وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
دو مبتلا به ام‌اس با یکدیگرازدواج نکنند ؟ - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: دو مبتلا به ام‌اس با یکدیگرازدواج نکنند ؟ (/Thread-%D8%AF%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%DA%A9%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%86%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF-%D8%9F)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24


ازدواج - مریم... - 2015/06/07

سلام. ازدواج برای بیماران ام اس دغدغه و دلواپسی هست .
باید اعتماد به نفس داشته باشید، من روزی که همسرم ازم خواستگاری کرد. بلا فاصله بیماریم رو گفتم و بیان کردم شاید یک چیزی (ام اس) اضافه داشته باشم ولی کم ندارم. دقیقا هم همینطوره با توجه که بیمارای ام اس از لحاظ ظاهر و تحصیلات و شغل و خیلی چیزهای دیگه هیچ کمبودی ندارند و بیماری کمبودی از سمت شما نیست.هیچ کس از فردا خودش خبر نداره یه همسرم گفتم شاید الان سالم باشم و چند سال دیگه روی ویلچر ،بدترین حالت رو گفتم و بعد هم گفتم شما هم همین طور الان سالمید شاید از خیابان رد شید تصادف کنید و ویلچری بشید.
بهترین کار رو همسرم انجام داد گفت باید فکر کنه و با چند تا پزشک و پزشک خودم مشورت کرد و شرایط من رو پذیرفت البته این مرحله اول هست چون باز پای مخالفت خانواده باز می شه و ......
ما ازدواج کردیم و بعد از ۷ ماه همسرم بیمار شد و متوجه شدیم ام اس داره،الان ما زوج ام اسی هستیم که قبلا نبودیم و ۸ سال از ازدواجمون می گذره و خدا رد شکر خوبیم،اوایل که فهمیدم ام اس داره خیلی گریه می کردم ولی بعد با این نتیجه رسیدم تو هر کار خدا حکمتی نهفته هست
پس می بینید که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست،قثط روحیه و طرز فکر شما هست که ایندتون رو می سازه

در رابطه با سوال دوستمون قرار نیست که فرد ام اسی زندگی عادی نداشته باشه
من ۱۲ سال بیمارم ازدواج کردم سر کار میرم ، مثل همه زندگی میکنم و همکاران من حتی نمیدونن
حالا گاهی بیماری برای همه هست.
به نظر من چیزهای خیلی مهمتر وجود داره مثل بیماری روحی که اکثر ماها دچاریم مثل تهمت و بدگویی و ........ خیلی بدیهای درونی

درون پاک داشتن مهمتر از جسم سالم داشتن نیست عزیزم
در هر صورت من به نظر شما احترام می دارم شما باید ببینید گنجایش کنار اومدن دارید یا نه
ولی اگه تردید دارید نه ازدواج نکنید


RE: ازدواج - tinookhe - 2015/06/07

ازدواج بایه فردام اسی کلا مسعله پیچیده ایی هستش
نمیشه بافردی که علاقمندنیس ودرک نداره زیریک سقف رفتangry2توانایی مالی طرف هم شرط اوله


RE: ازدواج - همراز - 2015/06/07

(2015/06/07, 12:47 PM)مریم... نوشته است: سلام. ازدواج برای بیماران ام اس دغدغه و دلواپسی هست .
باید اعتماد به نفس داشته باشید، من روزی که همسرم ازم خواستگاری کرد. بلا فاصله بیماریم رو گفتم و بیان کردم شاید یک چیزی (ام اس) اضافه داشته باشم ولی کم ندارم. دقیقا هم همینطوره با توجه که بیمارای ام اس از لحاظ ظاهر و تحصیلات و شغل و خیلی چیزهای دیگه هیچ کمبودی ندارند و بیماری کمبودی از سمت شما نیست.هیچ کس از فردا خودش خبر نداره یه همسرم گفتم شاید الان سالم باشم و چند سال دیگه روی ویلچر ،بدترین حالت رو گفتم و بعد هم گفتم شما هم همین طور الان سالمید شاید از خیابان رد شید تصادف کنید و ویلچری بشید.
بهترین کار رو همسرم انجام داد گفت باید فکر کنه و با چند تا پزشک و پزشک خودم مشورت کرد و شرایط من رو پذیرفت البته این مرحله اول هست چون باز پای مخالفت خانواده باز می شه و ......
ما ازدواج کردیم و بعد از ۷ ماه همسرم بیمار شد و متوجه شدیم ام اس داره،الان ما زوج ام اسی هستیم که قبلا نبودیم و ۸ سال از ازدواجمون می گذره و خدا رد شکر خوبیم،اوایل که فهمیدم ام اس داره خیلی گریه می کردم ولی بعد با این نتیجه رسیدم تو هر کار خدا حکمتی نهفته هست
پس می بینید که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست،قثط روحیه و طرز فکر شما هست که ایندتون رو می سازه

