ارسالها: 148
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 669
تشکر های دریافت شده :837 بار در 333 پست
سال تشخيص بيماري : مهم نیس
دكتر معالج : مهم نیس
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی زیر سایه خدا
تنهایی جزی از وجود من هست من تنها بودن رو به همه چیز ترجیح میدم
حتی اسم کابری من هم تنها هست
به قول شاعر که میگه که من که شب بودم و شب هستم وشب خاهم بود به...
یعنی من که تنها بودم و تنها هستم و تنها خواهم بود به...
تو میرقصی و من عاشق شدن رو یاد میگیرم
تو میخندی حواست نیست من آروم میمیرم
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
من از خیلی از بچه های اینجا شنیدم که تنهان
خیلی موافقم که مسئولهای سایت یه فکری برای این تنهایی بچه ها بکنن
من آدم مستقلی بودم.بعد از بیماریم احساس تنهاییم شروع شد!!!!!!!!
نمیدونم چرا
ممکنه خیلی از افراد اطاف آدم باشن مثلا آدم یه عالمه دعوتی تو خونشون داشته باشه و خونه شلوغ باشه اما شخص باز هم احساس تنهایی بکنه.
شاید دنبال یه همدم،هم زبون،یکی که درکش کنه،دوسش داشته باشه و ... میگرده.
کلاس و کار و مطالعه و... وقت شخص رو پر میکنه اما احساس تنهایی رو ...
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
ارسالها: 96
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 1005
تشکر های دریافت شده :1016 بار در 193 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : تقاء-صحراییان
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت : تهران
به نظرم احساس تنهایی و کلن تنها بودن قضیه ای نیست که فقط به بیماری ربط داشته باشه!
به نظرم همه ی ما به نوعی تنهاییم چون دغدغه هامون متفاوته و هر کسی دغدغه و مشکلات خودش رو داره! تا حالا دیدید با یکی حرف میزنید اما اصلن سبک نمیشید؛ چون اون فرد دغدغه ی شما رو درک نکرده این موضوع عکسش هم ثابته یعنی خیلی آدما میان برای ما حرف میزنن و سبک نمیشن چون مثلن ما دغدغه ی اصلی و مهممون با اون آدم فرق میکنه!
شعار نمی دم ولی حس میکنم اگه یه کم گوش های خوبی برای شنیدن داشته باشیم و سعی کنیم با همه مشکلاتمون مشکلات دیگران و شرایطشون رو فقط درک کنیم شاید این اپیدمیه تنهایی که واقعن فراگیر شده رفع بشه! یه موقعی من اینقدر درگیر ام اس بودم که کسی برام حرف میزد تو دلم میگفتم: این نمیفهمه من چه درد بزرگی دارم و اینجوری درک نکردن طرف رو برای خودم توجیه میکردم و این باعث می شد که حس تنها بودنم over dose کنه اما فهمیدم هر کسی مشکلات خودش رو داره و براش اون مشکلات خیلی بزگ و لاینحلن!
بعضی موقع ها لازم نیست طرف یه جمله بگه و ما یکی دیگه؛ لازمه طرف حرف بزنه و تو سکوت کنی!
برای برطرف کردن حس تنهایی کسی نمیتونه کمک کنه؛ خودمون باید به خودمون کمک کنیم و سعی کنیم گوش های شنواتری داشته باشیم:-)
این جمله رو یه بار یکی از دوستان نوشته بود وقتی یکی ازت میپرسه خوبی؟ لازم نیست تمام درد و رنج و غم هات رو تو لحظه ی اول براش بگی! یه کم بهش مهلت بده من تنها آدمی که مشکل داره نیستم، هرکسی به اندازه ی خودش رنج و سختی داره!
به قول معروف رنج کشیدن ذات زندگیه؛ هنر ما اینه که سختی ها رو طوری آرایش کنیم تا زندگی قشنگ بشه!
آخرش هم بگم تنهایی ها بعضی وقتا خالق یه شاهکار ها و اثرهایی میشن که حرف نداره
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجه گر تویی،شکنجه اشتباه نیست
ارسالها: 562
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 8772
تشکر های دریافت شده :11929 بار در 2632 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران - يوسف آباد
خيلي فكر كردم تنهام يا نه بعد فهميدم نيستم
شايد افسرده باشم ولي تنها نه
آخه آدم با يد نشون بده كه ميخواد از تنهايي
دربياد اونوقت ديگه تنها نيست
...
ارسالها: 908
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 9591
تشکر های دریافت شده :14529 بار در 2177 پست
سال تشخيص بيماري : 25/12/1390
دكتر معالج : دکتر صحرائیان-دکتر نیک سرشت
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شیراز-تهران
از من تنها تر فقط خداست.....دیگه چی بگم
ارسالها: 185
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 2265
تشکر های دریافت شده :4044 بار در 811 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : کرج
(2012/09/06, 01:46 PM)sooorooosh نوشته است: از من تنها تر فقط خداست.....دیگه چی بگم
خدا که تنها نیست............یه عالمه بنده خوب مثه ما داره.....
شانه ات کو ؟
دنیایم باز به هم ریخته ...
ارسالها: 638
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 10876
تشکر های دریافت شده :8350 بار در 2587 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : مب ترا - Roche Pharma
محل سکونت : اهواز
اينا رو مينويسم واسه اينكه بفهمين تو كلتون فرو بره كه تنها نيستين البته خيليا ميدونن
دو سال پيش كه ام اسمو تشخيص دادن خيلى داغون شدم.از لحاظ جسمى خوب بودم اما روحيمو باختم.ازونجايى كه تك بچه بودم سنگ صبورم مامانم بود
عاشق هم بوديم.يه. عشق واقعيه دو طرفه. حتى طاقت نداشتيم يه روز از هم دور باشيم
تا اينكه پارسال عيد بطور كاملا ناگهانى مامانم بر اثر ايست قلبى فوت كرد و من خودم موندم وخودم با يه ام اس لعنتى
منه ترسو حالا شبا تنها ميخوابيدم با يه عالمه غصه. اشك ميريختم تا خوابم ببره. هيچ دلخوشى تو دنيا نداشتم.
هيشكى نميتونه اون تنهايى كه من كشيدم رو درك كنه.اما به اين فكر كردم كه من زندم باايد زندگى كنم
حس تنهايى رو از خودم دور كردم روحيمو تغيير دادم.كسى كه تازه باهام اشنا ميشد باور نميكرد اينهمه تنهام.خودم خواستم و به حس تنهايى پايان دادم.تا وقتى كه يه فرشته اومد تو زندگيم
ما هيچ وقت قدر چيزايى رو كه داريم نميدونيم.پدر و مادر خواهر و برادر يا همسر و بچه
چرا چشمامونو رو داشته هامون ميبنديم
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
ارسالها: 168
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 3903
تشکر های دریافت شده :2702 بار در 754 پست
سال تشخيص بيماري : 1/11/90
دكتر معالج : etemadifar-shaygan nezhad
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : esfahan
قرار نیست من اونجوری زندگی کنم که دنیا دوست داره ...
خب طبعا قرارم نیست دنیا هم اونجوری بچرخه که من دوست دارم...
ارسالها: 185
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 2265
تشکر های دریافت شده :4044 بار در 811 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : کرج
سخت است وقتی از بغض تنهایی گلو درد میگیری و همه میگویند
لباس گرم بپوش
شانه ات کو ؟
دنیایم باز به هم ریخته ...
ارسالها: 1,027
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 7451
تشکر های دریافت شده :7213 بار در 2370 پست
سال تشخيص بيماري : مهر 89
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
به خدا الان دارم اشک میریزم چقدر این صفحه رو من تاثیر گذاشت
ساغر جون خیلی قشنگ توضیح داد .....ما زنده ایم هدفی تهش بوده که الان هستیم حالا به هر شکل.نگین تنهایین....
من این روزا چقدر زود رنج شدم
به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...