2010/05/15, 09:41 AM
سلام به همگي
سفر خيلي خوبي بود خيلي خوش گذشت و ما رو به هم نزديكتر كرد
از حامد جان و پرياي عزيز كمال تشكر رو دارم دستتون درد نكنه خيلي همه چيزا با اين پول كم حساب شده و پر و پيمون بود
جا داره اينجا از پدربزرگ عزيزم هم واسه خاطر اين همه زحمتي كه در گذشته واسه سفر اون روز ما كشيده بودند تشكر كنم دست پدر بزرگ من هم درد نكنه
از حلقه هاي گلي كه علي خريده بودا نه من
از آقاي راننده واسه سرعت عمل و حركت بالاش
از آبشار عظيم كاشان
از عرقيجات كاشان
از كيف جادويي سعيده
از ماشين كولر دار بعضيا
ازعلي اين همه راه
از حميد كه فقط خسته بود
از مريم كه با اون زل زدناش
از رئيس مهسا (حالا همكار چه فرقي داره مهسا جون)
از خود مهسا و رئيسش
از اوني كه سوغاتي آورد با بيعانه
از مجتبي و موزاش
از مجيد كه من كه اصلا نديدمش انگاري
از مرتضي و كمك به مهماندارا دستت درد نكه
از مهدي كه چرا اينقدر كم حرفي؟
از سينا كه رقصيد
از حميد ثاني كه نفهميدم چي اينهمه متعجبش كرده بود
از پدر بزرگ عزيزم
از ماتيلات با تماسش
جاي بقيه كه نبودند خالي يادشون كرديم يه وقتاي
سفر خيلي خوبي بود خيلي خوش گذشت و ما رو به هم نزديكتر كرد
از حامد جان و پرياي عزيز كمال تشكر رو دارم دستتون درد نكنه خيلي همه چيزا با اين پول كم حساب شده و پر و پيمون بود
جا داره اينجا از پدربزرگ عزيزم هم واسه خاطر اين همه زحمتي كه در گذشته واسه سفر اون روز ما كشيده بودند تشكر كنم دست پدر بزرگ من هم درد نكنه
از حلقه هاي گلي كه علي خريده بودا نه من
از آقاي راننده واسه سرعت عمل و حركت بالاش
از آبشار عظيم كاشان
از عرقيجات كاشان
از كيف جادويي سعيده
از ماشين كولر دار بعضيا
ازعلي اين همه راه
از حميد كه فقط خسته بود
از مريم كه با اون زل زدناش
از رئيس مهسا (حالا همكار چه فرقي داره مهسا جون)
از خود مهسا و رئيسش
از اوني كه سوغاتي آورد با بيعانه
از مجتبي و موزاش
از مجيد كه من كه اصلا نديدمش انگاري
از مرتضي و كمك به مهماندارا دستت درد نكه
از مهدي كه چرا اينقدر كم حرفي؟
از سينا كه رقصيد
از حميد ثاني كه نفهميدم چي اينهمه متعجبش كرده بود
از پدر بزرگ عزيزم
از ماتيلات با تماسش
جاي بقيه كه نبودند خالي يادشون كرديم يه وقتاي
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...