گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7) +--- موضوع: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی (/Thread-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C) |
گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/24 در دیدار شهریور ام اس سنتر شرکت زهراوی لطف کرد و پیشنهاد سفر 5 نفر از اعضا رو به تبریز داد که با تصمیم تیم مدیریتی قرار شد این 5 نفر به قید قرعه انتخاب بشن . 5 نفر انتخاب شدند و زهراوی یکی از مدیران سایت رو هم دعوت کرد . بماند که اون 5 نفر چی شدن و چگونه جا به جا شد و دوستان کنسل کردند و ... قرار شد مهسا ، حورا ، مژده و حمید روز پنجشنبه 27 مهرماه عازم سفر بشوند سعی میکنیم گزارش رو خلاصه و مفید بنویسیم چون اتفاقات زیادی افتاد و اگر بخوایم همه رو بنویسیم احتمالا 2 تاپیک بشه و مورد بعدی اینکه این گزارش توسط همه افراد تکمیل شده و فقط ثبت اون توسط حمید بوده است . تا روز سفر تمام هماهنگی ها و صحبت ها و ریز برنامه ها از طریق خانم دکتر اسدی به حمید منتقل میشد و حمید هم به بچه ها انتقال میداد. همه چی برنامه ریزی شده بود و کل تبریز آماده بودن که ما بریم . پنجشنبه ساعت 4:30 صبح همه فرودگاه بودیم . دکتر اسدی و مهندس علی مددنژاد هم به جمعمون اضافه شدن تا تیم 4 نفرمون تبدیل به 6 نفر بشه . پرواز با نیم ساعت تاخیر یعنی ساعت 6:30 انجام شد و اصلا هیجان انگیز نبود !! خلبان خیلی مقرراتی بود ! نه ویراژی ! نه دور در جایی ! نه سقوطی ! هیچی ندیدیم و حدود ساعت 7:20 رسیدیم تبریز . راهی هتل شدیم و طبق گفته خانم دکتر قرار شد ساعت 9 بریم تو اتاقامون یه استراحت کوتاهی داشته باشیم و ساعت 9 تو لابی باشیم و اماده واسه رفتن به کارخونه زهراوی طبق برنامه راهی کارخونه شدیم . کارخونه بزرگ بود و نیم ساعتی با هتلمون فاصله داشت . گل کاری های قشنگیم در محوطه کارخونه دیده میشد که هوس کردیم یه بار واسه پیک نیک بریم اونجا استقال گرمی ازمون شد و راهی اتاق کنفرانس مجتمع شدیم . متاسفانه اسامی حضار رو به خاطر ندارم ، به جز آقای دکتر کیافر که مدیر تحقیقاتی کارخانه بودند. به تماشای فیلم تهیه شده که از احداث تا توضیح محصولات شامل میشد نشستیم . شرکت داروسازی زهراوی در سال ۱۳۶۵ بنیانگذاری گردید و در سال ۱۳۷۰ مورد بهره برداری قرار گرفت این کارخانه مجهز به خطوط تولید انواع کپسول نرم- قرص - کپسول و آمپول است و هم اکنون بیش از ۵۰ محصول با اشکال دارویی مختلف توسط این شرکت به بازار عرضه شده است. تولیدات شرکت داروسازی زهراوی کاملا با اصول GMP و استانداردهایISO مطابقت دارد کوپامر® (®Copamer ) نام تجاری داروی گلاتیرامراستات (Glatiramer acetate ) است که در کارخانه داروسازی زهراوی تولید می شود. این دارو یک پروتئین مصنوعی است که از اتصال چهار اسید آمینه طبیعی به یکدیگرساخته شده است. گلاتیرامر به دلیل شباهت ساختمانی به پروتئین میلین ، موجب می شود که سیستم ایمنی به جای تهاجم به میلین این دارو را هدف قرار دهد. علاوه بر این گلاتیرامر موجب تحریک