(2012/01/11, 02:48 PM)marmar نوشته است: [ -> ]عزيزم سرد نشديم. ولي ديده مردم بده . اينكه اين واقعيت هست كه مردم ما راجع به ام اس زياد نمي دونن. و جزء بيماريهاي بد قرارش دادن.
و اينكه ما بخوايم ازدواج كنيم بايد منتظر باشيم ببينيم طرفه مقابلمون بعد از فهميدن اين موضوع، مي پذيره يا نه. اين انتظار خيلي سخته.
کاملا بانظر مریم موافقم کاملا
حرفه من هم همین بود درصورتی که خانم ها بیشتر با مریضیه آقایان کنار می آیند
بچه ها همکلاسی من رفت تحقیق کرد در مورد بیماریم بعد دوباره اومد طرفم که به قول خودش کنارم باشه و کمکم کنه.واقعا از ته دلش میگفت.پسر خوب هم زیاد داریم به خدا.اما مامانش که یه زن بود!اون چرا اجازه نداد؟! خوبه از این جبهه هم به موضوع نگاه کنیم.من با سارا موافقم.مرد و زن نداره.منافع فقط مهمه..البته در این که خانوما احساسی ترن شکی نیست.ولی همه جا منافع حرف اول رو میزنه...
(2012/01/11, 05:46 PM)arezooo82 نوشته است: [ -> ]بچه ها همکلاسی من رفت تحقیق کرد در مورد بیماریم بعد دوباره اومد طرفم که به قول خودش کنارم باشه و کمکم کنه.واقعا از ته دلش میگفت.پسر خوب هم زیاد داریم به خدا.اما مامانش که یه زن بود!اون چرا اجازه نداد؟! خوبه از این جبهه هم به موضوع نگاه کنیم.من با سارا موافقم.مرد و زن نداره.منافع فقط مهمه..البته در این که خانوما احساسی ترن شکی نیست.ولی همه جا منافع حرف اول رو میزنه...
مگه کسانی که ام اس دارند چه جوری اند که ممکنه منافع کسی رو از بین ببرند؟
دلشونم بخواد
میدونی که دید جامعه به ام اس چطوریه؟! غول بی شاخ و دم!!
بچه ها من 1خواستگار دارم همه چیش مورد قبولمه.ام اسمم بش گفتم اونم قبول کرد فقط 17 سال ازم بزرگتره موندم به خدا به نظرتون چیکار کنم؟
ولی مثل اینکه طرفهای مقابل این رو نمی خوان. و براشون خیلی مهمه که خانوم این بیماری رو نداشته باشه.
آه بکشیم
من میگم ما نباید خودمونو از بقیه جدا کنیم
بابا چرا انقدر سخت میگیرید؟
من اگه روزی از کسی خوشم بیاد و احساس کنم بدرد هم میخوریم بدون توجه به اینکه اونم مریضه یا نه یا اینکه مریضیه خودمو مهم جلوه بدم میرم توو کار مزدوج شدن
ولی فکر ازدواج خودم واسه خودمم خنده داره!
(2012/01/11, 10:01 PM)parastoo joon نوشته است: [ -> ]من میگم ما نباید خودمونو از بقیه جدا کنیم
بابا چرا انقدر سخت میگیرید؟
من اگه روزی از کسی خوشم بیاد و احساس کنم بدرد هم میخوریم بدون توجه به اینکه اونم مریضه یا نه یا اینکه مریضیه خودمو مهم جلوه بدم میرم توو کار مزدوج شدن
ولی فکر ازدواج خودم واسه خودمم خنده داره!
خانمی عزیز دل، مشکل دوستان که دارن مطرح میکنن همینه
خانمها پای عشق میمونن وپای بندن ولی آقایان( نه همه بازهم میگم نه همه)هستند که اگر بفهمن نظرشون عوض میشه
(2012/01/11, 08:47 PM)شیرین نوشته است: [ -> ]بچه ها من 1خواستگار دارم همه چیش مورد قبولمه.ام اسمم بش گفتم اونم قبول کرد فقط 17 سال ازم بزرگتره موندم به خدا به نظرتون چیکار کنم؟
شيرين جون 17 سال خيلي زياده. خيلي خوب فكر كن . همه چيز رو بسنج.
البته بستگي به اون آدم و ديده تو به زندگي و چيزهايي كه از زندگي مي خواي هم داره.