي سيستم عصبي بيمار ميشود بيماري اماس به سبب شانس ابتلاي بالاي آن در جوانان، امروزه بسيار مورد توجه محافل علمي و پزشكي است و به خاطر شايع بودن و ناتوانياي كه براي بيماران ايجاد ميكند، كوشش در شناخته شدن درمان و بهبود كيفيت زندگي اين بيماران از اولويتهاي پزشكي قرار گرفته است. نام اصلي اين بيماري مولتيپل اسكلروزيس است كه دستگاه عصبي مركزي را درگير ميكند. در حالت عادي يك بافت محافظ رشتههاي عصبي را دربرميگيرد كه وجود اين بافت سبب ميگردد انتقال پيامهاي عصبي بخوبي انجام شود و حركات هماهنگ بدن صورت گيرد. در بيماري اماس بافت محافظ فيبرهاي عصبي آسيب ميبيند كه اين آسيب ممكن است به مقدار كم يا زياد باشد و عملكرد بافت عصبي دچار اختلال ميشود. اين بيماري در سنين 20 تا 40 سال خود را نشان ميدهد، از اين رو به بيماري جوانان شهرت دارد و در خانمها دو برابر آقايان رخ ميدهد. بيماري كه در هالهاي از ابهام قرار دارد اگرچه بيماري اماس يك بيماري خودايمن است، اما عليرغم مطالعات فراوان هنوز علت اصلي بيماري در هالهاي از ابهام قرار دارد. فرضيههاي بسياري در اين زمينه مطرح شده كه هيچكدام صددرصد توجيهكننده علت بيماري نيستند. از ميان نظرات بهترين فرضيه مطرح ميكند كه به علت عفونتهاي ويروسي سيستم دفاعي بدن عليه بافت محافظ رشتههاي عصبي وارد عمل شده و موجب تخريب اين بافت ميشود و علائم اماس بروز ميكند. اما در عين حال به نظر ميرسد عوامل متعددي در علت اين بيماري دخيل هستند، چرا كه افراد از گونهها و جمعيتهاي خاص استعداد بيشتري در ابتلا به اماس دارند. از طرفي بروز بيشتر اين بيماري در خانمها اثر تفاوتهاي هورموني را در اين بيماري مطرح ميكند. جالب است كه اين بيماري در طبقه اجتماعي اقتصادي بالا بيشتر ديده ميشود. روشهاي تشخيص براي مبتلايان به سبب درگيري قسمتهاي مختلف دستگاه عصبي اين بيماري خود را در فرمهاي متفاوت نشان ميدهد. برخي بيماران تنها چندين حمله اماس را در طول زندگي خود تجربه و باقي عمر با سير آهسته بيماري دست و پنجه نرم ميكنند، اما عدهاي نيز با سير پيشرفته بيماري همراه هستند. برخي علائم اين بيماري به صورت انقباضات عضلاني، گزگز، دوبيني، تاري ديد در يك چشم، اختلال تعادل، مشكلات مثانه و مشكلات حافظه و تمركز است. در اين بيماري بسته به شدت آسيب در بافت محافظ دورههاي بهبودي موقت يا كامل رخ ميدهد. اينكه واقعا چه اتفاقاتي در انتظار بيمار اماس است، تقريبا ممكن نيست. مبتلايان به اين بيماري مانند افراد طبيعي به ساير بيماريها مبتلا ميشوند و اين بيماران به سبب درگير بودن سيستم عصبي مركزي مشكلات روحي را نيز تجربه ميكنند. از آنجا كه علائم اين بيماري به صورت دورهاي است، قرار گرفتن اين بيماران در برخي شرايط علائم بيماري را شدت ميبخشد كه بايد از اين شرايط مانند استرس، خستگي و تب اجتناب كنند. يكي ديگر از شرايط بدتر شدن بيماري، قرار گرفتن در معرض گرما براي اين بيماران است. لذا بايد از قرار گرفتن در گرما يا سونا بپرهيزند. روش تشخيص قطعي براي اماس وجود ندارد و تنها بعد از بروز علائم عصبي ميتوان به اين بيماري شك كرد. گاهي تشخيص اين بيماري ماهها و شايد سالها به طول ميانجامد كه علت آن علائم متفاوتي است كه ايجاد ميكند. معمولا پس از يك معاينه عصبي كامل، از روشهاي تكميلي براي تشخيص استفاده ميشود. پتانسيلهاي القايي كه براي اندازهگيري ميزان انتقال پيامهاي عصبي در سيستم عصبي صورت ميگيرد، يكي از روشهاي تشخيصي است. از طرفي امآرآي و سيتياسكن ميتواند در تشخيص كمككننده باشد. كشيدن مايع مغزي نخاعي نيز در تشخيص استفاده ميشود. اماس و زندگي بيماران بسختي ابتلا به اماس را ميپذيرند و سير آهسته اين بيماري و علائم دورهاي آن بيمار را ناتوان خواهد ساخت. اين بيماران نياز به حمايت همهجانبه خانواده خواهند داشت تا بتوانند زندگي عادي خود را از سر گيرند. از آنجا كه استرس و خستگي موجب تشديد علائم بيماري ميشود، بايد شرايط شغلي و تحصيلي اين بيماران به دور از هيجان و اضطراب باشد. براي اين بيماران، حركات ورزشي منظم و سبك روزانه و ورزشهاي توانبخشي توصيه ميشود. شنا يكي از ورزشهايي است كه در اين بيماري توصيه ميشود، اما بايد از ورزشهاي سنگين پرهيز نمايند. از آنجا كه اين بيماران به يبوست مبتلا ميشوند، بايد ميزان فيبر و مايعات روزانه را در رژيم غذايي خود افزايش دهند و از رژيم غذايي كمچربي و استفاده از چربيهاي گياهي استفاده كنند. حساسيتهاي غذايي بيماري را تشديد ميبخشد، بنابراين بايد از ادويهها و شكلات كمتر استفاده كنند. سن درگيري بيماران بخصوص خانمها به گونهاي است كه سن باروري را در بر ميگيرد. مطالعات نشان دادهاند بارداري بر روند بيماري اماس تاثيري ندارد، اما امكان افزايش عود بيماري در 3 ماهه اول پس از زايمان گزارش شده است. مادراني كه از درمان اينترفرون استفاده ميكنند، قادر نخواهند بود به فرزند خود شير دهند. درمانهاي نوين براي يك بيماري ناشناخته متاسفانه هنوز درمان قطعي براي اماس شناخته نشده است. برخي از داروهاي مصرفي در اين بيماران مربوط به درمان علامتي علائم اين بيماري است. مثلا براي رفع انقباضات عضلاني، داروهاي مسكن استفاده ميشود. درمان ديگر استفاده از كورتونهاست كه شدت علائم بيماري را در مراحل اوليه كاهش ميدهد و به سبب داشتن عوارض جانبي، اين داروها بايد با احتياط مصرف شوند. پژوهشها تزريق ايمونوگلوبولين را در اين بيماران مفيد مطرح كردهاند، زيرا روند و عوارض بيماري را كاهش ميدهد. اما دسته مهم دارويي در اين بيماران، داروهاي اينترفرون هستند كه پروتئينهاي ساخته شده از روش بيوتكنولوژي بوده و موجب تقويت سيستم ايمني بدن ميشوند. اين دسته دارويي از عود بيماري جلوگيري ميكنند و به صورت عضلاني تزريق ميشوند و كساني از آن استفاده ميكنند كه بيش از يك حمله در سال دارند. اين دسته دارويي تنها از عوارض بعدي بيماري جلوگيري ميكنند، اما در بهبود ناتوانيهاي ايجاد شده قبلي تاثيري ندارند. 3 نوع اينترفرون براي درمان بيماري اماس ساخته شده كه خوشبختانه با تلاش پژوهشگران ايراني مشابه اين اينترفرونها در كشور در حال ساخت است و با اين خودكفايي علاوه بر كاهش هزينههاي اين بيماران، دسترسي آنها به دارو آسان ميشود. نوع ديگري از داروها به نام گلاتيامر استات نيز به عنوان جايگزين اينترفرونها استفاده ميشوند كه تزريق آنها زيرپوستي است و از عود بيماري جلوگيري ميكنند. پژوهشهاي جديد، استفاده از داروهاي ضدسرطاني چون سيكلوفسفامايد را در انواع اماسهاي پيشرونده مطرح كردهاند كه تحقيقات بر اثر اين داروها همچنان ادامه دارد. تعويض پلاسماي خون نيز در بيماراني كه به درمانهاي ديگر پاسخ نميدهند، در جلوگيري از عود اين بيماري استفاده ميشود منبع + نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم خرداد 1390 توسط دکتر علی بهشتی RE: ام اس چيست ؟ - sargol - 2012/11/30 ام اس (ms) MSMultiple Sclerosis یا MS یک بیماری پیش رونده و تخریب کننده سیستم اعصاب مرکزی است. متأسفانه امروزه گسترش زیادی داشته بخصوص در مناطق سردسیر مانند کانادا، کشورهای آمریکای شمالی، شمال اروپا و سایر نقاط دنیا و زنان بیشتر در معرض ابتلا به آن می باشند. بدن ما برای متابولیزم صحیح، تولید آنزیم ها، هورمون ها و عملکرد صحیح بخش های مختلف خود نیازمند ویتامین ها و مواد معدنی می باشد، کمبود یا ازدیاد هر یک از مواد معدنی و ویتامین ها می تواند بر متابولیزم بدن و در تولید آنزیم ها، هورمون ها و عملکرد بخش های مختلف بدن ایجاد اختلال نماید و سبب بروز انواع بیماری ها از چاقی و لاغری گرفته تا افسردگی، کم خونی، ریزش مو، دیابت و... شود. پزشکان علت بیماری ام اس را نمی دانند، بنا به تجربه ما ازدیاد جیوه و مس در بدن عوامل اصلی آن می باشند. در تمامی نمونه موهای فرستاده شده به لابراتوار ما از مبتلایان به ام اس، ازدیاد مس و جیوه مشهود بوده است. مس برای فرم دهی غلاف رشته های عصبی(پوشش رشته های عصبی) لازم می باشد، در بیماران ام اسی این پوشش بدرستی وجود ندارد و باعث ایجاد علائم بیماری می شود، وقتی میزان مس در بدن زیاد باشد شروع به تجمع به شکل غیر عادی می نماید، همچنین ازدیاد مس سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن می گردد و می تواند منجر به نوعی عفونت در سیستم اعصاب مرکزی شود. استرس: هر گونه استرس اعم از زندگی در شهرهای شلوغ، استرس