2012/02/25, 01:18 PM
اختلالات عروق خونى
دستگاه عروقى به جريان خون ريوى و جريان خون عمومى تقسيم مىشود. جريان خون ريوى خون را از قلب به ريهها حمل مىکن و در آنجا خون اکسيژندار مىشود. همزمان قلب خون را به جريان خون عمومى تلمبه مىکند و به بقيهٔ قسمتهاى بدن خون مىرساند.
کبودى دستها و پاها (آکروسيانوز)
اين عارضه نسبتاً شايع است و بهويژه در زنان بروز مىکند. در اين عارضه دستها و پاها گاهى کبود (سيانوز) بهنظر مىرسد و پاها سرد و عرق کرده مىشود. علت آن انقباض شريانهاى کوچکى است که دستها و پاها را مشروع مىمکنند. اين عارضه با تصلب شرائين همراه نيست. کبودى (سيانوز) معمولاً در اثر مواجهه با سرما بدتر مىشود.
درمان
هيچ درمانى نياز نيست. خوددارى از مواجهه با هواى سرد به جلوگيرى از انقباض کمک مىکند.
پديده رينود (Raynaud)
اين يک عارضهٔ ناگوار است که در آن پاسخ عروق خونى به محرک سرمائى شديداً افزايش مىيابد و در نتيجه مواجهه با هواى سرد، لمس يک تکه يخ، يا حتى قدم زدن در يک اتاق با تهويهٔ مطبوع مىتواند منجر به واکنش انقباضى عروق شود. انگشتان دستها و پاها ناگهان سفيد و سپس کبود مىشوند و هنگام لمس سرد هستند. کرختى و گزگز کردن اغلب پديد مىآيد. هنگامى که حمله فروکش مىکند انگشتان برافروخته مىشوند و ممکن است دچار گزگز و درد شوند. در برخى موارد عصبانيت و شرايط اضطرابآور ممکن است اين واکنش را برانگيزد.
حملات رينود در خانمها بسيار شايعتر است و معمولاً بين ۱۵ تا ۴۰ سالگى بروز مىکند. اين پديده معمولاً در آقايان ديرتر شروع مىشود. علت آن نامعلوم است ولى تصور مىشود که واکنش موضعى در شريانهاى محيطى در بروز آن بيشتر دخيل باشد تا يک واکنش اعصاب خودکار سمپاتيک پديدهٔ رينود همچنين ممکن است در افرادى که از سردرد ميگرنى رنج مىبرند شايعتر باشد.
يکنوع شديد و خاص پديده ربنود به رينود ثانويه معروف است که در آن بيمارىهاى زمينهاى مثل لوپوس اريتماتوزسيستيک، اسکلرودرمى (که باعث ايجاد بافت همبند رشتهاى در پوست و احشاء داخلى مىشود)، بيمارى تيروئيد و التهاب مفصل روماتوئيد ممکن است مسئول بروز واکنش غيرعادى عروق باشند. داروهائى مثل نيکوتين، آلکالوئيدهاى ارگوت، و مسدودکنندههاى گيرندههاى بتا (مثل پروپرانولول) ممکن است رينود ثانويه را برانگيزد.
درمان
تشخيص پديدهٔ رينود معمولاً از روى سابقهٔ بيمار داده مىشود. درخواست از بيماران براى فرو بردن دستها در آب سرد اغلب مىتواند باعث بروز اين پديده و مشاهدهٔ رنگهاى مخصوص سفيد، کبود و قرمز بهترتيب در پوست آنها شود. تدابير درمانى در پديدهٔ رينود در درجه اول پيشگيرانه است و عبارتند از: پوشيدن لباس مناسب در هواى سرد براى پيشگيرى از سرما، استفاده از دستکش هنگام برداشتن اجسام سرد، پرهيز از خنک کردن زياد هوا، پوشيدن دستکش و جوراب هنگام خواب، استفاده از فنجانهاى عايق براى نوشيدنىهاى سرد و غيره.
برخى تدابير درمانى ديگر نيز وجود دارد که ممکن است در مورد آنها از پزشک خود سؤال کنيد. روشهاى زيست بازتابى موفقيتهائى در آموزش بيماران براى مهار ارادى درجه حرارت انگشتان دستها و پاها داشته است. برخى افراد با استفاده از روشى که توسط پزشکى در ورمونت (Vermont)، توصيف شده است، قادر به توقف حملهٔ رينود هستند. در اين روش بازوها براى چند دقيقه و بهطور مکرر و با سرعت ۳۶۰ درجه گردانده مىشوند تا خون با استفاده از نيروى گريز از مرکز به انگشتان جريان يابد. در موارد شديد مسدودکنندههاى مجارى کلسيم مثل نيفديپين (Nifedipine)، ممکن است براى انبساط عروق خونى تجويز شوند. سايرين با استفاده از پرازوسين (Prazosin)، که با هورمونهاى منقبضکنندهٔ طبيعى مقابله مىکند تسکين يافتهاند.