و تمایز نوع خاصی از سلولهای ایمنی می شود که این امر سیستم ایمنی را از حالت تهاجم به سیستم عصبی خودی به طرف مبارزه بر علیه بیماری سوق می دهد. دکتر کیافر شروع به توضیحاتی مربوط به داروی گلاتیرامراستات کردند و نکاتی که خیلی وارد تخصص نمیشد و زیاد هم از سطح سواد ما دور نبود رو ذکر کردند مثل : داروهای اینترفرون از تکنولوژی ، بیوتکنولوژی بهره میبرند که امکان وجود ناخالصی و باکتری و باقایای سلول میزبان در آن ها وجود داره ( که احتمالا عوارض بعد از تزریق از این مورد نشات میگیرند ) و برخلاف اینترفرون ها ، کوپامر از تکنولوژی سینتتیک استفاده میکنه که مشکلات بالا رو نداره . همچنین اینترفرون ها درشت ملکول هستند ولی کوپامر از 4 تا آمینو اسید تشکیل شده . و یه سری توضیحاتی که در سایت هم وجود داره مثل : به تازگی کوپامر بیمه شده و اگر اشتباه نکنم با مبلغ 105.000 تومان در دسترس هست . همین طور ، کسانی که با اینترفرون ها مشکل دارند از نظر عوارض میتونند از کوپامر استفاده کنند که بدون عوارض هست . تزریق دارو به صورت هر شب هست و مانند سایر داروها باید در ابتدا از دوز کم شروع به تزریق کرد و به تدریج به 1 سی سی رسید که توضيحات بيشتر توي سايت هست از دکتر چند تا سوال هم پرسیدیم : تفاوت کوپامر با کوپاکسون چقدر هست ؟ مقایسه دارو شامل چند مرحله هست که در هر مرحله کوپامر با نمونه اسرائیلی خود برابر هست . در بعضی مراحل فورمولاسیون کوپاکسون به سازمان هایی چون fda تحویل داده شده و در دسترس تمام کشور ها هست و در بعضی مراحل هیچ مستنداتی وجود نداره که با آزمایشات فومولاسیون بدست میاد تحریم ها چقدر جلوی روند کار رو گرفته ؟ خوشبختانه ما مواد اولیمون و همچنین دستگاه ها رو تهیه کردیم و تحریم ها تاثیر بخصوصی در روند تولید دارو نداشتند تاییدیه دارو کجا انجام میشه ؟ تمام دستگاه های تست و آزمایش دارو رو داریم و توسط خودمون انجام میشه درصد خطای تولید دارو چقدر است ؟ زیر 5% بعد از صحبت هامون راهی بازدید از مراحل تولید داروها شدیم که دکتر شایان فر هم که در خط تولید حضور داشت به استقبالمون اومدند و با توضیحات کاملی که دادند ما رو از جزئیات تولید باخبر کردند . از این مرحله به بعد باید کمی از آلودگی ها به دور میشدیم به خاطر همین از پاپوش ، کلاه و روپوش و از دستگاه مخصوصی که اونجا وجود داشت برای ضد عفونی کردن دستامون استفاده کردیم . تصویر زیر محلی بود که مواد اولیه استریلیزه میشد و طبق گفته دکتر شایان فر درجه استریلیزه شدن بیش از حد استاندارد هست که حتی در مراحل اولیه هم دارو با وسواس ویژه تولید میشه از خط تولید داروی Cellcept که یکی دیگر از افتخارات داروسازی زهراوی هست هم دیدن کردیم . این دارو مخصوص بیماران پیوند کلیوی هست و به تاییدیه شرکت roche هم رسیده و اسم اون روی محصول درج میشه راهی خط تولید داروی کوپامر شدیم که متوجه شدیم وسط تولید هست و شرایط بسیار ویژه ای از نظر استریلیزه بودن محیط حاکم هست و نمیتونیم وارد محیط بشیم که از پشت شیشه به قسمتی از خط تولید آشنا شدیم و دکتر شایان فر درخواست یک از سرنگ های پر نشده رو کردند که از درون بخش به دستمون رسوندند و دکتر فرمودند که : اول سرنگ های آماده برای استرلیزه شدن وارد دستگاه میشن ، سپس داروی کوپامر وارد سرنگ میشه مرحله بعد درپوش انتهایی سرنگ اضافه میشه و مرحله آخر هم قسمت فشاری سرنگ که یه صورت پیچاندن به سرنگ اضافه میشه توسط دستگاه ها انجام میشه از مقنعه دکتر اسدی هم ممنونیم که کمک شایانی در نشان دادن سر سوزن انجام داد بعد از این مرحله وارد بخش بسته بندی کوپامر شدیم که تمام مراحل توسط دستگاه انجام میشد . بدین ترتیب که قسمت پلاستیکیه بسته درون دستگاه قرار میگرفت ، بعد از اون سرنگ در داخل اون گذاشته میشد و در مرحله آخر کاغذی که حاوی مشخصات داروی بود روی اون نصب میشد و وارد کارتون های دارو که گنجایش 28 سرنگ آماده تزریق رو داراست ، میشد . درجه هوای محیط هم با چند سپیلتی که اونجا وجود داشت تنظیم میشد و در زمان بسته بندی درجه بین 2 تا 8 تنظیم میشد یکی دیگه از قسمت هایی که دیدیم ، دستگاه اندازه گیری ناخالصی ویال داروی becomplex بود که باز هم مانند سایر قسمت ها با وسواس ویژه ای با اون برخورد میشد که طبق گفته دکتر شایان فر تمام دنیا درجه حساسیت دستگاه رو روی 30 مناسب میدونند ولی دستگاه زهراوی روی 50 تنظیم شده که حتی کوچک ترین ناخالصی هم نمایش داده میشه و اون دارو از رده خارج میشه و پس از حدود دو ساعت بازدید آماده حرکت به سمت هتل شدیم و با عزیزان در داروسازی زهراوی چند عکس به یادگار انداختیم و افتخار این رو داشتیم که به عنوان اولین افراد مبتلا به ام اس از کارخونه بازدید کنیم . حدود ساعت 2 بود که در رستورانی برای سرف ناهار توقف داشتیم و بعد از اون به هتل برای استراحتی چند ساعته بازگشتیم به هتل رسیدیم و در کمال خوش اقبالی متوجه شدیم که همایش پزشکان راجع به داروی زیفرون در هتل ما بوده و به اتمام رسیده . این موضوع باعث شد سفر ما پربار تر بشه و با چند دکتر دیگه صحبت کنیم . با خانم دکتر ارتقائیان صحبت کردیم و از صحبت های مطرح شده در همایش سوال کردیم که دکتر فرمودند همه چی خوب بود . دارو داره به کشور های دیگه هم صادر میشه . اوایل تولید دارو مشکلاتی وجود داشت مثل نارضایتی بیماران از سر سوزن دارو که خوشبختانه مشکلات کم کم داره رفع میشه . در این حین بود که دکتر اعتمادی فر ، رئیس انجمن اصفهان رو دیدیم و به صحبت با ایشون پرداختیم . حمید گفت دکتر صحرائیان این دارو رو رد کردن چرا همچنان عرضه میشه با وجود اینکه هنوز آزمایشات بالینی انجام نشده ؟ که دکتر فرمودند نه ! دکتر صحرائیان خودشون از فعالان این دارو هستند و در همایش ها شرکت میکنن . اصلا همچین حرفی نزدند . دکتر تلفن همراه خودشون رو در اوردند که زنگ بزنند دکتر صحرائیان و در حضور ما دکتر صحرائیان مجدد دارو رو تایید کنند که با اصرار ما مبنی بر اینکه حرف دکتر اعتمادی فر 100% مقبول هست از تماس خودداری کردند چند نفرمون چند تا سوال شخصی هم از دکتر پرسیدیم که دکتر خیلی کامل و جامع توضیح دادند و بیش از این نمیشد وقت