من که از اولش هرچی خواستگار داشتم همشون منو میشناختن
حالا چه قبل ام.اس چه بعدش !
همه دوستان بودن ، همکلاسی ها ، همکارا و کلی کسانی که میشناختم شون . چه قبل ام.اس چه بعدش دلیل مخالفت ها ربطی به ام.اس نداشته . مثلا قد مون به هم نمی خورد
یا فرضا به من می گفتن چادر سرت کن ! یا سطح طبقاتی خانواده ها به هم نمی یومد
یا مثلا مشکل این بود که بایس از محل سکونت فعلیم میرفتم یک شهر دیگه و ...
تعجب می کنم چقدر این ام.اس رو برای خودتون غول ساختین ، عجیبه که من اصلا واسم مهم نیست.
آدم های سالم رو ببینید دور و اطراف تون ، خیلی هاشون مجرد موندن و ازدواج نکردن ، چه ربطی داره آخه ؟ اونا هم ام.اس دارن ؟؟؟
من هنوز به کسی اجازه ندادم که بیاد!
ولی اگه کسی رو راه دادم، وقتی بهش می گم که خودم نظرم مثبت باشه!
بعدشم هر اتفاقی افتاد میسپارم دست خدا....اگه موند که من انتخابم درست بوده اگه رفت می فهمم ارزش منو نداشته!
سلام به مجردهای گل سایت
ایشالله شیرینی عروسی یکی یکی تون و بخورم
میدونید وقتی به ازدواج فکر میکنیم اولین چیزی و که تو خودمون پیدا میکنیم
ام اس نباشه اقاپسری که قراره بری خواستگاری قرار نیست همون اول بگی من ام اس دارم چون منم جای دختر مقابلتون باشم میگم نگاه کن شانس مارو و پر رویی طرف و با چه جراتی اومده خواستگاری مــــــــــــــــــــــــــــن
داداش من شما اول یه چیزهایی و باید بدونی و اونم اینکه قراره اینها رو تو خودت باور کنی و تو خواستگاری بگی مثلا[size=x-large
]:من شغلم اینه...پس اندازم برا شروع زندگی یا به زبون خودمون دارو ندارم اینه...ظاهر و هیکلم اینه(خوب خوبم)...از این خانواده هستم و بهش افتخار میکنم....سر سفره پدر و مادر بزرگ شدم و اهل ریاکاری و کوچه گردی و کلاهبرداری نیستم...اهل دود و دم نیستم...تحصیلاتم اینقدره...[/size]و خیلی چیزهای دیگه و در اخر میگید من مشکلی شخصی دارم که بین خودمون باشه بهتره البته شما میتونید تحقیق کنید و اون اینکه
ام اس دارم
شما به طرف مقابلتون یه لیستی درباره خودتون میدید و بهش اجازه میدید از بین تمام چیزهایی که شما دارید انتخاب کنه که چی براش مهمه ویا از بین خواستگارهایی که داشته تشخیص بده شما از چه لحاظ سرتر هستید اینجاست که اون میتونه انتخاب بکنه و اگه شما جواب منفی گرفتید نباید ناامید بشید باید همین طور ادامه بدید و پیش برید هرگز جواب منفی و به حساب بیماریتون نذارید به طرف مقابلتون هم حق بدید شاید شخصی هست که میدونه کم تحمله یا تو رندگیش خیلی مشکلات تحمل کرده و امیدش زندگی اینده اش هستش شاید توان و جرات زندگی با یک شخصی که بیماری و داره نداشته پس بهر حال بدونیدشما دربین تمام چیزهای خوبی که دارید ام اس رو هم شریک کردید
در یک درخت بزرگ کرمها و حشرات هم زندگی میکنن اما این باعث نشده کسی از میوه و سایه اش استفاده نکنه:agree:
برای خواهر های خوبم هم همینطوره شما باید تمام زیبایی ها و خوبیهاتون و بگید در اخر ام اس و بیان کنیدمن میدونم که ما میتونیم همسر و مادرهای خیلی خوبی باشیم پس این حق و خودمون از خودمون نگیریم
