باشه
من الان خجالت کشیدم
فعلا که گردنمون از مو باریک تر و
وسرمون زیر تیغ
اصلا خدم با تک تک ms ییها ازدوااج میکردم
خوب دیگه

(2013/11/04, 05:16 PM)Maz نوشته است: اگر ms نداشتم با چرتکم و
ماشین حسابم در هر صورت بستگی به شرایطم داره

احسان خجالت بكش .... چرتكه و ماشين حساب چيه پسر....؟!!
[/quote]

Hahahahaha moamelast...!!!

من به موقعيتش نگاه ميكردم ..به خودش ..به اخلاقش و خونوادش ....اگه اينارو داشته باشه بيماريش مهم نيست مطمئنم که اگه دوست داشتنی باشه ام اس اصلا مهم نيست

من يه آدم صبور و قوي نسيتم كه بتونم از يه آدمي كه مشكل داره مراقبت كنه و بشم تكيه گاهش من ان قدر زود نجم كه آگر يه اتفاق كوچيك بيفته احساس ميكنم زندگيم تمامه.منطق من ميگه آگر با مردي ازدواج ميكردم كه ام آس داشت ولي من نداشتم ، بدبخت ميشد، البته الان بر عكسه، من ام آس دارم

من ام اس دارم اگر وضع مادیم خوب بود همسری دیگر اختیار می کردم تا جبران ز حمات زن اولم را جبران کنم البته برای کمک به او در کار خانه

(2013/11/05, 12:47 AM)منصور91 نوشته است: من ام اس دارم اگر وضع مادیم خوب بود همسری دیگر اختیار می کردم تا جبران ز حمات زن اولم را جبران کنم البته برای کمک به او در کار خانه

پس خدا رو شکر که وضع ماديت خوب نيس، خجالت هم خوب چيزيه

اگه با معیارام جور میبود و اگر احساس میکردم که دوستش دارم و اونیه که میتونم بهش اعتماد کنم حتماً ای ن کارو میکردم
البته اینو بگم که از روی ترحم هرگز این کارو نمیکردم
از ترحم متنفرم[size=x-large]

نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اگه عاشق بشم آره

اگه واقعا دوستش داشتم و احساس می کردم در کنارش خوشبختم اره.چون با عشق و ارامش به کسی که دو ستش داری می تونی خیلی کمکش کنی.ولی در ازدواج سنتی بعید می دونم.