دکتر رو گرفت چون ظاهرا پرواز داشتند به اصفهان پس از دکتر تشکر کردیم و خداحافظی کردیم باهاشون و راهی اتاقهامون شدیم RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/24 بعد از ظهر پنجشنبه واسه گردش تبریز راهی خانه مشروطه شدیم که دیر رسیدیم و بسته بود تصمیم گرفتیم بریم مقبره الشعرا . رسیدیم و فهمیدیم مهندس علی مددنژاد به تاریخ مسلط هستن و با بخت اقبال خوبمون فردی که با گذشته آشنا هست همراهمونه و توضیحات خوبی دادند . بیش از 400 شاعر از سال ها پیش در این مکان به خاک سپرده شدند که در کمال ناباوری فقط آرامگاه استاد شهریار رو دیدیم و طبق گفته مهندس روی بقیه قبرها رو سرامیک کرده بودن . واقعا جای تاسف داشت که با شاعرین بزرگی چون : اسدی طوسی ، شکیبی تبریزی ، لسانی شیرازی ، خاقانی شروانی ، همام تبریزی و ... به این شکل برخورد شده بود بعد از گشتن و افسوس خوردن و عکس انداختن راهی هتل شدیم و مستقیم به رستوران هتل رفتیم و شام رو اونجا خوردیم . بعد از شام یه سری شاه گلی زدیم که خیلی هم معروفه و احتمالا همگی شنیده باشید . هوا بسی سرد بود و لرز لرزان دور حوض ، استخر ، دریا !! میچرخیدیم که مهندس گفت باقالی بخوریم با فلفل که گرم شیم . ما هم خوردیم و فلفلش انقدر اصل بود تا 5 ساعت داشتیم آب میخوردیم که آتیشه خاموش شه کم کم قیافه ها معلوم بود که هممون داریم از خستگی تلف میشیم ، برگشیم هتل و هر کس رفت تو اتاق خودش و قرار گذاشتیم که فردا صبح ساعت 8 همه در لابی باشیم همگی خوش قول راس ساعت 8 لابی بودیم و بعد از صرف صبحانه راهی خانه مشروطه شدیم . این بار باز بود و تونستیم بریم داخل . طبق گفته های مهندس در زمان مشروطه بعد از تهران ، تبریز دومین شهری بود که به مشروطیت برخاست و ستارخان و باقرخان از ارکان اصلی مشروطه تبریز بودند . داخل موزه از لباس های اون زمان تا سکه ها گرفته تا سلاح ها به نمایش گذاشته شده بود ولی این وسط مجسمه های استاد احد حسینی خودنمایی میکرد که چه زیبا چهره مشروطه خواهان اون زمان رو به نمایش گذاشته بود . جاتون خالی چند تا عکس با ستارخان و باقرخان هم انداختیم چون خیلی اصرار کردن و ماهم که رئوف !! بعد از اون ( این قسمت گوشهاتون رو بگیرید ) راهی خرید شدیم و رفتیم به یه مغازه که 10 برابر خریدمون فقط واسه تست اجیل و خشکبار و گز و سوهان و ... دادن خوردیم . حیف که دوره وگرنه هر روز میرفتیم بعد از خریدمون راهی هتل شدیم که وسایلمون رو جمع کنیم چون باید اتاقهامون رو ساعت 2 تحویل میدادیم . 40 دقیقه ای وقت داشتیم و همچنان همه خسته بودن . بعد از تحویل اتاق ها واسه ناهار رفتیم و بعدشم هم گفتیم حیفه چند ساعت وقت داریم و شاه گلی رو تو روز نبینیم . وسایلمون رو تحویل امانات هتل دادیم و پیاده به سمت شاه گلی حرکت کردیم ( هتلمون چسبیده به شاه گلی بود ) یه دور نصفه نیمه زدیم و دو دسته شدیم . مهسا و محسن و حمید رفتن قایق سوار شن . دکتر اسدی و مهندس و حورا و مژده هم رو چمن ها نشستن و صحبت کردن و قرار گذاشتیم که ساعت 4:15 هتل باشیم . برگشتیم هتل و