امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات : 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نياز به جلب توجه ديگران
#1
چند وقته تو اطرافيانم اين مسئله رو به وضوح ديدم. نياز به جلب توجه ديگران. نميدونم ريشه اش كجاست يا چرا بايد يه نفر اينطوري رفتار كنه. يه چرخي زدم يه مطلب خوبي پيدا كردم تو اين زمينه. اين مطلب ريشه اين مسئله رو عدم اعتماد به نفس مي دونه. از ديد منم همينطوره. گرچه كسايي كه اين مشكل رو دارند گاهي خودشون هم نمي دونن كه اعتماد به نفس ندارن.

"اعتماد به نفس در کسانی فوق العاده چشمگیر است که خودشان را خیلی خوب می پذیرند. یعنی در درون ، خود را تایید می کنند. انسان بودن خود را پاس می دارند و از توانایی رشد و پیشرفت و خلاقیت و نو اندیشی خود لذت می برند و از خود رضایت خاطر دارند. کسانی که اعتماد به نفس عالی دارند ، در درون ، شیفته خود هستند و به خوبی به نیازها ، احساسها و تندرستی خود توجه دارند. اما کسانی که خودشان نسبت به خود چنین محبت و توجهی ندارند، نیاز پیدا میکنند که این خلاء را از جانب شخص یا اشخاص دیگر پر کنند. بیماری چه واقعی باشد چه تظاهر، عدم تایید خود نیاز به تایید دیگران را ثابت می کند. شخصی که مورد تایید خود باشد و به نیازهای جسمی و روحی خود توجه دارد، خیلی کم به بیماری مبتلا می شود. چنین شخصی ، حتی فکر بیمار شدن یعنی نیاز به جلب توجه دیگران هم در ذهنش راه پیدا نمی کند. کسی که اعتماد به نفس ندارد، یا به خاطر بی توجهی به خود ، واقعا بیمار می شود تا توجه و محبت دیگران را بر انگیزد و یا اینکه خود را به بیماری می زند تا به مقصود خود برسد. مثلا پایش به آرامی به جایی برخورد می کند و دو سه روز به اغراق لنگ لنگان را می رود. یا آنکه همیشه حالتی زکام و سرما خورده به خود می گیرد و یا سردردی را بهانه می کند. اما فرقی نمی کند که بیماریها واقعی باشند یا نه، در هر حال علت اصلی این رفتار نیاز به جلب توجه و محبت دیگران است. شخصی که اعتماد به نفس لازم را ندارد، وقتی که دید با این روش می تواند توجه و محبت اطرافیان خود را به خود جلب کند، بسیار خشنود می شود و این رفتار را به خاطر می سپارد و انتظار می کشد تا مجددا بیمار شود و اطرافیانش بیشتر به او محبت کنند تا خلایی را که توجه نکردنش به خود در او ایجاد می کند به این طریق پر نماید. بنابراین وقتی بیمار می شویم، باید نتیجه بگیریم که به خودمان خوب، توجه نکرده ایم ورفتار خودشکنی را انجام داده ایم. اما چرا باید بگذاریم بدنمان اینگونه به ما پیام دهد که به خودت توجه کن، آرامش داشته باش، استراحت کن؟ قبل از بیماری از خودتان مراقبت کنید. به خودتان عشق بورزید و به خود و نیازهای خود ، عمیقا احترام بگذارید و توجه کنید. حتی در لحظات بیماری هم ، خودتان از خودتان دلجویی کنید و برای خود خیر و سلامتی ، دعا کنید"
منبع: آريانا پارس
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
 تشکر شده توسط : nazaninn , fireboud , Yitzak , hanie , Narges , سحــــــــر , zaynab
#2
پس الان من که دچار خودشیفتگی شدم برای سلامتیم خوبه دیگه
ولی یه جای این متن میلنگه!
gone out

follow the white rabbit
[/b]

