وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: مشکلات جدید و عوارض نادر
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3
منم از این مشکلات که دارم هیج مشکل در حرف زدنم هم دارم اسم خودم رو باید جندثانیه تمرکز کنم تا بتونم اون رو اداکنم یا مثلا جند وقت پیش میخواستم بگم تخم مرغ نتونستم آخرش هم گفتم اگ همه میخندند ولی من میدونم از ام اس ناشی میشه تازه اشم من روماتیسم هم دارم هروز هم کورتون هم میخورم نور علی نوره مگه نه Sad
من جدیدن قند خونم رفته بالاrolleyesrolleyesrolleyes
همسرم اوایل تو بستن دکمه های ریز پیراهنش مشکل داشت حسابی عصبی می شد، الان مشکلش رفع شده شکرخدا
بخاطر بی حسی سرانگشتاش بود
baybaybaybayسلامبه همگی
دوستان من از سال 74مبتلا شدم ولی الان دو سالی میشه که مشکلاتم زیاد شده راه رفتن و تکرر ادرار و بی اختیاری ان و غیره کار بجای رسید که مجبور شدم تقاضای ازکار افتادگی کنم. حالا هم از ترس زمین خوردن و عدم تعادل از خانه بیرون نمیروم . فکر کنم دارم به آخر خط نزدیک میشوم چون نسبت به دو یا سه سال گذشته خیلی وضع جسمانی و روحیم بدتر و خراب تر شده ولی با تمام این حرفها سعی میکنم به خانواده و اطرافیانم نمودار نکنم بخاطر همین بیشتر خانه نشین هستم هرکس هم میگوید چرا جوابم اینه که خسته هستم زیاد گیر به ام اس ندید و این چند روز باقی مانده را خوش باشید.
خدانگهدار
درود به همگي شما عزيزانicon_questionicon_questionicon_question

اي مشگل من خيلي وقت دارم
از خانه كمتر بيرون ميرم
(2014/09/26, 03:59 AM)محسن ایزدان نوشته است: [ -> ]baybaybaybayسلامبه همگی
دوستان من از سال 74مبتلا شدم ولی الان دو سالی میشه که مشکلاتم زیاد شده راه رفتن و تکرر ادرار و بی اختیاری ان و غیره کار بجای رسید که مجبور شدم تقاضای ازکار افتادگی کنم. حالا هم از ترس زمین خوردن و عدم تعادل از خانه بیرون نمیروم . فکر کنم دارم به آخر خط نزدیک میشوم چون نسبت به دو یا سه سال گذشته خیلی وضع جسمانی و روحیم بدتر و خراب تر شده ولی با تمام این حرفها سعی میکنم به خانواده و اطرافیانم نمودار نکنم بخاطر همین بیشتر خانه نشین هستم هرکس هم میگوید چرا جوابم اینه که خسته هستم زیاد گیر به ام اس ندید و این چند روز باقی مانده را خوش باشید.
خدانگهدار

سلام دوست عزیز
سعی کن روحیتو بدست بیاری و توکل بر خداهم کن خیلی از مسائل رو میشه حل و این که می گین به پایان خط رسیدی اوج نا امیدیست الان ثابت شده در تمام جهان که تلقیق ها تاثیر 50 درصدی در در روند بهبودی یا بدتر کردن بیماری دارن...
(2014/09/26, 03:59 AM)محسن ایزدان نوشته است: [ -> ]baybaybaybayسلامبه همگی
دوستان من از سال 74مبتلا شدم ولی الان دو سالی میشه که مشکلاتم زیاد شده راه رفتن و تکرر ادرار و بی اختیاری ان و غیره کار بجای رسید که مجبور شدم تقاضای ازکار افتادگی کنم. حالا هم از ترس زمین خوردن و عدم تعادل از خانه بیرون نمیروم . فکر کنم دارم به آخر خط نزدیک میشوم چون نسبت به دو یا سه سال گذشته خیلی وضع جسمانی و روحیم بدتر و خراب تر شده ولی با تمام این حرفها سعی میکنم به خانواده و اطرافیانم نمودار نکنم بخاطر همین بیشتر خانه نشین هستم هرکس هم میگوید چرا جوابم اینه که خسته هستم زیاد گیر به ام اس ندید و این چند روز باقی مانده را خوش باشید.
خدانگهدار

دوست عزیز سلام.
من خیلی متاسف شدم بابت این همه نا امیدی.
درسته یه بیمار ام اس با انواع مشکلات در حیطه های مختلف جسمی برخورد میکند ولی باید سعی کنیم حداقل از لحاظ روحی خودمن رو مقاوم کنیم. در همه بیماریها و از جمله ام اس نا امید شدن قبل از خود بیماری ما رو از پا می اندازه.
امیدوارم بتونی روحیه مطلوبی رو برای مبارزه با این حالت تون بدست بیاورید و این دفعه از بهبود حالتون خبر بدی. ..
این اشتباه بزرگیه که خودتون رو خانه نشین کردید و از ترس زمین خوردن پیشاپیش به زمین افتادید ؟!
باید با واکر راه برید ، آیا با واکر هم نمیتونید تعادلتون رو حفظ کنید ؟ به هر طریق ممکن بدنتون رو به فعالیت وادارید تا عضلات تحلیل نرن و فکر نکنید به آخر خط رسیدید . ام اس بیماری کشنده ای نیست ولی بدون فعالیت تحلیل برنده میشه و سالها باید با وضعیت ناتوانی زندگی کنید.پس به فکر تحرک و نرمش باشید و عضلاتتون رو احیا کنید.امید داشته باشید که میتونید.
دوست عزیز حتما باید بیرون برید ب قول ناهید عزیز با واکر .به نگاه دیگران اهمیت ندید .حفظ کارایی عضلات خیلی خیلی مهمه.
دوستان من یه مشکلی تو مچ پام دارم که واقعا قابل توصیف نیست. نه درده نه اسپاسم نه بی حسی و نه ضعف....یه حالت خیلی بدیه. انگار از تو رگهام رو میکشن. دقیقا نمیدونم چیه ولی واقعا اذیتم میکنه. جوری که شبها نمیتونم بخاطرش بخوابم. کسی تجربه مشابه داره؟
صفحه ها: 1 2 3