در رابطه با سوال دوستمون قرار نیست که فرد ام اسی زندگی عادی نداشته باشه
من ۱۲ سال بیمارم ازدواج کردم سر کار میرم ، مثل همه زندگی میکنم و همکاران من حتی نمیدونن
حالا گاهی بیماری برای همه هست.
به نظر من چیزهای خیلی مهمتر وجود داره مثل بیماری روحی که اکثر ماها دچاریم مثل تهمت و بدگویی و ........ خیلی بدیهای درونی

درون پاک داشتن مهمتر از جسم سالم داشتن نیست عزیزم
در هر صورت من به نظر شما احترام می دارم شما باید ببینید گنجایش کنار اومدن دارید یا نه
ولی اگه تردید دارید نه ازدواج نکنید
مریم خانم سلام...
مرسی از اینکه اومدید و از خودتون و زندگیتون گفتید...
در صورتیکه براتون مقدور بود از مشکلات زندگیتون. ..و اینکه آیا فرزندی دارید یا خیر هم برای ما بگید....
البته من میدونم ولی این سوال گاها برای دوستان پیش آمده بود و در پیام خصوصی از من پرسیده بودند...
دوستان اگر کسی میتونه این پاسخ ها رو به تایپیک 2 ام اسی با هم ازدواج نکنند ببره تا ادامه بحث قبل بشه...
متشکرم...


RE: ازدواج - مریم... - 2015/06/08

ممنونم همراز عزیز
من که هر چی گشتم مطلب (2 ام اسی با هم ازدواج نکنند) رو پیدا نکردم
من سال ۸۶ ازدواج کردم و فرزندی ندارم
با توجه به اینکه حالا هر دو ام اس داریم و مشورت با چند تا دکتر و خواندن یه سری مطالب در اینترنت، تصمیم گرفتیم بچه نداشته باشیم.
مهمترین علت: احتمال وراثت ۱۰ الی ۱۵ درصدی به فرزند چون هر دو مبتلا هستیم.
دوم که نظر شخصی خودم و همسرم هست :با توجه به این که دوران بارداری ۶الی ۷ درصد از حملات کم می شه ولی بعد از زایمان ۴۷ الی .... افزایش پیدا میکنه و
قرزند رو ماههای اول اطرافیان باید نگهداری کنند، و به علات ناتوانایی در نگهداری فرزند مادر دچار افسردگی میشه، که برای بیمار اصلا خوب نیست.
من ترجیح دادم سالمتر و بدون استرس باشم تا این که فرزندی داشته باشم.چون بچه مسئولیت ،استرس نگرانی و خیلی چیزهای دیگه داره و با توجه به اخلاق حساس خودم که از مردن ماهی عید تو خونه به هم میریزم و معمولا زودتر تو حوض پارک میندازم تا مردنش رو نبینم.
چه برسه به بیماری و ... فرزند خودم.
احتمال ۱ درصد اگر فردا فرزندم ام اس بگیره هیچ وقت خودم رو نخواهم بخشید چون اون برای تو این دنیا اومدن انتخابی نداشته.
دکتری حرف قشنگی بهم زد گفت: اگر زندگی شخصیت خوب هست و مشکلی نداری بچه نیار ،ما هم دیدیم خداروشکر مشکلی نداریم .
مگه همه باید ازدواج کنند یا اگه ازدواج کردند باید بچه داشته باشند.مهم اینه که از اون چیزی که دارید راضی باشید و از داده های که خدا بهتون داده شاکر باشید حتی ام اس


