2010/10/12, 01:06 PM
(2010/10/12, 01:03 PM)Matilat نوشته است: شيطونه ميگه سر پول تلكابين بزارما
اما دلم واست سوخت آخه ما دو نفريم :35:
مرتضي يه سوغاتي از كلاردشت يا كار شارژ ؟
كدوم؟
چيز ديگه اي به ذهنم نميرسه الان
نازنين جون كمك كن
نه خير كنسل نميشه
نازنین شاهد باش با اینکه برنده این شرط بندی بودم خواستم معصیت این گناه گردن من نباشه ولی بهار نمی ذاره
بهار گفتم که هرچی خودت گفتی
من برم سر کلاس بعد میام نتیجه مشورت شمارو جویا می شم
فعلا بای
دوست دارم وقتی که چشمات می بندی....با من به دردای این دنیا می خندی....