صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17
کارکردن عالیه
اما ارگان های دولتی از بیمه سربازمیزنن
چقدر کار بدون سابقه انجام بدیم درسته حقوق خوبی بدونه بیمه میدن اما بازنشستگی ویه عمر پیری چی
فرسوده شدن بدون داشتن امید
ام اس داشتن وکارکردن درارگانهای دولتی متاسفانه از اون جنبه منفی های این دوست عزیز درزندگیمون شده
کار دولتی!!!!!!!!!!!!!!!
این یه قلم منحصرا برای از ما بهترونه!نیستکه خیلی سختی داره به ماها نمیدن.یه بنده خدایی تو یه شرکت پیمانکاری گاز کار میکرد بعد خودش حس میکرد که نونش حلال نیست گفت یه مدت واسه خودش ماموریت بزنه بره جنوب تا نونش حلال شه
آخه حساب کرد سر جمع روزی 2 ساعت کار میکنن بقیش تفریحه!
یا زن دایی گرامی بنده که در بانک دولتی سخت مشغولن؛همش از خاطراتش با همکاراش درحال خوردن پفک میگه....
(سوء برداشت نشه ,من قصد توهین به اقشار خاصی ندارم صرفا مثال از اطرافم بود)
در کل کار خوبه کار دولتی که چه بهتر ....کسی ازت انتظار نداره.ولی خصوصی چی!کافیه یه اپسیلون کوتاهی کنی....
در مورد بیمه هم نگم که دلم خونه!!
دوستان عزیزم
این سایت آگهی های استخدامی هست:
http://banki.ir/estekhdam-bankha
ولی تجربیاتی که خودم بدست آوردم، بهتره در شروع کار در مورد بیماریتون چیزی نگید. این بیماری که مسری نیست، بخواهید وجدان درد بگیرید. از طرفی وقتی اسمش میاد طرف هزار و یک فکر میکنه که باید بهش حق داد. چون حتی خودمون هم اولش که فهمیدیم این فکرهای منفی را داشتیم.
وقتی بقول معروف، جای پاتون محکم شد اونوقت بگید.
از طرفی معتقدم استرس داشتن یا نداشتن در هر محیطی، بخصوص محیط کار دست خودمونه. فکر نکنید که یک تنه میتونید همه چیز و همه کس را تغییر بدهید. اول کار، آدم خیلی ایده آل گراست ولی پس از مدتی واقع بین میشه. اما در این مدت استرس زیادی را باید تحمل کنه. پس توصیه میکنم این مدت را با اراده خودتون از بین ببرید و از همون اول واقع بین باشید.
این را هم باید در نظر داشت که بازار کار در جامعه ما برای همه خرابه و زیاد ربطی به ام اس نداره.
یکی از دلایلی که ما ام اس گرفتیم حساس بودن بیش از حدمونه.میدونم همه شما مثل من تو کار حرص میخورید،عصبانی میشید و استرس میگیرد و این اصلا خوب نیست.من خودم الان یه حمله جدید به خاطر حرص خوردن بیش از حد تو کار دارم..گرما هم که قاطیشه..خیلی بده
من نمیدونم این دوره آزمایشی که میگن یعنی چی آخه
کم تو زندگی موشِ زیرِ دستِ این دکترای محترم بودیم،حالام اینجوری
سلام بچه ها
من رشتم معماریه و کارم توی یه شرکت خصوصیه. بیشتر مواقع باید سر پا باشم و یا راه برم و در رفت و آمد باشم
پای راستم گرفتگی داره و خیلی اذیتم میکنه. البته نمیدونم وقتایی که بدتر میشه حمله ست یا نه، اما فقط میتونم استامینوفن بخورم. به دکترم هم گفتم اما اونم مسکن داد.
نمیدونم چه جوری با این پا کنار بیام.
میشه لطفا از تجربیاتتون استفاده کنم؟
ممنونم
عزیزان!من با خیلی از حرفاتون موافقم.کار خصوصی و دولتی هیچ فرقی با هم نداره.اینو به این خاطر میگم چون هردوتاشو تجربه کردم.من دبیرریاضی رسمی-آزمایشی آموزش پرورش خراب شده با سابقه ی 10سال هستم.چون آزمایشیم،امکان گفتن بیماریم وجود نداره چون اگه آموزش وپرورش بفهمه بکل جلوی استخدام قطعی منو میگیره.بیمه هم که نامردتر از آموزش و پرورشه.سابقه ی 10 سال منو 2سال حساب کرده.ازهمه ی اینا که بگذریم شرایط بسیاربد کاریم روزگارموسیاه کرده.دانش آموزای بی دانش،خانواده های بی توجه وپرادعا،مدیر بی انصاف،اداره ی بی قیدو.....واینکه استغفراله انتظار دارن خدا بشی ومعجزه بکنی ودانش آموز بی سواد رو آدم بکنی،واقعا واقعا منو از پادر آورده
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17