سلام
بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب
من از بچگی دنبال چیزای تازه بودم ... همین الانشم هر روز دنبال یه چیزی هستم که برام تازگی داشته باشه از یه کافه جدید گرفته تا پیاده رو و یه رشته ورزشی جدید و .....
این اخلاقم باعث شد تا جایی که میتونم رشته های ورزشی مختلف رو تست کنم یا توی موسیقی یا کار های فنی یا درس و ...
بالاخره رسیدم به کامپیوتر و به بحث برنامه نویسی که باعث میشه من هر روز با نوشتن یه برنامه تازه یه چیزه جدیدی رو خلق کنم و این تنوع رو خودم ایجاد کنم
حالا شاید توی ریاضی خیلی ضعیف باشم یا در مورد تاریخ و جغرافی اطلاعات خاصی نداشته باشم ولی برنامه نویس خوبی هستم
در نهایت با این که من خیلی کار ها رو نمیتونم به خوبی انجام بدم ولی در حد خیلی بالایی توی برنامه نویسی استعداد دارم ...
حالا منظورم از این همه حرف اینه که :
آیا شماها به استعداد ها و توانایی های خودتون پی بردین ؟؟؟؟؟؟
مثلا من توی نقاشی و موسیقی و ریاضی و رقص و ...... استعداد دارم
منظور من دقیقا همینه که احمد آقا گفت ... منتظر دوستان دیگه هم هستم
(2012/05/01, 11:05 AM)Sina نوشته است: [ -> ]در نهایت با این که من خیلی کار ها رو نمیتونم به خوبی انجام بدم...
فکر نمیکنم کاری باشه که شما نتونین انجام بدین!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا نوبت منِ:
از انفوان کودکی نقاشی رو در دبستان با قوه تخیل خودم قاطی میکردم.
مثلن میگفتم میوه رو سالم نمیکشم،با لک میکشیدم
همین شد که الان عاشق نقاشیم هنوز
و دارم به صورت آکادمیک ادامه میدمش
توانایی ساز زدن هم در من هست.چون نزدیک 2 سال میشه که دست به کیبردم نزدم.دلیلی بر اینکه فراموشش کردم نیست.
ایشالا تمرین میکنم دوباره و به نواختن موسیقی مورد علاقم ادامه خواهم داد.
همین طور عاشق رقص هستم.و انشاالله اینم بتونم به قوه الهی دوباره کار کنم
دست پختم خوبه.غذاها رو خوش مزه درست میکنم.
همه میگن. (خودم نمیگما)
و عاشق درست کردن انواع دسر خوشمزم
داستان نویسی، به زبان کودکا رو دوست دارم . ی کمی هم کار میکنم.(چند نفر هم زبان سادمو دوست داشتن و گفتن تو چطوری انقد ساده مینویسی )
...
چقد از خودم تعریف کردم...
حالا هم نوبت منه:
منم از بچگی کار طراحی ارم رو شروع کردم چون رویای اینه که یه شرکت داشته باشم و ارمشو خودم طراحی کنم.حالا هم به طور تخصصی تر دنبالشم.بعضی وقتی ها هم برای بچه ها سفارشی ارم میسازم.البته اگه تعریف از خودم نباشه طراحیم خوبه طوری که مدرسه تمام کار طراحی هاشو به من میده
من عاشق نوشتن قطعه ادبي ام.
ولي در حال حاضر به قوت و قوه الهي در هيچ زمينه اي استعداد ندارم
يه خورده هم امداد خوندم بلدم سرم و آمپول بزنم
دوره كامپوترم گذرندم.ولي گور باباي كلاس هاي مزخرفي كه چيز درست حسابي ياد نمي دن.
شنا هم دوست دارم به شدت و عاشق شنا توي جاي پر عمقم.بلدم
اما استعداد خاصي ندارم برعكس بابايي من نقاش تابلو هستن. قربونش برم چهره مي شه زيييييييييييييييييييييييييبا
منظره هم مي كشن عاليييييييييي
(2012/05/01, 11:05 AM)Sina نوشته است: [ -> ]سلام
بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب
من از بچگی دنبال چیزای تازه بودم ... همین الانشم هر روز دنبال یه چیزی هستم که برام تازگی داشته باشه از یه کافه جدید گرفته تا پیاده رو و یه رشته ورزشی جدید و .....
این اخلاقم باعث شد تا جایی که میتونم رشته های ورزشی مختلف رو تست کنم یا توی موسیقی یا کار های فنی یا درس و ...
بالاخره رسیدم به کامپیوتر و به بحث برنامه نویسی که باعث میشه من هر روز با نوشتن یه برنامه تازه یه چیزه جدیدی رو خلق کنم و این تنوع رو خودم ایجاد کنم
حالا شاید توی ریاضی خیلی ضعیف باشم یا در مورد تاریخ و جغرافی اطلاعات خاصی نداشته باشم ولی برنامه نویس خوبی هستم
در نهایت با این که من خیلی کار ها رو نمیتونم به خوبی انجام بدم ولی در حد خیلی بالایی توی برنامه نویسی استعداد دارم ...
حالا منظورم از این همه حرف اینه که :
آیا شماها به استعداد ها و توانایی های خودتون پی بردین ؟؟؟؟؟؟
مثلا من توی نقاشی و موسیقی و ریاضی و رقص و ...... استعداد دارم
من نمیدونم درچه زمینه ای استعداد دارم.البته خانواده و بقیه میتونن راجع بمن نظر بدنکه زهرا اینش خو به و ... اما خودم نظر خاصی راجع به خودم ندارم!!!
بیشتر میتونم بگم حوصله ی هیچیو ندارم
توکلاسی که میرفتم به استادمون ( روانپزشک بود) گفتم من بعد از حذف هدف قبلیم هدف جدیدی نتونستم برا خودم انتخاب کنم.روانپزشکم راحت میتونست راجع به استعدادهام و ... نظر بده
نمیدونم
شاید هدف نداشتن یه بهونس و مشکل از جای دیگس
ببخشید همه ی حرفها رو نمیشه زد آخه
واقعا نمیدونم چمه و علت بی انگیزگی من چیه!!!!!!!!!!!!
خيلي فكر كردم چه استعدادي دارم به اين نتيجه رسيدم تو ارطباط برقرار
كردن استعداد دارم
منو تو شرایط سختی قرار دادید............باید در موردش بیشتر فکر کنم...اینجوری...یهویی...ممکنه خیلی از تواناییهام از قلم بیافته