2014/06/21, 04:10 PM
صفحه ها: 1 2
2014/06/21, 04:17 PM
(2014/06/21, 04:10 PM)راز(Reihane) نوشته است: [ -> ]درموردنوع بیماری وشدت وضعفش باهاش حرف میزدملایککککککککککک
خیلی ام خوش برخورد ومهربون بودم نه نه مث بعضی دکترا که بعدمریضم مجبورشه دکترشوعوض کنه.........
2014/06/21, 04:35 PM
بهش میگفتم چیزه، شما خیلی خوشگلیا
شما خعلی باکلاسیا
نه شما اصن نازی رو میشناسی؟ تو انجمن ام اس؟
برو یه سر بزن انجمن فردا بیا بهت بگم بیماریت چیه
بعد فردا دیگه نمیومد چون خودش فهمیده بود کلیم خوشحال بود که با من آشنا شده
شما خعلی باکلاسیا
نه شما اصن نازی رو میشناسی؟ تو انجمن ام اس؟
برو یه سر بزن انجمن فردا بیا بهت بگم بیماریت چیه
بعد فردا دیگه نمیومد چون خودش فهمیده بود کلیم خوشحال بود که با من آشنا شده
2014/06/22, 02:07 AM
حداقل سعی نمیکردم طرف مقابلم رو احمق فرض کنم
خیلی از واقعیتهای زندگی ما آدما تلخه ولی باید قبولش کنیم و باهاش زندگی کنیم
این مسئله را هم حتما باید مد نظرم باشم که ما داریم تو عصر اینترنت و ارتباطات زندگی میکنیم
خیلی از واقعیتهای زندگی ما آدما تلخه ولی باید قبولش کنیم و باهاش زندگی کنیم
این مسئله را هم حتما باید مد نظرم باشم که ما داریم تو عصر اینترنت و ارتباطات زندگی میکنیم
2014/06/22, 04:04 AM
اینکه چطوری به مریض بگی تشخیص بیماریش چیه خیلی مهمه. دکتر من خیلی راحت بهم گفت ام اس دارم. انگار که سرما خوردم. بعدش هم یک کتاب بهم داد که درمورد یک ام اسی خیلی خیلی بدحال بود و نوشته بود که چطوری با مشکلات زندگی مبارزه مبکنه!! همون چند صفحه اول رو که خوندم افسردگی گرفتم و کتاب رو انداختم تو سطل آشغال.
اگه من دکتر باشم به مریضم امید میدم و در مورد آدمهایی که با این مریضی با موفقیت دست و پنجه نرم میکنند صحبت میکنم. در باره امید به آینده و احتمال درمان قطعی این مریضی حرف میزنم. بعد هم کتاب :غلبه بر مولتیپل اسکلروسیس" رو بهش میدم بخو نه.
اگه من دکتر باشم به مریضم امید میدم و در مورد آدمهایی که با این مریضی با موفقیت دست و پنجه نرم میکنند صحبت میکنم. در باره امید به آینده و احتمال درمان قطعی این مریضی حرف میزنم. بعد هم کتاب :غلبه بر مولتیپل اسکلروسیس" رو بهش میدم بخو نه.
صفحه ها: 1 2