تنها چیزی که ما نیاز داریم اعتماد به نفس و جرات هستش قرار نیست همون دفعه اول نتیجه بگیرید پس ناامید نشید
ممنون.ببخشید اگه نوشته هام طولانی میشه و خسته میشید
پروانه جون ممنون از حرفای قشنگت
کاملا باهات موافقم عزیزم
بنظر من هر کی خواست بیاد هر کیم جا زد یا ترسید بره به درک
ما باید به خودمون افتخار کنیم اگه قراره کسی از چیزی بترسه باید از صرع و سرطان بترسن چون با سرطان ادمها مردن ولی تو ام اس خیلی نادره تازشم توی صرع و دیابت بیماریهای ارثی هست یعنی چه یه نفر داشته باشه چه هر دو بچه هاشون به این بیماری مبتلا خواهند شد ولی ماها چی
خیلیم دلشون بخواد وییییییییییییییییییییییش
شما با مهریه بالا موافقید؟
به نظرتون برای ما که این مسئلرو داریم یه تضمین نیست تو زندگی؟
(2012/03/02, 11:19 PM)yas نوشته است: [ -> ]بنظر من هر کی خواست بیاد هر کیم جا زد یا ترسید بره به درک
ما باید به خودمون افتخار کنیم اگه قراره کسی از چیزی بترسه باید از صرع و سرطان بترسن چون با سرطان ادمها مردن ولی تو ام اس خیلی نادره تازشم توی صرع و دیابت بیماریهای ارثی هست یعنی چه یه نفر داشته باشه چه هر دو بچه هاشون به این بیماری مبتلا خواهند شد ولی ماها چی
خیلیم دلشون بخواد وییییییییییییییییییییییش
همه ی ادم ها حق زندگی دارند و حق انتخاب!
چه سرطانیش چه صرع و چه دیابت!
همون طور که شما نمی دونی که صرع و دیابت ابدا ارثی نیستند و به بچه ی طرف انتقال پیدا نمی کنه!
نباید انتظار داشته باشید همه در مورد ام اس اطلاعات کافی داشته باشن.
باید سعی کنیم با آرامش زمینه ی اطلاع رسانی رو فراهم کنیم.
(2012/03/03, 04:56 PM)ارزو نوشته است: [ -> ]شما با مهریه بالا موافقید؟
به نظرتون برای ما که این مسئلرو داریم یه تضمین نیست تو زندگی؟
اگه ازدواج رو يه معامله مالي در نظر بگيريم بله هست يه تضمين خوبي هم مي تونه باشه اما اگه ازدواج رو يه قرارداد قلبي و عاطفي بدونيم نه تضميني نيست كه مهريه بالا ضامن پايداري هميشگي اين قرارداد قلبي باشه. دو نفر كه قلباشون ديگه با هم ارتباطي نداره يه عاملي مثل ترس از مهريه نمي تونه خوشبختشون كنه و اثر مخربي كه اين قضيه مي ذاره از اون مهريه اي هم كه دريافت ميشه به نظر من بيشتره.
مهم توي زندگي شناخت درست و انتخاب درست و بازي با دل هاست و اميد به آينده و توكل به خدا.
مرسی آقا مهدی عزیز.نظر من هم این نیست اما دوست داشتم نظرات دوستان رو بدونم
(2012/03/03, 04:56 PM)ارزو نوشته است: [ -> ]شما با مهریه بالا موافقید؟
به نظرتون برای ما که این مسئلرو داریم یه تضمین نیست تو زندگی؟
عزیزم چرا مهریه بالا ؟
یک عدد سند محضری دال بر تایید اینکه آقای داماد در مورد بیماری شما اطلاع داشته کافی هست.
نیازی نیست مهریه بالا در نظر بگیرید.
چون به قول آقا مهدی کسی که نتونه زندگی کنه میگه مهرم حلال جونم آزاد حالا میخواد 100 میلیارد مهرش باشه یا یک میلیون !