(2011/10/25, 09:21 PM)رها ایرانی نوشته است: سلام سوزش تو زانو و ساق پا همن برق گرفتگی؟ من زانو و ساق پام یدفعه می سوزه در حدی که اتنگار کبریبت کشیدن اما این حالت با خم کردن سر صورت نمی گیره.بچه ها من اان حدود 2 ماه هست که خیلی زود دست و پام خواب میره و حالت یه جور گرمای خاص از پام شروع می شه و گاهی حرکت می کنه و دستمم رو می گیره و این شامل یه طر خاص نیست مثلا 3روز بعد یه طرف بدنم و این حس مبهم می گیره اساس سوزن سوزن شدنم بدنم داره ام ار ای مغز دادم سالم بوده دکترم می گع مربوط به اعصاب بهم دیازپام داده بهترم ام این حس مبهم هنوز میاد اما برای مثال عصر شروع می شه و فردا صبح که از خواب بیدار می شم خوب هست می تونه علایم ام اس باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

(2011/07/01, 11:03 AM)yas نوشته است: میدونید بچه ها برای منم یه سوال خیلی بزرگ هست ولی خب میگم همه تشخیص دادن ام اس دارم پس حتما دارم

نه تاری دارم نه مشکلات بلعی راه رفتنی تکلمی ادراری و ............... هیچی و هیچی یعنی وقتی من میرم یه دکتر دیگه بجز دکترم میگه خب علایمت چیه میگم هیچی

دکتر هم پا میشه با چکش میاد سراغم و میگه خب شکر خدا
بعد ام ار ای اولی که میبینه میگه خب ام اسه


نمیدونم والله خودمم شک دارم میدونید این کلمه ام اس همه جا شنیده میشه مثلا یه بار یه همسایه قدیمی اومده بود خونمون و کمن با کلی ذوق و شادی پیشش نشسته بودم یهو گفتم انورا چه خبر خوبه خوش میگذره با کسی هم اشنا شدید گفت اره خوبه همسایمون ام اس داره زمین گیره من بعضی اوقات میرم پیشش کاراشو میکنم دیگه هیچی نگفتم ناراحت شدم رفتم یه ابی زدم بصورتم و اومدم نشستم باز ولی با یه مکث طولانی

یا یه بار اقوام دورمون اومده بود خونمون یکیشون گفت راستی فلانیم ام اس گرفته ولی خب هر کی ام اس بگیره که خوب نمیشه باید تا اخر عمرش از این امپولا بزنه و اگه امپولا نباشه میمیره خیلی ناراحت شدم گفتم برم یه میوه ای چیزی بیارم و فلنگ رو بستم و بغض گلوم رو فشار میداد نمیتونستم برم بشینم ولی هر دو دقیقه میگفتن دختر خانمتون کجا رفت مجبور شدم بیاد دوباره حرفاونو گوش بدم

خدا رو شکر کسی نمیدونه من ام اس دارم وگرنه معلوم نبود چیها پشتم میگن شایدم خیلیا بدونن ما تو خونه نشستیم از دنیا بی خبر

ولی اینو میخوام بگم اگه هیچ علایمی نداشته باشم ولی خیلی حساس شدم خیلی بدبختی هر جا میشینم هر جا میرم صحبت این ام اسه خدایای من چهخ گناهی کردم چرا باید اینهمه حرف بشنوم چرا ؟

---

و خیلیهای دیگه

خاطرات بدی که داشتم یا اینکه حرفای بدی که شنیدم و این ناراحت شدنم رو سببش ام اس میدونم یعنی از روی این میفهمم که ام اس دارم

چه میشه کرد ما که قید ازدواج رو زدیم بهرحال بذار هر کی میخواد بگه ولی خدایا کمکم کن بعد 6 سال یه راه چاره ای پیدا کنم در دهن مردم رو ببندم حداقل کاری پیدا بشه بخدا مردم بس که این درو اون در زدم خودت شاهدی کمک کن کمکم کن من تو رو دارم همین و بس

(2011/10/17, 06:26 PM)مردي از جنس بلور نوشته است: سلام دوستان خوبم
خيلي زود مي رم سر اصل موضوع
من 25 سالمه . حدود 5 ساله در پاهام احساس شل بودن رو دارم .
.نوك انگشت شصت پاي چپم هم كاملا بي حس هست . توي اين پنج ساله كه احساس شل بودن در پاهام رو دارم اين شل بودن يه مقدار كمي بيش تر شده و البته يه مقدار هم كم حافظه شده ام . راستش من شنيدم كه علائم ام اس به صورت حمله اي هست ولي من هيچ حمله اي رو احساس نكردم . ايا ممكنه حمله رخ داده باشه و من متوجه نشده باشم؟
ميگن كه علايم ام اس عود مي يابند وسپس فروكش مي كنند در صورتي كه من هيچ عود و فروكشي رو تجربه نكردم
ايا چقدر احتمال داره كه من مبتلا به ام اس باشم؟

(2011/10/29, 12:30 PM)flower_349 نوشته است: با سلام
من دختری 25 ساله هستم.
اسفند ماه دچار نوریت اپتیک شدم و در بیمارستان تحت درمان با کورتون قرار گرفتم. در MRI سه ماه بعد گفته شد معیارهای ms را پر نمیکنم و باید 6 ماه بعد دوباره عکس بگیرم. الان که هنوز 2 ماه به موعد عکس بعدی مانده یک هفته است علائم نگران کننده ای دارم. مثلا بعد دوچرخه سواری پایم سنگین شد و یا دستم را که بالا میاورم زود خسته میشود.گردنم درد میکند و موقع نوشتن یک حس نامطلوبی در دستم دارم
ایا اینها یعنی ms دارم؟ خیلی میترسم