•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8(current)
  • 9
  • 10
  • ...
  • 12
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 3.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نتیجه MRI من
#71
منم 2هفته پیش رفتم MRI متاسفانه بیماریم کمی پیشرفت کرده قراره پزشکم داروهام رو عوض کنه 94 آمپول ها رو تغییر داده بود خیلی زود بیماریم پیشرفت کردهDash2Dash2

خاص فقط خداست
#72
زهرا جان عوض کردن دارو صد در صد به معنای پیشرفت بیماری نیستwink2
باید کاری کنی، آروم بگیرم Blush
 تشکر شده توسط : helli
#73
متاسفانه دوست عزیز کمی پیشرفت کرده خودم هم احساس میکنم تو پاهام کمی احساس بیحسی میکنم

خاص فقط خداست
#74
سلام دوستان.بنده ۲۸ سالمه مشکلاتی برام پیش اومده که اومدم اینجا تا از تجربیات شما استفاده کنم.دقیقا سه ماه پیش ده روز قرص جینسینگ مصرف کرده بودم.بعد اون یک بار هم حجامت کرده بودم.سه روز گاه گاه سرگیجه خیلی خفیف میگرفتم وقتی که میچرخیدم سرگیجه میگرفتم خیلی خفیف و گذرا.سومین روز یک شب رفتم حمام و بیرون اومدم.شام خوردم یکمم ترشی خوردم و نشستم یه ساعتی میشد که تو اتاق تاریک با نور زیاد گوشی موبایلم رو نگاه میکردم.یهو حس کردم میخوام استفراغ کنم پاشدم وقتی گردنم رو به سمت چپ چرخوندم استفراغ شدیدی گرفتم.پنج بار استفراغ کردم.خلاصه اون شب اصلا خواب به چشام نیومد.فرداش حس‌کردم دقیقا پشت سرم ناحیه اکسیپیتال درد سوزشی دارم رفتم دکتر گفت حتما گوش داخلیته و برام کلی ویتامین ب اینا نوشت.بدجور حس سرما میکردم همش میخواستم کنار بخاری باشم.گرما خوبم میکرد ب خصوص وقتی سرمو با اب داغ میشستم.ولی وقتی بعد حمام ی ذره سرما میومد حالم بد میشد.کل بازوهام تا دستام حس این داشتم که ضعف میکنن ولی ضعیفی نبود مثل اون زمونی که ادم سرمامیخوره.خلاصه روز به روز سرگیجه هام زیاد شد.وقتی نماز میخوندم حس میکردم به سمت راست تمایل دارم.انگار از درون تکان میخوردم.گردنم یک طرف همان طرف چپ سفت شده بود.وقتی گردنمو تکون میدادم سرگیجه میگرفتم.۶ تا امپول نوروبیون دو روز در میون زدم و این باعث شد حس سوزش تو پوست پاهام پیدا کنم پاهامم بیقرار شده بود بیشتر شبا.وقتی ویتامین ها رو قطع کردم اونم خوب شد.چشام به خصوص چشم چپم به نور خیلی حساس شده بود از فردای همون روزی که استفراغ کردع بودم.مهتاب دیوونم میکرد چند روز گذشت حس کردم چشم چپم خیلی خفیف تار شده.رفتم دکتر گفت در اثر فشار سرفه یا چیزی مرکز بیناییت مایع اومده و قطره نوشت.اونارو ریختم یکم خوب شد.اینم بگم دیدم با عینک از اون زمان تا الان خیلی عالی هست حتی دیدم دکتر گفت ۱۲/۱۰ که بالاتر از دید عادی هم هست .