من به ام اس کاری ندارم اصلا فکرم نمیکنم وئلی وقتی کسی داره از چیزهای خودش حرف میزنه مثلا سر دردش یا پا دردش یا کمر دردش اون موقع هست که دلم میگیریه که مردم به چه چیزهایی فکر میکنن و من اون وسط چقدر باید سعه صدر داشته باشم که چرندیاتشون رو گوش بدم اه اه اه بدم میاد اصلا از مردم
من قبل از ام اس خيلى پر جنب و جوش بودم.تو جمع هميشه از همه شادتر بودم با وجود همه مشكلاتى كه داشتم
اما بعد از تشخيص ام اس تا مدتى روحيمو باخته بودم.پذيرشش برام سخت بود,تازه بعد از يكسال كه داشتم باش كنار مياومدم تنها اميد زندگيم كه مامانم بود رو از دست دادم و اون موقع بود كه فهميدم من چيزاى با ارزش ترى هم داشتم ولى زيادى خودمو با ام اس درگير كرده بودم
بعد با وجود تنهايى و مشكلات زياد با زندگيم كنار اومدم و الان هم راضيم.شكر
امید بخدا باشه...ام اس کسی نیست که آدمو نا امید کنه
ام اس و نا امیدی؟من خدا رو دارم چرا باید نا امید بشم.
من یکم نا امیدم از امپول زدن خسته شدم
آمپول زدن هم بالاخره تموم میشه داروی خوراکیش توی راهه
پس امیدمون به خدا باشه کم کم از تزریق به خوراکی و از خوراکی در نهایت به درمان قطعی میرسیم
طاقـــــــــت بیار رفیـــــق داریم میرسیم
مهشید جان چه خوب میشه اگه داروی خوراکیش تو راه باشه. ایشاله هممون خوب میشیم