ممنون باران جان
از نظر من که چنین مانعی وجود نداره. و حاظرم این اطمینانی که شما می گید رو بهش بدم و تا جاییم که امکان داشته دادم.
از 99 درصد گفته های فربد هم اطلاع کامل دارم و در جریانش هستم
ممنون از راهنماییت
اقا احسان عزیز
امید وارم هرچه زودتر خبره به هم رسیدنتونو بهمون بدی
خواستم بگم من هم با این بیماری در حال جنگم بعد از ازدواج هم به بیماریم پی بردم و الا هم واقعا هیچ مشکلی نداریم . نگران نباش اگه همراهش باشی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
ان شاا....
(2011/04/21, 01:00 AM)PARASTOO8080 نوشته است: [ -> ]اقا احسان عزیز
امید وارم هرچه زودتر خبره به هم رسیدنتونو بهمون بدی خواستم بگم من هم با این بیماری در حال جنگم بعد از ازدواج هم به بیماریم پی بردم و الا هم واقعا هیچ مشکلی نداریم . نگران نباش اگه همراهش باشی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد ان شاا....
سلام
ممنون از لطفت تاببینیم خدا چی می خواد. انشاالله که هیچ مشکلی هم نخواهید داشت.
تو اینکه همراهش هستم و خواهم موند شکی ندارم
چون به وجودش اعتقاد دارم
برام فهمیدن نکاتی مهمه که بتونم بهتر در کنار و همراهش باشم
دریا بی کران است و زورق من کوچک
به تو توکل می کنم که همه کس را حمایت می کنی
احسان جان الا تنها کاری که همسرم خیلی سعی میکنه انجام بده اینکه من در ارامش باشم
جاهایی که من دوست دارم میریم و با کسایی که من و عصبی می کنن کمتر رابطه داریم
سعی میکنه کمتر حرصم بده
در ضمن از بیماری من هیچ کس بجزخانواده من خبر ندارن این به نظر من خیلی مهم
سلاااااااااااااااااام
وای چه قدر خوبه انقدر به ازدواج دقیق فکر میکنید
کاش منم یه خورده عقل شمارو داشتم
راستش من انقدر جدی به ام اس نگاه نمیکنم
بایکی حرف زدم اخر حرفام گفتم راستی من ام اس هم دارم
میدمنید چی گفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟حدس بزنید تا بگم جوابشو
آقا احسان سلام
من مدتها قبل از آشنایی با همسرم دچار این مشکل شده بودم.
بعد از خواستگاری وقتی تا حدودی با خصوصیات اخلاقیش آشنا شدم قضیه رو باهاش مطرح کردم و ازش خواستم کامل در مورد این بیماری تحقیق کنه.حتی اونو پیش پزشکم فرستادم.از این قضیه 4 سال میگذره.کاری که همسر من میکنه تلاش برای ایجاد آرامش در خونه و روابطمون با اطرافیانه.حتی دور از چشم من هنوز پیگیر آخرین اخبار درمورد ام اسه.حتی گاهی که اقتصاد زندگیمون یه جورایی می لنگه ولی ایشون نمیذاره آب تو دل من تکون بخوره و من نگران هزینه گزاف داروها و درمانهای جانبی بشم.طبق گفته فربد این مسئله خیلی وسیعه.
ضمنا اینکه این جزئیات هستن که خدای نکرده ممکنه مشکل ساز بشن و همسر فردی که ام اس داره هر لحظه و در هر شرایطی باید حواسش به خیلی چیزا باشه.یه نکته خیلی مهم دیگه هم توجه به افزایش خستگی در بیمارانه که حتما باید مد نظر باشه.مثلا کمک در کارهای منزل ، چیدمان منزل به نحوی که همه چی مرتب باشه و وسایل مورد نیاز به راحتی در دسترس باشن ، استفاده از اتومبیل برای رفت و آمد و...
ما از ترحم بیزاریم
مراقب باشید برخورد شما با همسرتون رنگ و بوی ترحم نگیره!
(2011/04/21, 11:10 AM)goli61 نوشته است: [ -> ]آقا احسان سلام
همسر فردی که ام اس داره هر لحظه و در هر شرایطی باید حواسش به خیلی چیزا باشه.
ما از ترحم بیزاریم
مراقب باشید برخورد شما با همسرتون رنگ و بوی ترحم نگیره!
سلام
ممنون از راهنماییت مخصوصا آخریش چون خودم هم بهش اعتقاد دارم
منم می خوام این خیلی چیزارو بدونم چیه تا کیفیت زندگی خودم و همسرم رو بالا ببرم(البته اگه قبولمون کنه)!
در ضمن به خاطر داشتن همچین همسر دلسوز و فهیم بهتون تبریک می گم
سلام ودرود!بله باید مطرح کرد ولی چجوری گفتنش مهمه
چجوری بگیم؟
ازدواج به هر حال سنت پیامبر
:35:
(2011/04/21, 08:48 AM)shokolat نوشته است: [ -> ]سلاااااااااااااااااام
وای چه قدر خوبه انقدر به ازدواج دقیق فکر میکنید
کاش منم یه خورده عقل شمارو داشتم
راستش من انقدر جدی به ام اس نگاه نمیکنم
بایکی حرف زدم اخر حرفام گفتم راستی من ام اس هم دارم
میدمنید چی گفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟حدس بزنید تا بگم جوابشو
گفت اینی که میگی چی چیه؟خوردنیه؟دیدنیه؟هوم؟چیه؟!!
نه خوب شایدم گفت اا جددنــــــــــی؟منم دارم
نه شایدم گفته خوب فدای سرت زود خوب میشی
نه نه شاید گفته متاسفم..
شایدم...
خوب چرا که نه!اگه واقعا همدیگرو می خواین خیلیم خوشبخت می شین.
ولی اگه قراره زبونم لال خدایی نکرده خدایی نکرده یه روزی اتفاقی واسش بیوفته و تو کم کم جا بزنی من به این ازدواج راضی نیستم.
البته ببخشیدااااااا من احتمالاتو در نظر می گیرم آخه جدیدا به آقایون بدبین شدم.بلانسبت شما