عملكرد شبهداروها (Placebo) در علم پزشكي هنوز كاملا روشن نيست. شبهداروها درد را كم ميكنند، افسردگي را از بين ميبرند و از لرزش بيماران پاركينسون ميكاهند. اين پديده قديمي و در عين حال عجيب و اسرارآميز است
دانش دربارهي شبهداروها قدمتي بسيار دارد. تحقيقات در اين مورد به بزرگترين اسرار طبيعت مربوط ميشوند. به گفتهي افلاطون، فيلسوف يوناني، درمان زماني امكانپذير است كه بيمار به تأثير دارو باور داشته باشد . اين باور به تاثير دارو است كه باعث كاركرد درماني يك شبهدارو (Placebo) ميشود.
گوستاو دوبوس پزشك داخلي از درمانگاه طب گياهي شهر اسن در آلمان ميگويد: «در واقع شبهدارو يك "دارونما" است». او ميافزايد: «يك جراحي غير واقعي مثل معالجهاي است كه در جريان آن در اصل نه اشعهي ليزر، بلكه نوري كه تنها قرمز است، پخش ميشود. در نتيجه يك شبهدارو از نظر ظاهري كاملا شبيه اصل داروست، اما مادههاي تاثيرگذار را در برندارد».
تزريق نمك به جاي مورفيوم
يك شبهدارو از نظر ظاهري كاملا شبيه اصل داروست
عملكرد يك شبهدارو با علم پزشكي كه مبني بر تحقيقات دقيق است، مطابقت ندارد. به همين خاطر بسياري از پزشكان، شبهدارو را، از زماني كه وارد متون پزشكي شد، مورد تمسخر قرار دادند. اما با اين همه شبهدارو تاثير خود را ميگذارد. براي مثال تجربهي يك پزشك ارتش در آمريكا در جنگ جهاني دوم تاثير شبهدارو را اثبات ميكند.
در روزهاي اول شلوغي جنگ، داروي مورفيوم ارتش تمام شده بود، اما آن پزشك ميبايست صدها سرباز زخميشده را با اين دارو تسكين بدهد. در اين جريان، او به يكي از سربازان خود به جاي مورفيوم آمپول نمك تزريق كرده و به او گفته بود كه مورفيوم است. جالب اين است كه تمام سربازاني كه اين پزشك به آنها آمپول نمك تزريق كرده بود، دردشان كمتر شده بود.
در اينجا اين پرسش پيش ميآيد كه چگونه ميشود كه نمك همان تاثير مورفيوم را در بدن داشته باشد. گوستاو دوبوس توضيح ميدهد: «برخي ميگويند كه اين، يك نوع "خوددرماني" است. اما به نظر من كاركرد شبهدارو به انتظار بيمار مربوط ميشود».
8404228.jpg (اندازه: 30.72 KB / تعداد دفعات دریافت: 6)
هنگام ورود شبهدارو به بدن بيمار، در رگهاي مغز يك سري مكانيزم فعال ميشود
روبرت يوته، مدير موسسهي تاريخ پزشكي از «بنياد روبرت بوش» توضيح ميدهد: «توسط تكنولوژي جديد ما ميتوانيم مشاهده كنيم كه هنگام ورود شبهدارو به بدن، در مغز بيماراتفاقاتي ميافتد. اين نشان ميدهد كه شبهدارو چيزي فراتر ازتلقين است».
مانفرد شدلووسكي، يكي از محققان شبهدارو و مدير موسسه روانشناسي پزشكي در دانشگاه اسن، عملكرد شبهدارو را چنين توصيف ميكند: «با اين برداشت بيمار كه "من دارويي مصرف ميكنم كه دردم را كم ميكند" در رگهاي مغز انسان فرايندهايي به جريان ميافتند كه منجر به ترشح زياد مورفيوم خود بدن ميشوند. اين ترشح از درد بيمار ميكاهد».
پذيرش تدريجي شبه دارو براي درمان پزشكي
در اين ميان، شوراي علمي كانون پزشكان آلمان طي بيانيهاي در ماه ژوئيه سال جاري از استفاده از شبهداروها استقبال كرده است.
روبرت يوته در اينباره ميگويد: «به دليل آنكه تاثير شبهدارو در هر معالجهاي ممكن است، مهم و لازم است كه پزشكان حتي در دوران دانشگاهي خود و همچنين در سمينارهاي پس از آن، معلومات كامل درمورد عملكرد شبهداروها را كسب كنند».
پس از سالها تمسخر و بياعتنايي، شبهداروها به تدريج وارد علم پزشكي مدرن ميشوند.
دانش دربارهي شبهداروها قدمتي بسيار دارد. تحقيقات در اين مورد به بزرگترين اسرار طبيعت مربوط ميشوند. به گفتهي افلاطون، فيلسوف يوناني، درمان زماني امكانپذير است كه بيمار به تأثير دارو باور داشته باشد . اين باور به تاثير دارو است كه باعث كاركرد درماني يك شبهدارو (Placebo) ميشود.
گوستاو دوبوس پزشك داخلي از درمانگاه طب گياهي شهر اسن در آلمان ميگويد: «در واقع شبهدارو يك "دارونما" است». او ميافزايد: «يك جراحي غير واقعي مثل معالجهاي است كه در جريان آن در اصل نه اشعهي ليزر، بلكه نوري كه تنها قرمز است، پخش ميشود. در نتيجه يك شبهدارو از نظر ظاهري كاملا شبيه اصل داروست، اما مادههاي تاثيرگذار را در برندارد».
تزريق نمك به جاي مورفيوم
يك شبهدارو از نظر ظاهري كاملا شبيه اصل داروست
عملكرد يك شبهدارو با علم پزشكي كه مبني بر تحقيقات دقيق است، مطابقت ندارد. به همين خاطر بسياري از پزشكان، شبهدارو را، از زماني كه وارد متون پزشكي شد، مورد تمسخر قرار دادند. اما با اين همه شبهدارو تاثير خود را ميگذارد. براي مثال تجربهي يك پزشك ارتش در آمريكا در جنگ جهاني دوم تاثير شبهدارو را اثبات ميكند.
در روزهاي اول شلوغي جنگ، داروي مورفيوم ارتش تمام شده بود، اما آن پزشك ميبايست صدها سرباز زخميشده را با اين دارو تسكين بدهد. در اين جريان، او به يكي از سربازان خود به جاي مورفيوم آمپول نمك تزريق كرده و به او گفته بود كه مورفيوم است. جالب اين است كه تمام سربازاني كه اين پزشك به آنها آمپول نمك تزريق كرده بود، دردشان كمتر شده بود.
در اينجا اين پرسش پيش ميآيد كه چگونه ميشود كه نمك همان تاثير مورفيوم را در بدن داشته باشد. گوستاو دوبوس توضيح ميدهد: «برخي ميگويند كه اين، يك نوع "خوددرماني" است. اما به نظر من كاركرد شبهدارو به انتظار بيمار مربوط ميشود».
8404228.jpg (اندازه: 30.72 KB / تعداد دفعات دریافت: 6)
روبرت يوته، مدير موسسهي تاريخ پزشكي از «بنياد روبرت بوش» توضيح ميدهد: «توسط تكنولوژي جديد ما ميتوانيم مشاهده كنيم كه هنگام ورود شبهدارو به بدن، در مغز بيماراتفاقاتي ميافتد. اين نشان ميدهد كه شبهدارو چيزي فراتر ازتلقين است».
مانفرد شدلووسكي، يكي از محققان شبهدارو و مدير موسسه روانشناسي پزشكي در دانشگاه اسن، عملكرد شبهدارو را چنين توصيف ميكند: «با اين برداشت بيمار كه "من دارويي مصرف ميكنم كه دردم را كم ميكند" در رگهاي مغز انسان فرايندهايي به جريان ميافتند كه منجر به ترشح زياد مورفيوم خود بدن ميشوند. اين ترشح از درد بيمار ميكاهد».
پذيرش تدريجي شبه دارو براي درمان پزشكي
در اين ميان، شوراي علمي كانون پزشكان آلمان طي بيانيهاي در ماه ژوئيه سال جاري از استفاده از شبهداروها استقبال كرده است.
روبرت يوته در اينباره ميگويد: «به دليل آنكه تاثير شبهدارو در هر معالجهاي ممكن است، مهم و لازم است كه پزشكان حتي در دوران دانشگاهي خود و همچنين در سمينارهاي پس از آن، معلومات كامل درمورد عملكرد شبهداروها را كسب كنند».
پس از سالها تمسخر و بياعتنايي، شبهداروها به تدريج وارد علم پزشكي مدرن ميشوند.