2011/11/05, 11:24 PM
(2011/11/05, 11:17 PM)Milo نوشته است: آب جوش رو من نزاشتم جوش بیاد که .
بعدش قند رسید حالا دیگه راستش ما موندیم و برنامه واسه دفعه بعدی که دوستان میان سینی چای رو ندیم به آقا رضا ببره
شوخی می کنم. آقا رضا هم خیلی زحمت کشید. چه روزهای قبلش که رفیتم واسه خرید طفلی پایه بود تو همه چیز. چه روز 5شنبه که از ساعت 12 آمد پا به پای منو مامانم کمک می کرد صندلی جابجا می کردیم و بعدش هم بنده خدا کلی کمک کرد همه چیو جمع و جور کردیم.
خداییش خیلی زحمت کشید آقا رضا.
فرشته جان که زحمت تهیه یادگاری کشیده بود (زحمت خریدش) آقای دکتر لطفی و خانم شون با اینکه خانمشون باردار بودن رفتن واسه خرید میوه و ...
بیتا خانم که خیلی خیلی کمک بزرگی کردن من به دوستان هم گفتم ولی حیف نشد کامل تشکر کنم خیلی زود رفت.
آقای گواه بابت خریدشون.
مژگان جان که ایشون هم پایه بود واسه کمک ولی نتونست بنا به یک سری دلایل شخصیش 5شنبه بیاد.
خانم دانشور عزیزم که از طرف انجنم هدیه تهیه کرده بودن کلی ما رو خوشحال کردن منتها نشد بیان تو جمع مون خیلی هم ناراحت شدم که نشد ایشون بیاد. خداییش پرستار مهربونی هستن ما که خیلی دوست شون داریم
آقای حسینی عزیز که خیلی زحمت دادیم بهشون.
سارا خانم مهربونم که کلی زحمت کشیدن تو چیدمان پذیرایی ها و ریختن چای و کافی میکس ها .
دکتر لطفی مجرد که ایشون هم کمک بزرگی بودن.
منم همش جیغ جیغ می کردم فقط هیچ کاری نکردم خداییش شرمنده همه هستم
دوست خوبمون محبوبه جان بابت شیرینی های خوشمزه اش که من 4 - 5 تا خوردم
آمنه خانم عزیز بابت کمک خوبشون .
خانم بادخوری ( خانم سرایدار انجمن )
خانم هنرور چون تو پشت صحنه واقعا کمک بودن.
ندا جون ، مریم جون آقای نوابی ، آقای حامد خان ( با اسم کاربری hamma کسی نفهمید چی گفتن )
همه دست شون درد نکنه واقعا زحمت کشیدن.
دمت گرم همه اطلاعاتت خوب بود اما یه غلط داشتی
نام کاربری حامدخان(hammae) صحیح میباشد
ماییم و نوای بی نوایی.بسم لله اگر حرف مایی