راهی فرودگاه شدیم . این سری پروازمون تاخیر نداشت و بازهم خلبان مقرراتی بود و هواپیما هم مارو همراهی نکرد که چرخش باز نشه ، بالش بشکنه ، موتور خاموش شه و ... خیلی پرواز بی هیجانی بود و همه صحیح و سالم ساعت 7:30 شب رسیدیم تهران و باهمدیگه خداحافظی کردیم و راهی خونه هامون شدیم . در آخر هم جا داره از دکتر حکمت مدیر عامل شرکت زهراوی در تهران که زحمت هزینه های سفرمون و تمام تدرکات رو کشیدن تشکر کنیم از دکتر اسدی به خاطر زحماتی که قبل و حین و بعد از سفر بهشون دادیم از مهندس فرهاد علی مددنژاد به خاطر همراهیشون و دوندگی های فراوانی که داشتن از دکتر کیافر ، شایان فر و سایر دست اندرکاران داروسازی زهراوی متشکریم . سفر فوق العاده ای بود و باعث شد به خاطر داشتن چنین کارخونه ای با چنین علم و عزیزانی که تولید داروی با کیفیت از مهمترین دغدغه هاشون هست غرور غیر قابل وصفی در همه ما ایجاد بشه RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - Pooya.N - 2012/10/24 و البته حمید خان ... جای ما هم خالی بود احیانا ممنون از گزارش کامل و عکسهای زیبات RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/24 100% جای همه دوستان خالی بود . از من تشکر نکنید . بالای پست نوشتیم که این گزارش فقط با اکانت من ثبت شده ولی همه دوستان در نوشتن اون زحمت کشیدن و واسه رد و بدل کردن عکس ها کلی برنامه داشتیم RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - پروانه - 2012/10/24 ممنون اما خجالت نكشيدين زهرا واجب تر از پروانه بود تا دم در خونه ما اومدين و برگشتين لاقل خبر ميدادين عكس يه گوسفندي چيزي رو جلوتون پاره ميكردم جدي ميدونستم بجاي ناهار هتل و غذاخوري مهمون خودمون ميشديد بابا بهرحال خدارو شكر كه بسلامتي و پر از انرژي به خونه هاتون برگشتيد شهر ما چطور بود؟:54خوشتون اومد RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - hamid - 2012/10/25 نه بابا شهرتون خوب نبود . اصلا شهری که توش ترافیک نباشه شهر نیست RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - نازی ی - 2012/10/25 خداییش تبریز رو دست نداره ، ولی اگه فارس باشی افسردگی می گیری چون همه باهات ترکی حرف می زنن!!!!!!!!!! من 1 هفته اونجا ماموریت بودم با اینکه ترکی بلدم افسردگی گرفته بودم 1 فارس می دیدم ذوق مرگ می شدم!!!!! RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - آیدا - 2012/10/25 خیلی جالب بود آفرین خیلی دوست داشتم و بیشتر از این همه دقت نظر که سعی کردید واقعا چیزی رو جا نندازید ولی اگر از سمت چپ به راست یا راست به چپ بچه ها رو معرفی می کردید بهتر بود- بازم مرسی RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - مـه ســـا - 2012/10/25 اون عكس كنار سنگ ها: محسن؛مهندس مدد نژاد؛مه سا؛حميد(بالاي سنگها)؛دكتر اسدي؛حورا؛مژده جاي بقيه هم خالي.......... RE: گزارش سفر تبریز و دیدار از داروسازی زهراوی - آیدا - 2012/10/25 آخی عزیزم کی باورش می شه که شما ام اس دارید.خداااااااااا |