به نظر من باید گفته بشه ولی اینو قبول دارید که دخترها با این موضوع که طرف ام اس داره کمتر مشکل دارن نسبت به پسرها مخصوصا وای به روزی که مامان پسره باخبر بشه دختر ام اس داره تمام تلاششو از مخالفت گرفته تا حلال نکردن شیر و ... انجام میده که ازدواج صورت نگیره (البته بعضی هاشون بلا نسبت مادرشوهر شما خانم های متاهل) یکی نیست بگه تو مطمئنی پسرت در اینده دچار مشکلی نمیشه کمتر خانواده ای پیدا میشن که با این موضوع منطقی برخورد کنن
منم کاملا با نظر تبسم موافقم
(2011/08/15, 10:30 AM)shabgard نوشته است: [ -> ]منم کاملا با نظر تبسم موافقم
ممنون از فاطیما وشبگرد
(2011/08/15, 09:16 AM)doght123 نوشته است: [ -> ]به نظر من که اصلن ارامش تو ازدواج به این ربطی نداره که دو طرف ام اس داشته باشن یا نه
اتفاقا داره.همه دنبال آرامشیم مگه نه؟
وقتی هر دو این مشکلو داشته باشن سخته.فک کن وقتی یکیشون به مشکل بخوره چی میشه؟
خب طرفه مقابل هم اذیت میشه استرسشم زیاد میشه.
اما وقتی کسی کنارت باشه که این مشکلو نداشته باشه حداقل خیالت راحته که یکی هست کنارت که بتونی بهش تکیه کنی و دستتو بگیره.
البته همه ما خدا رو داریم.
(2011/08/15, 09:50 AM)elahe نوشته است: [ -> ]به نظر من باید گفته بشه ولی اینو قبول دارید که دخترها با این موضوع که طرف ام اس داره کمتر مشکل دارن نسبت به پسرها مخصوصا وای به روزی که مامان پسره باخبر بشه دختر ام اس داره تمام تلاششو از مخالفت گرفته تا حلال نکردن شیر و ... انجام میده که ازدواج صورت نگیره (البته بعضی هاشون بلا نسبت مادرشوهر شما خانم های متاهل) یکی نیست بگه تو مطمئنی پسرت در اینده دچار مشکلی نمیشه کمتر خانواده ای پیدا میشن که با این موضوع منطقی برخورد کنن
موافقم با شما.ولی خدا همیشه هست.هر کاری ازش بر میاد.
درسته ما دخترا خیلی ماهیم.
(2011/08/14, 09:00 PM)tabasom نوشته است: [ -> ]به نظر من بهتره با کسی که این مشکلو نداره ازدواج کنید چون اگه هر دو این مشکلو داشته باشن زندگی سخت و ممکنن نتونن همه نیاز همو براورده کنن.اگه فقط هدف براوردن نیازی جنسی باشه مسئله ای نیس ولی زندگی که فقط این نیس.کسی که این مشکلو نداره بیشتر میتونه به طرف مقابل ارامش بده و استرسشو کم کنه البته این نظر منه که این مشکلو ندارم امیدوارم دلخور نشید.
خوب حالا ایا شما که ام اس ندارید حاضر هستید که با کسی که ام اس داره ازدواج کنید.......
خیلی کم اینجور ادما پیدا میشن......
به نظر من ازدواج دو فرد ام اسی بهتره.....
چون ایجوری بهتر هم دیگرو درک میکنن و به مشکلات هم میرسن.....
شما فکر میکنید که یه فرد ام اسی فلج و افتادست و پس بهتره که یه فرد سالم بالا سرش باشه....در حالی که اصلا اینطور نیست...................
خیلی ها بودن تا فهمیدن طرف ام اس داره رفتن به سمت طلاق.......
کبوتر با کبوتر باز با باز کنند پرواز......
(2011/08/15, 10:58 AM)tabasom نوشته است: [ -> ]ممنون از فاطیما وشبگرد
(2011/08/15, 09:16 AM)doght123 نوشته است: [ -> ]به نظر من که اصلن ارامش تو ازدواج به این ربطی نداره که دو طرف ام اس داشته باشن یا نه
اتفاقا داره.همه دنبال آرامشیم مگه نه؟
وقتی هر دو این مشکلو داشته باشن سخته.فک کن وقتی یکیشون به مشکل بخوره چی میشه؟
خب طرفه مقابل هم اذیت میشه استرسشم زیاد میشه.
اما وقتی کسی کنارت باشه که این مشکلو نداشته باشه حداقل خیالت راحته که یکی هست کنارت که بتونی بهش تکیه کنی و دستتو بگیره.
البته همه ما خدا رو داریم.
(2011/08/15, 09:50 AM)elahe نوشته است: [ -> ]به نظر من باید گفته بشه ولی اینو قبول دارید که دخترها با این موضوع که طرف ام اس داره کمتر مشکل دارن نسبت به پسرها مخصوصا وای به روزی که مامان پسره باخبر بشه دختر ام اس داره تمام تلاششو از مخالفت گرفته تا حلال نکردن شیر و ... انجام میده که ازدواج صورت نگیره (البته بعضی هاشون بلا نسبت مادرشوهر شما خانم های متاهل) یکی نیست بگه تو مطمئنی پسرت در اینده دچار مشکلی نمیشه کمتر خانواده ای پیدا میشن که با این موضوع منطقی برخورد کنن
موافقم با شما.ولی خدا همیشه هست.هر کاری ازش بر میاد.
درسته ما دخترا خیلی ماهیم.
اگه ازدواج ازدواج درستی باشه وقتی مشکلی در هر موردی پیش بیاد هر دو ناراحت میشن و خود به خودم استرس هست ضمنا من خودم به عنوان یه امسی رو کاملا یه ادم قابل اتکایی میدونم
من دوستي دارم كه با داشتن يك فرزند همين كه همسرش فهميد ام اس داره( قبلا نداشت در طول زندگي مشترك آنهم پس از 6 سال زندگي مشترك پس از يك سردرد شديد و گز گز بدن در ام ار اي مشخص شد) كلي رفتار همسرش عوض شد و آخرش هم به جدايي كشيد
من در اين قضيه چون در جريان اختلافاتشون بودم بيشتر از همه دكتر معالجش رو مقصر مي دونم اونقده از عوارض ام اس حرف زده بود كه هر دو خودشون را باخته بودند و بيشتر از همه همسرش .
(2011/08/15, 11:31 AM)mrz81 نوشته است: [ -> ]من دوستي دارم كه با داشتن يك فرزند همين كه همسرش فهميد ام اس داره( قبلا نداشت در طول زندگي مشترك آنهم پس از 6 سال زندگي مشترك پس از يك سردرد شديد و گز گز بدن در ام ار اي مشخص شد) كلي رفتار همسرش عوض شد و آخرش هم به جدايي كشيد
من در اين قضيه چون در جريان اختلافاتشون بودم بيشتر از همه دكتر معالجش رو مقصر مي دونم اونقده از عوارض ام اس حرف زده بود كه هر دو خودشون را باخته بودند و بيشتر از همه همسرش .
من چند بار هم گفتم اگر آدم ازدواج میکنه و مکتوب عقد نامه می نویسه
یعنی پای همه چیز واستاده ام اس که چیزی نیست!
وگرنه تو خوشی ها با هم بودن که عقد و امضا نمیخواد! میخواد؟
(2011/08/15, 11:37 AM)Prime نوشته است: [ -> ]من چند بار هم گفتم اگر آدم ازدواج میکنه و مکتوب عقد نامه می نویسه
یعنی پای همه چیز واستاده ام اس که چیزی نیست!
وگرنه تو خوشی ها با هم بودن که عقد و امضا نمیخواد! میخواد؟
تو خيلي آدما اين بيماري بوجود مياد اما طرف متوجه نميشه و بيماري خود به خود ترميم ميشه و هرگز بر نمي گرده!
حالا ما متوجه شديم و بش رسيديم...چه بسا اگه بش نرسيده بوديم هم مي رفت پي كارش و بر نمي گشت!!!اين خيلي مسخره س كه كسي رو كه هنوز ناتوان نشده بخاطر ناتواني رها كني..........
(2011/08/15, 11:37 AM)Prime نوشته است: [ -> ]من چند بار هم گفتم اگر آدم ازدواج میکنه و مکتوب عقد نامه می نویسه
یعنی پای همه چیز واستاده ام اس که چیزی نیست!
وگرنه تو خوشی ها با هم بودن که عقد و امضا نمیخواد! میخواد؟
منم با شما كاملا موافقم . همه ازدواج مي كنن كه خوشبخت بشن و شريك خوشي و غمخوار يك ديگه باشن ولي وقتي با يك مشكلي در زندگي برخور مي كنند به نام ام اس كه شناختي از ان ندارن و متاسفانه علاوه بر تصوير منفي از اين بيماري در جامعه، يك دكتري هم پيدا مي شه و كلي از عوارض و اينده تاريك صحبت مي كنه شايد تصميم ها در اين خصوص زياد منطقي نباشه . بهمين خاطر مي گم كه هر دو خودشونو باخته بودند
(2011/08/15, 11:45 AM)mrz81 نوشته است: [ -> ]منم با شما كاملا موافقم . همه ازدواج مي كنن كه خوشبخت بشن و شريك خوشي و غمخوار يك ديگه باشن ولي وقتي با يك مشكلي در زندگي برخور مي كنند به نام ام اس كه شناختي از ان ندارن و متاسفانه علاوه بر تصوير منفي از اين بيماري در جامعه، يك دكتري هم پيدا مي شه و كلي از عوارض و اينده تاريك صحبت مي كنه شايد تصميم ها در اين خصوص زياد منطقي نباشه . بهمين خاطر مي گم كه هر دو خودشونو باخته بودند
دكتر من اولين جمله اي كه گفت اين بود:
خانم نگران نباشيد اين روزا ام اس از ديابت هم ساده تره!