عاطفی، اقتصادی و غیره سبب تضعیف غدد درون ریز و به هم خوردن سطح مواد معدنی می گردد. هرگاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد غدد آدرنالین(فوق کلیوی) به کمک بدن شتافته و با تولید هورمون های مختلف به بدن کمک می کند تا از حالت فشار و استرس خارج شود به همین دلیل ممکن است شما بارها هنگام استرس دردی در ناحیه کلیه ها احساس کرده باشید، این امر موجب مصرف مقدار زیادی عنصر روی و منیزیم توسط بدن می گردد، استمرار استرس موجب مصرف بیشتر و در نهایت تخلیه ذخایر روی، منیزیم و برخی دیگر از ویتامین ها و مواد معدنی در بدن می گردد. کاهش سطح عنصر روی سبب افزایش سطح مس در بدن می شود و مس شروع به تجمع در بافت های نرم بدن می نماید. ازدیاد برخی دیگر از فلزات مانند آهن و آلومینیوم و تجمع آن ها در مغز نیز می تواند بر ساختارهای ظریف مغز و قسمت های مختلف سیستم اعصاب مرکزی تأثیر گذار باشد. بیماران ام اسی حساسیت زیادی به گرما و خوردن مواد غذایی گلوتن دار مانند محصولات تولید شده از آرد گندم دارند. در مراحل پیشرفته، بیماران ام اسی دچار افسردگی شدید شده و قدرت راه رفتن خود را از دست می دهند. درمان MS: بنا به تجربه ما که با صدها مورد بیماران مبتلا به ام اس برخورد داشته ایم، چنانچه در مراحل اولیه، بیماران برنامه درمانی را با ما آغاز کنند، درمان به راحتی و سریعا انجام می شود و تقریباً تمامی بیماران به روال عادی زندگی بر می گردند، اما در مواردی که بیماری پیشرفت و تخریب زیادی داشته مثلاً آن هایی که بروی ویلچر نشسته و دیگر قدرت راه رفتن ندارند، درمان مشکل و گاهی ناممکن است، علت آن هم کاهش شدید انرژی و شادابی بدن است، در حقیقت برای بدن انرژیی باقی نمانده که آن را صرف درمان خود نماید و گاهی تخریب سیستم عصبی به قدری بوده که امکان باز یافت آن غیر ممکن است. در برنامه درمانی ما با آنالیز مو سطح مواد معدنی بدن اندازه گیری و با تنظیم آن ها متابولیزم بدن اصلاح می شود که باعث افزایش انرژی بدن می گردد و با استفاده از روش های طبیعی دفع مواد زائد مانند سونا درمانی، تقویت کبد و کلیه ها عناصر و مواد اضافی که سبب ایجاد اختلال در سیستم اعصاب مرکزی شده اند از بدن خارج می شوند و در پایان سلامتی و تندرستی واقعی برای شما به ارمغان می آید. توصیه های عمومی برای بیماران ام اسی: 1. برداشتن کلیه آمالگام های دندان(دندان های پر کرده نقره ای رنگ) 50% از ترکیب آن ها جیوه می باشد، در اسرع وقت نسبت به برداشتن آن ها اقدام نمایید. 2. اکثر بیماران ام اسی با کمبود ویتامین D مواجه هستند، مصرف روزانه IU 1000 ویتامین دی توصیه می شود. 3. 1500 میلی گرم ویتامین سی،10000 واحد ویتامین A و مصرف قرص سیر روزانه 6 عدد به بدن کمک شایانی در مقابله با انواع عفونت ها می نماید. 4. قطع مصرف محصولات تولید شده از آرد گندم و نخوردن مواد قندی، این مواد باعث ایجاد بی قراری در رودها و سایر بخش های بدن می شوند. 5. نوشیدن 3 لیتر آب مناسب در روز 6. دوری از هر گونه استرس و انجام روزانه مدیتیشن برای آرامش فکر و اعصاب. RE: ام اس چيست ؟ - paeazan - 2012/12/01 تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۱
از بیماری اماس چه میدانید! دربیماری ام اس،غشای پوشاننده اعصاب مرکزی به نام میلین، از بین می روددر نتیجه سیستم عصبی مرکزی که شامل مغز و نخاع است، دچار آسیب می شود. به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران بجنورد، میلین، غشای پوشاننده اعصاب است که مانند یک عایق از آنها محافظت می کندو از بین رفتن میلین باعث تخریب اطلاعات در سیستم عصبی مرکزی می شود و علائم MS بروز می کند. چه افرادی دچار MS می شوند؟ معمولا این بیماری در افراد 20 تا 50 ساله شایع است، اما در کودکان و افراد مسن نیز دیده می شود. زنان دو برابر مردان و زودتر از آنها به این بیماری مبتلا می شوند. علل بیماری MS چیست؟ دلیل این بیماری هنوز ناشناخته است. 20 سال پیش محققان دریافتند یک عامل خارجی مانند ویروس باعث تغییر عملکرد سیستم ایمنی بدن شده و این تغییر باعث می شود که سیستم ایمنی، میلین اعصاب را به عنوان یک مزاحم در نظر گرفته و به آن حمله کند. البته این نظریه هنوز به اثبات قطعی نرسیده است، ولی حمله سیستم ایمنی به بافت عصبی بر اساس شواهد درست است. این حمله به نام حمله خودایمنی خوانده می شود و در نتیجه MS، یک بیماری خودایمنی است. در اثر حمله سیتسم ایمنی بدن به بافت عصبی، التهاب رخ می دهد و میلین از بین می رود، در نتیجه پیام های عصبی در طول عصب تخریب شده کندتر حرکت می کنند. ممکن است بعد از حمله، برخی از میلین ها دوباره ترمیم شوند و برخی دیگر برای همیشه از بین بروند. با پیشرفت بیماری، بر تعداد اعصاب آسیبدیده افزوده می شود و فرد دچار اختلال بینایی، گفتاری، راه رفتن، نوشتن و حافظه می شود. MS یک بیماری ارثی است؟ گرچه هنوز این مسئله معلوم نیست، اما ژنتیک می تواند در این بیماری نقش داشته باشد. در خانواده هایی که فامیل درجه یک آنها دچار این بیماری باشد، شانس ابتلا به این بیماری زیاد است. در نتیجه برادر، خواهر، پدر و مادر و یا فرزند یک فرد مبتلا به ام اس، در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند عوامل محیطی نیز در ابتلای به این بیماری موثرند. ا نواع ام اس : ام اس عودکننده و فروکش کننده 2- ام اس پیشرونده اولیه 3- ام اس پیشرونده ثانویه 4- ام اس پیشرونده و عود کننده و فروکش کننده حدود 65 تا 80 درصد افراد مبتلا به ام اس، دچار این نوع می باشند. RE: ام اس چيست ؟ - paeazan - 2012/12/02 تاریخ انتشار خبر: ۱۲ آذر ۱۳۹۱
از بیماری «ام اس» چه می دانید؟ یک متخصص مغز و اعصاب گفت: علت مشخصی برای ام اس شناخته نشده است، اما تئوریهای مختلفی وجود دارد که ام اس یک بیماری خودایمنی است که در آن سیستم ایمنی بدن به علل ناشناخته به بافتهای خودی (میلین و سلولهای میلینساز) حمله میکند. دکتر فرهاد گلیپور در گفتوگو با ایسنا، در خصوص بیماری ام اس تصریح کرد: ام اس (مولتیپل اسکلروزیس) یک بیماری مزمن (درازمدت) و التهابی است که نواحی متعدد از سیستم عصبی مرکزی را گرفتار کرده و باعث سخت شدن بافت عصبی در ناحیه مبتلا شده و در نتیجه باعث اختلال در ارسال و دریافت پیامهای عصبی میشود. وی با بیان اینکه مغز مانند یک تابلو کلید برق عمل میکند و پیامهای الکتریکی را در طول اعصاب به قسمتهای مختلف بدن میفرستد، خاطرنشان کرد: این پیامها توسط رشتههای عصبی که توسط یک غلافی از چربی به نام میلین پوشیده شده منتقل میشوند و همه حرکتهای ما را کنترل میکنند. در بیماری MS، در ابتدا عمدتاً میلین تخریب میشود و به جای آن بافتی زخمی شکل که اغلب پلاک یا نواحی اسکلروز نامیده میشود، جایگزین میشود و انتقال پیامهای عصبی را مختل یا مسدود میکند و در نتیجه اعمال بدن، غیرقابل کنترل میشوند، چون پیامها به طور صحیح نمیرسند. این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان با اشاره به علت بیماری ام اس، افزود: هر چند که علت مشخصی برای ام اس شناخته نشده است، اما میتوان عوامل دخیل در ایجاد بیماری، وجود زمینه ارثی، عوامل محیطی و سیستم ایمنی دانست و این در حالی است که عوامل ژنتیکی در میزان استعداد ابتلا به بیماری نقش دارد. گلیپور ادامه داد: این بیماری به خودی خود ارثی نمیباشد بلکه استعداد ابتلا به بیماری، جنبه ژنتیکی دارد و اگر فرد مستعد از نظر ژنتیکی با عوامل محیطی خاص که تاکنون ناشناخته باقی مانده است، مواجه شود بیماری ام اس بروز میکند. وی افزود: هر چند که فرضیاتی در مورد نقش ویروسها به عنوان عامل بروز MS مطرح است، اما تاکنون ویروس خاصی به عنوان علت بیماری معرفی نشده است. امروزه معتقدند که احتمالاً مجموعهای از عوامل در بروز بیماری MS نقش دارند. این متخصص مغز و اعصاب، ابراز کرد: در بیماری MS، سیستم ایمنی، بیش از حد طبیعی فعال میشود و نوع خاصی از گلبولهای سفید خون را به سمت میلین اطراف رشتههای عصبی ارسال میکند. این سلولها میلین را همانند یک جسم بیگانه مورد تهاجم قرار میدهند. به طور کلی MS یک بیماری چند عاملی است و این عوامل باید در یک سیر و تعاقب خاص وجود داشته باشند تا بیماری ایجاد شود. گلیپور تأکید کرد: تا زمانی که علت MS مشخص نشود، احتمال پیدا کردن راه علاج قطعی غیرممکن است. البته این موضوع مانع از آن نمیشود