این سرگیجه و تکون خوردن و درد پشت گوش و پشت سر یکطرفه و بیحالی و حساسیت شدید به نور سفید یک ماه ادامه داشت که بیشتر نور سفید و نور موبایل بود و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم گیج میشدم بیحال میشدم و پشت سرم قسمت گوش سوزش و درد میگرفت.بدنم گاهی ب خصوص کف پام گز میکرد زود رد میشد آنی بود بیشتر.رفتم متخصص مغز و اعصاب به چشام با ی چیزی نگاه کرد گفت چیزی نیست حتی من بالا نگاه کردنی حس میکردم پلک همان سمتم یکم پایین اومده خیلی خفیف ک اونم خوب شد.دکتر تست هایی تو مطب کرد گفت که چیزی نشون نمیده و بعد گفتم که ازمایش بنویسین و ام ار ای مغز نخاع و گردن به اصرار خودم نوشت و همش نرمال گزارش شد دقیقا یک ماه بعد اون اتفاق ام ار ای جوابش نرمال بود.رفتم ی متخصص مغز و اعصاب دیگه اونم گفت نرمالی و سونوگرافی عروق کرد چون ی چیزی گفتم شک کرد .اونم این ک من اوایل بیماریم که شبا میخوابیدم وقتی به سمت همون چپ میخوابیدم یهو از خواب پا میشدم انگار خون به مغزم نمیرسید و ی لحظه انگار مغزم دلشت منفجر میشد وقتی مینشستم خوب میشدم.این حالت وقتی بود که من دراز میکشیدم و به همون سمتی میخوابیدم که درد داشتم پشت گردن و سمت چپ سرم.ی روز هم نصف شب حس کردم اصلا سر مال من نیست و یه لحظه باز درد شدیدی گرفت پا شدم فرار کنم ی حس برق گرفتگی شدیدی از گردن تا دستم که انگار ی ولتاژ قوی وصل کردن تا سرم رفت این برق گرفتگی بازم همان سمت.این حس دیگه برام تکرار نشد.و اون حالت وقتی ک درلز کشیدنی برام پیش میومد رفته رفته دیگه از بین رفت.دکتر شریان های گردنم رو انژیو کرد گفت سالمه اینم.بازم نگران شدم بازم چشمام نگرانم میکرد رفتم چشم پزشک دیگه.چشام رو قطره ریخت معاینه کرد گقت هیچیش نیست.تو مطب سه بار چشامو سه چشم پزشک معاینه کردن گفتن چشات عصبشم سالمه.حتی چشم پزشک معروفی بود گفت اگه واسه عصب بیناییت مشکلی پیش اومده باشه ما خیلی راحت تشخیص میدیم.بازم من‌نگران شدم چون به تست vep دسترسی ندلشتم تو یک مرکزی است ازمون میدان بینایی دادم که اونم صد درصد بود میدان بیناییم.حال من با ام ار ای سالم کامل مغز نخاع گردن و رفلکس های طبیعی و معاینه چشم طبیعی هنوز که هنوزه سر درد پشت گوش دارم.ولی دیگه سرگیجه اینا ندارم.گاهی فقط از دردن تکون میخورم به خصوص جایی که نور زیاد باشه.چند روز پیش چشامو تو ایینع نگاه میکردم دیدم مردمک همان سمت یکم نسبت به مردمک چشم راستم بزرگتره.این چند روز این رو قشنگ درک کرده ام .مردمک چشام باهم فرق دارن اونم بیشتر تو تاریکی.مردمک چشم چپم گشاد تر شده و موازی با اون هنوز درد پشت گوش و ناحیه گردن همان سمت وقتی گردنمو میبرم بالا حس میکنم.ی قسمت درد میگیره انگار ورم کرده.این مردمک بزرگ شده و درد پشت سر و گردن یک طرفه که گاهی به گوشامم میزنه با اون همه علایم متغیر یک ماهه که قبلا داشتم و ام ار ای های طبیعی، ازمایشana نرمال ، تست میدان بینایی سالمvfi 100 درصد ، معاینه چشم پزشکی سالم به نظرتون من‌مشکلم‌میتونه ام اس باشه؟ قبلا یک دوره هم تنگی نفس داشتم.تو چکاب خونم فقط یک بار نوشته بود ازونوفیل و بازوفیلم بالا بود.حال این علامت مردمک چشم گشاد یکطرفه با رفلکس های طبیعی و شرح حالی ک کردم و همه علایمم بعد حجامت و بعد استفراغ شدید شبانه شروع شد چی‌میتونه باشه؟ ایا اون یک ماخ حمله ام اس بوده که مردمک چشمم اینجور شده.الان سه ماه میگذره و من درد پشت گوش و سوزش ناحیه گردنی موازی با اون و مردمک چشم گشاد دارم.علامت حسی نداشتم فقط گاهی حس سوزش ران پا داشتم که با کم‌کردن استرس و عدم استفاده از نوروبیون خوب شد.ممنون‌میشم راهنماییم کنین.ب خصوص در مورد اون‌پا شدن از خواب که حس‌میکردم سرم مال خودم‌نیست و وقتی مینشستم خوب میشدم.و اون برق گرفتگی که یک‌بار ب دلایل همین خواب از فرق سر تا انگشت سمت چپم داشتم که ی ولتاژ خیلی قوی بود.من چ کنم؟
#75
(2018/02/26, 10:52 AM)Nadertaghvai نوشته است: سلام دوستان.بنده ۲۸ سالمه مشکلاتی برام پیش اومده که اومدم اینجا تا از تجربیات شما استفاده کنم.دقیقا سه ماه پیش ده روز قرص جینسینگ مصرف کرده بودم.بعد اون یک بار هم حجامت کرده بودم.سه روز گاه گاه سرگیجه خیلی خفیف میگرفتم وقتی که میچرخیدم سرگیجه میگرفتم خیلی خفیف و گذرا.سومین روز یک شب رفتم حمام و بیرون اومدم.شام خوردم یکمم ترشی خوردم و نشستم یه ساعتی میشد که تو اتاق تاریک با نور زیاد گوشی موبایلم رو نگاه میکردم.یهو حس کردم میخوام استفراغ کنم پاشدم وقتی گردنم رو به سمت چپ چرخوندم استفراغ شدیدی گرفتم.پنج بار استفراغ کردم.خلاصه اون شب اصلا خواب به چشام نیومد.فرداش حس‌کردم دقیقا پشت سرم ناحیه اکسیپیتال درد سوزشی دارم رفتم دکتر گفت حتما گوش داخلیته و برام کلی ویتامین ب اینا نوشت.بدجور حس سرما میکردم همش میخواستم کنار بخاری باشم.گرما خوبم میکرد ب خصوص وقتی سرمو با اب داغ میشستم.ولی وقتی بعد حمام ی ذره سرما میومد حالم بد میشد.کل بازوهام تا دستام حس این داشتم که ضعف میکنن ولی ضعیفی نبود مثل اون زمونی که ادم سرمامیخوره.خلاصه روز به روز سرگیجه هام زیاد شد.وقتی نماز میخوندم حس میکردم به سمت راست تمایل دارم.انگار از درون تکان میخوردم.گردنم یک طرف همان طرف چپ سفت شده بود.وقتی گردنمو تکون میدادم سرگیجه میگرفتم.۶ تا امپول نوروبیون دو روز در میون زدم و این باعث شد حس سوزش تو پوست پاهام پیدا کنم پاهامم بیقرار شده بود بیشتر شبا.وقتی ویتامین ها رو قطع کردم اونم خوب شد.چشام به خصوص چشم چپم به نور خیلی حساس شده بود از فردای همون روزی که استفراغ کردع بودم.مهتاب دیوونم میکرد چند روز گذشت حس کردم چشم چپم خیلی خفیف تار شده.رفتم دکتر گفت در اثر فشار سرفه یا چیزی مرکز بیناییت مایع اومده و قطره نوشت.اونارو ریختم یکم خوب شد.