امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
غلبه بر كم حوصلگی
#31
منم اوایل خیلی بیحوصله بودم رفتم دکتر قرص سیتالوپرام داد گفت فعلا قطع نکن الان حالم خیلی بهتره البته به نظرم درمانهای دارویی تا حدی میتونه به آدم کمک کنه...
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم , موجیم که آسودگی ما عدم ماست ....
 تشکر شده توسط : سها , پریا حقیقت پور
#32
بی حوصله ام/بی حوصلهههههههههههههههههههههههههههههههه
دردوعالم جلال ما زهراست/رمزتغییرحال ما زهراست/عیدبافاطمیه می آیدذکرتحویل سال مازهراست
السلام علیک ایتهاالصدیقه الشهیده

 تشکر شده توسط : ساحل , زیبا* , پریا حقیقت پور
#33
سلام ميشه ىك دكتر روانشناس و مشاور خوب به من معرفي كنيد؟
 تشکر شده توسط : نونا , پریا حقیقت پور
#34
من فک کنم از همه تون بی حوصله تر باشم.
باور کن بعضی موقا اونقدر این بی حوصلگی شدید میشه که بخودم میام می بینم ظرفهای یه هفته روو هم جم شده.
واقعن نمی دونم چرا اینطوری میشه!
عصر که میام خونه، ولوو میشم روو زمین تا شب که همونجا هم می خابم در واقع.

این مورده "یکی مونده به آخر" اگه حل بشه، همه چی حله


(2012/05/26, 09:09 AM)شهرزاد نوشته است: درمان بی حوصلگی
چگونه با بي حوصلگي مبارزه کنيم

بي حوصلگي هنگامي روي ميدهد که ما ديگر به اطرافيان، اشياء پيرامون خود و فعاليتهاي روزمره خود علاقه مند نبوده و از آنها لذت نميبريم. بي حوصلگي در واقع فقدان تنوع و انگيزش در زندگيست.
يکي از خصوصيات انسان تنوع طلبي و نياز به تغيير مداوم در شکل و نوع محرکات بيروني ميباشد. سازگاري حسي سبب ميشود ما از فعاليتهاي تکراري به ستوه آييم. سازگاري حسي يعني: کاهش حساسيت حواس زماني که در معرض مداوم يک عامل محرک ثابت و تغيير ناپذير قرار ميگيرند. مثلا پس از خريد يک تلفن همراه نو شوق و ذوق فراواني داريم اما پس از گذشت يکي دو ماه همان تلفن همراه برايمان تکراري و ملال آور ميشود.
همين عامل در روابط زن و مرد نيز مصداق دارد. افراد بسياري از اين مسئله شکايت ميکنند که دوست دختر و يا پسر محبوب آنها ديگر برايشان عادي و خسته کننده شده و هيجان و شور اوايل آشنايي در روابطشان رنگ باخته است. اما بايد آگاه بود که تنوع طلبي يک ويژگي ذاتي انسانها بوده و ميبايست در برخي موارد آن را تحت کنترل درآورد و برايش محدوديت قائل شد. حتي اگر مردي همسر زيبايي هم داشته باشد ممکن است به زنان ديگر مخفيانه نگاه کند و يا زل بزند حتي اگر آن زنان نازيبا و زشت باشند. چرا که نزد آن مرد زيبايي همسرش ديگر تکراري و عادي گشته و به عبارتي به چهره وي عادت کرده و بدنبال يک محرک بصري جديد ميگردد. اما همين مرد بايد مطلع باشد که اين دور باطل هيچگاه به کمال خوشنودي منتهي نميگردد جايي که ديگر چيزي دلش را نزند و برايش تکراري نگردد. (زني که هيچگاه برايش تکراري و خسته کننده نشود).
بنابراين بايد براي برخي امور در تنوع طلبي محدوديت قائل شويم و گرنه مجبور خواهيم شد هميشه بي حوصله و دلزده باقي بمانيم و طعم رضايت را نچشيم. يکي از نکات بسيار مهم در روابط اين ميباشد که زن و مرد هر آنچه که دارند را يک باره رو نکنند. يعني تمام مهارتها، خصوصيات اخلاقي و شخصيتي، آرزوها، اسرار، برنامه هاي آينده، هدفهاي بلند مدت و کوتاه مدت و غيره. چون زماني که مثلا دختري از تمام راز و رمز، مهارتها و شيرين کاري هاي يک پسر آگاه شود ديگر چيزي باقي نميماند که حس کنجکافي دختر را نسبت به آن پسر برانگيزد و رابطه از هيجان و تب وتاب مي افتد. مانند فيلمي که وقتي از ابتدا تا انتهاي آن را مشاهده ميکنيم ديگر بندرت پيش مي آيد که بخواهيم مجددا نگاهش کنيم اما اگر همين فيلم بصورت سريال نمايش داده شود هم هيجانش بيشتر ميشود و هم کنجکاوي بيننده براي سر درآوردن از ادامه داستان. اما اين بدين معنا هم نيست که به طرف مقابلمان دروغ بگوييم و شخصيت اصلي خود را کتمان کنيم بلکه بايد به گونه اي پيش برويم که در هر يک از ملاقات هايمان يک سخن، مطلب، خبرو يا برنامه تازه در چنته داشته باشيم. خلاصه بايد پيش بيني ناپذير باشيم.