انسداد حاد شريانى
انسداد ناگهانى يکى از شريانهاى بازو يا پا باعث شروع ناگهانى درد و سردى دست و پا و کرختى و رنگ پريدگى مىشود. علت اين انسداد حاد ممکن است يک لختهٔ خونى که از بطن چپ کنده شده و در ک شريان دوردست جايگزين شده است. (ايجاد آمبولى را در مبحث اختلالات خونى مشاهده کنيد). يک گشادى غيرعادى و موضعى شريانى (آنوريسم)، يا يک ترومبوز (لختهٔ خون) حاد باشد. همهٔ اين موارد دلالت بر يک فوريت حاد پزشکى دارند. براى درمان آمبولى ريه به مبحث اختلالات دستگاه لنفاوى و خونى مراجعه کنيد.
زخم بستر
بيمارانى که براى مدت طولانى در بستر مىمانند در اثر کاهش جريان خون در نقاط تحت فشار ممکن است روى استخوان لگن و پاشنهٔ پاى آنها زخمهائى ايجاد شود. بيماران سالخوردهتر با نارسائى عروقى بهويژه مستعد اين زخمهائى بستر هستند. حرکت دادن مکرر بيمارانى که مجبور به استراحت در بستر هستند، استفاده از بالشها، پوست گوسفند، و ساير زيراندازهاى فشارگير که وزن بدن را در يک سطح وسيعتر بخش مىکنند و پاکيزه و خشک نگه داشتن بيمار مىتواند به ميزان قابل توجهى از اين عارضه پيشگيرى کند. در صورت بروز زخم بستر فوراً با پزشک تماس بگيريد تا اقدامات درمانى ويژه و آنتىبيوتيک را براى بيمار شروع کند و مراقبتهاى معمول در بستر را يادآورى نمايد.
التهاب وريدى و ترومبوز (ترومبوفلبيت)
فلبيت التهاب وريد است و معمولاً در اثر صدمه يا عفونت ايجاد مىشود. سپس لختههاى خونى (ترومبوس) روى ديوارهٔ ملتهب عروق خونى تشکيل مىشوند. التهاب وريدى و ترمبوز در وريدهاى سطحى پا شايعتر است و اغلب در افرادى که وريدهاى واريسى دارند بروز مىکند. ناحيهٔ اطراف وريد ملتهب حساس، گرم و قرمز مىشود. وريد معمولاً مانند يک طناب سفت در طول رگ حس مىشود.
درمان
بايد به پزشک مراجعه کنيد. او قادر است التهاب وريدى و ترومبوز را از عارضهٔ مهمتر ترومبوز وريدى عمقى تشخيص دهد. اگر التهاب وريدى و ترومبوز سطحى ثابت شد ممکن است آسپيرين و ايبوپروفن براى تسکين ناراحتى تجويز شود. استفاده از کمپرس گرم روى وريد مبتلا نيز ممکن است باعث تسکين شود. اگر خارش بروز کرد يکى از فرآوردههاى اکسيد روى (Zinc oxcid)، را بهکار بريد. تب ممکن است نشانهٔ وجود عفونت باشد، در اين صورت بايد به پزشک مراجعه کنيد تا در مورد مناسب بودن مصرف آنتىبيوتيک تصميمگيرى کند. اکثر موارد التهاب وريدى و ترومبوز سطحى ظرف حدود يک هفته بهبود مىيابد.
قانقاريا
قانقاريا به زبان ساده مرگ بافتى است. اين عارضه مىتواند در هر جا بروز کند ولى در دست و پا بهدليل کاهش يا فقدان جريان خون شايعتر است. قانقاريا با سياه و جدا شدن پوست مشخص مىشود و مىتواند بهصورت خشک يا مرطوب باشد. قانقارياى مرطوب در اثر عفونت ايجاد مىشود در حالىکه در قانقارياى خشک عفونتى وجود ندارد. قانقاريا علل متعددى دارد. شايعترين آنها بيمارى قند و تصلب شرائين است که هر دو باعث تنگى پيشروندهٔ شريانهاى کوچک مىشوند تا حدى که حفظ سلامت بافت زنده مقدور نمىباشد. يخزدگى شايعترين علت قانقاريا در اثر حادثه است (به مبحث يخزدگى مراجعه کنيد). ساير علل شامل بيمارى برگر (Buerger)، که در اثر التهاب شريانهاى کوچک منجر به ترومبوز (لختهٔ خون) و قانقاريا مىشود و بيمارى رينود است (به مبحث پديدهٔ رينود مراجعه کنيد).
قانقارياى مرطوب معمولاً در اثر عفونت با باکترى کلستريديوم (Clostridium)، که بدون هوا رشد مىکند و سمومى ترشح مىنمايد که باعث انهدام بافتى مىگردد، ايجاد مىشود. اين باکترىها گاز نيز توليد مىکنند و باعث قانقارياى گازى مىشود.
علائم
هنگامى که قانقارياى خشک در پاى فردى که جريان ضعيفى دارد ايجاد مىشود، پا ممکن است در آغاز سرد و کرخت شود. سپس درد مبهمى بروز مىکند که با پيادهروى افزايش مىيابد. نشانههاى هشداردهندهٔ واضح عبارتند از: رنگپريدگي، سردى و درد در يک پا هر دو پا. اگر قانقارياى مرطوب ايجاد شود، ناحيهٔ عفونى شده بهسرعت تغيير رنگ مىدهد و بوى نامطلوبى مىگيرد.
درمان
هر نوع قانقارياى واضح با قطع عضو از محلى که جريان خون کافى براى ترميم زخم وجود داشته باشد، درمان مىشود. در درمان قانقارياى مرطوب تلفيقى از آنتىبيوتيک و سرم ضد سم نيز براى مقابله با سموم باکترى بهکار مىرود. در برخى موارد بيمار در يک محفظهٔ پرفشار قرار داده مىشود. اين محفظه بزرگ با اکسيژن تحت فشار پر شده است بهطورى که اکسيژن با فشار وارد بافتهاى مرده مىشود. کلستريديومها در حضور اکسيژن قادر به ادامهٔ زندگى نيستند.
پيشگيرى از قانقارياى پا قبلاً در کادرى با عنوان 'مراقبت از پاها' درج شده است.
دستگاه عروقى به جريان خون ريوى و جريان خون عمومى تقسيم مىشود. جريان خون ريوى خون را از قلب به ريهها حمل مىکن و در آنجا خون اکسيژندار مىشود. همزمان قلب خون را به جريان خون عمومى تلمبه مىکند و به بقيهٔ قسمتهاى بدن خون مىرساند.
کبودى دستها و پاها (آکروسيانوز)
اين عارضه نسبتاً شايع است و بهويژه در زنان بروز مىکند. در اين عارضه دستها و پاها گاهى کبود (سيانوز) بهنظر مىرسد و پاها سرد و عرق کرده مىشود. علت آن انقباض شريانهاى کوچکى است که دستها و پاها را مشروع مىمکنند. اين عارضه با تصلب شرائين همراه نيست. کبودى (سيانوز) معمولاً در اثر مواجهه با سرما بدتر مىشود.
درمان
هيچ درمانى نياز نيست. خوددارى از مواجهه با هواى سرد به جلوگيرى از انقباض کمک مىکند.
پديده رينود (Raynaud)
اين يک عارضهٔ ناگوار است که در آن پاسخ عروق خونى به محرک سرمائى شديداً افزايش مىيابد و در نتيجه مواجهه با هواى سرد، لمس يک تکه يخ، يا حتى قدم زدن در يک اتاق با تهويهٔ مطبوع مىتواند منجر به واکنش انقباضى عروق شود. انگشتان دستها و پاها ناگهان سفيد و سپس کبود مىشوند و هنگام لمس سرد هستند. کرختى و گزگز کردن اغلب پديد مىآيد. هنگامى که حمله فروکش مىکند انگشتان برافروخته مىشوند و ممکن است دچار گزگز و درد شوند. در برخى موارد عصبانيت و شرايط اضطرابآور ممکن است اين واکنش را برانگيزد.
حملات رينود در خانمها بسيار شايعتر است و معمولاً بين ۱۵ تا ۴۰ سالگى بروز مىکند. اين پديده معمولاً در آقايان ديرتر شروع مىشود. علت آن نامعلوم است ولى تصور مىشود که واکنش موضعى در شريانهاى محيطى در بروز آن بيشتر دخيل باشد تا يک واکنش اعصاب خودکار سمپاتيک پديدهٔ رينود همچنين ممکن است در افرادى که از سردرد ميگرنى رنج مىبرند شايعتر باشد.