اینم بگم دیدم با عینک از اون زمان تا الان خیلی عالی هست حتی دیدم دکتر گفت ۱۲/۱۰ که بالاتر از دید عادی هم هست .این سرگیجه و تکون خوردن و درد پشت گوش و پشت سر یکطرفه و بیحالی و حساسیت شدید به نور سفید یک ماه ادامه داشت که بیشتر نور سفید و نور موبایل بود و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم گیج میشدم بیحال میشدم و پشت سرم قسمت گوش سوزش و درد میگرفت.بدنم گاهی ب خصوص کف پام گز میکرد زود رد میشد آنی بود بیشتر.رفتم متخصص مغز و اعصاب به چشام با ی چیزی نگاه کرد گفت چیزی نیست حتی من بالا نگاه کردنی حس میکردم پلک همان سمتم یکم پایین اومده خیلی خفیف ک اونم خوب شد.دکتر تست هایی تو مطب کرد گفت که چیزی نشون نمیده و بعد گفتم که ازمایش بنویسین و ام ار ای مغز نخاع و گردن به اصرار خودم نوشت و همش نرمال گزارش شد دقیقا یک ماه بعد اون اتفاق ام ار ای جوابش نرمال بود.رفتم ی متخصص مغز و اعصاب دیگه اونم گفت نرمالی و سونوگرافی عروق کرد چون ی چیزی گفتم شک کرد .اونم این ک من اوایل بیماریم که شبا میخوابیدم وقتی به سمت همون چپ میخوابیدم یهو از خواب پا میشدم انگار خون به مغزم نمیرسید و ی لحظه انگار مغزم دلشت منفجر میشد وقتی مینشستم خوب میشدم.این حالت وقتی بود که من دراز میکشیدم و به همون سمتی میخوابیدم که درد داشتم پشت گردن و سمت چپ سرم.ی روز هم نصف شب حس کردم اصلا سر مال من نیست و یه لحظه باز درد شدیدی گرفت پا شدم فرار کنم ی حس برق گرفتگی شدیدی از گردن تا دستم که انگار ی ولتاژ قوی وصل کردن تا سرم رفت این برق گرفتگی بازم همان سمت.این حس دیگه برام تکرار نشد.و اون حالت وقتی ک درلز کشیدنی برام پیش میومد رفته رفته دیگه از بین رفت.دکتر شریان های گردنم رو انژیو کرد گفت سالمه اینم.بازم نگران شدم بازم چشمام نگرانم میکرد رفتم چشم پزشک دیگه.چشام رو قطره ریخت معاینه کرد گقت هیچیش نیست.تو مطب سه بار چشامو سه چشم پزشک معاینه کردن گفتن چشات عصبشم سالمه.حتی چشم پزشک معروفی بود گفت اگه واسه عصب بیناییت مشکلی پیش اومده باشه ما خیلی راحت تشخیص میدیم.بازم من‌نگران شدم چون به تست vep دسترسی ندلشتم تو یک مرکزی است ازمون میدان بینایی دادم که اونم صد درصد بود میدان بیناییم.حال من با ام ار ای سالم کامل مغز نخاع گردن و رفلکس های طبیعی و معاینه چشم طبیعی هنوز که هنوزه سر درد پشت گوش دارم.ولی دیگه سرگیجه اینا ندارم.گاهی فقط از دردن تکون میخورم به خصوص جایی که نور زیاد باشه.چند روز پیش چشامو تو ایینع نگاه میکردم دیدم مردمک همان سمت یکم نسبت به مردمک چشم راستم بزرگتره.این چند روز این رو قشنگ درک کرده ام .مردمک چشام باهم فرق دارن اونم بیشتر تو تاریکی.مردمک چشم چپم گشاد تر شده و موازی با اون هنوز درد پشت گوش و ناحیه گردن همان سمت وقتی گردنمو میبرم بالا حس میکنم.ی قسمت درد میگیره انگار ورم کرده.این مردمک بزرگ شده و درد پشت سر و گردن یک طرفه که گاهی به گوشامم میزنه با اون همه علایم متغیر یک ماهه که قبلا داشتم و ام ار ای های طبیعی، ازمایشana نرمال ، تست میدان بینایی سالمvfi 100 درصد ، معاینه چشم پزشکی سالم به نظرتون من‌مشکلم‌میتونه ام اس باشه؟ قبلا یک دوره هم تنگی نفس داشتم.تو چکاب خونم فقط یک بار نوشته بود ازونوفیل و بازوفیلم بالا بود.حال این علامت مردمک چشم گشاد یکطرفه با رفلکس های طبیعی و شرح حالی ک کردم و همه علایمم بعد حجامت و بعد استفراغ شدید شبانه شروع شد چی‌میتونه باشه؟ ایا اون یک ماخ حمله ام اس بوده که مردمک چشمم اینجور شده.الان سه ماه میگذره و من درد پشت گوش و سوزش ناحیه گردنی موازی با اون و مردمک چشم گشاد دارم.علامت حسی نداشتم فقط گاهی حس سوزش ران پا داشتم که با کم‌کردن استرس و عدم استفاده از نوروبیون خوب شد.ممنون‌میشم راهنماییم کنین.ب خصوص در مورد اون‌پا شدن از خواب که حس‌میکردم سرم مال خودم‌نیست و وقتی مینشستم خوب میشدم.و اون برق گرفتگی که یک‌بار ب دلایل همین خواب از فرق سر تا انگشت سمت چپم داشتم که ی ولتاژ خیلی قوی بود.من چ کنم؟

شاهنامه ای بود برا خودش
ام اس نداری
برا باقیش هم دکترا بهتر میدونن
زندگی برای من دو جهان دارد
جهان پیش و پس از تو
 تشکر شده توسط : hamid , nahid
#76
(2018/02/26, 04:38 PM)امیرپوریا نوشته است:
(2018/02/26, 10:52 AM)Nadertaghvai نوشته است: سلام دوستان.بنده ۲۸ سالمه مشکلاتی برام پیش اومده که اومدم اینجا تا از تجربیات شما استفاده کنم.دقیقا سه ماه پیش ده روز قرص جینسینگ مصرف کرده بودم.بعد اون یک بار هم حجامت کرده بودم.سه روز گاه گاه سرگیجه خیلی خفیف میگرفتم وقتی که میچرخیدم سرگیجه میگرفتم خیلی خفیف و گذرا.سومین روز یک شب رفتم حمام و بیرون اومدم.شام خوردم یکمم ترشی خوردم و نشستم یه ساعتی میشد که تو اتاق تاریک با نور زیاد گوشی موبایلم رو نگاه میکردم.یهو حس کردم میخوام استفراغ کنم پاشدم وقتی گردنم رو به سمت چپ چرخوندم استفراغ شدیدی گرفتم.پنج بار استفراغ کردم.خلاصه اون شب اصلا خواب به چشام نیومد.فرداش حس‌کردم دقیقا پشت سرم ناحیه اکسیپیتال درد سوزشی دارم رفتم دکتر گفت حتما گوش داخلیته و برام کلی ویتامین ب اینا نوشت.بدجور حس سرما میکردم همش میخواستم کنار بخاری باشم.گرما خوبم میکرد ب خصوص وقتی سرمو با اب داغ میشستم.ولی وقتی بعد حمام ی ذره سرما میومد حالم بد میشد.کل بازوهام تا دستام حس این داشتم که ضعف میکنن ولی ضعیفی نبود مثل اون زمونی که ادم سرمامیخوره.خلاصه روز به روز سرگیجه هام زیاد شد.وقتی نماز میخوندم حس میکردم به سمت راست تمایل دارم.انگار از درون تکان میخوردم.گردنم یک طرف همان طرف چپ سفت شده بود.وقتی گردنمو تکون میدادم سرگیجه میگرفتم.۶ تا امپول نوروبیون دو روز در میون زدم و این باعث شد حس سوزش تو پوست پاهام پیدا کنم پاهامم بیقرار شده بود بیشتر شبا.وقتی ویتامین ها رو قطع کردم اونم خوب شد.چشام به خصوص چشم چپم به نور خیلی حساس شده بود از فردای همون روزی که استفراغ کردع بودم.مهتاب دیوونم میکرد چند روز گذشت حس کردم چشم چپم خیلی خفیف تار شده.رفتم دکتر گفت در اثر فشار سرفه یا چیزی مرکز بیناییت مایع اومده و قطره نوشت.اونارو ریختم یکم خوب شد.اینم بگم دیدم با عینک از اون زمان تا الان خیلی عالی هست حتی دیدم دکتر گفت ۱۲/۱۰ که بالاتر از دید عادی هم هست .این سرگیجه و تکون خوردن و درد پشت گوش و پشت سر یکطرفه و بیحالی و حساسیت شدید به نور سفید یک ماه ادامه داشت که بیشتر نور سفید و نور موبایل بود و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم گیج میشدم بیحال میشدم و پشت سرم قسمت گوش سوزش و درد میگرفت.بدنم گاهی ب خصوص کف پام گز میکرد زود رد میشد آنی بود بیشتر.رفتم متخصص مغز و اعصاب به چشام با ی چیزی نگاه کرد گفت چیزی نیست حتی من بالا نگاه کردنی حس میکردم پلک همان سمتم یکم پایین اومده خیلی خفیف ک اونم خوب شد.دکتر تست هایی تو مطب کرد گفت که چیزی نشون نمیده و بعد گفتم که ازمایش بنویسین و ام ار ای مغز نخاع و گردن به اصرار خودم نوشت و همش نرمال گزارش شد دقیقا یک ماه بعد اون اتفاق ام ار ای جوابش نرمال بود.رفتم ی متخصص مغز و اعصاب دیگه اونم گفت نرمالی و سونوگرافی عروق کرد چون ی چیزی گفتم شک کرد .اونم این ک من اوایل بیماریم که شبا میخوابیدم وقتی به سمت همون چپ میخوابیدم یهو از خواب پا میشدم انگار خون به مغزم نمیرسید و ی لحظه انگار مغزم دلشت منفجر میشد وقتی مینشستم خوب میشدم.این حالت وقتی بود که من دراز میکشیدم و به همون سمتی میخوابیدم که درد داشتم پشت گردن و سمت چپ سرم.ی روز هم نصف شب حس کردم اصلا سر مال من نیست و یه لحظه باز درد شدیدی گرفت پا شدم فرار کنم ی حس برق گرفتگی شدیدی از گردن تا دستم که انگار ی ولتاژ قوی وصل کردن تا سرم رفت این برق گرفتگی بازم همان سمت.این حس دیگه برام تکرار نشد.و اون حالت وقتی ک درلز کشیدنی برام پیش میومد رفته رفته دیگه از بین رفت.دکتر شریان های گردنم رو انژیو کرد گفت سالمه اینم.بازم نگران شدم بازم چشمام نگرانم میکرد رفتم چشم پزشک دیگه.چشام رو قطره ریخت معاینه کرد گقت هیچیش نیست.تو مطب سه بار چشامو سه چشم پزشک معاینه کردن گفتن چشات عصبشم سالمه.حتی چشم پزشک معروفی بود گفت اگه واسه عصب بیناییت مشکلی پیش اومده باشه ما خیلی راحت تشخیص میدیم.بازم من‌نگران شدم چون به تست vep دسترسی ندلشتم تو یک مرکزی است ازمون میدان بینایی دادم که اونم صد درصد بود میدان بیناییم.حال من با ام ار ای سالم کامل مغز نخاع گردن و رفلکس های طبیعی و معاینه چشم طبیعی هنوز که هنوزه سر درد پشت گوش دارم.ولی دیگه سرگیجه اینا ندارم.گاهی فقط از دردن تکون میخورم به خصوص جایی که نور زیاد باشه.چند روز پیش چشامو تو ایینع نگاه میکردم دیدم مردمک همان سمت یکم نسبت به مردمک چشم راستم بزرگتره.این چند روز این رو قشنگ درک کرده ام .مردمک چشام باهم فرق دارن اونم بیشتر تو تاریکی.مردمک چشم چپم گشاد تر شده و موازی با اون هنوز درد پشت گوش و ناحیه گردن همان سمت وقتی گردنمو میبرم بالا حس میکنم.ی قسمت درد میگیره انگار ورم کرده.این مردمک بزرگ شده و درد پشت سر و گردن یک طرفه که گاهی به گوشامم میزنه با اون همه علایم متغیر یک ماهه که قبلا داشتم و ام ار ای های طبیعی، ازمایشana نرمال ، تست میدان بینایی سالمvfi 100 درصد ، معاینه چشم پزشکی سالم به نظرتون من‌مشکلم‌میتونه ام اس باشه؟ قبلا یک دوره هم تنگی نفس داشتم.تو چکاب خونم فقط یک بار نوشته بود ازونوفیل و بازوفیلم بالا بود.حال این علامت مردمک چشم گشاد یکطرفه با رفلکس های طبیعی و شرح حالی ک کردم و همه علایمم بعد حجامت و بعد استفراغ شدید شبانه شروع شد چی‌میتونه باشه؟ ایا اون یک ماخ حمله ام اس بوده که مردمک چشمم اینجور شده.الان سه ماه میگذره و من درد پشت گوش و سوزش ناحیه گردنی موازی با اون و مردمک چشم گشاد دارم.علامت حسی نداشتم فقط گاهی حس سوزش ران پا داشتم که با کم‌کردن استرس و عدم استفاده از نوروبیون خوب شد.ممنون‌میشم راهنماییم کنین.ب خصوص در مورد اون‌پا شدن از خواب که حس‌میکردم سرم مال خودم‌نیست و وقتی مینشستم خوب میشدم.و اون برق گرفتگی که یک‌بار ب دلایل همین خواب از فرق سر تا انگشت سمت چپم داشتم که ی ولتاژ خیلی قوی بود.من چ کنم؟

شاهنامه ای بود برا خودش
ام اس نداری
برا باقیش هم دکترا بهتر میدونن
از چه جهت مطمعن باشم؟علایمم‌نمیخوره.؟
#77
(2018/02/26, 04:43 PM)Nadertaghvai نوشته است: از چه جهت مطمعن باشم؟علایمم‌نمیخوره.؟

ام ار ای دقیق ترین راه تشخیص ام اس هست . وقتی ام ار ای میگه نداری ، یعنی نداری
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
 تشکر شده توسط : nahid , امیرپوریا
#78
وقتی چند متخصص هم با معاینه و هم MRI ام اس رو رد کردن ، به فکر ام اس نباشید.
این مشکلات با نظر دادن دیگران درست نمیشه ، فقط پزشکان متخصص میتونن کمکتون کنن.
به پزشکان تخصص های دیگه هم مراجعه کنید.
به متخصص گوش هم برای بررسی گوش میانی مراجعه کنید.
چشم ها را بـایـد شست  . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
#79
(2018/02/26, 08:45 PM)nahid نوشته است: وقتی چند متخصص هم با معاینه و هم MRI ام اس رو رد کردن ، به فکر ام اس نباشید.
این مشکلات با نظر دادن دیگران درست نمیشه ، فقط پزشکان متخصص میتونن کمکتون کنن.
به پزشکان تخصص های دیگه هم مراجعه کنید.
به متخصص گوش هم برای بررسی گوش میانی مراجعه کنید.

