وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
من چند تا دکتر عوض کردم تا آخریش بعد یه سری آزمایش و ام آر آی گفت باید بستری بشی. توی بیمارستان پرستارها به هم میگفتن که ام اس دارم و وضعیتم رو به شیفت بعدی توضیح میدادن. دکترم که اومد بهش گفتم چرا همه میگن من ام اس دارم ولی شما راستشو بهم نمیگین. خندید و گفت حرفشونو باور نکن. با این حرف دکتر خیالم راحت شد. فرداش نزدیکای ظهر(دو ساعتی تا زمان ملاقات و اومدن خونوادم مونده بود) یه پرستار اومد و بالای تختم یه کارت گذاشت برگشتم ببینم چیه... تشخیص بیماریم رو ام اس نوشته بودن... اشکم در اومد فقط گریه میکردم. ساعت رو نگاه کردم دیدم چیزی تا اومدن خونوادم نمونده . قیافم تابلو شده بود. معلوم بود کلی گریه کردم. یه کم لوازم آرایش داشتم. یه کم به خودم رسیدم بعد به آشنامون که توی بیمارستان بود زنگ زدم اومد و از پرستار خواستیم که کارت رو برداره فعلا. من توی اوج ناراحتیم غصه بقیه رو می خوردم نمی خواستم ناراحتیشون رو ببینم.


وقتی شنیدشم که ام اس دارم واقعا شوکه شدم
تنها تصوری که از این بیماری داشتم فلج اندام به مرور زمان بود
ولی الان واقعا با این موضوع کنار اومدم و هیچ مشکلی با بیماریم ندارم با اینکه رشتم تربیت بدنیه
خدایا شکرتagreement2
مواجهه با این بیماری هم واسه من خیلی سخت بود. هنوز هم باهاش کنار نیومدم.
هنوز هم اطرافیانم بر این باورن که من ام اس ندارم، یا اینکه Cis ، و نیاز به دارو ندارم.
من بعد 8 سال دیگه به ام اس عادت کردم ، دیگه با هام غریبه نیست
دوست خوبیه بعضی موقع ها خشن میشه تحملش میکنم بعضی مواقع خوبه، ارومه ،مظلومه ،دلم براش میسوزه البته اب زیره کاهه، خودشو زیاد در ظاهر نشون نمی ده ولی میزبانش را از درون نابود می کنه ،میفهمین که چی می گم هر کی ماها رو ببینه شاید متوجه بیماریمون نشه البته اگه یکجا نشسته باشیم مخصوصا وقتی کورتون زده باشیم انموقع صورتمون گل میندازه و آبی زیر پوستمون میره صورتمون خوشگل میشه مثل قرص ماه فقط خودمون می دونیم تو درونمون چه خبره انگار آتیشمون زدن وای هیچکی غیر از خودمون وهمدردامون خبر ندارن چیزی که میگم فقط شما می فهمین ، اگه از جامون پاشیم یه خورده شروع کنیم به راه رفتن تعادل که نداشته باشیم آنموقع شایدمتوجه بشن یه چیزیمون هست من اوایل خودم رو باختم ام اس هم روش زیاد شد اذیتم کرد چند سال بعد کم کم عادت کردم سعی کردم آروم آروم کارهائی رو که قبلا دوست داشتم انجام بدهم یکسری کارهای دستی ، شنا .جدیدا هم میرم کوه از کم شروع کردم الان شده روزی یکساعت خیلی تاثیر داره روحیه مون باید خوب باشه
استرس سمه سم
واسه من حدود 6 ماهه.

هنوز هم نمیتونم باور کنم دلیلش هم اینه من با یه دختر دیگه که سالمه فرقی ندارم.فقط موقع تزریق یه 12 ساعت داغونم sad2الانم تو تب دارم اینا رو مینویسم


البته بعضی وقتا فراموش میکنم......
تنها چیزی که ازم گرفت اینه که امسال شانس قبولی تو کنکورم رو آورد پایین ....خیلی پایین چون واقعا خودم رو باخته بودم حدوودا 10 یا 15 روز دیگه معلوم میشه نتیجه زحمتام وگریه هام چیهconfused

ولی دیگه قرار نیس از این اتفاقا بیفته.من ام اس رو شکست میدم روش کم میشهagreement2

با آرزوی سلامتی و شادی برای همه love51
امیدوارم ام اس رو بذارن تو موزه و منقرض شه
icon_biggrinicon_biggrinicon_biggrin
ان شا الله که همتون یه روز واسمون تو این سایت روز شادی که ام اس از وجودتون پاک شدرو مینویسین.و اون روز بهترین روز زندگی هممون خواهد بود. گاهی انسان حاضره واسه خودش این قبیل اتفاقا بیوفته ولی عزیزانت رو در آرامش ببینی.love51
بعضی اوقات فکر میکنم چه دل خوشی داریم ما برا خودمون الکی الکی خوشیم icon_cry چند سال ؟ یه سال دو سال ده سال ........
(2011/04/21, 11:24 AM)yas نوشته است: [ -> ]بعضی اوقات فکر میکنم چه دل خوشی داریم ما برا خودمون الکی الکی خوشیم icon_cry چند سال ؟ یه سال دو سال ده سال ........

یاس عزیزHeart.اصلا مهم نیست طول زندگی چقدره مهم اینه که چه جوری این طول رو طی کردی یعنی عرض زندگی.واین دلخوشی ها میشه عرض زندگی.در کنار دوستای سایت خوش باش.love51
میخوام خوش باشم ولی متاسفانه چت بسته ایت نمیشه با کسی چت کرد یا هر وقت باشه کسی نیست
بعدشم شما که ام اس ندارید چی میکگید برای خودتون وقتی اطرافیان از زندگی نامیدت کنن و خودت هم ببینی و بدونی دنیا چه خبره هیچ وقت این حرفو نمیزنی نه فقط برای این بیمار برای همه چیز وقتی دلخوشی امیدی نداشته باشی دیگه زندگی زیبایی خودش رو از دیت میده متاسفانه احتیاج به یه تغییری توش هست که اونم پیش نمیاد rolleyes
چقد تو نا امیدی!!! اطرافیان غلط کردن ناامیدت کنن
من کلی برای خودم آدم موفقی بودم و کلی برنامه ریخته بودم
و داشتم به صورت چک پوینت دونه دونه بهشون می رسیدم. کم کم
داشتم به این نتیجه می رسیدم چه دنیای مسخره ای داریم اما MS
بهم نشون داد چقدر دنیا می تونه هیجان انگیز باشه و داشته های
من چقدی زیبا تر از اهدافی هستند که دیگران برام تصور میکنن!
الان هم همه ی برنامه هام عوض شده و واقعا راضی ام.

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10