(2011/10/02, 02:14 PM)Milo نوشته است: [ -> ]اما در مورد پزشک باید خدمت شما عرض کنم بعله پزشک داره اونم چه کادری سخت گیرتر از کمسیون پزشکی برای دریافت آمپولها پوست کله ات رو می کنن می خوان بهت یک چیزی بدن ، پزشک عمومی که نیستن !!!
یک چیزی تو مایه های پزشک قاونی می مونه ولی بهترن اونقدر هم بد نیستن البته
مشکلت رو می برن کمسیون ( اگـــــــــــــــــــــر قرار باشه ببرن کمیسیون !!! ) مطرح میشه مدارک پزشکیت رو بررسی می کنن و بعد هم برات نامه انتقالی/مهمان میدن دیگه مشکلی نیست.
البته همه دانشگاهها کمیسیونشون اینطور که میلو میگه نیس
من وقتی دانشجو بودم ام اس نداشتم
2 بار هم انتقالیم جور شد ولی دچار حماقت مزمن شدم نرفتم!
کمیسیون ما همون جلسه گروه بود بعدش که تایید میشد میرفت آموزش کل معاون آموزش کل نظر میداد.
من ITP داشتم.البته خوب شده بودم ولی اونا چی میفهمیدن
تا میدیدن مهر فوق تخصص خون پاشه سریع کار رو ردیف میکردن.
توصیه من:اگه انتقال به مقصد واقعا مفیده,حتما این کارو انجام بده.
موفق باشی یاسی جون
حالا سوال خودم:
تا حالا کسی به روزانه تهران(به دلیل ام اس) منتقل شده؟
آخه میگن باید شهریه شبانه رو پرداخت کنن حتی اگه موردشون تو اون 3 تا مورد انتقال باشه!!!!!!!!!!!!!
3 مورد انتقال:
فوت والدین
ازدواج
بیماری
با سلام من رفتم و اومدم
روز دوشنبه که اونجا قرار بود ثبت نام کنن تا اخر هفته ما صبح دوشنبه حرکت کردیم شب اونجا بودیم
دانشگاه رو دیدم علوم و تحقیات رو
استرس داشتم ولی انگاری میدونستم چی میشه
خلاصه خوابیدم و فردا بیدار شدم و زود رفتیم دانشگاه به هر کی میگفتم چی خوندی هر کی یه رشته خاصی بود میگفت من از اینجا اومدم دو ساعت راهه تو از کجا اومدی میگفتم از اینجا یه روز تو راه بودم میگفتم وای
خلاصه بماند وقتی کارای ثبت نام کردیم رفتم با رییس دانشگاه حرف زدم گفت نخیر ترم اول عمرا انتقالی بدیم بعدشم اگه بخاطر چیزی باشه باید بره شهر خودش از این حرفا کلی حالم گرفته شد
و ................. خوابگاه نداشت پر شده بود کلاساش وسط هفته بود خلاصه همه چی دست به دست هم داد
تا من منصرف شم و شماره دانشجوییم رو که داده بودن رو پس بدم و دست خالی برگردم به خانوادمم گفتم من ناراحت نشدم چون تازه فهمیدم به رشتم علاقه ندارم که بخوام برم ارشدشو بخونم و بیخیال ..........................
پدرم یه حرف خوبی زد گفت تو بیماریت رو 4 ساله از همه پنهان کردی بعد میخوای بری بیای بالاخره جایی که هستی شرده و راه بندون بعد چیکار میکنی ؟
اگه اینطور باشه باید همه بفهمن تازه برا انتقالی گرفتم پرونده رو با تمام مشخصات و ام ار ایها میفرستن شهر بعدی و میشی گاو پیشونی سفید
منم که حساس
و هیچ وقت اون شخصیکه یه بار بهم اشاره کرد و منو به خانوادش نشون داد گفت فک کنم دکتر گفته اینم ام اس دره رو فراموش نمیکنم دوست ندارم تکرار بشه
فکر نکنم ام آرآی بخوان یا اون رو جایی بفرستن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چمدونم!!!!!!
از علوم تحقیقات میخوای بری شهر خودتون؟
نه عزیز کاملا منصرف شدم بخاطر اینکه این بیماری رو. کسی نفهمه خیلی موقعیتها رو از دست دادم البته خب علاقه ای هم نداشتم بخاطر این پنهانش میکنم چون ایشالله سال دیگه برا همیشه دارو رو قطع میکنم پس لزومی نمیبینم همه بفهمن
من ترم اول رو بصورت مهمان تو شهرمون خوندم ،ترم بعد هم انتقالب گزفتم اومدم شهر خودمون
ببین من یه نامه دادم سازمان مرکزی و درخواست انتقالی کردم.بعد اونا یه جلسه گذاشتن رفتم.واااااااای خیلی بد بود مثل بازجویی بود
چند نفر بودن همش تند تند سوال می پرسیدن که اگه دروغ میگم اشتباه کنم و متوجه شن.ام آر آی و کارت ام اس رو ازم خواستن.دادم نگاه کردن و گفتن مریض بودی چرا شهر دور زدی؟گفتم اون موقع مریض نبودم بعد از کنکور مریض شدم.گفتن خوب پاشو برو جوابش رو تو سایت میزنیم.
بهرحال شکلات جان ما که رفتیم گفت یه هیچه نمیشه باید یه ترم بیای یا مرخصی بگیری بعد انتقالی که ایا بدن به اون شهر مورد نظر یا خیر