وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

من تزریقم خودم انجام میدم
اما این هفته در موقع تزریق بر روی رانم دیدم 80درصد محلول بیرون امد
نگو سر سوزن رو شل بسته بودم
پانصد هزار تومان فرت
پانصد هزار تومان خرج یه خونه است[size=large]

من اکتوکس می زنم . هفته ای یه بار . در مانگاهی که میرم دونفرن .بعد هر هفته شیفتشون عوض میشه.
یکی درمیون خوب می زنن یکی شون بعضی وقتا اینقدر بعد می زنه لنگ لنگان می رم بعد همسر گرامی تا منو می بینه می فهمه کار کدومشونه
ولی یکی ازدوستام (گه خودش به خودش تزریق می کنه . ) یه وقتایی می رم پیشش واقعا در عجبم چه جوری می زنه من اصلا هیچی متوجه نمی شم. دستش طلاست.

بابام میزنه
بعضی وقتا خوب میزنه بعضی وقتا هم خدا خیرش بده چکشی میزنه)

خودم میزنم ، از خودمم خیلی راضیم
نزدیک 10 سااااااااااااااااااله
دستمم درد نکنه
شکر ، خوبم میزنم

(2011/11/25, 04:40 PM)فرناز نوشته است: [ -> ]من از تزریق شماها اطلاع ندارم.مگه دستگاه ندارید؟

مگه همه آمپولا رو میشه با دستگاه تزریق کرد

(2014/08/05, 01:06 AM)منصور91 نوشته است: [ -> ]من تزریقم خودم انجام میدم
اما این هفته در موقع تزریق بر روی رانم دیدم 80درصد محلول بیرون امد
نگو سر سوزن رو شل بسته بودم
پانصد هزار تومان فرت
پانصد هزار تومان خرج یه خونه است[size=large]

پیش می آد دیگه.خودت رو سرزنش نکن.من یک بار آمپول رو مادرم داشت بهم می زد انداخت رو زمین.گفت بریزمش دور کثیف شده.گفتم من از این سوسول بازیها خوشم نمی آد.سرش رو الکل بزن و بهم تزریق کن.

---

دیشب دستم بود و پدرم داشت می زد .فکر کنم از این ور دستم رفت و از اون ور بیرون اومد.این فدر درد گرفت.می گفت این آمپول چرا تو تو دستت نمیره.طبق معمول همیشه وقتی پدرم تو یک کاری وا می مونه می خواد به طریق خودش به زور حلش کنه.به قول کارون که دیدم اینجا نوشته بود چکشی همون طوری زد.البته ختی چکشی هم دیگه نبود.مته ا ی بود.بعدش گفت که این جا نورش کم بود و من نمی تونستم ببینم و این جور حرفها.گفتم تو یک کاری رو نمی تونی انجام بدی 66000 بهانه می آری.

خدا راضی باشه ما چیکاره ایم ؟

همیشه می ترسه و دلش نمیاد سوزن رو فرو کنه واسه همین بیشتر درد میگیره !

خوب حقم داره پای خودشه !

با حرفایی که زدید تصمیمم گرفتماگه یه وقت بخوام تزریق کنم خودم اینکارو میکنم یا به همسرم میگم یاد بگیره

من از آمپول وحشتنال می ترسم

3 بار اول رفتم درمانگاه ولی انقدر ترسم زیاده که دیگه نمی رم. دوستم زحمتشو می کشه و واقعا عالی می زنه

دستش طلا

خداییش تو انجمن ما اون خانوم پرستار خیلی خوب میزنه
خدا خیرش بده