2011/11/16, 02:49 PM
(2011/11/16, 02:56 AM)roshanak.z نوشته است: مرسی از همه تون حالا گفتنش به یه طرف چکار کنم که فکر نکنن من از لحاظ روحی و از طرف همسرم تو مشکل بودم میدونم که میگویید باهاشون صحبت کن ولی حتی اگر من بگم هم اونها پیش خودشون طور دیگه ایی فکر میکنن و من اصلا نمی خوام همه چی و همه نگاهها به سمت همسرم باشه و این خیلی بده که ما همیشه دنبال یه مقصر بگردیم من شاید اگر توی پر قو هم بودم این بیماری رو می گرفتم ولی متاسفانه بینش ها به اینصورت خواهد بود که بیچاره توی مملکت غریب و مشکلات و سختی ها و .... ببین چی کشیده که اینطوری شده متاسفانه منطق رو باز کردن برای دید عموم خیلی سخته . اینطور فکر نمی کنن که بابا خوب همسر این بیمار بیچاره هم تحت فشار بوده اگر کسانی که سالم هستند و همسرانشون بیمارند و این افراد در اینجا عضو باشن دقیقا می فهمند من چی میگم . چقدر فرهنگ سازی کار سختیه
عزیزم باید به همسرت تبریک گفت که همسری داره که اینقد دوستش داره .....البته حساس بودن و حرص خوردن الکی نقطه مشترک ماست........الان تو تاپیک نازلی با موضوع خوشبختی بودم ......حتما بخونش موفق باشی عزیزم........