RE: ازدواج - niloofary - 2015/06/08

مریم عزیزم امیدوارم همیشه همه جا سلامت باشی در کنار همسرت
الان زوجها معمولا یا بچه نمیخوان یا اصلا نمیتونن بچه دار بشن
اصلا تو این شرایط جامعه تو این فرهنگ و اقتصاد و آلودگی هوا و بحران مملکت، بچه این وسط چی میشه
ما چه گلی به سر پدر مادرمون زدیم
بحث بچه بنظر من اصلا پیچیده نیست
تو این شرایط بچه آوردن خودخواهی محضه
برای همه منظورمه نه برای اشخاص خاص و بیمار


RE: ازدواج - Exhautless - 2015/06/08

ما توقدم اولش یعنی ازدواج موندیم حالا بچه پیش کش,
ما چه گلی به سرپدرو مادرمون زدیم!!!؟
به نظر من بهتره ببینیم که چه گلی میتونیم به سر بچه هامون بزنیم,
البته بدون قصد جسارت فقط نظر شخصیموگفتم


RE: ازدواج - nazaninamiri70 - 2015/06/08

از نظر منم نظر بچه دار نشدن اشتباهه!
بچه به زندگی روح میده
حالا بشینی فکر کنی آیا ام اس میگیره یا نه؟؟
اصلا درست نیست...
الان علم پیشرفت کرده، اگه اینجوری بخوای فک کنی زمان قدیم نباید بچه دار میشدن، مادربزرگ من 3 تا بچه از دست داده بود!!! و بعدش باز بچه دار شده بود
ولی الان همه چی فرق کرده


RE: ازدواج - niloofary - 2015/06/08

نازنین جان من با نظرت مخالفم
بنظرم باید فکر کرد
باید به آینده اون بچه فکرکرد
نباید به خودت فکرکنی
این چیز ساده ای نیست
تو میخوای یه انسان بوجود بیاری باید از همه لحاظ همه جانبه همه مسایل رو در نظر بگیری که بعدا پشیمون نشی
خیلی مهمه که وقتی بچه ات داره بزرگ میشه شرایطش چیه از همه لحاظ
اینکه تو داری خوشحالی و ناراحتیش رو میبینی و با تمام وجود حسش میکنی
پس باید مراقب بود


RE: دو مبتلا به ام‌اس با یکدیگرازدواج نکنند ؟ - رضا ا - 2015/06/08

سلام دوستان چرا اینقدر به آینده بد بین هستید من خانومم ام اس داره و قبل از ازدواج هم داشت و ما باهم ازدواج کردیم و الان یه دختر 3 ساله و بازهم الان خانومم الان بارداره به این فکر کنید که روزی داروی ام اس پیدا بشه و شما افسوس روزهای قدیم رو بخورید .بیمار ام اسی حق زندگی رو داره این حق رو از خودتون نگیرید


RE: دو مبتلا به ام‌اس با یکدیگرازدواج نکنند ؟ - مریم... - 2015/06/08

ممنون نیلوفرجان و دوستان
نازنین جان من هم با بچه موافقم ولی نه من و همسرم که هر دو ام اسی هستیم و احتمال وراثت۱۵ ٪
مظمئنا اگر همسرم ام اس نداشت تا الان بچه داشتیم.
نمیدونم متاهل هستید یا نه ولی من همین الان کار بیرون و منزل هیچ انرژی برام باقی نمیزاره
آرزو جان برای بچه از پرورشگاه خیلی فکر کردم دیدم بچه آوردنش رو که خودمون می تونیم بیاریم مهم نگهداری بعدش هست.
البته من هم مثل شما به این قضیه خیلی فکر کردم ولی بعد منصرف شدم.
چه بچه خودت چه دیگری استرس و مسئولیت داره.