- براي غلبه بر بي حوصلگي در زندگي از اين راهکارها سود بريد:



-) سعي کنيد هر از چند گاهي در زندگي خود تغييراتي هر چند جزئي ايجاد کنيد.

-) بي کاري و فقدان فعاليت يک عامل مهم در ايجاد بي حوصلگي ست. دست به کار شويد با نشستن و به نقطه اي خيره شدن چيزي عوض نميشود. برخيزيد و به کاري مشغول شويد.

-) حس پوچي و اين باور که زندگي، شغل و فعاليتهاي شما بي معني ميباشند ميتواند شما را تا مرز خود کشي پيش برد. شما نبايد زندگي خود را يک دايره بي پايان و هدف بدانيد. اين وظيفه خود شماست که به زندگي خود معنا بخشيد.

-) هر روز يک چيز جديد ياد بگيريد و به علم خود بيفزاييد.

-) خود را به چالش بکشانيد. به فعاليتي دست بزنيد که در شما استرس ملايمي ايجاد ميکند. مانند برد و باخت (در بازي، ورزش) و يا پذيرش ايده هاي جديد.

-) به ياد داشته باشيد که هيچ چيز کسالت بار و خسته کننده نيست بلکه اين ذهن بي حوصله شماست که همه چيز را کسل کننده ميبيند. بي حوصلگي يک امر نسبي و درونيست. افکار خود را تغيير دهيد تا احساسات شما نيز تغيير يابند.

-) حس کنجکاوي خود را بر انگيزيد.نسبت به پيرامون خون بي تفاوت نباشيد.سعي کنيد از همه چيز سر در بياوريد.البته به غير از مسائل شخصي ديگران.

-) خيالپردازي کنيد. خيالپردازي بيش از حد سبب دور افتادن شما از واقعيتها و حقايق ميگردد اما از تخيل خود ميتوانيد در رفع بي حوصلگي کمک بگيريد. خيالپردازي کنيد و به آرزوهاي خود دست يابيد.

-) تکرار فعاليتهاي روزمره و يا از روي عادت بسيار خسته کننده است. بنابراين ديگر ايده ها، گزينه ها واحتمالات را هم انتخاب کنيد. مثلا هر روز براي صبحانه چاي شيرين نخوريد، يک روز هم قهوه و يا شير بخوريد و يا هر روز سر يک ساعت فعاليت خاصي را انجام ندهيد. هراز گاهي طرز لباس پوشيدن و يا مدل موي خود را تغيير دهيد .

-) هر بار سر قرار ملاقات يک دست لباس مشابه به تن نکنيد. و يا در کافي شاپ فقط ميلک شيک سفارش ندهيد. با يک هديه بدون مناسبت طرف مقابل خود را غافلگير کنيد.

-) با حسرت به دختران ديگر نگاه نکنيد مطمئن باشيد مردان بسياري نيز هستند که با حسرت به دوست دختر کنار شما نگاه ميکنند و آرزوي داشتن وي را دارند.

-) تکراري نباشيد.
من دلم رو،
به بازاری نمی برم که خریدار نداره
 تشکر شده توسط : یلدا1366 , نونا , پریا حقیقت پور
#35
(2012/06/15, 04:18 PM)okhtapus نوشته است: منم اوایل خیلی بیحوصله بودم رفتم دکتر قرص سیتالوپرام داد گفت فعلا قطع نکن الان حالم خیلی بهتره البته به نظرم درمانهای دارویی تا حدی میتونه به آدم کمک کنه...

آره قرص سیتالوپرام تاثیر داره
منم یه دوره است که دارم می خورم
بعد از چند هفته حال آدم واقعا بهتر می شه
 تشکر شده توسط : نونا , پریا حقیقت پور
#36
سلام جمیع دوستان هم دردم امیدوارم خوب باشد آره منم خیلی کم حوصله به حدی که دختر کوچلوم میگه بابا خطرناکه حوصله ندارم با بچه ام بازی کنم با خانمم صحبت سریع جبهه میگیرم سرو صدا میکنم اصلا حوصله ندارم
 تشکر شده توسط : Reza_N , نونا , پریا حقیقت پور
#37
(2015/08/05, 11:21 AM)abed6311 نوشته است: سلام جمیع دوستان هم دردم امیدوارم خوب باشد آره منم خیلی کم حوصله به حدی که دختر کوچلوم میگه بابا خطرناکه حوصله ندارم با بچه ام بازی کنم با خانمم صحبت سریع جبهه میگیرم سرو صدا میکنم اصلا حوصله ندارم
از دکترتون بخواهین بهتون دارو میدن منم اوایل همینطوری بودم اما الان خوبم...
باید کاری کنی، آروم بگیرم Blush
 تشکر شده توسط : Reza_N , نونا , پریا حقیقت پور
#38
(2015/08/05, 11:21 AM)abed6311 نوشته است: سلام جمیع دوستان هم دردم امیدوارم خوب باشد آره منم خیلی کم حوصله به حدی که دختر کوچلوم میگه بابا خطرناکه حوصله ندارم با بچه ام بازی کنم با خانمم صحبت سریع جبهه میگیرم سرو صدا میکنم اصلا حوصله ندارم

سلام منم همینطورم دخترم دلش میخواد باهاش بازی کنم اما دایم بهانه میارماصلا حوصله ندارم. از خوردن دارو هم فراریم فقط هنر کنم امپولامو بزنم.confused2angry2
دردی که انسان را به سکوت وامیدارد
بسیار سنگین تر از دردیست
که انسان را به فریاد وا میدارد.icon_question[/b]
 تشکر شده توسط : یاسی , پریا حقیقت پور
#39
از بعد عید 1394 متوجه یه سری رفتارهای عجیب توی خودم شدم که این حوصله نداشتن جز اونا بود !مورد سرزنش خانواده و اقوام قرار میگرفتم تا حدوداً خرداد /تیر بود بعد از پیگیری و دکترهای زیاد متوجه این عارضه شدم,الانم با وصف اینکه دارو مصرف میکنم بازهم همونجوری هستم.
بابت این موضوع خودمم متأسفم.
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
#40
دوستان شاید این بی حوصلگیتون به خاطر افسردگی ناشی از مصرف داروها و بیماری باشه. به نظرم دکترتون رو در جریان بزارید تا اگه لازم میدونه درمان رو شروع کنه.
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست