سلام.
نمی دونم اینجا کسی جوابگو هست یا نه؟
اما فکر میکنین که ما باید بیمارمونو به اطرافیا بگیم؟ مثلا به کسی که خواستگار هست؟
(شاید جای این بحث اینجا نباشه) اما من واقعا نمی دونم باید چکار کرد؟ لازمه که همون اول کار اطرافیان بدونن؟ به خاطر تغییر دیدی که به وجود میاد میترسم.
سلام.
نمی دونم اینجا کسی جوابگو هست یا نه؟
اما فکر میکنین که ما باید بیمارمونو به اطرافیا بگیم؟ مثلا به کسی که خواستگار هست؟
(شاید جای این بحث اینجا نباشه) اما من واقعا نمی دونم باید چکار کرد؟ لازمه که همون اول کار اطرافیان بدونن؟ به خاطر تغییر دیدی که به وجود میاد میترسم.
نمی دونم اینجا کسی جوابگو هست یا نه؟
اما فکر میکنین که ما باید بیمارمونو به اطرافیا بگیم؟ مثلا به کسی که خواستگار هست؟
(شاید جای این بحث اینجا نباشه) اما من واقعا نمی دونم باید چکار کرد؟ لازمه که همون اول کار اطرافیان بدونن؟ به خاطر تغییر دیدی که به وجود میاد میترسم.
سلام.
نمی دونم اینجا کسی جوابگو هست یا نه؟
اما فکر میکنین که ما باید بیمارمونو به اطرافیا بگیم؟ مثلا به کسی که خواستگار هست؟
(شاید جای این بحث اینجا نباشه) اما من واقعا نمی دونم باید چکار کرد؟ لازمه که همون اول کار اطرافیان بدونن؟ به خاطر تغییر دیدی که به وجود میاد میترسم.
خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن گذشته-غنیمت شمردن حال-امیدوار بودن به اینده
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد