برای اولین بار در طی این چند سال که اینترفرون میزنم از سال 85 برای اولین بار دیشب بعد از تزریق ( فقط یک ربع بعد از تزریق) تب و لرز گرفتم.قبلا گاهی کمی تب میکردم اما لرز نداشتم.دیشب از لرز دندونام میخورد روی هم
در اتاقو بسته بودم و زیر پتو بودم اما یخ زده بودم.شب ساعت دو ناخواسته از خواب بیدار شدم و میلرزیدم.دوباره استامینوفن 500 خورم.ژلوفن نداشتم وگرنه سردردم انقدر شدید بود که از سر شب باید ژلوفن میخوردم.
دراز کشیدم.یه پتوی دیگه به سختی کشیدم روم.هر کاری کردم نتونستم کمی حرکت کنم و در اتاق رو ببندم که باد کولر نیاد داخل.شدید میلرزیدم!!!!!!
تقصیر خودم بود که نذاشتم کسی تو اتاق پیشم بخوابه.
خوابم برد ساعت 4 بیدار شدم اینبار گرمم بود خواستم بشینم و دستمال ببندم دور سرم که حای مقابل بالشم افتادم از سردرد انقدر اه کشیدم که مامان صدامو شنید و بیدار شد اومد پیشم.
خلاصه خیلی خیلی حالم بد بود.دیشب فلج شدن رو حس کردم.ساعت دو حتی نمیتونستم پامو یه ذره تکون بدم
.
.
.
شده بودم مثل عید.عید هم که سرماخورده بودم اینطوری شده بودم.
فقط چند روز بود گلوم یه طوری بود.نه درد میکرد نه آبریزش نه عطسه.فقط امروز یه ذره گلوم چرک داشت.یهکوچولو.
نمیدونم این حال حراب به خاطر اندک سرماخوردگیم بود یا تزریق یا هر دو یا چی.
با این حالم که نمیتونستم برم بیمارستان.خواهرم رفت برام پلی سینین گرفت و به من طفل معصوم زد
شربت و قرص و ...
و لیموشیرین...
الان خدا را شکر خوبم
ناگفته نمونه خواهرم خودش پرستاره و چند روز قبل هم به خاطر التهاب مختصر گلوش دکتر بهش 6 ث ث داده بود.احتمالا منم از اون سرماخوردگی رو گرفته بودم.اهل خود درمانی هستم اما نه در حد پلی سینین دیگه
6 ماه پیش هم پلی سینین زده بودم
در اتاقو بسته بودم و زیر پتو بودم اما یخ زده بودم.شب ساعت دو ناخواسته از خواب بیدار شدم و میلرزیدم.دوباره استامینوفن 500 خورم.ژلوفن نداشتم وگرنه سردردم انقدر شدید بود که از سر شب باید ژلوفن میخوردم.
دراز کشیدم.یه پتوی دیگه به سختی کشیدم روم.هر کاری کردم نتونستم کمی حرکت کنم و در اتاق رو ببندم که باد کولر نیاد داخل.شدید میلرزیدم!!!!!!
تقصیر خودم بود که نذاشتم کسی تو اتاق پیشم بخوابه.
خوابم برد ساعت 4 بیدار شدم اینبار گرمم بود خواستم بشینم و دستمال ببندم دور سرم که حای مقابل بالشم افتادم از سردرد انقدر اه کشیدم که مامان صدامو شنید و بیدار شد اومد پیشم.
خلاصه خیلی خیلی حالم بد بود.دیشب فلج شدن رو حس کردم.ساعت دو حتی نمیتونستم پامو یه ذره تکون بدم
.
.
.
شده بودم مثل عید.عید هم که سرماخورده بودم اینطوری شده بودم.
فقط چند روز بود گلوم یه طوری بود.نه درد میکرد نه آبریزش نه عطسه.فقط امروز یه ذره گلوم چرک داشت.یهکوچولو.
نمیدونم این حال حراب به خاطر اندک سرماخوردگیم بود یا تزریق یا هر دو یا چی.
با این حالم که نمیتونستم برم بیمارستان.خواهرم رفت برام پلی سینین گرفت و به من طفل معصوم زد
شربت و قرص و ...
و لیموشیرین...
الان خدا را شکر خوبم
ناگفته نمونه خواهرم خودش پرستاره و چند روز قبل هم به خاطر التهاب مختصر گلوش دکتر بهش 6 ث ث داده بود.احتمالا منم از اون سرماخوردگی رو گرفته بودم.اهل خود درمانی هستم اما نه در حد پلی سینین دیگه
6 ماه پیش هم پلی سینین زده بودم
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد