رفته بودم دکتر روانشناس گفت باید تصمیم جدی بگیری
دکتر داستانی تعریف کرد آره منم با خانومی دانشگاه دوست بودم و .....خلاصه نشد.
آخرش باحال بود من ازدواج کردم و ایشونم ازدواج کردن و با هم روابط خانوادگی داریم
منم گفتم آقای دکتر پس ایشون رو به هر شکلی زیارت میکنین
فقط باید با خودمون کنار بیاییم،عاشق خودمون شیم خودمون رو اذیت نکنیم و تصمیم جدی بگیریم بعد از خودمون
دیگران گریان و خودمان خندان باشیم،خوب باشیم، ،"با خوب بودن جاذبه پیدا کنیم
کسی رو بخاطر گذشته دفع نکیم و قضاوتی نکنیم،حتی اگر شرایط برات خوب نبود، سوختن و ساختن رو یاد بگیری
خوب باشی.
یک عاشق خیلی خطرناک میتونه باشه" واقعا میگم"
داستان مادرانه رو نگاه کرده باشین زنه بعد از 18 سال زندگی باز نگاه شوهرشو میفهمه،
راجب به عشق زنها چیزی نمیدونم فقط اینو میدونم یک زن وقتی مادر میشه صاحب فرزند میشه خیلی راحت زبان بدن و
غیرکلامی طرف مقابل رو میفهمه،اینکه رعنا بعد از 18 سال میفهمه واقعیت داره.خیلی زندگی ها با عشق نیست ولی
شروع و پایانش با خوبی و سازگاری هم هست
دکتر داستانی تعریف کرد آره منم با خانومی دانشگاه دوست بودم و .....خلاصه نشد.
آخرش باحال بود من ازدواج کردم و ایشونم ازدواج کردن و با هم روابط خانوادگی داریم
منم گفتم آقای دکتر پس ایشون رو به هر شکلی زیارت میکنین
فقط باید با خودمون کنار بیاییم،عاشق خودمون شیم خودمون رو اذیت نکنیم و تصمیم جدی بگیریم بعد از خودمون
دیگران گریان و خودمان خندان باشیم،خوب باشیم، ،"با خوب بودن جاذبه پیدا کنیم
کسی رو بخاطر گذشته دفع نکیم و قضاوتی نکنیم،حتی اگر شرایط برات خوب نبود، سوختن و ساختن رو یاد بگیری
خوب باشی.
یک عاشق خیلی خطرناک میتونه باشه" واقعا میگم"
داستان مادرانه رو نگاه کرده باشین زنه بعد از 18 سال زندگی باز نگاه شوهرشو میفهمه،
راجب به عشق زنها چیزی نمیدونم فقط اینو میدونم یک زن وقتی مادر میشه صاحب فرزند میشه خیلی راحت زبان بدن و
غیرکلامی طرف مقابل رو میفهمه،اینکه رعنا بعد از 18 سال میفهمه واقعیت داره.خیلی زندگی ها با عشق نیست ولی
شروع و پایانش با خوبی و سازگاری هم هست