#3
فربد اينكه يكي شيفته خودش باشه با اينكه خودشيفته باشه فرق داره.
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
 تشکر شده توسط : fireboud
#4
خوب پس به من دخلی نداره confused
من همیشه این 2 تا رو با هم قاتی میکردمlaughing3
gone out

follow the white rabbit
[/b]

 تشکر شده توسط : MAHDI
#5
مي دونين بچه ها يه نكته برام جالبه. ما ام اسي ها (خودم رو مي گم مثلا) گاهي اوقات واقعا تو يه زمينه مشكلي داريم اما گاهي هم واقعا مشكلي نداريم اما براي توجه ديگران مشكل دار ميشيم. نكته اي كه وجود داره و تو همين متن هم هست اينه كه يه ارتباط خيلي ظريف بين مشكلات جسمي و روحي هست. روح انسان انقدر قويه كه جسم تابع اونه. براي همين گاهي ما دوست داريم مشكل داشته باشيم و متاسفانه واقعا از لحاظ جسمي دچارش مي شيم. براي همين هميشه بايد اين اعتماد به نفس و شيفته خودمون بودن رو تقويت كنيم. فرقش هم با خودشيفتگي اينه كه يه ادم خود شيفته ديگران رو نمي بينه اما يكي كه شيفته خودشه به تمام داراييهاي جسمي و باطني خودش احترام مي ذاره و دوستشون داره در كنار احترام به داشته هاي ديگران.
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
 تشکر شده توسط : fireboud
#6
Rainbow 
ابراهام مازلو معتقد است كه نيازهاى انسان، شامل پنج گروه اصلى هستند: فيزيولوژيكى، ايمنى، اجتماعى (تعلق يا عشق)، نفسانى(عزت نفس) و خودشكفتگى(خودشکوفايي).
وي مي گويد كه اين نيازها نردبانى را مى‏سازند كه هرگاه نياز سطح پايين ارضا شود، سطح بعدى فعال‏تر مى‏شود. در پايين‏ترين سطح نيازهاي فيزيولوژيکي قراردارند:


1 ـ نيازهاي فيزيولوژيکي:اين نيازها مشخص و محسوس و آشکار هستند و انسان در شرايط عادي نسبت به آنها آگاهي کامل دارد. دررأس سلسله‏مراتب مازلو، نيازهاى فيزيولوژيكى قرار دارند. اين‏ها اساسى‏ترين نيازهاى همه هستند؛ مانند نياز به غذا، آشاميدن، مسكن و استراحت.

2 ـ نيازهاى ايمنى: پس از رفع نيازهاي فيزيولوژيك نياز ايمني، انگيزه انسان قرار مي گيرد كه شامل ايمني، ثبات، حمايت، نظم و رهايي از ترس و اضطراب است به اعتقاد مازلو همه ما تا اندازه اي نياز داريم كه امور، جرياني عادي و قابل پيش بيني داشته باشند، نحمل عدم اطمينان دشوار است. در نتيجه مي كوشيم تا سر حد توانايي به امنيت، حمايت و نظم دست مي يابيم. مانند نياز به محافظت در برابر خطرات يا بيكارى و نياز به امنيت.

3 ـ نيازاجتماعي يا نيازهاي تعلق: مهر و محبت، دوستي و علاقه به عنوان كلي نيازهاي اجتماعي معرفي ميشوند، اين نيازها بازگو كننده اشتياق انسان براي پذيرفته شدن توسط ديگران است. پيوستن به ديگران، پذيرفته شدن و تعلق داشتن به گروه در اين طبقه از نيازها قرار مي گيرد و ممكن است براي يافتن احساس تعلق، به گروه يا باشگاهي بپيونديم و ارزش ها يا ويژگي هاي آن را بپذيريم يا لباس متحد الشكل آن را به تن كنيم. با ايجاد رابطه نزديك و مهر آميز با ديگري نياز به محبتمان را بر مي آوريم. مانند وابستگى، نياز به تأثير و تأثر و نياز به دوستى و نياز به عشق و تعلق.

4 ـ نيازهاى نفسانى يا نياز به احترام و عزت نفس: به اين ترتيب پس از ارضاي نيازهايي كه بر شمرديم نياز به احترام و عزت نفس در درجه اول اهميت قرار گرفته و به عنوان انگيزه رفتار و عملكرد انسان قرار مي گيرد كه شامل نياز به احساس ارزش، در نظر گرفتن خود و ديگران، احساس موفقيت و مسوليت مي باشد. به بيان ديگر نيازهاي عزت نفس شامل اجرا، دستيابي و نشان دادن كفايت در كارها مورد تاييد و شناخت ديگران واقع شدن مي باشد.

مازلو در توضيح نياز به عزت نفس مي گويد: همه افراد جامعه ما (بجز برخي بيماران) به يك ارزشيابي ثابت و استوار و معمولاً عالي از خوشان، به احترام به خود يا عزت نفس يا احترام به ديگري تمايل دارند ولي در جاي ديگر مي گويد: اين سطح از نيازها را مي توان در دو مجموعه فرعي طبقه بندي كرد اول اينكه آنها عبارت از: تمايل به قدرت، موفقيت، كفايت،سيادت، شايستگي، اعتماد در رويارويي با جهان، استقلال و آزادي. دوم اينكه در ماچيزي هست كه مي توانيم آن را تمايل به اعتبار و حيثيت (كه آن را احترام ديگران نسبت به خودمان مي توان تعريف كرد)، مقام، شهرت، افتخار، برتري، معروفيت، توجه و اهميت و حرمت يا تحسين بناميم


5 ـ نيازهاى خودشكفتگى يا نياز به خود شكوفايي: نياز به خود شكوفايي عالي ترين نيازها است و احتياج آدمي را به درك حقايق و درك زيبايي نشان مي دهند و به بروز و ظهور استعدادها و ذوق او ميدان مي دهند. اين نيازها ضمناً منشا كشف مجهولات و ايجاد علوم و فنون و هنرهاي زيبا بوده و از اين پس نيز خواهد بود.

در نهایت سعی کنیم، همیشه به خاطر داشته باشیم، انسان ذاتاً موجودي اجتماعي و نيازمند ارتباط با ديگران است!
 تشکر شده توسط : fireboud , هانیه , نازلی , سحــــــــر , neda.t
#7
به نظر من همه ی ادم ها در موقعیت های مختلف نیاز به جلب توجه دیگران دارن

وقتی کسی کار مثبتی انجام میده و از جانب بقیه تشویق میشه این تشویق باعث میشه که بیشتر تلاش کنه و تشویق های و توجهات بیشتری رو به سمت خودش جلب کنه

ولی جلب توجه همیشگی و در هر کاری یک نوع بیماریه از نظر من و انسانی که همیشه به دنبال اینه که تو همه ی کارهاش توجه اطرافیانش رو جلب کنه واقعا یه مشکل خیلی بزرگی محسوب می شه براش

این مشکل هم به اعتماد به نفس و هم به خیلی مسائل دیگه مربوط میشه

مثلا وقتی یه نفر در خانواده با توجه به تمام کارهای مثبتی که انجام میده باز هم سرزنش میشه و تشویقی براش صورت نمی گیره سعی می کنه این کمبود رو تو اجتماع پیدا کنه

من به این نتیجه رسیدم بسیاری از مشکلات رفتاری ما ناشی از خلق و خوی خودمون به تنهایی نیست و اطرافیان به خصوص افراد نزدیک به آدم مثل خانواده خیلی در این موضوع دخیل هستن و تاثیر گذار
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  قابل توجه ترسوهای محترم! ستاره سهیل 2 3,064 2014/04/18, 06:21 PM
آخرین ارسال: ms13
  خواندن فكر ديگران fereshteh 4 3,484 2012/07/29, 10:26 AM
آخرین ارسال: chipchip



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان