امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
هشت باور نادرست درباره طلاق
#1
نرخ رشد طلاق در حالي بر اساس آمار سازمان ثبت احوال كشور از ۲ درصد در سال ۸۳ به ۱۳ درصد در سال ۸۸ رسيده كه در سالهاي اخير مسئولان همواره از اختصاص بودجه هاي چشمگير براي اجراي برنامه هايي با محوريت تحكيم خانواده خبر داده اند.

به گزارش مهر، در چند سال اخير موضوع تحكيم خانواده در بسياري از طرحها و برنامه ها جا پيدا كرده به طوري كه نام خانواده در كنار زنان در راس بالاترين دستگاه اجرايي حوزه زنان نشست و مركز امور مشاركت زنان به مركز امور زنان و خانواده تغيير يافت. از سوي ديگر سازمانها از عنوان خانواده و تحكيم آن استقبال كردند و اين واژه عنوان بسياري از طرحهاي پژوهشي و برنامه هاي اجرايي كشور شد. همچنين در دور اخير سفرهاي استاني نيز سه درصد بودجه هاي استاني به تحكيم خانواده اختصاص يافت كه بي شك رقم بسيار هنگفتي است اين در حالي است كه پيش از اين بودجه زنان در استانداريها تنها ۲۵ صدم بودجه استانها بود كه اغلب استانداريها نيز حاضر به پرداخت اين رقم نمي شدند.

اما با وجود تمركز و تعدد دستگاههاي مسئول بر حوزه ازدواج و بهره مندي از بودجه هاي مختلف، رشد طلاق در اين سالها نگرانيهاي فزاينده اي را بر افكارعمومي جامعه تحميل كرده تا آنجا كه چندي پيش نمايندگان مجلس نيز نسبت به نبود استراتژي مشخص و برنامه مدون در سازمان ملي جوانان و دولت در مورد طلاق اعتراض كردند.

محسني ثاني نايب رئيس دوم كميسيون اجتماعي مجلس و يكي از اين نمايندگان منتقد در گفتگو با خبرنگار مهر با بيان اينكه سازمان و متولي خاصي در اين گونه آسيبها وجود ندارد گفت: ما از هر دستگاهي كه در اين زمينه پاسخ مي خواهيم آن سازمان بهانه هاي مختلف مي آورد و عنوان مي كند كه اين مسئله در حيطه اختيارات آن نيست.

برنامه كاهش طلاق در برنامه چهارم در بايگاني

در برنامه چهارم توسعه تهيه و اجراي ۱۲ سند در حوزه جوانان به عهده سازمان ملي جوانان نهاده شد كه يكي از آنها برنامه ملي ساماندهي ازدواج جوانان بود و در آن برنامه پيشگيري و كنترل طلاق پيش بيني شده بود. همچنين سياستها و راهكارهاي افزايش ازدواج و از طرفي كاهش طلاق در اين برنامه ديده شده و البته علاوه بر آن شاخصهاي كمي نيز در اين زمينه تعريف شد.
يكي از محورهاي اين سند تقويت وتحكيم نهاد خانواده زوجهاي جوان بود. براساس اين برنامه بايد نرخ رشد طلاق در سال پاياني يعني۸۸ به ۵/۵ درصد مي رسيد درحالي كه اين نرخ درسال ۸۸، حدود ۱۳درصد و در۶ ماه ابتداي امسال ۸/۶ درصد بوده است.

طلاق در ايران هشت برابر كشورهاي توسعه يافته

اگرچه مقايسه آمار ازدواجهاي انجام شده در داخل كشور در مقايسه با دنيا نشان مي دهد كه در وضعيت مطلوبي قرار داريم به طوري آمار ازدواج در داخل كشور به ازاي هرهزار، دوازده و دو دهم است در صورتي كه در خارج از كشور شش دهم است.

ولي آمار ارائه شده توسط معاون حقوقي و سجلي ثبت احوال كشور نشان مي دهد كه ميزان طلاق در كشور ما با كشورهاي توسعه يافته فاصله بسياري دارد و بي رقيب مي تازد. اين آمار نشان مي دهد طلاق در ايران به ازاي هر هزار نفر يك و هفت دهم و در خارج از كشور دو دهم است به عبارت ديگر ميزان طلاق ايران هشت برابر كشورهاي ديگر است.

البته بنا بر اظهار نظر شهلا كاظمي پور معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه « بالابودن ميزان طلاق در ايران به نسبت دنيا به دليل بالا بودن تعداد ازدواجهاي انجام شده در كشور است ولي باز هم مقايسه نشان مي دهد ما از اين جهت وضعيت خوبي در دنيا نداريم.»

آمار اعلام شده توسط سازمان ثبت احوال كشور نشان مي دهد كه شيب افزايش نرخ ازدواج همچنان صعودي است اگرچه چندي پيش داريوش قنبري يكي از نمايندگان كميسيون اجتماعي مجلس از بخشنامه اي ابلاغي از سوي اين سازمان پرده برداشت كه در آن خواسته شده بود سازمانها آمار ازدواج را بالا اعلام كرده و از آمار طلاق كم كنند.

پيش از اين نيز زهره طبيب‌زاده مشاور سابق رئيس‌جمهور و رئيس مركز امور زنان و خانواده در مصاحبه‌اي جالب مدعي شد كه با اجراي طرح آموزش خانواده آمار طلاق در سطح ‪۲۰ استان كشور ۶۰ درصد كاهش داشته است.از صحت و دقت آمارهاي اعلام شده كه بگذريم بررسي آمار طلاق در سالهاي اخير نشان مي دهد رشد آن روند صعودي دارد.

تنها افزايش بودجه ضامن تحقق برنامه هاي تحكيم خانواده نيست

به دنبال تاكيد دولت در بحث خانواده كارگروهي با همين نام در وزارت كشور تشكيل شد كه چندي پيش افشار معاون اجتماعي وزير كشور از برگزاري يك جلسه اين كارگروه خبر داده بود. وي در همان زمان وعده داد كه برنامه ها و تصميم گيريهاي اين كارگروه در مورد تحكيم خانواده را بزودي اعلام كند كه هنوز خبري از اين برنامه ها نيست. البته دولت تحكيم خانواده را با اضافه كردن خانواده به نام مركز امورزنان به اين نهاد واگذار كرد.سازماني كه با بودجه تنها حدود۹ ميليارد توماني تواني بيشتر از برگزاري دوره هاي آموزشي طرح رحمت براي تحكيم خانواده ندارد.

طرح رحمت شامل دوره هايي آموزشي است كه براي زنان خانه دار، كارمندان ادارات دانش آموزان مدارس با تدريس كتاب "كانون مهرورزي” در استانهاي كشور برگزار مي شود. به گفته مدير آموزش مركز امور زنان و خانواده نتايج برگزاري دوره هاي اوليه نشان داده كه براي تحكيم خانواده آموزش مرد نيز از اهميت برخوردار است به همين دليل اين مركز پيشنهاد برگزاري اين دوره را با كتاب ديگري با نام "كانون جوانمردي” در مدت خدمت سربازي داده است.

اين درحالي بود كه رئيس جمهور همسو با سياستهاي نهادهاي تحت امرخود مبني بر تمركز فعاليتها بر تحكيم خانواده اختصاص سه درصد بودجه هاي استاني به اين موضوع را در دور سوم سفرهاي استاني خود مطرح كرد. بودجه اي كه مركز زنان با نوشتن نامه به رئيس جمهور خواستار شد با نظارت اين مركز هزينه شود. البته به گفته زهره لاجوردي مدير آموزش مركز امور زنان اين بودجه بسيار خوبي است و مركز آن را براي دوره هاي آموزشي هزينه مي كند.

با اين حال كارشناسان معتقدند اعتبار تحكيم خانواده نيز به زمره بودجه هايي خواهد پيوست كه نگرانيهاي زيادي در مورد نحوه هزينه كرد آن وجود دارد. محمدرضا محسني ثاني نايب رئيس دوم كميسيون اجتماعي مجلس در اين زمينه تاكيد دارد كه متاسفانه چنين بودجه هاي فرهنگي در مسائل غير ضرور هزينه مي شود و بايد براي بودجه سال آينده تدبير جدي انديشيده شود. اگر چه وي اعتقاد دارد با تخصيص بودجه اين مشكل حل شدني نيست.

داريوش قنبري عضو ديگر اين كميسيون نيز با اشاره به اينكه شاهد هستيم اعتبارات بخشهاي فرهنگي به شكل غيرتخصصي هزينه مي شود مي گويد: با وجود اينكه اين اعتبارات در سال جاري رشد قابل توجهي داشته يكي از مشكلات موجود در نحوه هزينه كرد اين اعتبارات است. در واقع در بسياري موارد اعتباري كه در اين بخش هزينه مي شود نتايجي را به دنبال دارد كه خلاف خواسته متوليان است.

متولي گم شده است

اگر چه بودجه هاي بسياري براي تحكيم خانواده هزينه مي شود و بسياري از سازمانها و دستگاهها طرحي را در اين زمينه در برنامه هاي خود قرار داده اند اما طلاق همچنان مانند بسياري از معضلات اجتماعي متولي مشخصي ندارد و هيچ سازماني در مقابل روند افزايش آن پاسخگو نيست. در همين رابطه چندي پيش تعدادي از نمايندگان مجلس از دولت و سازمان ملي جوانان به دليل فقدان سياست و برنامه مشخص براي كاهش طلاق در جامعه انتقاد كردند.

مدير كل تربيتي سازمان ملي جوانان در اين باره مي گويد كه سازمان در بحث طلاق مسئوليتي ندارد و تنها متولي بحث ازدواج است چرا كه سازمان خاصي در اين حوزه مسئوليت ندارد. در واقع بحث كاهش طلاقها و آسيبهاي ناشي از آن بر عهده سازمان بهزيستي است كه در اين زمينه نيز بسيار موثر و فعال عمل مي كند.

از سوي ديگر مركز امور و زنان و خانواده هم اعلام مي كند كه اين سازمان در موضوع طلاق آموزشهاي خانواده و پژوهش هايي را در دستور كار دارد ولي نقش اين مركز تنها نظارت و هماهنگي است و نه اجرا.

با اين حال نايب رئيس دوم كميسيون اجتماعي معتقد است اگر دولت مطابق آنچه كه در برنامه چهارم ديده شده بود عمل مي كرد بسياري از اين ناهنجاريها كاسته مي شد. در اين زمينه ها دولت نتوانسته به تعهدات خود در برنامه چهارم عمل كند و از سوي ديگر بعد نظارتي مجلس نيز براي اجراي آنها قوي نبوده است.

محسني ثاني با تاكيد بر اينكه براي معضلات اجتماعي مانند طلاق نمي توان سازمان و دستگاه مشخصي را مسئول دانست تا نمايندگان از آن سئوال كنند مي گويد: مسايل اجتماعي چند وجهي است و مورد سئوال قرار دادن يك دستگاه خاصي درست نيست. بايد دستگاه مسئولي را در اين زمينه داشته باشيم تا از طريق آن مسائل اجتماعي مديريت شود و در مقابل دستگاههاي نظارتي نيز پاسخگو باشد.

وي با بيان اينكه در تمامي ناهنجاريهاي اجتماعي حداقل ۲۲ دستگاه مسئوليت دارند ادامه داد: معمولا سازمانها پاسخگويي در مقابل مسائل را بر عهده ديگري مي اندازند. دستگاههايي مانند سازمان ملي جوانان و مركز امور زنان هم در اين زمينه پاسخگو نيستند و در پاسخ به اين مسائل عوامل مختلفي مانند نبود امكانات، نيروي انساني كافي و كمبود اعتبارات را مقصر مي دانند و مسئوليتي نمي پذيرند.

عضو ديگر كميسيون اجتماعي مجلس با بيان اينكه افزايش طلاق در كشور و به ويژه در كلان شهرهايي مانند تهران به يك بحران رسيده به طوري كه در برخي شهرها نرخ طلاق به ۲۶ درصد مي رسد مي گويد: با وضعيت و روند فعلي بايد نگران روند رو به افزايش طلاق در كشور و به دنبال آن افزايش معضلات ديگر باشيم.
#2
تازه در نظر داشته باشید که این آمار برای طلاق های ثبت شده است.

حالا چقدر در خانواده ها «طلاق خاموش» داریم، بماند.
یه حالی دارم این روزا
نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم
#3
جالب اینجاست که این آمار برای طلاق های ثبت شده است. و در حال حاضر ما چقدر در خانواده ها «طلاق خاموش» داریم، بماند....

گفتی گل گیلاس عمرش از همه کوتاه تر است و با بادی می ریزد.
اما من لحظه ای را به یاد دارم که گل زندگی ام پژمرد با یک حرف،
باد هم نمی وزید...
#4
(2010/11/15, 11:33 PM)tanha نوشته است: جالب اینجاست که این آمار برای طلاق های ثبت شده است. و در حال حاضر ما چقدر در خانواده ها «طلاق خاموش» داریم، بماند....

بهنام؟؟؟؟؟؟
تقلب تو روز روشن(حالا شب تاریک)؟؟؟؟
اینو که من گفتم!!!!!!!
یه حالی دارم این روزا
نه آرومم نه آشوبم
به حالم اعتباری نیست
تو که خوبی منم خوبم
#5
چرا هر چی که بده،توی ایران چند برابر بقیه دنیاسـت؟

آیا این به فرهنگمون بر میگرده یا نمی دونم به چی که داریم در بد بودن مسابقه میزاریم؟

فکر کنم خیلیا افتخار میکنند که اینقدر ماهرانه زیرابی میرن که شریک زندگیشون بهشون شک نمیکنه
#6
(2010/11/16, 12:47 PM)مهسا نوشته است: چرا هر چی که بده،توی ایران چند برابر بقیه دنیاسـت؟

آیا این به فرهنگمون بر میگرده یا نمی دونم به چی که داریم در بد بودن مسابقه میزاریم؟

فکر کنم خیلیا افتخار میکنند که اینقدر ماهرانه زیرابی میرن که شریک زندگیشون بهشون شک نمیکنه
به نظر من خیلی چیزا تاثیر داره.
مسائل مالی
عدم تعهد
تفاوت فرهنگی طرفین
اما من تابستون یه صحنه دیدم خیلی متاثر شدم.
#7
آخه مهدی این عواملی که تو میگی تو بقیه جای دنیا هم هست .پس چرا اینجا آمار طلاق 8 برابر شده ؟

چی بود اون صحنه؟
#8
طلاق گرفتن دو همسر تجربه ناخوشایندی است، اما گاهی گریزناپذیر می‌شود. از طرف دیگر باورهای نادرست زیادی درباره طلاق وجود دارد.

در اینجا به هشت مورد از این باورهای نادرست می‌پردازیم:

1) ازدواج دوم

باور نادرست: از آنجایی که افراد از تجربیات بدشان عبرت می‌گیرند، ازدواج دوم موفق‌تر از ازدواج اول خواهد بود.

حقیقت: گرچه بسیاری از افرادی که طلاق گرفته‌اند، ازدواج‌های دوم موفقیت‌آمیزی خواهند داشت، میزان طلاق در میان افرادی که ازدواج مجدد کرده‌اند بالاتر از افراد در اولین ازدواج‌شان است.

2) طلاق و کودکان

باور نادرست: طلاق ممکن است مشکلاتی برای بچه‌های خانواده ایجاد کند، اما در مجموع این مشکلات طولانی‌مدت نخواهد بود و بچه‌ها به سرعت با موقعیت جدید خو می‌گیرند.

حقیقت: طلاق خطر مشکلات در ارتباطات میان‌فردی را در کودکان می‌افزاید. شواهد به دست آمده از بررسی‌های گوناگون حاکی از آن است که این مشکلات درازمدت هستند. در واقع مشکلات این کودکان در بزرگسالی ممکن است بدتر شود.

3) بچه‌دار شدن

باور نادرست: بچه دار شدن زوجی که دچار اختلاف هستند، رضایت آنها از ازدواج‌شان را خواهد افزود و مانع طلاق خواهد شد.

حقیقت: بسیاری از بررسی‌ها نشان داده‌اند که پر استرس ترین زمان یک ازدواج پس از تولد بچه اول است. در زوج‌هایی که بچه‌ دارند، در مقایسه با زوج‌های بدون بچه، اندکی خطر طلاق کاهش پیدا می‌کند، اما این کاهش خطر آنقدر نیست که باعث شود والدینی که مشکلات زناشویی دارند "بخاطر بچه‌های‌شان" با احتمال بیشتری در کنار هم باقی بمانند.

4) مشکلات فرزندپروری

باور نادرست: هنگامی که والدین دچار اختلاف هستند، بچه‌ها در صورت جدا شدن آنها وضعیت بهتری خواهند داشت تا اینکه آنها در کنار هم باقی بمانند.

حقیقت: یک بررسی گسترده اخیر عکس این باور را ثابت می‌کند. این بررسی نشان داد با وجود اینکه اختلاف والدین و ناراضی بودن‌شان از ازدواج تاثیر گسترده منفی بر تقریبا هر جنبه‌ای بهزیستی کودکان‌شان می‌گذارد، تاثیر جدا شدن والدین بر کودکان نیز بسیار منفی است. این بررسی نشان داد تنها بچه‌های زوج‌هایی که اختلافات و مشاجرات بسیار شدیدی دارند، کودکان ممکن است از رهایی از این مشاجرات با طلاق والدین سود ببرند.

در ازدواج‌هایی که شدت اختلافات خیلی بالا نیست- و این بررسی نشان داد که دو سوم طلاق‌ها مربوط به این موارد می‌شود- وضعیت بچه‌ها به دنبال طلاق بدتر می‌شود.

بنابراین بر اساس یافته‌های این بررسی می‌توان گفت، به جز در اقلیتی از ازدواج‌های همراه با اختلافات بسیار شدید، برای کودکان بهتر است که والدین‌شان در کنار هم بمانند و سعی کنند اختلافات‌شان را حل کنند، نه اینکه طلاق بگیرند.

5) اثرات درازمدت طلاق

باور نادرست: کودکان زوج های طلاق گرفته، از آنجایی که احتیاط بیشتری در ازدواج کردن می‌کنند و عزم قوی برای اجتناب از دچار شدن به سرنوشت والدین‌شان دارند، ازدواج‌های موفق‌تری نسبت به افرادی که دارند که والدین‌شان طلاق نگرفته‌اند.

حقیقت: در واقع ازدواج فرزندان زوج های طلاق گرفته با میزان بسیار بالاتری نسبت به کودکان زوج های طلاق نگرفته، با احتمال بسیار بیشتری ممکن است به طلاق منتهی شود.

یک بررسی اخیر نشان داده است که دلیل عمده این وضعیت این است که کودکان با مشاهده والدین‌شان تعهد و پای‌بندی زناشویی را می‌آموزند. در کودکان طلاق این حس تعهد به زندگی مشترک برای همه عمر، متزلزل شده است.

6) ناپدری‌ها و نامادری‌ها

باور نادرست: کودکانی که به دنبال طلاق والدین در خانواده‌های شامل ناپدری یا نامادری زندگی می‌کنند، وضعیت بهتری نسبت به خانواده‌های تک‌والدی (پدر و فرزند یا مادر و فرزند) دارند.

حقیقت: شواهد بیانگر آن است که خانواده‌های شامل ناپدری یا نامادری، با وجود میزان درآمد بالاتر و حضور جانشین پدر یا مادر، نسبت به خانواده‌های تک والدی برای کودکان مزیت بیشتری ندارند.

خانواده‌های شامل ناپدری یا نامادری مشکلات خاص خودشان را دارند، از جمله تعارض‌های میان‌فردی با والد جدید و میزان بالای خطر فروپاشی خانواده.

7) فراز و نشیب ازدواج

باور نادرست: نارضایی و اختلاف در برخی از دوره‌های زندگی مشترک نشانه‌ای از این است که ازدواج نهایتا به طلاق خواهد انجامید.

حقیقت: همه ازدواج‌ها فراز و نشیب‌های خودشان را دارند. یک بررسی اخیر گسترده کشوری در آمریکا نشان داد که 86 درصد افرادی که در انتهای دهه 1980 از ازدواج‌شان ناراضی بودند، و با این حال به زندگی مشترک‌شان ادامه داده بودند، هنگامی که 5 سال پس از این هنگام مورد مصاحبه قرار گرفته بودند شادمان‌تر و از ازدواج‌شان راضی‌تر بودند. در واقع سه پنجم زوج‌هایی که در ابتدا از ازدواج‌شان ناراضی بودند، پنج سال بعد ازدواج‌شان را "بسیار شادمان" یا "کاملا شادمان" ارزیابی کرده بودند.

8) طلاق: مردان در برابر زنان

باور نادرست: معمولا مردان هستند که آغازگر روند طلاق هستند.

حقیقت: آغازگر دو سوم طلاق‌ها در آمریکا زنان هستند. یک بررسی اخیر نشان داد که ویژگی‌های قوانین طلاق تاثیر عمده‌ای بر این وضعیت دارد. برای مثال در اغلب ایالت‌های آمریکا زنان از بخت بیشتری برای به دست آوردن حضانت فرزندان‌شان برخودار هستند. از آنجایی که زنان به شدت خواستار نگهداشتن بچه‌های‌شان هستند، در ایالت‌هایی که دادن حضانت بچه ها به طور مشترک با شوهر است، در صد زنانی که آغازگر طلاق هستند، بسیار پایین‌تر است.

همچنین میزان بالای درخواست طلاق بوسیله زنان احتمالا به این حقیقت هم مربوط می‌شود که مردان با احتمال بیشتری ممکن است "سوءرفتار" داشته باشند، برای مثال شوهران نسبت به زنان با احتمال بیشتری ممکن است معتاد شوند، یا دست به خیانت بزنند.

فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : # پریسا # , رنگین کمان
#9
قبل از طلاق به این توصیه ها توجه کنید



اگر برای جدایی از همسرتان، تشکیل پرونده داده اید، باید مواظب باشید که طوری برخورد کنید که وضعیت آشفته خود را از آنچه که هست بدتر نکنید. شاید فرصتی پیش بیاید که خود شما بتوانید از تقاضای طلاق صرف نظر کنید. در این میان، چیزهایی که ممکن است در نظر شما بی اهمیت جلوه کند، ارزش زیادی پیدا می کند و حتی ممکن است در زندگی مشترک شما سرنوشت ساز واقع شود.به عنوان مثال:

- ممکن است شما که قصد جدایی از همسرتان را دارید ، برای این که همسر خود را مقصر نشان دهید و دلسوزی و حمایت دوستان و فامیل را به خود جلب کنید، در مورد همسر خود نزد آنان بدگویی کنید. ممکن است در این میان عده ای فرصت طلب و دشمنِ دوست نما بخواهند از این فرصت استفاده کنند و بدی های همسر شما را از آنچه که هست بزرگتر جلوه دهند که این باعث می شود شما بیشتراز همسر خود بیزار شوید و فرار کنید.


اگر احساس کردید که همسرتان پشیمان شده او را مجبور نکنید که در مقابل آشنایان و دوستان اعتراف کند که اشتباه کرده چون ممکن است از فکر زندگی مجدد با شما منصرف شود و از روی لجبازی برای طلاق پافشاری کند.- ممکن است شما به خاطر وضعیت ناراحت کننده ای که به خاطر درخواست طلاق برای تان ایجاد شده ، خیلی پریشان و ناراحت شوید. این وضعیت ممکن است شما را نسبت به کارهای ضروری و شخصی روزمره بی تفاوت و بی علاقه کند. مثلاً ممکن است میل به غذا خوردن را از دست بدهید و آنقدر گرسنگی را تحمل کنید که دچار ضعف شوید و چون عقل سالم در بدن سالم است وقتی ضعف و گرسنگی غلبه کرد، دیگر فکرتان درست کار نمی کند و در نتیجه نمی توانید برای جدایی خود از همسرتان ، تصمیم درست و خردمندانه ای بگیرند.

- بعضی از زوجین – شاید شما هم جزو این دسته باشید - برای رهایی از استرس و ناراحتی به خاطر طلاق ، بدون تجویز پزشک از داروهای خواب آور و مسکن استفاده می کنند که این داروها مسلماً اثر سوء ، بر جسم و اعصاب آنها خواهند داشت.


- حتی ممکن است برخی از شما به جای صحبت با افراد متخصص و آگاه و دلسوز در مورد جدایی از همسر ، ارتباط خود را با دوستان و آشنایان کاهش دهید یا حتی قطع کنید. این انزوا و گوشه گیری به جای این که به شما احساس آرامش بدهد، بیشتر شما را آشفته و مضطرب خواهد کرد. چون وقتی انسان در شرایط دشوار و استرس زا قرار می گیرد ، رفت و آمد با کسانی که دوستشان دارد و یا قابل اعتماد هستند ، می تواند باعث احساس امنیت و آرامش شما شود.

- معمولاً زن و شوهری که قصد جدایی از یکدیگر را دارند بارها و به طور مکرر با یکدیگر جر و بحث کرده اند و یا بارها دعوا کرده و با یکدیگر قهر کرده اند و چون بعد از هر دعوا یا قهر و آشتی نتوانسته اند یک راه حل مناسب برای مشکل خودشان پیدا کنند، فکر می کنند که زندگی مشترک غیرممکن و بی فایده است. در صورتی که چنین افرادی باید همیشه به یاد داشته باشند که همه دعواها و قهرها لزوماً منجر به طلاق نمی شود. چه بسا ممکن است که اگر با یک فرد با تجربه و متخصص در این مورد صحبت کنید، مشکلات شما رفع شود و از درخواست طلاق پشیمان شوید.

- پای فرزندان بیگناه خود را به معرکه نکشید و آنها را مجبور نکنید که از شما دفاع کنند و به اصطلاح ، گروه بندی نکنید.


منبع : زن روز
 تشکر شده توسط : شهرزاد , Hasty , ساغر , najva
#10
جدایی پدر و مادر، بچه ها رو خورد میکنهSadangry2
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
 تشکر شده توسط : najva , # پریسا #
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  10 کشوری که بالاترین طلاق را در دنیا دارند paeazan 4 5,489 2014/06/06, 09:28 AM
آخرین ارسال: کارین
  پرخاشگری ناشی از هورمون است یا باور خود فرد؟ khatoon25 0 2,287 2009/12/12, 08:41 AM
آخرین ارسال: khatoon25



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان