2010/10/13, 12:13 PM
سحر قربون اون همه احساست برم
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
چرا پسرها برای مادران عزیزترند؟
|
||||||
2010/10/13, 12:13 PM
سحر قربون اون همه احساست برم
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
2010/10/13, 12:14 PM
(2010/10/13, 12:08 PM)sahar نوشته است: من وقتی بخوام به بابام ابراز احساسات بکنم دستمو دور گردنش میگیرم میگم خفت میکنم چه روحیه لطیفی حمید
من درد در رگانم، حسرت در استخوانم،چیزی نظیر آتش در جانم پیچید
سرتاسر وجود مرا گویی چیزی به هم فشرد تا قطره ای به تفتگی خورشید جوشید از دو چشمم،از تلخی تمامی دریاها بر اشک ناتوانی خود ساغری زدم
2010/10/13, 12:16 PM
به خدا خیلی روحیم لطیفه
عشــق
همین خنده های ساده ی توست وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا از تمام غصه هایم رها شوم...
2010/10/13, 12:17 PM
بازم خدا رو شکر کانال عوض شد. دیروز اینجا همه اسلحه ها رو به پسرا گرفته شده بود.
وقتی این حرفای احساسی هست چرا به پسرا گیر میدید. ادامه بدید یه بسته دستمال هم بذارین وسط لازم میشه
2010/10/13, 12:18 PM
(2010/10/13, 12:16 PM)sahar نوشته است:سحر جان پس قسمت خشن روحيت چي مي تونه باشه
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
2010/10/13, 12:20 PM
(2010/10/13, 12:18 PM)nazaninn نوشته است: سحر جان پس قسمت خشن روحيت چي مي تونه باشهآخه دیدی وقتی آدم یکی رو دوست داره دلش میخواد بزنتش من خواهرمو خیلی دوست دارم انقدر سربه سرش میزارم تا جیغش در بیاد
عشــق
همین خنده های ساده ی توست وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا از تمام غصه هایم رها شوم...
2010/10/13, 12:22 PM
(2010/10/13, 12:20 PM)sahar نوشته است: آخه دیدی وقتی آدم یکی رو دوست داره دلش میخواد بزنتشانشالله که نازنینو دوست نداری که؟
من درد در رگانم، حسرت در استخوانم،چیزی نظیر آتش در جانم پیچید
سرتاسر وجود مرا گویی چیزی به هم فشرد تا قطره ای به تفتگی خورشید جوشید از دو چشمم،از تلخی تمامی دریاها بر اشک ناتوانی خود ساغری زدم
2010/10/13, 12:22 PM
آره اين و قبول دارم
وقتي يكي و خيلي دوست داشته باشي هيجانات ادم قاطي ميشه گاهي حتي دلت ميخواد بزنيش فشارش بدي
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
2010/10/13, 12:22 PM
(2010/10/13, 12:22 PM)voodoo نوشته است: انشالله که نازنینو دوست نداری که؟چرا به خدا خیلی دوسش دارم نازنین جون خودتو آماده کن
عشــق
همین خنده های ساده ی توست وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا از تمام غصه هایم رها شوم... |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
1 مهمان |