يکنوع شديد و خاص پديده ربنود به رينود ثانويه معروف است که در آن بيمارىهاى زمينهاى مثل لوپوس اريتماتوزسيستيک، اسکلرودرمى (که باعث ايجاد بافت همبند رشتهاى در پوست و احشاء داخلى مىشود)، بيمارى تيروئيد و التهاب مفصل روماتوئيد ممکن است مسئول بروز واکنش غيرعادى عروق باشند. داروهائى مثل نيکوتين، آلکالوئيدهاى ارگوت، و مسدودکنندههاى گيرندههاى بتا (مثل پروپرانولول) ممکن است رينود ثانويه را برانگيزد.
درمان
تشخيص پديدهٔ رينود معمولاً از روى سابقهٔ بيمار داده مىشود. درخواست از بيماران براى فرو بردن دستها در آب سرد اغلب مىتواند باعث بروز اين پديده و مشاهدهٔ رنگهاى مخصوص سفيد، کبود و قرمز بهترتيب در پوست آنها شود. تدابير درمانى در پديدهٔ رينود در درجه اول پيشگيرانه است و عبارتند از: پوشيدن لباس مناسب در هواى سرد براى پيشگيرى از سرما، استفاده از دستکش هنگام برداشتن اجسام سرد، پرهيز از خنک کردن زياد هوا، پوشيدن دستکش و جوراب هنگام خواب، استفاده از فنجانهاى عايق براى نوشيدنىهاى سرد و غيره.
برخى تدابير درمانى ديگر نيز وجود دارد که ممکن است در مورد آنها از پزشک خود سؤال کنيد. روشهاى زيست بازتابى موفقيتهائى در آموزش بيماران براى مهار ارادى درجه حرارت انگشتان دستها و پاها داشته است. برخى افراد با استفاده از روشى که توسط پزشکى در ورمونت (Vermont)، توصيف شده است، قادر به توقف حملهٔ رينود هستند. در اين روش بازوها براى چند دقيقه و بهطور مکرر و با سرعت ۳۶۰ درجه گردانده مىشوند تا خون با استفاده از نيروى گريز از مرکز به انگشتان جريان يابد. در موارد شديد مسدودکنندههاى مجارى کلسيم مثل نيفديپين (Nifedipine)، ممکن است براى انبساط عروق خونى تجويز شوند. سايرين با استفاده از پرازوسين (Prazosin)، که با هورمونهاى منقبضکنندهٔ طبيعى مقابله مىکند تسکين يافتهاند.
انسداد حاد شريانى
انسداد ناگهانى يکى از شريانهاى بازو يا پا باعث شروع ناگهانى درد و سردى دست و پا و کرختى و رنگ پريدگى مىشود. علت اين انسداد حاد ممکن است يک لختهٔ خونى که از بطن چپ کنده شده و در ک شريان دوردست جايگزين شده است. (ايجاد آمبولى را در مبحث اختلالات خونى مشاهده کنيد). يک گشادى غيرعادى و موضعى شريانى (آنوريسم)، يا يک ترومبوز (لختهٔ خون) حاد باشد. همهٔ اين موارد دلالت بر يک فوريت حاد پزشکى دارند. براى درمان آمبولى ريه به مبحث اختلالات دستگاه لنفاوى و خونى مراجعه کنيد.
زخم بستر
بيمارانى که براى مدت طولانى در بستر مىمانند در اثر کاهش جريان خون در نقاط تحت فشار ممکن است روى استخوان لگن و پاشنهٔ پاى آنها زخمهائى ايجاد شود. بيماران سالخوردهتر با نارسائى عروقى بهويژه مستعد اين زخمهائى بستر هستند. حرکت دادن مکرر بيمارانى که مجبور به استراحت در بستر هستند، استفاده از بالشها، پوست گوسفند، و ساير زيراندازهاى فشارگير که وزن بدن را در يک سطح وسيعتر بخش مىکنند و پاکيزه و خشک نگه داشتن بيمار مىتواند به ميزان قابل توجهى از اين عارضه پيشگيرى کند. در صورت بروز زخم بستر فوراً با پزشک تماس بگيريد تا اقدامات درمانى ويژه و آنتىبيوتيک را براى بيمار شروع کند و مراقبتهاى معمول در بستر را يادآورى نمايد.
التهاب وريدى و ترومبوز (ترومبوفلبيت)
فلبيت التهاب وريد است و معمولاً در اثر صدمه يا عفونت ايجاد مىشود. سپس لختههاى خونى (ترومبوس) روى ديوارهٔ ملتهب عروق خونى تشکيل مىشوند. التهاب وريدى و ترمبوز در وريدهاى سطحى پا شايعتر است و اغلب در افرادى که وريدهاى واريسى دارند بروز مىکند. ناحيهٔ اطراف وريد ملتهب حساس، گرم و قرمز مىشود. وريد معمولاً مانند يک طناب سفت در طول رگ حس مىشود.
درمان
بايد به پزشک مراجعه کنيد. او قادر است التهاب وريدى و ترومبوز را از عارضهٔ مهمتر ترومبوز وريدى عمقى تشخيص دهد. اگر التهاب وريدى و ترومبوز سطحى ثابت شد ممکن است آسپيرين و ايبوپروفن براى تسکين ناراحتى تجويز شود. استفاده از کمپرس گرم روى وريد مبتلا نيز ممکن است باعث تسکين شود. اگر خارش بروز کرد يکى از فرآوردههاى اکسيد روى (Zinc oxcid)، را بهکار بريد. تب ممکن است نشانهٔ وجود عفونت باشد، در اين صورت بايد به پزشک مراجعه کنيد تا در مورد مناسب بودن مصرف آنتىبيوتيک تصميمگيرى کند. اکثر موارد التهاب وريدى و ترومبوز سطحى ظرف حدود يک هفته بهبود مىيابد.
قانقاريا
قانقاريا به زبان ساده مرگ بافتى است. اين عارضه مىتواند در هر جا بروز کند ولى در دست و پا بهدليل کاهش يا فقدان جريان خون شايعتر است. قانقاريا با سياه و جدا شدن پوست مشخص مىشود و مىتواند بهصورت خشک يا مرطوب باشد. قانقارياى مرطوب در اثر عفونت ايجاد مىشود در حالىکه در قانقارياى خشک عفونتى وجود ندارد. قانقاريا علل متعددى دارد. شايعترين آنها بيمارى قند و تصلب شرائين است که هر دو باعث تنگى پيشروندهٔ شريانهاى کوچک مىشوند تا حدى که حفظ سلامت بافت زنده مقدور نمىباشد. يخزدگى شايعترين علت قانقاريا در اثر حادثه است (به مبحث يخزدگى مراجعه کنيد). ساير علل شامل بيمارى برگر (Buerger)، که در اثر التهاب شريانهاى کوچک منجر به ترومبوز (لختهٔ خون) و قانقاريا مىشود و بيمارى رينود است (به مبحث پديدهٔ رينود مراجعه کنيد).
قانقارياى مرطوب معمولاً در اثر عفونت با باکترى کلستريديوم (Clostridium)، که بدون هوا رشد مىکند و سمومى ترشح مىنمايد که باعث انهدام بافتى مىگردد، ايجاد مىشود. اين باکترىها گاز نيز توليد مىکنند و باعث قانقارياى گازى مىشود.
علائم
هنگامى که قانقارياى خشک در پاى فردى که جريان ضعيفى دارد ايجاد مىشود، پا ممکن است در آغاز سرد و کرخت شود. سپس درد مبهمى بروز مىکند که با پيادهروى افزايش مىيابد. نشانههاى هشداردهندهٔ واضح عبارتند از: رنگپريدگي، سردى و درد در يک پا هر دو پا. اگر قانقارياى مرطوب ايجاد شود، ناحيهٔ عفونى شده بهسرعت تغيير رنگ مىدهد و بوى نامطلوبى مىگيرد.
درمان
هر نوع قانقارياى واضح با قطع عضو از محلى که جريان خون کافى براى ترميم زخم وجود داشته باشد، درمان مىشود. در درمان قانقارياى مرطوب تلفيقى از آنتىبيوتيک و سرم ضد سم نيز براى مقابله با سموم باکترى بهکار مىرود. در برخى موارد بيمار در يک محفظهٔ پرفشار قرار داده مىشود. اين محفظه بزرگ با اکسيژن تحت فشار پر شده است بهطورى که اکسيژن با فشار وارد بافتهاى مرده مىشود. کلستريديومها در حضور اکسيژن قادر به ادامهٔ زندگى نيستند.
پيشگيرى از قانقارياى پا قبلاً در کادرى با عنوان 'مراقبت از پاها' درج شده است.
فعلا سکوت را برگزیدیم ............