که بیماران از استراتژیهای درمانی که به حفظ سطح عملکرد آنها کمک میکنند، استفاده نکنند و این اصلی است که مبنای کنترل و درمان علایم بیماری است که با زمان، تجربه و تحقیق پیشرفت کرده است. این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان با اشاره به علایم بیماری ام اس اظهار کرد: علایم این بیماری بسته به منطقه تخریب میلین در مغز و نخاع متفاوت هستند. علاوه بر این، علایم بیماری در بیماران مختلف متفاوت بوده و پیشبینی نوع علایم در یک بیمار بسیار مشکل است و عملکرد بسیاری از قسمتهای بدن ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. گلیپور عنوان کرد: تظاهرات بیماری به صورت علایم و نشانههای عصبی مختلفی که به علت درگیری نقاط مختلف سیستم عصبی مرکزی ایجاد شده، بروز میکند و غالباً با دورههای بهبودی و عود در زمانهای مختلف همراه هستند (انتشار در مکان و زمان) که ممکن است از شروع اولین علامت تا تشخیص قطعی، سالها طول بکشد و گاهی با برخی از بیماریهای دیگر و حتی بیماریهای عصبی و روانی نیز اشتباه شود. وی تصریح کرد: سیر بیماری MS نیز بسیار متغیر و غیرقابل پیشبینی بوده و از موارد بدون علامت تا انواع سریعاً پیشرونده دیده میشود (بر این اساس چند نوع از بیماری را میتوان مشخص نمود) و در شایعترین نوع بیماری، غالباً علایم در حملات اولیه به طور نسبتاً کامل بهبود مییابند، ولی در حملات بعدی، بهبودی اکثراً کامل نیست. این مقام مسئول متذکر شد: در صورت عدم درمان، علیرغم ماهیت بهبود یابنده، عود کننده بیماری، سیری تدریجاً پیشرونده داشته و دورههای بهبودی به مرور کمتر و ناقصتر میشود و به تدریج تعداد حملات بیماری بیشتر شده و علایم حاصل از آنها شدیدتر شده و در مراحل نهایی سبب زمینگیر شدن بیمار میشود. گلیپور با بیان اینکه به طور کلی علایم بیماری MS را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد، گفت: علایم اولیه این بیماری علایمی هستند که مستقیماً بر اثر از بین رفتن میلین در اعصاب خاصی ایجاد میشوند و این مهم مثل بروز تاری در دید است. وی با اشاره به علایم ثانویه، افزود: این مهم عوارضی هستند که بر اثر علایم اولیه ایجاد میشوند که مانند مشکل اولیه فلج یک اندام که میتواند منجر به بروز مشکل ثانویه لاغر شدن عضلات به علت عدم فعالیت شود. این متخصص مغز و اعصاب با اشاره به سومین علامت بیماری MS، ادامه داد: این علایم عوارض روحی، روانی و اجتماعی هستند که بر اثر علایم و مشکلات اولیه و ثانویه ایجاد میشوند و مثل بیماری که قادر به راه رفتن نباشد، ممکن است شغلش را از دست بدهد و در نتیجه دچار افسردگی شود. گلیپور با اشاره به برخی از علایم بیماران MS، یادآور شد: مشکلات چشمی از قبیل تاری دید، دو بینی و غیره که تاری دید در اثر التهاب عصب بینایی ایجاد میشود، یکی از علایم شایع در شروع بیماری است و به صورت یک چشمی همراه با درد در هنگام حرکت چشم و اختلال دید رنگی میتواند بروز کند. وی گفت: علایم حسی نیز به صورت بیحسی و گزگز شدن قسمتی از بدن که یکی دیگر از علایم شایع در شروع بیماری MS است و علایم حرکتی هم به صورت ضعف یا فلج قسمتی از بدن است. این استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان، خاطرنشان کرد: خستگی یا ضعف غیرمعمول، سرگیجه و عدم تعادل و لرزش بدن و هماهنگی ضعیف در انجام حرکات ظریف، سفت شدن یا گرفتگی عضلات و درد آنها، مشکلات ادراری و مدفوعی، مشکلات جنسی، مشکلات گفتاری، تغییرات خلقی خصوصاً افسردگی و اختلالات حافظه و تمرکز از دیگر علایم بیماری MS است. گلیپور با اشاره به درمان بیماری ام اس تصریح کرد: هدف اصلی درمان، توقف پیشرفت بیماری در زودترین زمان ممکن است و آنچه که مشخص شده این است که تخریب میلین و رشتههای عصبی و کوچک شدن و آتروفی سیستم عصبی، از ابتدای بیماری و شروع التهاب، حتی وقتی که بیماری علامتی ندارد، آغاز میشود و چنانچه جلوی این پدیده هر چه زودتر گرفته نشود ممکن است برای درمان بیماری زمان بحرانی و مهمی را از دست بدهیم. وی تأکید کرد: اگر چه در حال حاضر درمان قطعی برای بیماری MS وجود ندارد، اما تحقیقات دانشمندان باعث پیدا شدن داروها و درمانهایی شده است که موجب کند شدن سیر بیماری میشود و به بیمار کمک میکند. این مقام مسئول با اشاره به تشخیص بیماری MS متذکر شد: از آنجایی که بیماران مبتلا به MS میتوانند دارای درجات مختلفی از علایم و مشکلات جسمی، روحی و روانی باشند، پزشکان به این بیماری باید به صورت الگوهایی که ایجاد میکند، نگاه کنند و نباید با دیدن یک علامت خاص، تشخیص MS را برای بیمار بدهند. گلیپور اشاره کرد: در حال حاضر هیچ روشی برای تشخیص یا رد قطعی بیماری MS وجود ندارد و هیچ یک از تستهای موجود، صد در صد تشخیصی نیستند، بنابراین تشخیص بیماری بر اساس شرح حال، معاینه عصبی و بررسیهای آزمایشگاهی انجام میشود. وی با اشاره به بررسیهای آزمایشگاهی، افزود: ام آر آی میتواند پلاکها را نشان دهد و در نوار چشم (VEP)، نوار گوش (ABR) و نوار حسی (SSEP) مشخص کننده فعالیت الکتریکی مغز و راههای عصبی آن هستند. این متخصص مغز و اعصاب، ادامه داد: با بررسی مایع مغزی نخاعی (CSF) تستهای مختلفی را میتوان بر روی مایع مغزی نخاعی انجام داد. تکنیکهای جدید MRI و معیارهای تشخیصی جدید به متخصصان، این امکان را میدهد که MS را از سایر بیماریهایی که علایم مشابه دارند به راحتی جدا کنند. گلیپور یادآور شد: امروزه به علت پیشرفت روشهای تشخیصی، پزشک معالج از شانس بیشتری برای شروع درمان در مراحل اولیه بیماری برخوردار است و درمان زودرس باعث کاهش یا به تأخیر انداختن خطر بروز ضایعات عصبی برگشتناپذیر میشود و بدون وجود علایم بالینی واضح، حتی در حضور یافتههای آزمایشگاهی به نفع بیماری، تشخیص MS داده نمیشود. ام اس چیست - حکیم - 2012/12/04 -------------------------------------------------------------------------------- MS چيست؟ ام اس يعني: Multiple Sclerosis اين بيماري مختص اعصاب مركزي بوده ( مغز و نخاع ) و ايجاد لكه هاي سفيد يا پلاكهاي متعددي در مغز مي كند. پلاكها گوياي سفت شدگي غلافهاي سلولهاي (ميلين ها) عصبي مغز مي باشند, كه اين سفت يا سخت شدگي جلوگيري از انتشار جريان الكترو شيميايي رشته هاي عصبي و اختلال در حركات مي شود. در نتيجه فرماني كه از مغز صادر مي شود براحتي به اعضاء و ماهيچه ها نمي رسد و كار براحتي انجام نمي شود. مغز فرمانده, كل بدن بوده و در جايگاه رفيعي قرار دارد. شخص بايد دقيقا اين اندام مهم و حياتي را بشناسد و حداكثر مراقبت را از اين اندام مهم بنمايد. زيرا هر عضوي از بدن كار خاصي را انجام مي دهد و تغذيه خاصي را نيز دارد. مساله مهم و حياتي اين كه كليه اندامهاي انسان تحت نظارت و كنترل اين عضو مهم يعني مغز مي باشد و كوچكترين عصبيت ها و نگراني هاي بي مورد در اين عضو اثر مخربي داشته و كار كرد اين اندام را مختل خواهد كرد. درآينده د رمورد حساسيت ها, عصبيت ها و نگراني ها صحبت كرده و علت آن را بيان خواهم كرد. شما عزيزان با رعايت نكات بيان شده, از حساسيت و عصبي شدن و نگران بودن بلطف پروردگار ايمن خواهيد شد. تا اين عضو حاكم بر جهان تن و بدن سالم بماند و در واقع با اين روش از بسياري از بيماري ها پيشگيري مي شود. امروزه بر همگان روشن و مسجل است كه پيشگيري مهمتر از درمان بوده و هزينه اي در بر ندارد و اما عدم رعايت مسائل گفته شده انواع بيماريهاي جسمي خصوصا بيماري هاي اعصاب و روان را ايجاد خواهد نمود از جمله بيماري قرن حاضر يعني بيماري ( MS ) كه از نظر علم پزشكي روز (مدرن) ناشناختـــــــه باقي مانده و تاكنون درماني بر آن نيافته اند. در واقع اين نوع بيماري علائم و خصوصيات خاص خود را دارد از جمله: بيمار مبتلا به اين مرض نمي تواند براحتي حركت كند. اين بيماري مثل ساير بيماري ها داراي علائم باليني خاصي مي باشد كه شخص مبتلا به اين بيماري چنين علائمي را در خود مي بيند و آن را حس مي كند. بیماری ام اس تاچه حدخطرناک است؟ - sargol - 2013/01/02 بیماری «ام اس» تا چه حد خطرناک است؟ بیماری «ام اس» تا چه حد خطرناک است؟تصلب متعدد (تصلب منتشر) بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است که طی آن نواحی کوچک و پراکنده ای از بافت مغز و مغز تیره دچار استحاله می شوند. غلاف این تارها از بین می رود و توانایی انتقال تحریکات عصبی را از دست می دهد. این امر به ایجاد بافت پس از یک عفونت ویروسی مثلا فلج کودکان شباهت دارد، اما هیچ گونه شواهدی دال بر وجود عفونت یا هرگونه علت دیگر مشاهده نمی شود. نشانه های بیماری بر حسب موضع نواحی تصلب پدیدار می گردند و بنابراین می توانند با علامت های هرگونه اختلال دیگر در دستگاه اعصاب همانند باشند. تصلب متعدد، نوعی اختلال ادواری است. نشانه ها پدید می آیند و از میان می روند و در بین دوره های بروز بیماری، ممکن است بیمار تا چند ماه یا چند سال کاملا تندرست باشد. درنتیجه، انواع شیوه های درمان با ادعای آثار شگفت انگیز عرضه شده اند؛ لیکن در زمان حاضر، ارزش قطعی هیچ کدام از آنها اثبات نگشته است. تصلب متعدد (ام اس) که بیماری حاد و اغلب ناتوان کننده دستگاه عصبی مرکزی است، بیشتر اوقات افرادی را مبتلا می سازد که در سنین بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی به سر می برند. ویژگی بیماری یاد شده عبارت از تخریب تدریجی غلاف های میلین که رشته های عصبی را مجزا ساخته و به این ترتیب قدرت انتقال تکانه ها (امواج عصبی) را از اعصاب سلب می نمایند. اگرچه نشانه ها با توجه به جایگاه هایی که میلین هست، در مغز و نخاع نابود می گردند، ولی بسیاری از مردم دچار خستگی غیرعادی، دید ضعیف، جویده جویده حرف زدن، عدم تعادل و ناهماهنگی عضله ها، بروز اشکال در جویدن، لرزش و ناراحتی ها روده و مثانه و در موارد حاد به فلج دچار می شوند. ● تصلب متعدد (ام اس) و تغذیه برنامه های غذایی متفاوتی برای درمان این بیماری پیشنهاد شده است، لیکن به موجب اعلام نظر انجمن ملی تصلب متعدد (ام اس) هیچ دلیل علمی در دست نیست که احتمالا ثابت کند تغذیه عامل این بیماری است و یا برنامه غذایی در درمان آن نقش دارد. در عوض، انجمن مذکور همان توصیه های غذایی را که برای افراد سالم یادآوری شده است، تایید می کند. این راهنمایی ها مشتمل بر حجم فراوان کالری هایی هستند که از کربوهیدرات ها- عمدتا مواد غذایی نشاسته ای، میوه ها و سبزی ها، مقادیر متعادل پروتئین و مصرف معقول چربی ها و مواد قندی به دست می آیند. این برنامه غذایی که از الیاف گیاه زیاد و چربی اندک برخوردارست برای بیماران مبتلا به ام اس فایده دارد زیرا انرژی و مواد مغذی را برای حفظ و ترمیم بافت ها تامین می کند تا امکان مبارزه با عفونت ها و کاستن از خطر یبوست فراهم آید. برخی از پزشکان و نیز حامیان این دسته از بیماران، طرفدار رعایت برنامه غذایی «سوانک»- برگرفته از نام استادی هستند که در سال ۱۹۵۰ چنین برنامه ای را پیشنهاد کرد- طی این برنامه بسیاری از چربی های حیوانی حذف می شوند. برنامه یاد شده سالیان سال در مورد جمع کثیری از بیماران به اجرا درآمد و نتایج قطعی حاصل گردید. با وجودی که برنامه غذایی کم چربی (سوانک) خطرات چشمگیری دربرنداشته و به راستی برای افراد تندرست و ناتوان هم سودمند است، اما در جلوگیری از پیشرفت «ام اس» موثر نیست. سایر برنامه های غذایی که جهت مداوای این مرض پیشنهاد گردیده اند، خطرناک ترند چرا که ممکن است به تغذیه نامتعادل یا ناکافی بینجامند. از آن جمله می توان به غذاهای مایع و فشرده اشاره کرد که ممکن است به نارسایی پتاسیم، برنامه های تغذیه خام، اغذیه ای که جذب پکتین، فراکتوز و رژیم های عاری از گلوتن را محدود می سازند، منتهی شوند. اثربخشی هیچ یک از اینها به اثبات نرسیده است. ویتامین درمانی نیز صورت می گیرد، لیکن دلیلی در دست نیست که کمبود ویتامین، عامل «ام اس» باشد و بنابراین منطقی نیست که مصرف مقادیر زیادی ویتامین را مکمل برنامه غذایی سالم و متعادل ساخت. علاوه بر این، استفاده بی حد از ویتامین ها و مواد معدنی احتمالا تندرستی انسان را به مخاطره می افکند.به عنوان مثال امکان دارد مصرف زیاد ویتامین B۶ با بروز نشانه های مشابه «ام اس» همچون بی حسی و گرختی و مورمور شدن به اعصاب بدن آسیب وارد سازد. نقش عمده برنامه غذایی مزبور این است که به افراد در مهار علائمی چون خستگی، یبوست، عفونت های مجرای ادراری و مشکلات مربوط به جویدن و بلعیدن یاری کند. تعادل موجود بین برنامه غذایی سالم، ورزش و استراحت درک کاهش خستگی موثر است. غذا خوردن به دفعات، منتها به مقدار اندک هم در تامین منبع دائمی نیروی آدمی اثر دارد. صبحانه دارای اهمیت بسزایی است. صبحانه مقوی کم چربی، توان انسان را برای آغاز روز می افزاید. ● رهنمودهایی برای تغذیه راحت تر در دور و بر منطقه مسکونی خویش، سراغ مغازه ها یا فروشگاه های بزرگی را بگیرید که تحویل تلفنی اجناس را می پذیرند. موقعی که احساس پرتوانی می کنید، غذاها را به اندازه دو وعده بپزید؛ یکی را همان روز بخورید و دیگری را منجمد ساخته و برای وقتی نگه دارید که از شدت خستگی، قادر به پخت و پز نباشید. اگر دوستانتان خواستند به شما کمک کنند، از آنان بخواهید یک وعده غذای اضافی بپزند تا بتوانید درون فریزر بگذارید. به فکر تهیه وسایلی باشید که شما را در پختن و کشیدن غذا، کمتر خسته کند. به جای ریختن غذا از قابلمه به کاسه، ملاقه را به کار ببرید. از داروخانه محل خود، وسایلی را تهیه کنید که دسترسی و به چنگ آوردن اشیای مورد نیاز را برایتان آسان گرداند. ● عوارض درمانی حفظ تعادل بین وزن و قد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اضافه وزن احتمالا بر مشکلات تحرکی و خستگی افزوده و به دستگاه های تنفسی و گردش خون آسیب می رساند. پوست تحریک پذیر گشته، بر اثر چاقی، آسان تر لطمه می بیند و این حالت بیشتر در مورد افرادی صدق می کند که تحرک چندانی ندارند. لاغری کمتر از حد معمول نیز زیان بار و ناخوشایند است، زیرا چه بسا مقاومت در برابر عفونت را کاسته و خطر ابتلای فرد به زخم های حاصل از فشار و دیگر جراحات پوستی را بیفزاید. غالبا عفونت های مجرای ادراری برای گرفتاران به ام اس مشکل آفرین است، به ویژه زمانی که باید پیاپی لوله (سند)گذاری شوند. نوشیدن عصاره قره قات، خاصیت اسیدی ادرار را می افزاید و محیطی به وجود می آورد که ضد باکتری است. چنانچه مشکل بی اختیاری ادراری وجود داشته باشد، مبتلایان به بیماری ام اس ناچارند از نوشابه های کافئین دار مانند چای، قهوه و کولا بپرهیزند و از خوردن شکلات هم (به سبب داشتن کافئین) دوری گزینند.کافئین مخدر است و مثانه را تحریک می کند. مصرف اندک مایعات، باعث می گردد که یبوست افزایش یابد. آب فراوان، غذاهای سرشار از الیاف گیاهی از قبیل میوه ها و سبزی ها و فرآورده های سبوس دار باعث می گردد که روده ها نرم کار کنند. آب برگه آلو و غلات سبوس دار، صبحانه های خوبی هستند. پنیر، روده را قابض می کند و در ضمن سرشار از چربی اشباع شده است.برخی از افراد مبتلا به ام اس از حیث بی اختیاری روده، مشکلاتی دارند که ممکن است بر اثر رعایت برنامه غذایی بدتر هم بشوند. سعی کنید نوشیدنی های مشکوک از قبیل قهوه، الکل و غذاهای پرادویه را تا چند روز از برنامه غذایی خود حذف نمایید. آنگاه هر بار یکی از خوردنی ها و آشامیدنی ها را دوباره میل کنید تا ببینید آن ناراحتی برمی گردد یا نه؟ از آنجایی که نیکوتین، گذشته از تاثیرات سوء بر سلامتی انسان، روده را تحریک می کند، سیگار نکشیدن حائز اهمیت است. مشکلات ناشی از جویدن و بلع را می توان با ایجاد تغییراتی در تهیه غذا برطرف ساخت به شرطی که از هرم غذایی تبعیت شود. به عنوان مثال شیربستنی، ماست، پوره میوه و سبزی، سوپ غلیظ و پس غذا را جایگزین غذاهای سفت یا خشک کنید. در عوض سالاد، اسفناج ریزریزشده بخورید یا به جای سیب یا گلابی تازه، میوه خردشده یا پخته میل کنید. به منظور دست یافتن به بافت مقبول، یک دستگاه مخلوط کن یا وسیله فرآوری را به کار گیرید و خوردنی های مزبور را به مقدار کم، اما به دفعات بخورید. در حالتی که بیماری پیشرفت کند ممکن است از یک آسیب شناس گفتاری خواسته شود که توصیه هایی پیرامون شیوه نهادن غذا در دهان یا تغییر الگوی تنفسی به عمل آورد تا مشکلات ناشی از بلع مرتفع گردد. ▪ این مواد را زیاد بخورید ـ مواد غذایی و خوراک های سرشار از الیاف گیاهی جهت جلوگیری از یبوست. ـ عصاره بداغ (قره قات) برای از بین بردن آماس مثانه. ـ مواد غذایی له شده برای آسان بلعیدن. ▪ این مواد را کم بخورید ـ کافئین برای دوری جستن از تحریک مثانه. ـ از مصرف این مواد بپرهیزید ـ مواد غذایی که باعث خفگی می شوند. ترجمه و تدوین: ا. امیر دیوانی منبع:ویسنا |