سلام. مثلا چه نوع متخصصانی؟ چشم پزشکم گفت به متخصص روماتیسم و غدد هم مراجعه کنم.گوش میانی هم رفتم تو مطب نوار گوش گرفت گفت مشکلی نداری.یه گوشی گذاشت تو گوشم بعد گفت سالمه.فقط اینو بگم وقتی تو گوش چپم پنبه میزارم درد و سرگیجم خیلی کم میشه .تمام دردم هم پشت گوش سمت چپم هست .دیگه خسته شدم.ولی هرچی هست متمرکز در پشت چشم چپ و پشت گوش چپم هست ی قسمت که درد میکنه .تو سرما بیشتر میشه .گرما باشه درد ندارم .هدبند میبندم دردم میره.ولی تظاهرات عصبی ام اس رو داشتم تو یک ماه.اختلال تعادل مثل این ک وقتی به نماز می ایستادم فکر میکردم میفتم سمت راست. سرگیجه هم سرگیجم طوری بود که وقتی مینشستم حس میکردم روی اب هستم و آروم دارم میچرخم سمت راست.و اون موقع هم حس میکردم گوشام تو فشاره از چپ به راست.ضعف تمرکز نورهراسی هم داشتم.فقط این آمدن ورم تو مرکز بیناییم هم نگرانم کرده.میگن ام اس اینجوری آب نمیارهد.سه تا متخصص چشم هم معاینه کردن چشامو فقط اینو گفتن به اضافه این که مردمک چشمم یکیش نسبت به اون یکی خفیف بزرگ شده.خلاصه بازم ممنون.همش فک میکنم اون استفراغ و شروع این ماجراها حمله ام اس بوده.یه کاربری هم بود داشتم میخوندم به اسم rana اون هم تقریبا علایم منو داشته و فک کنم گفتن نوریت عصب تعادلی گوشش ویروسی شده بوده .خلاصه خدا رحم کنه.میدان بینایی پریمتریمم ۱۰۰ درصد بودسرگیجمم گاهی الان میاد مثل حالت تکون خوردن .انگار تکون میخورم ی لحظه
#80
(2018/02/27, 01:39 AM)Nadertaghvai نوشته است:
(2018/02/26, 08:45 PM)nahid نوشته است: وقتی چند متخصص هم با معاینه و هم MRI ام اس رو رد کردن ، به فکر ام اس نباشید.
این مشکلات با نظر دادن دیگران درست نمیشه ، فقط پزشکان متخصص میتونن کمکتون کنن.
به پزشکان تخصص های دیگه هم مراجعه کنید.
به متخصص گوش هم برای بررسی گوش میانی مراجعه کنید.

سلام. مثلا چه نوع متخصصانی؟ چشم پزشکم گفت به متخصص روماتیسم و غدد هم مراجعه کنم.گوش میانی هم رفتم تو مطب نوار گوش گرفت گفت مشکلی نداری.یه گوشی گذاشت تو گوشم بعد گفت سالمه.فقط اینو بگم وقتی تو گوش چپم پنبه میزارم درد و سرگیجم خیلی کم میشه .تمام دردم هم پشت گوش سمت چپم هست .دیگه خسته شدم.ولی هرچی هست متمرکز در پشت چشم چپ و پشت گوش چپم هست ی قسمت که درد میکنه .تو سرما بیشتر میشه .گرما باشه درد ندارم .هدبند میبندم دردم میره.ولی تظاهرات عصبی ام اس رو داشتم تو یک ماه.اختلال تعادل مثل این ک وقتی به نماز می ایستادم فکر میکردم میفتم سمت راست. سرگیجه هم سرگیجم طوری بود که وقتی مینشستم حس میکردم روی اب هستم و آروم دارم میچرخم سمت راست.و اون موقع هم حس میکردم گوشام تو فشاره از چپ به راست.ضعف تمرکز نورهراسی هم داشتم.فقط این آمدن ورم تو مرکز بیناییم هم نگرانم کرده.میگن ام اس اینجوری آب نمیارهد.سه تا متخصص چشم هم معاینه کردن چشامو فقط اینو گفتن به اضافه این که مردمک چشمم یکیش نسبت به اون یکی خفیف بزرگ شده.خلاصه بازم ممنون.همش فک میکنم اون استفراغ و شروع این ماجراها حمله ام اس بوده.یه کاربری هم بود داشتم میخوندم به اسم rana اون هم تقریبا علایم منو داشته و فک کنم گفتن نوریت عصب تعادلی گوشش ویروسی شده بوده .خلاصه خدا رحم کنه.میدان بینایی پریمتریمم ۱۰۰ درصد بودسرگیجمم گاهی الان میاد مثل حالت تکون خوردن .انگار تکون میخورم ی لحظه
هر گردی که گردو نیست
چه گیری دادی که ام اس داری
این علائم تو صدتا بیماری هست
ماهم که پزشک نیستیم
بنظرم گوش میانی و سینوریت داری
زندگی برای من دو جهان دارد
جهان پیش و پس از تو
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8(current)
  • 9
  • 10
  • ...
  • 12
  • بعدی 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان