وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: چه کسانی از بیماری شما اطلاع دارند؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17
بعضی از ما میترسیم به اطرافیانمون راجع به ام.اس بگیمconfused
همین قضیه بیشتر باعث شده که راجع به ام.اس شناخت کافی وجود نداشته باشه!
ممکنه اولش احساس ترحم به وجود بیاد ولی بعد از مدتی متوجه میشن که خودشون بیشتر به ترحم احتیاج دارن!wink2
حالا شما جرأت داشتید که به چند نفر بگید ام.اس داری؟Huh

راستی یادم رفت خودم جواب بدم
همه فامیل و دوستان و فامیل همسر سابق و اهل محل و خانواده نامزدم و ... میدوننlaughing3
البته شاید اگه بخاطر ام.اس زندگیم به طلاق نمیرسید منم جرأت نمیکردم بگم
ولی وقتی علت طلاقو میپرسیدن ترجیح دادم راستشو بگمconfused2
من كه تقريبا همه ميدونن....woman
هم سر كارم ، هم دوستام، هم همه ي خانواده....woman
TonguewomanTongue
من از روز اول به همه گفتم
یعنی دلیلی برای نگفتن ندیدم (من چیزی برای مخفی کردن ندارمN_aggressive (35))
فقط به پدر بزرگ و مادر بزرگم نگفتم که البته اونا هم 2 سالی میشه میدونند
الان از کسائی که من را میشناسن تقریبا همه میدونند که ام اس دارم
فامیلای درجه 1 و 2 و دو سه دوست . محل کار هم که اصلا ... یعنی اگه بدونن که فورا عذرمو خواستن! (به دلیل شرایط کاری استرس زا)
تا وقتی که از ظاهرم چیزی مشخص نیست دوست ندارم بجز فامیلای نزدیک کسی بدونه
منکه فقط خانواده خبر داره حتی دامادوعروسمون هم نمیدونم اخه من در ظاهر سالم هستم چرا باید به همه بگم
ا قضیه من خیلی جالبه , چون خانواده من بعد 3 سال که دیگه ام اسم قطعی شد و یک درجه هم پیشرفت کرد
تازه تازه هنوز بهم میگن چرا خودتو به مریضی میزنی
خنده داره , چون بعضی مواقع وضعیت بد منو میبینن و این جوری میگن
واقعا حسی بنام احساس همدردی در بعضی از ما از بین رفته
البته تقریبا تمام فامیلم میدونن , چون 3 سال پیش هم که دکتر با شک اعلام میکرد خانوادم قبول نمیکردن موقعی هم که دکتر تایید کرد ام اس دارم , مامانم به فک و فامیل میگفت ساناز دوست داره ام اس داشته باشه
واقعا چشم بصیرت در خیلی از ماها دیگه وجود نداره sad
بگو کی نمیدونه؟؟؟

بعداز 20سال مریضی و ویلچری شدن تنها کسی که که نمی دونه خواجه حافظ شیرازیه که اونم مرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!laughing3
من همه از بیماریم اطلاع دارن با وجود اینکه شاید در ظاهر نشونه ای نداشته باشم ( هر چند جزو اون دسته از بیمارای ام اس هستم که عوارض خرده ریز ام اس که کسی نمی بینه مثت درد گاه و بیگاه و گزگز و تعادل و سرگیجه و .... کم هم ندارم ). دلیل این که پنهان نمی کنم اینه که فکر می کنم اگه من با این دید که در ظاهر نشون نمیدم پس نمی گم ، ادامه بدم خب طبیعیه که چه انتظاری می تونم داشته باشم محیط اطرافم ، باور کنه که هر بیماری ام اسی منجر به ناتوانی یا ویلچر نمیشه . البته اینو میدونم شرایط پیشرفت بیماری برا خیلی ها می تونه اتفاق بیفته و برا خیلی ها نه . پس به دفاع از اونی که تا آخر عمر به سلامت با ام اس زندگی می کنه می گم تا این مدلش هم دیده بشه . ( اینو بگم که البته این انتظار رو ندارم که همه این کار رو بکنن . این یه اعتقاد و تجربه شخصیه و هر کسی درباره خودش حق داره تصمیم بگیره چطور برخورد کنه )
(2013/09/13, 07:16 PM)sanaz-sss نوشته است: [ -> ]ا قضیه من خیلی جالبه , چون خانواده من بعد 3 سال که دیگه ام اسم قطعی شد و یک درجه هم پیشرفت کرد
تازه تازه هنوز بهم میگن چرا خودتو به مریضی میزنی
خنده داره , چون بعضی مواقع وضعیت بد منو میبینن و این جوری میگن
واقعا حسی بنام احساس همدردی در بعضی از ما از بین رفته
البته تقریبا تمام فامیلم میدونن , چون 3 سال پیش هم که دکتر با شک اعلام میکرد خانوادم قبول نمیکردن موقعی هم که دکتر تایید کرد ام اس دارم , مامانم به فک و فامیل میگفت ساناز دوست داره ام اس داشته باشه
واقعا چشم بصیرت در خیلی از ماها دیگه وجود نداره sad

واااای اره منم یه پلاک گنده تو نخاعم و سه تا تو جمجمه منه ولی خونوادم همش میگن این ادا اطفار چیه انگار خیلی دوست داری ام اس بگیریlaughing3laughing3
بازم خوبه که باور ندارن وگرنه همش قصه میخوردنwink2
البته من هم یک مسئله بد را تجربه میکنمangry3
عده زیادی میگن هیچیش نیست و اینا فیلمه که میگه ام اس داره
و از خودم میپرسم چرا ؟؟؟
و جوابی غیر از این پیدا نمیکنم که چون واقعا ام اس را نمیشناسنangry3
چون ام اس را فقط برابر با ناتوانی دیدن
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17